به گزارش خبرگزاری دانا (دانا خبر)، 17 شهریور به عنوان روز جهانی مبارزه با بیسوادی نامگذاری شده است و تمام کشورها برای کاهش آمار بیسوادان تلاش میکنند در ایران نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با امام خمینی (ره) فرمان صدور سازمان نهضت سوادآموزی را صادر کردند و بر این اساس تلاشهای خوبی در رابطه با کاهش آمار بیسوادان انجام شد.
تا پایان برنامه پنجم توسعه باید بیسوادی در کشور ریشه کن شود اما دستیابی به این هدف این روزها کمی دشوار شده است چرا که طبق اعلام مسوولان سازمان نهضت سوادآموزی بیسوادان تمایلی برای سوادآموزی ندارند از سوی دیگر هنوز عزم ملی در کشور برای ریشه کنی بیسوادی شکل نگرفته است.
بخش های مهم گفت و گوی تسنیم با علی باقرزاده، رییس سازمان نهضت سواد آموزی در پی می آید.
مبنای تعیین سواد در ایران سرشماری است
در 70 کشور جهان تعیین افراد باسواد و بی سواد بر اساس سرشماریهاست و اغلب کشورها ساختاری دارند شبیه ساختار مرکز آمار ایران که در فواصل مختلف سرشماری نفوس و مسکن را انجام میدهد که براساس کسب اطلاعات از افراد و مقایسه با بانکهای اطلاعاتی موجود تعداد بیسوادان اعلام می شود.
البته در برخی کشورها پروژه لمپ اجرا میشود عینی برنامه پایش و سنجش افراد بی سواد که بر اساس این طرح اظهارت افراد ملاک نیست یعنی افراد در موقعیتهای عینی باید سطح سواد خود رانشان دهند که در مراجعه به دستگاهها و موسسات مختلف و تکمیل برخی از فرمها مشخص میشود که واقعا چه تعداد بیسواد هستند اما در کشور ما مبنای تعیین تعداد بیسوادان سرشماری است که در گذشته هر 10 سال یک بار و در دوره اخیر 5 ساله انجام شد یک سرشماری در سال 85 و یک سرشماری در سال 90.
9میلیون و هفتصد هزار بی سواد داریم
بی سوادی افرادی که مهارت خواندن و نوشتن را نمیدانند و دوم پذیرش نتایج سرشماری نفوس و مسکن طبق نتایج سرشماری سال 90 در گروه سنی بالای 6 سال 9 میلیون و 719 هزار نفر افراد ثبت شده به عنوان بیسواد داریم که 3 میلیون و 456 هزار و 181 نفر در گروه سنی بالای 10 سال و زیر 50 سال قرار دارند که هدف ما هستند. البته تفکیک این افراد یعنی زنان، مردان و روستاییان مهم است همچنین 340 هزار نفر از اتباع بیگانه جزء گروه بیسوادان هستند.
از سرشماری 85 تا 90 آمار بی سوادی تنها چند دهم درصد کاهش داشته است
درصد بیسوادی درحد چنددهم درصد در گروه سنی بالای 6 سال کاهش یافته و بالطبع آمار بیسوادان نیز کاهش یافته است در سال 85 تعداد افراد بیسواد 9 میلیون و 830 هزار نفر بود که در سال 90 این تعاد به 9 میلیون و 719 هزار نفر رسید. بر این اساس تعداد افراد بیسواد تاحدودی در قدرمطلق کاهش یافته است اما مشکل ما قدر مطلق نیست اگر میتوانستیم تناظر یک به یک انجام دهیم که مشخص شود از تعداد 9 میلیون و 830 هزار نفری که در سال 85 اعلام کردند بی سواد هستیم چه تعداد از آنها در سال 90 نیز اعلام کردهاند که بی سواد هستند در واقع این معنای سوادآموزی است؛ اگر عدهای که سال 85 گفته بودند بی سوادیم سال 90 نیز بی سواد باقی مانده باشند آن وقت مشخص میشود عملکرد نهضت چگونه بوده است.
