گروه راهبرد – خبرگزاری دانا: محسن رنانی اقتصاددانی فعال این روزهای کشور ما است. وی ماموریت خود را سادهسازی مفاهیم جدی و موثر اقتصادی می داند تا درک عمومی و به تبع آن مطالبه عمومی تصحیح و افزایش یابد. رنانی در سال های اخیر تلاش های صادقانه ای برای تبیین چالش های اساسی کشور در حوزه اقتصاد انجام داده است. آخرین کتاب او با عنوان «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» تلاشی عالمانه برای پاسخ به این سوال است که سیاست خارجی چقدر در اقتصاد داخل تاثیر می گذارد. وی اخیرا در نخستین همایش سالانه «مرزهای دانش اقتصاد و توسعه» در موسسه دین و اقتصاد سخنرانی قابل تاملی درباره رابطه سرمایه نمادین و توسعه ایراد کرده و اظهار کرده: «توسعه یعنی توانایی یک ملت در تولید، تکثیر و حفاظت از سرمایههای نمادین. ملتی که نتواند سرمایه نمادین تولید، تکثیر و از آن حفاظت کند، توانایی توسعه ندارد.» بخش هایی از این سخنرانی به نقل از خبرگزاری ها در ادامه می آید:
روشنفکران حق ندارند یأس را تئوریزه کنند
در ابتدا باید به برخی منتقدان که معتقد هستند برخی تحلیلهای قبلی من منجر به تئوریزه کردن یاس و ناامیدی در میان روشنفکران و حتی جامعه میشودپاسخ بگویم. شاید گاهی کارکرد خود را بد تعریف کرده باشیم، اما من با مطرح کردن بحث «تکنیگی اقتصادی» میخواهم به مسئولان مربوطه هشدار دهم که در آستانه یک سیاهچاله هستیم؛ در واقع من شرایط نامساعد کنونی که واقعا وجود دارد را تئوریزه میکنم تا مسئولان متوجه بحرانی بودن وضعیت بشوند و بپذیرند که موضوع جدی است بعد به فکر چاره بیفتند چرا که برخی از مسئولان اصلا مشکلات فعلی را نمیپذیرند. اگر این نکات را برای عامه مردم و بهویژه روشنفکران شرح ندهیم و بکوشیم این مشکلات را تنها به صورت محرمانه به گوش مسئولان برسانیم به نظر میرسد چندان اثربخش نخواهد بود. اما در مجموع میپذیرم که روشنفکران حق ندارند یأس را تئوریزه کنند، چون ممکن است جامعه به جای برخورد فعال با مسائل به موضع انفعالی برود و به همین دلیل با مطرح کردن مفهوم سرمایه نمادین، نوعی بازنگری در روش خود ایجاد کردم و به جای اینکه مقامات را مقصر همیشگی معرفی کنم به این موضوع پرداختهام که اشکالات اساسی خود ما یعنی خود جامعه چیست؟.»
اقتصاددانان باید مفاهیم را به زبان ساده طرح کنند و بصیرت
عمومی را بالا ببرند
یک اقتصاددان میتواند در 3 سطح فکر کند؛ یکی اینکه پیشبرنده
مرزهای دانش جهانی باشد که این هرچند به علم اقتصاد کمک میکند اما خیلی به توسعه
ما کمک نمیکند. دیگر اینکه پیشبرنده مرزهای داخلی دانش اقتصاد از طریق تربیت
دانشجو و نوشتن مقاله و راهنمایی پایاننامه باشد که این هم فعلا در شرایطی که ما
به سر میبریم کمک چندانی به توسعه نمیکند. سطح سوم ماموریت یک اقتصاددان هم این
است که بصیرت عمومی را ارتقا و نگاه سیاستگذاران را به مسائل بهبود دهد. من ماموریتم
را این گونه تعریف کردهام که مفاهیم جدی و موثر اقتصادی را به زبان ساده مطرح کنم
تا در سطح عموم قابل درک باشد با این هدف که در نهایت مردم بتوانند مطالبهگر
باشند یعنی توانایی مطالبهگری عمومی را بالا ببرم در مورد درست درک نشدن برخی مفاهیم اقتصادی در کشور، موضوع چگونگی اشتغالزایی
به عنوان مصداق قابل ذکر است. در هر 3 دولت اخیر بین فرصت شغلی و اشتغال تمایزی
قائل نبودهاند. به همین دلیل فکر میکردند برای ایجاد شغل باید پول پراخت شود.
شاید پخش پول در اقتصاد بتواند نقش روغنکاری را ایفا کند اما باید متوجه باشیم که
با پول پاشیدن در اقتصاد نمیتوانیم اشتغال ایجاد کنیم. برای افزایش مستمر اشتغال
لازم است ساختار نظام اقتصادی و سیاسی ما سازگار ودارای چیدمان درستی باشد. اشتغال
محصول عملکرد دولت نیست بلکه اشتغال محصول سازگاری نظام سیاسی است و اگر نظام سیاسی
سازگار عمل کند آن نتیجه یعنی اشتغال نیز حاصل میشود.
