به گزارش خبرگزاری دانا (دانا خبر)، خبرآنلاین در یک گزارش مفصل عملکرد دولت نهم و دهم، یعنی دولت محمود احمدی نژاد را در حوزه آموزش و پرورش مورد نقد و بررسی قرار داده است.
امید سلیمی بنی در این گزارش نوشته است: کاندیدایی که در عرصه فرهنگ و آموزش و پرورش شعارهای بسیاری داد، دست معلم کلاس اول خود را بوسید، ولی آنچنان که خانواده بزرگ آموزش و پرورش می گویند چندان در جهت رضایت مندی کارکنان این وزارت گامی برنداشت و بارها با تجمع معلمان حق التدریسی و قراردادی در انتقاد به نحوه پرداخت حق و حقوقشان روبرو بود.
در دوران حضوراحمدی نژاد در کاخ ریاست جمهوری، وزارت آموزش و پرورش، سه وزیر به خود دید. بعد از آنکه علی اکبر اشعری نتوانست رای اعتماد لازم را برای حضور در کابینه نهم از مجلس بگیرد، محمود فرشیدی با 136 رای موافق در برابر 91 رای مخالف و 21 رای ممتنع در آبان 84 به تخت آموزش و پرورش نشست و نهایتا برکنارشد. بعد از او، علیرضا علی احمدی سکان کشتی آموزش و پرورش را به دست گرفت و با برآمدن آفتاب اقبال دولت دوم احمدی نژاد، یکی از منتقدان دولت که عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز بود وزیر شد، حمید رضا حاجی بابایی که بیشترین تغییرات را در عملکرد و بدنه این وزارتخانه به وجود آورد.
در این گزارش به عملکرد وزارت آموزش و پرورش دردو دوره حضور احمدی نژاد در ریاست جمهوری و تغییراتی که در این وزارتخانه به وجود آمد، می پردازیم:
1- کسر بودجه و بدهی، مشکلی که رفع شد
از زمانی که محمود فرشیدی به وزارت آموزش و پرورش رسید تا میانه دوره حمیدرضا حاجی بابایی، کسر بودجه و نداشتن اعتبار برای مخارج جاری و عمرانی این وزارتخانه، همواره به عنوان پاشنه آشیل آموزش و پرورش مطرح بود. فرشیدی، وزیر اول دوره احمدی نژاد به بدهی 2هزار میلیارد تومانی این وزارتخانه بارها اشاره کرد و از مجلس خواست به جای طرح سئوال و استیضاح، به فکر افزایش بودجه این نهاد باشد. او بارها از کسر بودجه 2 هزار میلیاردی در این نهاد سخن گفت و منتقدان عملکردش را به نداشتن پول، متوجه کرد. منتقدانی که می گفتند در زمان او، کاهش رضایتمندی فرهنگیان از وضعیت درآمدی و معیشتی شان، باعث افت و کیفیت سطح تدریس و در نتیجه افزایش مردودی در میان دانش آموزان شده است. با این وجود اصلی ترین بحران دوران وزارت فرشیدی را نارضایتی عمومی فرهنگیان از وضعیت معیشتی خود عنوان می کنند با این حال، وزیر دوم احمدی نژاد برای آموزش و پرورش، یعنی علیرضا علی احمدی، در ابتدای حضور در این مسند، منکر هر گونه کسر بودجه ای شد. البته او بعدها گوی سبقت را از مدیران قبل از خود که معتقد به کسری 2500 میلیارد تومانی بودند ربود و عدد 6700 میلیارد تومان کسری را اعلام کرد. در حالی که او پس از دریافت 2000 میلیارد تومان بودجه آموزش و پرورش در سال قبل از آن، اظهارکرده بود تمام مطالبات طلبکاران و فرهنگیان پرداخت شده و هر طلبکاری که ادعای طلب کند می تواند با مراجعه به سایت آموزش و پرورش طلب خود را دریافت کند، البته مجموعه آموزش و پرورش بعدها اعلام کرد 500 میلیون تومان هم از طریق بخشنامه ساماندهی وضعیت معلمان و مدارس صرفه جویی کرده است.
روند پرداخت مطالبات طلبکاران تا حدی پیش رفت که حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر کنونی اعلام کرد نه تنها هیچ کسر بودجه ای در سالهای اخیر نبوده، بلکه وزارت آموزش و پرورش، برای اقدامات آینده اش نیز فزونی بودجه دارد. این در حالی است که برخی از اقدامات این وزارتخانه از جمله افزایش حقوق معلمان همراستا با بخشنامه های سالانه دولت برای افزایش حقوق کارمندان، همواره با مشکل مواجه بوده، به طوری که در سال 89، اعمال افزایش حقوق معلمان تا اواخر خردادماه به طول انجامید. با این حال، جبران کسری بودجه و پرداخت معوقات فرهنگیان در آموزش و پرورش این روزها، روند مطلوبی را طی کرده، تا جایی که به نظر می رسد وزیر آینده آموزش و پرورش، مشکل چندانی با بودجه نداشته باشد.
