دگردیسی
های بزرگ اجتماعی با تدوین الگوهای مناسب و تناسب سازی ارزش ها با نیروی خرد و عمل
جمعی محقق می شود. مصطفی آب روشن،عضو
انجمن جامعهشناسی ایرانبا اشاره به
معنای حماسه در لغت به تبیین نحوه خلق حماسه در بستر تفکر و جامعه پرداخته است. گروه
راهبرد خبرگزاری دانا این مطلب را به نقل از روزنامه ایران باز نشر می کند.
نگاه نزدیک
حماسه در لغت به معنای دلاوری و شجاعت است و در اصطلاح، شعری است داستانی با زمینه
قهرمانی، قومی و ملی که حوادثی خارقالعاده در آن جریان دارد. دراین نوع شعر، شاعر
هیچگاه عواطف شخصی خود را در اصل داستان وارد نمیکند و آن را طبق میل خود تغییر
نمیدهد؛ به همین سبب در سرگذشت یا شرح قهرمانیهای پهلوانانه و شخصیتهای داستان
خود، هرگز دخالت نمیکند و به میل خود در مورد آنها داوری نمیکند.
در حماسه فاعل کنش با پذیرش مخاطره ها عقلانی رفتار می کند
از منظر جامعهشناختی حماسه را میتوان به نوعی کنش عقلانی معطوف به ارزش تلقی کرد.
عقلانی بودن این کنش از آن جهت نیست که میخواهد به هدفی معین و خارجی برسد بلکه
از آن جهت است که تن به ستیزه دادن و رها کردن فردیت به نفع انتظارات جمع، افتخار
تلقی میشود. بنابراین فاعل کنش با پذیرش خطرها، به نحوی عقلانی رفتار میکند و نه
صرفاً به نتیجهای برونذاتی نسبت به اقدام خویش، بلکه برای آنکه به تصوری که خود
وی از افتخار دارد وفادار بماند.
کنشی استراتژیک
اتفاقی بودن وقایعی که بهعنوان مسالهای اجتماعی موجودیت جمع را تهدید میکند نافی
ارادی بودن واکنشهای افراد در برابر حفظ ارزشهای مشترک نیست؛ بهعبارتی میتوان
گفت خلق یک حماسه، اتفاقی است «ارادی» و نه «تکانشی» چرا که انسانها در برابر
واقعیتهای اجتماعی به تفسیر موقعیت میپردازند و در شرایط حماسی به کنشی استراتژیک
دست میزنند. بهعبارتی افراد جامعه در شرایط حماسی اهدف واحدی را تعقیب میکنند و
به دنبال منافع مشترک هستند.
یک حماسه در ابعاد اجتماعی، کنشی جمعی محسوب میشود و این کنش معلول آگاهیهای جمعی
است که در شرایط ویژه که ناشی از ضرورتهای اجتماعی و تاریخی است وجدان جمعی را
تحریک کرده و حماسهای خلق میشود. وجدان جمعی متوسط مجموعه باورها و احساسات مشترک
در بین اعضای یک جامعه است. این مجموعه دستگاه معینی را تشکیل میدهد که دارای حیات
خاص خویش است. وجدان جمعی به تبع قوانین خودش تحول مییابد و مظهر ساده یا مجهول
آگاهیهای فردی نیست. وجدان جمعی در تمامی گستره جامعه پراکنده است و خصایص ویژهای
دارد که موجب تمایز آن بهعنوان یک واقعیت متمایز میشود؛ بهعبارتی از شرایط خاصی
که افراد در آن قرار دارند مستقل است. افراد میگذرند ولی وجدان جمعی باقی میماند.
خلاصه آنکه وجدان جمعی (آگاهی جمعی) روح جامعه است که دارای خواص، شرایط هستی و شیوه
خاص خویش است که بهعنوان متغیر مستقل در وقوع حماسههای ملی مذهبی جامعه نقشآفرین
است.
مفهوم فرهنگی
روحیه حماسی در جامعه مفهومی فرهنگی است و با درونیات افراد مرتبط است؛ لذا هر
چقدر افراد در جامعه ایدئولوژی و گرایشهای معنوی حاکم بر جامعه را درونی کنند روحیه
حماسی در جامعه افزایش پیدا میکند.
روحیه حماسی امری است درونی و نهادینه کردن رفتار امری است بیرونی که احتیاج به
ساختارهای نظاممند دارد که در این مبحث موضوعیت ندارد. حماسه، یک فرهنگ است یعنی
با درون و احساس انسان سر و کار دارد. دستورالعمل حماسی باید در بخش فرهنگی قرار
بگیرد نه در بخش تمدنی آن(بیرونی آن).
از سوی دیگر واقعیتهای اجتماعی که نهادینه و ساختارمند شدهاند دیگر حماسه تلقی
نمیشود؛ چرا که حماسه در شرایط خاص اجتماعی که وجدان جمعی از تحریکپذیری کافی
برخوردار شود متبلور میشود.
بنابراین برای درونی کردن روحیه حماسی بایستی داستان قهرمانان ملی، مذهبی و گروههای
مرجع که در راستای منافع و ارزشهای مشترک قدم برداشتهاند به اعضای جدید جامعه
انتقال داده شود تا این پتانسیل فرهنگی در اشکال مختلف سیاسی، اقتصادی و دفاعی بازتولید شود.
منظومههای حماسی ایرانی اسلامی شامل افکار، علایق و عواطفی است که در طی قرنها
برای بیان عظمت و نبوغ این سرزمین به شکل نوشتار، سخنرانی، نقالی، تعزیه و آیینهای
مذهبی باز تولید شده است. این نوع حماسهها سرشار از یاد جنگها، پهلوانیها، جان
فشانیها و در عین حال، لبریز از آثار تمدن و مظاهر ایران اسلامی در قرنهای متمادی
است که نماد مذهبی آن حماسه امام حسین(ع) و نماد ملی آن شاهنامه حکیم ابوالقاسم
فردوسی است که از حماسه پهلوانان ایران زمین سخنرفته است.