نصرت اله تاجیک در یادداشتی در خبرآنلاین به چالش های پیش روی دیپلماسی ایران در مقابل آمریکا پرداخته است که در گروه راهبرد خبرگزاری دانا منتشر می شود. تاجیک معتقد است که به دلیل سابقه بد تاریخی و عملکرد ناصحیح آمریکا و شفاف نبودن سیاست و اهدافش نسبت به ایران در قبل و بعد از انقلاب اسلامی، ایران به آمریکا بی اعتماد و مظنون است و آمریکا باید سیاست امنیتی ساختن تحرکات سیاست خارجی ایران را کنار نهد.
منابع اختلاف بین ایران و آمریکا ماهوی و حاصل تضاد منافع ژئوپلیتیکی بین دوکشور است ولی ایران و آمریکا چون به یکدیگر اعتماد ندارند نیازمند توافق بر سر تعیین راهبردی همچون سیاست ایمن سازی و کاهش ریسک برای شروع تعامل هستند. به دلیل سابقه بد تاریخی و عملکرد ناصحیح آمریکا و شفاف نبودن سیاست و اهدافش نسبت به ایران در قبل و بعد از انقلاب اسلامی، ایران به آمریکا بی اعتماد و مظنون است. آمریکا باید سیاست امنیتی ساختن تحرکات سیاست خارجی ایران را کنار نهد و ایران نیز در مقابل برای حل مساله ای که نه تنها منطقه بلکه معادلات جهانی را نیز متاثر کرده است با حسن نیت، مدلی همه جانبه، استفاده از اهرمهای قدرت، بدون شتابزدگی و افتادن در تور تبلیغات رسانه ای، کنار نهادن روش های غیر مستقیم و سنتی منسوخ همچون واسطه گری و در قالب طرحی راهبردی به دنبال طراحی و پیاده سازی مذاکرات مستقیم، شفاف و انتقادی باشد.
آنچه این روزها در صحنه خاورمیانه می گذرد از یک طرف حاصل اشتباهات آمریکا، اروپا و دوستان منطقه ای اشان همچون سعودی، ترکیه و قطر است که صحنه و روند تحولات صلح آمیز و پروسه استقرار دموکراسی این کشورها را بهم ریخته و از طرف دیگر نتیجه دیپلماسی غیر فعال و غم زده ایران در چند سال گذشته است که هنوز نتوانسته مابه ازای این اشتباهات را از آمریکا و دوستانش بگیرد و این یکی از منابع اختلاف بین ایران و آمریکا بر سر مسایل خاورمیانه است که شکلی نیست بلکه ماهوی و حاصل تضاد منافع ژئوپلیتیکی بین دوکشور است.
مساله هسته ای برای آمریکا دست آویزی بیش نیست بلکه اختلاف ماهوی بر سر نقش منطقه ای ایران که آمریکا نمی خواهد به آن اذعان کند و مخصوصا مساله خاورمیانه است. شکلی نبودن این اختلافات به این معنا است که روش های خوب و یا بد افراد و توانمندی هایشان در هر سطح با توجه به اهداف آمریکا در منطقه که عنصر مهمی در تجزیه تحلیل معادلات است نقش چندانی در حل این قضیه ندارد و مدیریت سیاست خارجی باید با قبول راهبردی جامع و موثر به دنبال تبیین و چگونگی حل مسایل، منافع و تضادهای امنیتی، سیاسی و ژئوپلیتیکی باشد. این راهبرد باید قادر باشد تا آمریکا را وادار نماید که اهدافش در ارتباط با ایران را شفاف کرده و از امنیتی ساختن تحرکات سیاست خارجی ایران دست بردارد و حق فعالیت ایران در صحنه جهان در روابط بینالمللی و نیز تحرک دادن به سیاست خارجی خود و پیگیری اهدافش را به رسمیت بشناسد.
در شرایط کنونی روابط بین المللی و تحرکات آمریکا در قبال تحولات خاورمیانه همچون بهم زدن صحنه سوریه و مصر مشکلات بین ایران و آمریکا پیچیده تر شده و تضاد منافع ژئوپلیتیکی دو کشور عمیقتر شده است. لذا اگر نقطه شروع برای حل این مشکلات با تکیه بر روش های مرسوم واسطه گری و صرفا تکیه بر روند صحنه مجامع بین المللی که بر اساس استفاده یک طرفه از حقوق بین الملل شکل گرفته، باشد نتیجه ای عاید ما نخواهد شد بلکه ما باید نقطه شروعمان نقاط قوتمان یعنی حفظ توازن معادلات منطقه ای باشد که آمریکا نیز به دنبال تضعیف آن است. آمریکا در ابتدا به کلیه تحرکات سیاست خارجی ایران در منطقه و جهان جنبه ضد امنیتی داده و در قدم بعدی مهار ایران از اولویت ها و راهبردهای اساسی سیاست خارجی آن کشور در خاورمیانه است که با تلاشی وسیع حتی به آن ابعاد جهانی نیز داده است و با تغییر دولت در ایران نه تنها فرقی نخواهد کرد بلکه همچنان با قوت دنبال خواهد شد.
استفاده از روشهای سنتی به تنهائی برای حل پیچید گیهای روند کنونی مناسبات بین المللی ایران و مشکلات بین ایران و آمریکا کمکی نمی کند. در حالیکه چگونگی تعامل با موقعیت کنونی روابط بین المللی ایران و مناسبات جهانی و دیدگاه و عملکرد سلطه گرایانه آمریکا نیازمند راهبرد، سیاست و توانمندیهائی برای بررسی و حل مسایل امنیتی و منافع و تضادهای سیاسی و ژئوپلیتیکی است، از دیپلماسی باید در تبیین حقایق و مشکلات و پیدا کردن راه مصالحه نسبی بدور از ساده انگاری و ساده سازیهای معموله استفاده کرد تا هم توقعات افزایش نیابد و هم با فرمول و مدلی همه جانبه، استفاده از اهرمهای قدرت، بدون شتابزدگی و افتادن در تور تبلیغات رسانه ائی و با طراحی راهبردی برای این مساله که نه تنها منطقه بلکه معادلات جهانی را نیز متاثر کرده است راه حلی پیدا نمود.
همانگونه که قبلا" هم نوشته ام1ایران و آمریکا نیاز مند توافق بر سر تعیین راهبردی مستقیم و بدون واسطه در قالب مذاکرات شفاف، مستقیم و انتقادی2همچون سیاست ایمن سازی و یا کاهش ریسک در سیاست خارجی3نسبت به یکدیگر هستند. این راهبرد با سیاست مهار، مهار دوگانه4، توازن5و یا حتی تعامل6که عموما" انتخابهای راهبردی مستقیمی هستند و آمریکا تمامی آنها را نسبت به ایران اعمال کرده است اشتباه شود. در راهبرد کاهش ریسک و ایمن سازی نوعی اطمینان بخشی از سوی دولتهای ایران و آمریکا که این راهبرد را در رابطه با یکدیگر برای گذر از یک مرحله به مرحله بعدی روابط انتخاب کرده اند وجود دارد و ترکیبی از راهبردهای مستقیم مهار، توازن و تعامل بطور همزمان بکار گرفته میشود.