2- استخدام فرهنگیان، جایی برای معلمان معلول و پیش دبستانی نیست
از زمانی که علیرضا علی احمدی، وزیر دوم آموزش و پرورش احمدی نژاد دستور لغو استخدام 10 هزار نفر حق التدریسان و مربیان پرورشی که پس از طی مراحل قانونی شرکت در ازمون و مصاحبه و در حالیکه قبلا مجوز و بودجه ان تصویب شده بود را صادر کرد، صدای اعتراض بسیاری از معلمان بارها درآمد. تا جایی که با وجود تغییر وضعیت استخدام بسیاری از معلمان حق التدریسی به رسمی هنوز مشکل استخدام رسمی در آموزش و پرورش تا امروز باقی است. علیرضا علی احمدی حتی یک بار هم گفته بود یکی از اصلیترین چالشهای این وزارتخانه وجود بیش از 500 هزار نیروی مازاد است.
با این حال، حاجی بابایی که در مجلس برای گرفتن رای اعتماد آمد، قول داد این مشکلات را برطرف کند. او که به صندلی وزارت نشست، اولین آزمون سراسری استخدام در آموزش و پرورش را برگزار کرد تا از سهمیه استخدام 60 هزار نفری، برای این وزارتخانه استفاده کند. مجلس به او اجازه داده بود سالانه 15 هزار نفر و در طول 4 سال، مجموعا 60 هزار نفر را استخدام کند. او در یک آزمون، 40 هزار نفر را به عنوان فرهنگی مستخدم رسمی، پذیرفت.
با این حال، آنقدر برگزاری این آزمون، گران و پرحرف و حدیث شد که بارها طرح استیضاح او در مجلس، دست به دست گشت، ولی حاجی بابایی توانست با استخدام تعداد زیادی (نزدیک به 40 هزار نفر) از حق التدریسیان، با مخالفانش صلح کند. البته او در این میان، سهم معلولان را از استخدام نداد و با دستور اداری خود، مانع از استخدام سهمیه معلولان شد که حدود 2 ماه پیش، دیوان عدالت اداری، این دستور را ابطال کرد. علاوه بر این، استخدام معلمان پیش دبستانی همچنان در هاله ای از ابهام است، زیرا بسیاری از این فرهنگیان که از گردونه استخدام رسمی بازمانده اند، بارها در اعتراض به این اقدام حاجی بابایی در گفتگو با نمایندگان مجلس و دیگر تصمیم سازان، اعلام کرده اند قانون درباره آنها اجرا نشده است. با این حال، حاجی بابایی با بستن پرونده آزمون استخدامی آموزش و پرورش، بارها اعلام کرد هیچ معلمی نمی تواند ادعا کند در وضعیت حق التدریسی باقی مانده است. یعنی همه استخدام رسمی شده اند.
3- تحول بنیادین در آموزش و پرورش
سابقه تدوین سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش سر به انتهای دهه 70 و ابتدای دهه 80 می زند. با این حال، سه وزیری که در آموزش و پرورش دوره احمدی نژاد حاضر شدند، هر یک تدوین این سند را به دوره خود منسوب کردند. از جمله فرشیدی که تصویب اولین سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش را به خود نسبت داد و گفت: " در گام اول، شورای عالی آموزش و پرورش سندی همچون سند چشم انداز ۲۰ساله برای تحول در آموزش و پرورش تهیه کرده است."
وزیر بعدی، علیرضا علی احمدی نیز 4 سال بعد از اتمام دوره ماموریتش یعنی در اردیبهشت 92 که حرف و سخن آمدنش برای انتخابات ریاست جمهوری نقل محافل بود، از 110 اقدام خود طی 21 ماه حضور در وزارت آموزش و پرورش خود اینطور دفاع کرد: "اقدامات من مربوط به مباحث مالی و سازمانی است و تنظیم سند تحول بنیادین در امر آموزش و پرورش بوده است." یعنی همان چیزی که خلف او، حاجی بابایی نیز به آن افتخار کرد. حاجی بابایی بارها در مجامع و سخنرانی های مختلف از تدوین این سند و اجرای آن در دوره خود نام برد. به گفته وی یکی از اصلی ترین جلوه های تدوین سند تحول بنیادین، تک شیفته شدن مدارس، تعطیلی پنجشنبه ها، تغییر در محتوا و شکل کتابهای درسی و اقداماتی از این دست بود.
