یک استاد دانشگاه درباره شکل گیری جنبش ضدتحریم در کشور گفت: «مسئله اصلی ما اقتصاد نفتی و اتکاء بر تمرکزگرایی در اداره کشور است و اگر این وجه ساختاری حل نشود هرقدر هم فشار مدنی تحریک شود مسئله اصلی حل نمی شود و نهایتا فشارها کمرنگ می شود.»
دکتر عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو گفت: «نوع نگاه من به موضوع تحریم و آسیب پذیر بودن در مقابل آن در مجموع متفاوت است. بنده معتقدم اگر ما اقتصاد نفتی نداشتیم و اگر متکی بر خلاقیت ها و قابلیت های خودمان بودیم و از مقتضیات اقتصاد نفتی خارج می شدیم شاید تحریم ها آنچنان هم اثرگذار نمی بود.
وی ادامه داد: «باید دید ما چه ویژگی های اقتصادی داریم و دنبال می کنیم که تحریم ها بر ما اثر می کند. این اقدام گام اول در مقابله با تحریم ها است که باعث می شود یک مقابله ساختاری با تحریم صورت بگیرد
وی افزود: «گام دوم هم زیر سوال بردن تحریم های غیرانسانی و ناجوانمردانه است؛ منتهی اگر ما فقط به گام دوم بسنده کنیم صرفا یک واکنش مدنی را تحریک کردیم، اگرچه ممکن است این واکنش یک واکنش جهانی هم باشد اما دستی بر پیکر ساختاری خود نزدیم. یعنی در واقع ساختار را حفظ کردیم و تنها فشارهای بین المللی علیه تحریم ها را بیشتر کردیم؛ اما یک تحول ساختاری را در دستور کار خود قرار ندادیم.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «واقعا باید به سمت یک اقتصاد پویای مبتنی بر تجلی عدالت در تولید حرکت کرد و به مشارکت مدنی در تمام عرصه ها توجه داشت و از تمام ظرفیت ها استفاده کرد و البته این شرایط در ظرفی از تمرکزگرایی به دست نمی آید و حتما باید به سمت آمایش سرزمین حرکت کرد و تمرکزگرایی را در دستور کار قرار داد.»
نماینده سابق مجلس گفت: «بلای جان ما که از ابتدای انقلاب هیچ کاری برای آن نکردیم و ریشه هایی در قبل از انقلاب هم دارد، یکی تمرکزگرایی در اداره کشور و دیگری اقتصاد نفتی است و با وجود این شرایط تاثیر تحریم بسیار بیشتر می شود تا در شرایطی که ما دارای یک اقتصاد مقاومتی و یک اقتصاد غیرمتمرکز باشیم و متکی به اقتصاد نفتی نباشیم.»
وی تصریح کرد: «لذا مسئله اصلی ما اقتصاد نفتی و اتکاء بر تمرکز گرایی در اداره کشور است و اگر این وجه ساختاری حل نشود هرقدر هم فشار مدنی تحریک شود مسئله اصلی حل نمی شود و نهایتا فشارها کمرنگ می شود. البته در خیلی از عرصه ها فشار مدنی به صورت مستقیم اثر دارد و تحت هر شرایطی باید این اثر را حفظ و دنبال کرد؛ اما نباید تمام راه حل ها را در این امر خلاصه نمود.»
وی ادامه داد: «بنده منکر فشارها و واکنش های مدنی نیستم اما معتقدم این فشارهای مدنی مشکل اصلی اقتصاد ایران را حل نمی کند. با فشارهای مدنی تحریم ها نسبت به بخشی از کالاها و نسبت به کلیت برخی کالاهای دیگر برداشته می شود؛ اما صحبت من این است که باید یک فکر اساسی کرد.»
افروغ افزود: «حتی در مورد دارو من معتقدم اگر به سمت یک ظرف غیرمتمرکز برویم به تدریج نوآوری و خلاقیت ها شکل می گیرد. چرا که این یک واقعیت است که خلاقیت، مسئله محور است. یعنی وقتی مسئله ایجاد شود و احساس شد باید خود دست به کار شد داروی لازم را هم تولید می کنند.»
وی تاکید کرد: «بنابراین با راه حل دراز مدت که باید در دستور کار قرار بگیرد می توان بخش اصلی معضلات را حل نمود و بخشی که فعلا از دسترس ما خارج است و در توان ما نیست مانند مشکل دارو را می توان به وسیله همین فشارهای مدنی تا حدودی رفع نمود.»
افروغ درباره شکل گیری جنبش مدنی ضدتحریم در کشور گفت: «من با شکل گیری خیزش مدنی ضدتحریم مشکل ندارم؛ اما اگر قرار باشد این اقدام بدون توجه به مشکلات ساختاری اقتصاد مطرح شود با آن زاویه دارم.»
وی ادامه داد: «یعنی احساس می کنم راه حل اساسی این اقدام نیست و این اقدام صرفا یک فریاد و واکنش خوب است و ضمن آنکه نوعی انفعال هم در آن می بینم اما از دیدگاهی دیگر در لغو تحریم برخی کالاهای ضروری مانند دارو که فعلا از توان تولید داخلی خارج است می تواند موثر باشد.»
وی افزود: «منتهی من معتقدم حتی درباره مسائلی همچون دارو نیز ضمن آنکه فشار مدنی را وارد می کنیم باید توجه کرد این اقدام تحت هر شرایطی تنها یک مسکّن است و راه حل اصلی همان تحول ساختاری است که عرض کردم و متاسفانه از آن دور هستیم.»
افروغ در پاسخ به این سوال که آیا این قابلیت در ایران وجود دارد که یک جنبش مدنی ضدتحریم شکل بگیرد؟، گفت: «چرا وجود نداشته باشد؛ ما رسانه ها و ابزارهای نرم افزارانه ای داریم و از ارتباطات و اتحادیه های ملی و منطقه ای خوبی برخوردار هستیم و مسلما این قابلیت وجود دارد.»
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که به نظر شما رهبری جنبش مدنی ضدتحریم را چه کسی باید برعهده بگیرد؟، گفت: «حالا باید خودشان بنشینند و جلساتی را تشکیل دهند و به صورت گروهی معلوم کنند که چه کسی زمام امور را بر عهده بگیرد.»
وی خاطرنشان کرد: «بنده چون بیشتر به آن وجه ساختاری می اندیشم شاید شایسته نباشد خیلی وارد این مقوله شوم. البته ما می توانیم از طریق سازمانها و نهادهای بین المللی احساسات عمومی را به خصوص در مورد مسائلی مانند دارو، بهداشت و تندرستی تحریک کنیم؛ اما بنده همانطور که عرض شد راه حل اصلی را در تحول ساختاری می بینم.»