سازمان نهضت سوادآموزی به دلیل اینکه اطلاعات اسمی و کدملی افراد بی سواد را ندارد قادر به اجرای تناظر یک به یک نیست فقط اطلاعاتی را از بانک اسمی افراد در سال 88 داریم که تعداد 4 میلیون و 200 هزار نفر اعلام بیسوادی کرده بودند و چون اطلاعات اسمی و کد ملی آنها را داشتیم با آمار سال 90 کنترل کردیم که مشخص شد بیش از 50 درصد از افرادی که سال 88 به عنوان بیسواد ثبت شده بودند در سال 90 اظهار بی سوادی نکردند.
با پدیده بازگشت افراد باسواد به بی سوادی مواجهیم
وقتی آمار بی سوادان را به صورت یک به یک مقایسه میکنیم مشاهده میشود که همیشه با ظهور افراد بی سواد جدید مواجه هستیم یعنی افرادی که در سرشماری گذشته بی سواد نبودند اما امروز اظهار بی سوادی میکنند که این موضوع چند دلیل دارد برخی افراد قبلا باسواد بودند و به تدریج مهارتهای سواد خود را از دست داده و دوباره بی سواد شدهاند که که برای این موضوع اصطلاح بازگشت به بی سوادی را به کار میبریم، هرچقدر کیفیت آموزش بالاتر باشد و سوادآموزی کاربردیتر باشد بازگشت به بیسوادی کمتر میشود.
نکته دیگر طرز تلقی مردم از سواد است طبق بررسیهایی که انجام دادهایم بیش از 10 درصد افراد در زمان سرشماری اعتقاد داشتند خواندن و نوشتن را بلدند اما آن را سواد نمیدانستند و تصور میکردند باید دیپلم داشته باشند که بگویند باسواد هستند، ترک تحصیل نیز موضوع دیگر است برای ما روشن شده افرادی که قبل از اتمام پایه چهارم ابتدایی به هر دلیلی مدرسه را ترک میکنند احتمال اضافه شدن آنها به جمع افراد بیسواد زیاد است این موارد از جمله زمینههایی است که ورود بیسواد را تضمین میکند. بخش دیگر از بیسوادان نیز مربوط به جمعیت آموزش ناپذیر هستند که تعداد آنها را نمیدانیم این افراد امکان ثبت نام در مدرسه را ندارند حتی اگر در مدارس استثنایی نیز ثبت نام کنند به مهارت سواد درحد باسوادن شدن دست پیدا نمی کنند.
مشکل دانش آموزانی که ترک تحصیل می کنند
بسیاری از دانشآموزان مقطع ابتدایی که ترک تحصیل میکنند به جرگه افراد بی سواد اضافه میشوند انتظارات ما از معاونت آموزش ابتدایی در این خصوص منطقی و در چارچوب دستورات مقام معظم رهبری است چرا که انسداد ورودی بی سوادی جز الزامات ریشه کنی بی سوادی است زمانی میتوانیم برنامه ریشهکنی بی سوادی را به سرانجام برسانیم که این ورودی به بی سوادی را نداشته باشیم.
واقعیت این است دانشآموزانی که به مدرسه نمیآیند مسایل و مشکلاتی دارند که خارج از قلمروی آموزش و پرورش است مثلا خانوادهای که دچار آسیب اجتماعی میشود مانند طلاق، اعتیاد والدین یا وجود کودکان بیسرپرست این مسائل به نظام آموزشی مربوط نیست،قانون نیز تکلیف کرده است که دانشآموز باید به مدرسه بیاید و آموزش و پرورش در دروه ابتدایی در تمام کشور امکان دسترسی دانشآموزان به مدرسه را فراهم کرده است.بر خلاف آنکه تصور میکنیم دانشآموزان بازمانده از تحصیل بیشتر مربوط به مناطق روستایی هستند بررسیها نشان میدهد در شهرهای بزرگ و حاشیه شهرها دانشآموزان بیشتر از تحصیل بازمیمانند و رابطه معناداری میان جمعیت و کودکان بازمانده از تحصیل وجود دارد.
تمرکز روی بی سوادان زیر 50 سال است
62 درصد افراد بی سواد بالای 50 سال هستند ، 2.5 درصد از بی سوادان زیر 10 سال هستند که این موضوع نشان میدهد سیاستهای پوشش تحصیلی کاملا جواب داده است در سازمان نهضت سوادآموزی برنامه ریزیهایمان را متمرکز کردهایم به افراد بی سواد زیر 50 سال البته اگر فرد بی سواد بالای 50 سال تمایل به باسوادی داشته باشد مانعی وجود ندارد و از او استقبال میکنیم.