دکتر سعید خالوزاده، استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد مطالعات اروپا در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی با اشاره به اینکه کشورهای غربی امروزه بیشتر از هر زمانی علاقمند و مشتاق به تبادل نظر و گفتگو با ایران هستند تاکید می کند که دولت جدید باید از این موقعیت کمال استفاده را بکند. این یادداشت در گروه راهبرد خبرگزاری دانا باز نشر می شود.
روحانی و غرب
«آیا حل مسایل با ایران، مذاکره با حسن روحانی رییس جمهور جدید این کشور و تلاش برای معرفی جریان سومی که بنیادگرایان و جهادی ها را حذف می کند، استراتژی بهتری برای فرانسه، اروپا و آمریکا نیست؟ در حالیکه دکتر حسن روحانی خود را آماده تحویل پست ریاست جمهوری می کند، «محور شرارت» به زودی می تواند تبدیل به «محور صلح» شود و اروپا و آمریکا فرصتی برای نگاه به ایران به عنوان متحدی برای صلح در خاورمیانه دارند.
دکتر روحانی روز سوم اوت به عنوان یازدهمین رییس جمهور ایران تنفیذ می شود. وی به عنوان یک اعتدال گرا، میانه رو و واسطه میان اصولگرایان است که نسبت به گروه مذکور و اصلاح طلبان، شخصیتی وفادار است. به همین دلیل، به او به عنوان فردی مناسب برای تجدید و احیا گفت وگوها با دنیای غرب نگریسته می شود. وی که رییس مذاکره کنندگان هسته ای ایران در اوایل سال 2000 بود، اشاره کرده است که می خواهد با گروه 1+5 گفتگو کند. حقیقت این است که روحانی انتخابات را در دور نخست به نفع خود به پایان برد، این موضوع به رییس جمهور منتخب ایران مشروعیت بالایی در چشمان اصولگرایان و مردم داده است که باید به او حداقل زمان معینی برای مانوری در جهت عادی سازی روابط دولت ایران با باقی جهان داده شود.
اشتباه غرب در گرایش به برخی از کشورهای عربی
نگرانی از ایران و اتحاد شیعه در منطقه باعث شده، غرب و به خصوص فرانسه در سال های اخیر تخم مرغ های خود را در سبد کشورهای نفتی سنی مذهب بگذارد. اکنون شاید زمان آن رسیده که دیپلمات های اروپایی دریابند، ضرر این اتحاد (با کشورهای سنی مذهب) نسبت به منفعتش بیشتر است و کشورهای نفتی مذکور منبع اختلاف و نفاق در جهان اسلام، عرب و آفریقا هستند. بنابراین، آیا حل مسایل با ایران، مذاکره با حسن روحانی رییس جمهور جدید این کشور و تلاش برای معرفی جریان سومی که بنیادگرایان و جهادی ها را حذف می کند، استراتژی بهتری برای فرانسه، اروپا و آمریکا نیست؟ اگرچه مسایل هسته ای مانعی دایمی در مقابل مذاکرات میان ایران و غرب است، لکن دکتر روحانی توافقی که در سال 2005 به امضا رسید را روی میز گذاشته است. این توافق موجب ادامه غنی سازی ایران در ازای تضمین به عدم برخورداری از اهداف نظامی شد.
برخورد مناسب ایران با زنان و اقلیت ها
دیدگاه این مقام سابق دست راستی فرانسه در ارتباط با ایران بیانگر دیدگاه جدید طیفی گسترده در بین کشورهای غربی و اروپایی است. وزیر دفاع سابق فرانسه در این مقاله استراتژی تکیه کشورهای غربی و اروپایی و خصوصا فرانسه بر کشورهای نفت خیز عربی سنی مذهب را استراتژی اشتباه قلمداد کرده که امروزه نتایج منفی آن کاملا آشکار شده است. نتایجی که نه تنها منطقه خاورمیانه تا شمال آفریقا را دچار اختلاف و نفاق کرده بلکه تبعات بسیار منفی برای کشورها و جوامع اروپایی داشته است.
