به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا دکتر رحمانیان در این نشست به بررسی اندیشههای تاریخی فوکو و دیرینهشناسی و تبارشناسی در آثار این متفکر می پردازد.
این نشست روز چهارشنبه 27 شهریور ماه از ساعت 17 تا 19 در محل پژوهشکده تاریخ اسلام، واقع در خیابان توانیر، خیابان رستگاران، کوچه شهروز، پلاک 9 برقرار خواهد شد.
میشل فوکو (1984-1926) فیلسوف فرانسوی را بدون تردید، باید یکی از تاثیرگزارترین فیلسوفان قرن بیستم به شمار آورد. ترجمه و انتشار آثار فوکو از زمان حیات کوتاه اما بسیار پر بار او به زبانهای انگلیسی و اغلب زبانهای زنده دنیا از جمله فارسی آغاز شد و مباحث وی به ویژه در نظریهپردازی مفهوم قدرت به مثابه شالوده اساسی جامعه مدرن، به سرعت در تمام جهان گسترش یافته و به اندیشهها، کتابها و رسالهها و پژوهشهای بیشماری دامن زدند. فوکو در کنار چند فیلسوف دیگر فرانسوی از جمله دریدا، بودریار، دولوز و لیوتار اساس اندیشههایی را میساخت که در ایالات متحده «تفکر فرانسوی» نام گرفت و در جهان بامفهوم «پسامدرنیسم» انطباق یافت و بر شاخههای مختلف علوم اجتماعی و انسانی نیز در اکثر کشورهای جهان تاثیر گذاشت.
فوکو تفکرات هایدگر و نیچه را بعنوان اصلیترین منبع اندیشه خود معرفی کرده است. وی با خواندن کتاب تبارشناسی اخلاق نیچه متوجه شد که حتی اخلاق نیز تاریخ دارد، بنابراین نوعی روششناسی را از نیچه وام گرفته است، بدون شک روح آثار فوکو روحی نیچهای است.
فوکو متفکری است بین رشتهای که اندیشههای او در قالب یک رشته علمی متداول نظیر فلسفه، سیاست، جامعهشناسی، تاریخ و.... قابل طبقهبندی نیست بلکه اغلب رشتههای علمی علوم انسانی از آبشخور آن سیراب میشوند. اندیشه فوکو گسترده، پرمایه و پذیرای انواع تفسیرهاست. فوکو در خصوص خود مینویسد: «از من نپرسید که کی هستم و از من نخواهید که همان کس باقی بمانم.» فوکو در زمره طرفداران فرا ساختارگرایی قرار میگیرد، هرچند خود از این عنوان راضی نیست، وی به نظم حاکم بر عصر روشنگری اعتقادی نداشت و به تمام جنبههای تمدن غرب با دیدی انتقادی نگاه میکرد.
فوکو در تدوین آثار خود از دو روش خاص بهره جسته است: 1- دیرینهشناسی (باستانشناسی)؛ 2- تبارشناسی.
در دیرینهشناسی وی به کردارهای غیر گفتمانی هیچگونه توجهی ندارد و فقط به بررسی واژهها و معانی میپردازد و بررسیهای او جنبه عینیت یافته و بیطرفانه دارند، در واقع دیرینهشناسی شیوه تحلیل قواعد نهفته و ناآگاهانه تشکیل گفتمانها در علوم انسانی است. فوکو با استفاده از این شیوه بدنبال کشف شرایط شکلگیری و ظهور گفتمان و انتشار آن در سطح جامعه و مناسبات اجتماعی است، آثار عمدهای که فوکو با استفاده از این روش نگاشته است عبارتند از: پیدایش درمانگاه، نظم اشیاء (باعنوان فرعی دیرینهشناسی) و باستانشناسی (که دیرینه شناسی به صراحت در عنوان اصلی آمده است).
در تبارشناسی رابطه میان صورتبندیهای گفتمانی و حوزههای رفتاری (غیر گفتمانی) محوریت مییابد. در این روش فوکو با دیدی انتقادی ساخت قدرت در جامعه و رابطه آن با دانش و تکنولوژی را مورد بررسی قرار میدهد. با این روش فوکو روند پیدایش علوم انسانی و پزشکی را مورد بررسی قرار میدهد و آنها را با تکنولوژی قدرت مندرج در کردارهای اجتماعی پیوند میدهد. فوکو با این روش در پی کشف اشیا و ذات آنها نیست و لحظه ظهور را نقطه عالی فرایند تکامل نمیداند.
مساله اصلی در تبارشناسی فوکو این است که انسانها چگونه به واسطه قرار گرفتن درون شبکهای از روابط قدرت و دانش بهعنوان سوژه نمود پیدا میکنند. تحلیل تبارشناسانه در دو اثر عمدة متاخر فوکو یعنی انضباط و مجازات و تاریخ جنسیت در سه جلد مورد استفاده واقع شده است.
فوکو در آثارش همواره قدرت، کنترل، کشمکش و تغییر تاریخی را مد نظر داشته و بصورت زیرکانهای نظام سرمایهداری و عقلانیت مدرن را به نقد میکشد و چهره واقعی و سیاست استعمارگر، مستبدانه و سرکوبگرانه آن را با بررسی نظم و انضباط به نمایش میگذارد و نیات مخفی طراحان آن را برملا میکند.
دکتر رحمانیان در این نشست به بررسی اندیشههای تاریخی فوکو و دیرینهشناسی و تبارشناسی در آثار این متفکر خواهد پرداخت.