به گزارش خبرنگار گروه آموزش خبرگزاری دانا، آشنایی با چهره نورانی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، برای بسیاری از کودکان کشور، نخستین بار با کتاب های درسی آغاز شد. عکس و جمله امام، درباره دبستانی ها خاطره بسیاری از ماست.
گرچه از چند پیشکسوت پرسیدیم و هیچ یک به یاد نمی آوردند امام (ره) جمله مشهور «امید من به شما دبستانی هاست.» را در چه موقعیتی فرمودند اما با نگاهی به جوانان امروز جامعه و کسانی که بار اصلی تولید و پیشرفت را به دوش می کشند درمی یابیم چرا امام خمینی (ره) از همان زمان آغاز انقلاب اسلامی چشم امید به این نسل داشتند.
بدون شک اگر قطار پیشرفت انقلاب اسلامی بخواهد به راه خود ادامه دهد، امروز نیز بیش از هرچیز باید به مساله تعلیم و تربیت توجه ویژه شود.
اصغر میرشکاری، چند روز قبل، به همین مناسبت یادداشتی را با موضوع تعلیم و تربیت از نگاه امام خمینی (س) منتشر کرده است که بازنشر آن بی مناسبت نیست.
«معرفی اسوه و الگو در اسلام و به تبع آن در دیدگاه تربیتی امام خمینی(س) از جایگاه والایی برخودار است. از انبیای الهی (صحیفه امام، ج14، ص7)، ائمه معصومین(ع) (همان، ج16، ص238) و بزرگان دینی در همین راستا نام برده شدهاست. از جمله در رابطه با شهید مطهری می فرمایند:
«باید دانشگاه و فیضیه و همه آنها که مربوط به دانشگاهند و همه آنها که مربوط به فیضیه هستند در رأس برنامههاى تحصیلىشان برنامه اخلاقى و برنامههاى تهذیبى باشد؛ تا امثال مرحوم مطهرى- رحمهُ اللَّه- را به جامعه [تقدیم] کند» (همان، ج14، ص 169)
از مجموعه اظهار نظرهای حضرت امام درباره شهید مطهری می شود به ظرفیت بالای فکری این متفکر و اندیشمند بزرگ در جهت پیشبرد منویات امام و اهداف فرهنگی انقلاب پی برد و نیز به این امر واقف شد که ترور یک چنین شخصیتی دقیقا یک ماه بعد از شکل گیری نظام اسلامی، کاری است که از عهده فکر و طراحی گروهک بی ریشهای به نام فرقان خارج و در راستای سلسله توطئههای طراحی شده برای جلوگیری از اشاعه فرهنگ انقلاب قابل بررسی است.
در منظومه فکری حضرت امام در باب تعلیم و تربیت علاوه بر معرفی این الگوها، ویژگیهای منحصر به فردی یافت میشود که برای اختصار فقط به دو نمونه آن اشاره میشود:
1- حضرت امام در اهمیت شغل معلمی و جایگاه آن در تعلیم و تربیت مطالب ارزشمندی دارند که به باور این قلم یکی از مهمترین آنها موضوعی است که در این جمله آمدهاست:
«معلم امانتدارى است غیر همه امانت [دار] انسان امانت اوست» (همان،35)
و در ادامه همین مطلب و با عنایت به جایگاه و ارزش انسان در نظام خلقت، شغل معلمی را هم سنگ شغل انبیا و اصلا همان شغل انبیا میبینند.
2- روز ششم دیماه 1359 که اوائل جنگ و اوج نشان دادن خصومت و دشنی است، حضرت امام چنین میفرمایند:
«در این تابلویى که آقایان آوردند نوشتهاند که اگر چه بشود قلمهایمان را به مسلسل تبدیل مىکنیم. ما امیدواریم که بشر به رشدى برسد که مسلسلها را به قلم تبدیل کند. آن قدرى که قلم و بیان به خدمت بشر بوده است مسلسل ها نبودهاند. مسلسل ها غالبا در خدمت ابرقدرتها بودهاند و براى تباهى بشر بودهاند. و اسلام هم که امر فرموده است به اینکه جهاد بکنند و دفاع بکنند و البته محتاج به همه ابزار جنگى است. اساس بر این است که دفاع از حق بکنند و حق را و علم را جانشین مسلسل بکنند. قلم و علم و بیان است که مىتواند بشر را بسازد، نه مسلسل و نه سایر قواى تخریبکننده. مسلسلها هم و همه آلات حربى هم در سایه علم تحقق پیدا کردند. منتها گاهى مسلسلها و سایر ابزار باصطلاح تمدن را اشخاصى ایجاد کردهاند که موجب تخریب بلاد و عباد شده است. و گاهى اشخاصى ایجاد کردهاند که موجب تایید انسان و ساختن انسان و آرامش در بین انسانها بوده است و در این خدمت بوده است.
شما کوشش کنید که با بیان و قلم مسلسلها را کنار بگذارید و میدان را به قلمها و به علمها و به دانشها واگذار کنید.» (همان، ج13، ص447 و 448)
و این نگاه بیانگر دید رحمانی و سعه صدر آن بزرگوار در جهت خیر خواهی برای انسانها و درسی آموزنده برای کسانی است که همواره بر طبل جنگ و دشمنی میکوبند و راه چاره را در آن جستجو میکنند.»