توسعه در گرو سرمایه نمادین
سرمایه نمادین: گرانیگاه سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و
انسانی است. اهمیت سرمایه نمادین حتی از سرمایه اجتماعی هم بیشتر است چرا که تخریب
سرمایه نمادین در جامعه ما یک روند تاریخی بوده اما تخریب سرمایه اجتماعی ممکن است
مقطعی باشد و مثلا در 8 سال اخیر این تخریب شدیدتر شده است. سرمایه چیست؟ سرمایه
هر منبع با ارزشی است که موجب خلق ارزشهای تازه میشود، بادوام و ماندگار است، مصرفی
نیست، استهلاک آن خیلی تدریجی است، قابلیت انباشت دارد و خود افزاست.
«سرمایه نمادین» سرمایهای است که قابلیت جذب
انواع دیگر سرمایه را دارد، یعنی هم خودش سرمایه است و هم میتواند سرمایههای
دیگر را تولید یا جذب کند.
ضرورت حفظ سرمایه های نمادین
توسعه یعنی توانایی یک ملت در تولید، تکثیر و حفاظت از سرمایههای نمادین. ملتی که نتواند سرمایه نمادین تولید، تکثیر و از آن حفاظت کند، توانایی توسعه ندارد. در واقع سرمایه نمادین یکی از انواع سرمایههای اقتصادی، انسانی و اجتماعی است که به مرز شهرت یعنی به مرز آگاهی عمومی رسیده است یعنی یکی از انواع سرمایه است که وقتی یک گروه یا یک جامعه یا یک ملت اسم آن را میشنوند، احساس افتخار و احترام به آنها دست میدهد. از مصداقهای سرمایه نمادین به نام مولوی یا فرشچیان اشاره کرد که وقتی نام آنها میآید برای ما احساس احترام میآورد. اینها ابتدا سرمایههای انسانی برای کشور ما محسوب میشوند از یک مرزی به بعد، دیگر سرمایه نمادین ما شدهاند. مراسم طبیعت نیز که یک سرمایه فرهنگی و اجتماعی بوده اکنون برای ما سرمایه نمادین شده است. پس هر گاه یکی از انواع سرمایه وارد آگاهی عمومی که معمولا میگوییم به شهرت رسیده است، شود. به گونهای که در گروه یا جامعهای که آن سرمایه به آن تعلق دارد احساس احترام و افتخار برانگیزد، آن سرمایه، به مرز نمادین شدن رسیده و «سرمایه نمادین» شده است. سرمایه نمادین ارزش خود و ارزش آنچه منتسب به خودش است را گاهی چندین برابر میکند. مثلا خودروی دکتر شریعتی که شاید اکنون تنها 2 میلیون تومان قیمت داشته باشد را به حراجی ببریم و 100 میلیون بفروشیم، آن اضافه ارزش آن به علت این است که شریعتی یک سرمایه نمادین بوده و خودروی منتسب به او هم نمادین شده است.
گرانیگاه سرمایهها؛ سرمایه نمادین چه کاربردهایی
دارد
سرمایه
نمادین در هرجایی که به وجود آید، بقیه سرمایهها را مثل آهنربا به خود جذب میکند.
اصلا مهم نیست که این سرمایههای نمادین واقعا ارزشمند هستند یا نه، بلکه مهم این
است که سرمایه نمادین هستند؛ مثلا جامعه آمریکا مایکل جکسون را به عنوان یک سرمایه
نمادین مطرح میکند و بعد از طریق آن منافع بسیاری را جذب خود میکند یا مثلا
دیوید بکام، بازیکن فوتبال انگلیس برای انگلیسیها به یک سرمایه نمادین تبدیل شده
و منافع بسیاری را جذب کشورش میکند، مثلا حتی خیلی از گردشگران خارجی برای دیدن
او به انگلیس میروند. اما متاسفانه ما نتوانستیم مثلا علی دایی را یا بسیاری از ورزشکاران
و هنرمندان و نویسندگانمان را به سرمایه نمادین تبدیل کنیم. به عنوان مثال دیگر،
دوبی با ساختن برج العربیه به عنوان یک جاذبه بزرگ توریستی سرمایههای اقتصادی خود
را به سرمایه نمادین تبدیل کرده است. این گونه کارها باعث میشود که سرمایههای
اقتصادی و انسانی دیگر هم از دور دنیا به دوبی بیایند و حتی بعدا دانشگاههای
معتبر در آنجا ساخته شود و استادان و اقشار مختلف دیگر نیز به آنجا جذب شوند.
اصولا ساخت خود جزیره نخل، به عنوان دومین سازه ساخت بشر که از کره ماه نیز قابل
رویت است، به معنی تبدیل سرمایههای اقتصادی به یک سرمایه نمادین است. مثلا در
کشور سنگاپور یک پاسگاه پلیس روی تپهای را که 150 سال پیش در جنگ با انگلیسیها
با یک گلوله توپ آسیب دیده است را سرمایه نمادین کردهاند و هزاران توریست را به
آنجا جلب کردهاند.
شخصیتهای سیاسی سرمایه نمادین هستند
متاسفانه در حوزه سیاست خیلی سرمایه نمادین تولید میکنیم اما گاهی هم آنان را با بهانههای کوچک تخریب میکنیم. در واقع نقش سرمایههای نمادین استحکامبخشی به ترکیب سرمایههاست. باید سرمایههای نمادین وجود داشته باشند که نهادها، قانون و ارزشها را متحول کنند و سازمان جدید بیافرینند، این سرمایههای نمادین برای ما پول و تحول میآفرینند. توسعه در گرو تولید، انباشت و حفاظت از سرمایههای نمادین است