4- تعطیلی پنجشنبه ها
اولین وزیری که سخن از تعطیلی پنجشنبه ها زد، علیرضا علی احمدی بود. ولی این برنامه به عمر وزارت او کفاف نداد تا جایی که در ابتدای سال 89، محمدرضا حاجی بابایی، با ابلاغ بخشنامه ای به استانها، پنجشنبه ها را تعطیل اعلام کرد. اعتراضات معلمان و مجلس به دلیل آنچه افت سطح کیفی آموزش در ایران می خواندند، از سوی حاجی بابایی با اهرم دیگری جواب داده شد: تعطیلی باعث افزایش رضایتمندی بچه ها، مربیان و اولیا می شود. او در روز 17 مرداد 89، با استناد به نظرسنجی خبرآنلاین که نشان می داد حدود 70 درصد از کاربران، از این اقدام ابراز رضایت کرده بودند، اعلام کرد وقتی مردم و خانواده فرهنگیان از این ماجرا راضی است، دیگر منتقدان نباید "ان قلت" وارد کنند. با این وجود، منتقدان او و برخی از کارشناسان آموزشی همچنان معتقدند تعطیلی پنجشنبه ها کار اشتباهی است که با ادامه آن، تعداد مردودی دانش آموزان بالا می رود و سطح آموزش پایین می آید. حاجی بابایی در پاسخ به این انتقاد بارها گفته تحقیقات مرکز سنجش کیفیت آموزش این وزارتخانه بارها اعلام کرد نه تنها کیفیت دانش آموزی در مدارس با این تعطیلی کاهش نیافته، بلکه این کار باعث پیوند بیشتر خانواده ها با دانش آموزان خود شده است. البته باید در نظر داشت به دلیل عدم تحقیقات مستقل، نمی توان حرف او و منتقدانش را تایید یا تکذیب کرد.
5- اجرای قدم به قدم نظام جدید 3-3-3-3
حذف دوره سه ساله راهنمایی از اقدامات آموزش و پرورش در 3 سال اخیر است. محمدرضا حاجی بابایی با استناد به سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش، دستوری را 2 سال پیش صادر کرد که طی آن تمام مدارس راهنمایی تعطیل و تبدیل به مدارس ابتدایی و دبیرستان می شوند. طبق این نظام، آموزش دوره ابتدایی از 5 سال به 6 سال و ساختار آن به صورت دو دوره سه ساله ابتدایی اول و ابتدایی دوم، تغییر کرده است.
طبق این تغییر، سه ساله راهنمایی نیز از نظام آموزش حذف و به جای آن، دو دوره سه ساله متوسطه اول و متوسطه دوم به وجود آمده و دوره پیش دانشگاهی نیز حذف شده است.
رسیدن وزارت آموزش و پرورش به این برنامه، ابتدا با 6 ساله کردن دوره دبستان آغاز شد. کلاس ششم ابتدایی، لفظی بود آشنا برای دانش آموخته گان پیش از انقلاب که بار دیگر، احیا شد و بعد از آن، با حذف دوره راهنمایی، معاونت مربوط به این دوره نیز در ساختار آموزش و پرورش، کمرنگ و کمرنگ تر شده است.
موافقان این تغییر، از آن به عنوان انقلاب بزرگ آموزشی در دوره حاجی بابایی یاد می کنند و مخالفانش می گویند علاوه بر اینکه ساختار فیزیکی مدارس ابتدایی، 5 کلاسه اند و با این نظام، سازگار نیست، نیروی آموزشی مورد نیاز این نظام و همچنین کتابهایش نیز در دسترس نیست و تا بدنه فربه و سنگین آموزش و پرورش با این نظام بخواهد کنار بیاید، تسمه از گرده دانش آموزان و معلمان، کشیده می شود. آنها افت کیفیت آموزشی را اصلی ترین محور انتقاد خود قرار داده اند، ولی با وجود این انتقادات، کتابهای مورد نیاز در سه ماهه تابستان، به تالیف و چاپ رسید و معلمان نیز با بخشنامه هایی که دریافت کردند، مجبور به تمکین از این نظام شده اند.
در مراحل بعدی اجرای قدم به قدم این نظام، مقرر شده پس از طی هر دوره 3 ساله، تصدیق و مدرک مربوط به آن دوره به دانش آموزان داده شود. همچنین در دو دوره 3 ساله ابتدایی، سنجش و ارزیابی آموزش به صورت ارزیابی کیفی (و نه کمی- نمره ای از مبنای 20) انجام می شود که هم اکنون نیز، در حال اجراست.
6- آسیب های اجتماعی در میان دانش آموزان
موضوع اعتیاد و آسیبهای اجتماعی، بارها مورد اشاره منتقدان عملکرد وزرای دوره ریاست احمدی نژاد بوده است. زمانی که علی عباسپور تهرانی، رییس وقت کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از وجود تعداد بالای دانش آموز معتاد به خبرنگاران گفت، حاجی بابایی وزیر، تنها به این توضیح اکتفا کرد که تعداد آمار دقیق را نمی دهیم و هیچ دانش آموزی معتاد نیست، چون به محض اینکه مطلع شویم دانش آموزی معتاد است، او را مدرسه به درمانگاه و مراکز ترک می فرستیم.
با این حال، علاوه بر مجلس و کارشناسان مستقل، بهزیستی و مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز از عملکرد آموزش و پرورش در این باره دل چرکینند و می گویند حاجی بابایی اجازه نداده درس آشنایی و جلوگیری از مصرف مواد مخدر در مدارس، تدریس شود. به همین دلیل، همچنان موضوع آسیبهای اجتماعی و به خصوص جمعیت دانش آموزان معتاد در مدارس، از نقاط مبهم عملکرد این نهاد در سالهای اخیر بوده است.