ایران؛ محور صلح
نویسنده از ایران شیعه بعنوان جریان سومی که بنیادگرایان و جهادی ها را در منطقه حذف می کند، نامبرده که می تواند استراتژی بهتری برای فرانسه، اروپا و آمریکا باشد و حتی ایران تبدیل به «محور صلح» در منطقه شود و با ظرفیت بالای خود به عنوان متحدی برای صلح در خاورمیانه درکنار اروپا و آمریکا قرار گیرد. این نکته بیانگر این است که کشورهای غربی و خصوصا اروپایی (چون به منطقه نزدیک تر هستند) از رشد خطرناک و غیرقابل انتظار تندروهای سلفی و وهابی و تکفیری در منطقه که بهرحال بازتابی هم در کشورهای اروپایی دارد، هراسناک شده اند. تحولات اخیر در مصر و کشتارهای جنون آمیز در سوریه، لیبی و .... واقعا کشورها و شهروندان اروپایی را ترسانده است.
این موضوع برای بسیاری از سیاستمداران و جامعه شناسان غربی آشکار بوده که اسلام شیعی بسیار صلح جوتر، منعطف تر و بروزتر است نسبت به اسلام افراطی و سلفی و تکفیری. حتی بسیاری از مقامات اروپایی به نزدیک بودن ایدئولوژی شیعه به مسیحیت نسبت به اهل تسنن اذعان داشته اند. لکن بخاطر کارشکنی برخی جریانات و از جمله لابی یهود و تندروهای افراطی در آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و دسیسه چینی های کشورهای عربی سنی مذهب، همواره مانع از نزدیکی ایران شیعه به اروپای مسیحی شده اند. مسایلی مثل پرونده هسته ای ایران نیز زمینه و خوراک لازم برای این کارشکنی ها را فراهم می کرد.
اقدام نسنجیده آمریکا در مورد محور شرارت قرار دادن ایران
امروزه بیشتر از هر زمانی آشکار شده که قرار دادن ایران در محور شرارت که در دوره جرج بوش و توسط طیف بسیار تندروی ایدئولوژیک نئوکان های آمریکا بصورت اتفاقی و بدون هیچ ارزیابی دقیق کارشناسی و فقط برای تکمیل کردن لیست (کره شمالی و عراق)، ایران نیز دفعتا به آن اضافه شد- صورت گرفت، کار بسیار اشتباه و مخاطره آمیزی بوده است.
اگرچه در همان زمان نیز اروپایی ها با این اقدام نسنجیده آمریکا شدیدا مخالفت کردند لکن به هرحال با مسایلی که با روی کار آمدن دولت نهم صورت گرفت، این استراتژی نزدیک به یک دهه روابط غرب و بویژه اتحادیه اروپایی با ایران را دچار رکود، سردرگمی و بی اعتمادی زیاد نمود.
در شرایط حاضر به نظر می رسد کشورهای غربی با تجزیه و تحلیل رویدادهای چند ساله اخیر منطقه و تحولات گسترده ناشی از بیداری اسلامی و بهار عربی و تغییر دولت ها و قدرت گرفتن گروه های افراطی تندرو که آنها را واقعا می ترساند در حال بازخوانی نگرش ها و سیاست های خود نسبت به منطقه خاورمیانه هستند. در این میان بنظر می رسد جمهوری اسلامی ایران از موقعیت خوب و بسیار بالایی برخوردار است. دولت آینده دکتر روحانی می تواند ظرفیت بسیار زیادی را برای یک گفت وگو و تعامل سازنده با کشورهای اروپایی بوجود آورد. این در حالی است که کشورهای غربی امروزه بیشتراز هر زمانی علاقمند و مشتاق به تبادل نظر و گفتگو با ایران بنظر می رسند. از این فضای تحول یافته و جدید باید به بهترین نحو استفاده کرد. منطقه در دوره جدیدی قرار گرفته که در آن رایزنی و دیپلماسی جایگاه برجسته ای دارد.