وی افزود: این جریان های افراطی که بواسطه اجرای طرح ریاضت اقتصادی شکل گرفته اند، در حال گستر ش در منطقه یورو (کشورهای استفاده کننده از واحد پول یورو) و دیگر کشورهای اروپایی است.
به اعتقاد این استاد دانشگاه نورث آمبریا، افزایش چشمگیر بیکاری در کشورهایی همچون یونان و اسپانیا که بیش از 25 درصد جمعیت این کشورها را شامل می شوند موجب افزایش تنش های اجتماعی شده که باید این موضوع به دقت مورد بررسی قرار بگیرد. علاوه بر آن افزایش اختلاف ها میان قشر فقیر و ثروتمند اروپا نگران کننده است زیرا افراد ثروتمندی را که در هرم قرار دارند از تاثیرات منفی طرح ریاضت اقتصادی در امان مانده اند.
پروفسور استوارت سیم در ادامه افزود: اگر طرح ریاضت اقتصادی با توجه به این مشکلات اصلاح نشود آنگاه مشخص نیست که این وضعیت چگونه بهبود خواهد یافت و پیامدهای سیاسی ناشی از آن نیز بسیار ناخوشایند خواهند بود.
استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه نورث آمبریا در نیوکاسل انگلیس در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه "آیا فشار برخی کشورها همچون آلمان بر کشورهای گرفتار در بحران اقتصادی برای اجرای طرح ریاضت اقتصادی با قواعدی که در ابتدا اتحادیه اروپا بر پایه آن شکل گرفت و این قواعد مبتنی بر روح همگرایی بود همخوانی دارد یا خیر؟؛ گفت: آلمان قدرتمندترین اقتصاد منطقه یورو محسوب می شود و تعجبی ندارد که این کشور گمان کند نقش رهبری اروپا برای خروج آن از بحران اقتصادی را دارد. این موضع موجب شده تا آلمان به جای آنکه بر اساس حس همکاری و تفاهم با کشورهای گرفتار در بحران مالی رفتار کند با اقتدارگرایی به سراغ این کشورها برود که این رویکرد با روحیاتی که اتحادیه اروپا بر اساس آن شکل گرفت مغایرت دارد.
به گفته سیم، کشورهایی همچون قبرس و یونان مجبور به اجرای سیاست هایی شده اند که بواسطه آن حاکمیت آنها زیر سوال قرار گرفته است و اگر اجرای این سیاست ها برای بلند مدت در این کشورها ادامه داشته باشد احساس بدی به مردم این کشورها دست می دهد و موجب شکل گیری این فرضیه می شود که کشورهای کوچک اروپایی دیگر مستقل نیستند.
پروفسور سیم در مورد سیاست های اقتدارگراینه آلمان گفت: هم اکنون این احساس در اروپا شکل گرفته که آلمان به جای آنکه به فکر منافع اروپا باشد به فکر منافع خود است. از نظر سیاسی این موضوع خود موجب انباشت مشکلات برای آینده می شود و حتی می تواند موجب گسترش ملی گرایی نظامی در سراسر قاره اروپا شود که مجموع این موارد در نهایت منجر به شکل گیری این پدیده می شود که کشورهای اروپایی دیگر تمایلی برای حضور در اتحادیه اروپا نداشته باشند.