بعد از چند هفته انتظار، زمینهسازی خبری و اعلام مواضع ایران در روزنامههایی مانند واشنگتنپست و گاردین رئیسجمهور تازه منتخب ایران برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل متحد وارد نیویورک شد. همراه با این سفر نرخ برابری دلار در برابر ریال در بازار ارز تهران کاهش پیدا کرد و به کمتر از 2900 تومان در هر دلار رسید. گمانهزنیها افزایش پیدا کرد و حتی بعضی باور کردند که قرار است روسای جمهور ایران و ایالات متحده با یکدیگر ملاقات کنند. برخی از گشایش در بنبست روابط ایران و آمریکا صحبت کردند، برخی از لغو تحریمها در آینده نزدیک خبر دادند. این گمانهزنیها برای ابتدای هفته بود و خبر از انتظارات بازار و توقعات جامعه میداد. امروز که این یادداشت را مینویسم بخش عمدهای از انتظارات با محتملترین واقعیتهای ماههای در پیشرو همخوان شدهاند. برخلاف بازار تهران در عرصه دیپلماتیک بیش از سه دهه دشمنی و فقدان روابط دیپلماتیک با یک دست دادن و روبوسی خاتمه پیدا نمیکند. اما دیدارهای رئیسجمهور با رئیسجمهور فرانسه و رهبران سایر کشورها نشان داد جهان به وجود فرصتی برای تعامل و رسیدن به یک راهحل پایدار بر سر برنامه انرژی هستهای ایران باور دارد. سفر به نیویورک نه پایان راه بلکه آغاز پایان بود.
اولین و مهمترین باور که برخی از رسانهها به آن دامن زدند لغو ناگهانی و کوتاهمدت تحریمهای بینالمللی علیه ایران بود. در ذهن بسیاری از افراد از آنجا که تحریمها توسط ایالات متحده اعمال و تشویق شدهاند یک ملاقات با رئیسجمهور آن کشور میتوانست فرمان لغو آنها را به دنبال داشته باشد. آنچه این باور در نظر نمیگیرد فرآیند تصمیمگیری در کشور ایالات متحده آمریکا و نحوه لغو تحریمهایی است که توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد اعمال میشوند. تنها چند روز پیش از رسیدن رئیسجمهور به نیویورک دو سناتور تندرو، جان مککین جمهوریخواه و چاک شومر دموکرات طی نامهای به آقای اوباما به لغو احتمالی تحریمها علیه ایران اعتراض کردند. دولت ایالات متحده درباره لغو تحریمهایی که بر اساس یک قانون مصوب کنگره اعمال میشوند به همراهی کنگره احتیاج دارد. رئیسجمهور میتواند این تحریمها را به طور موقت معلق کند یا تمدید نکند ولی نمیتواند آنها را لغو کند. امروز فعالان اقتصادی ایران میدانند که تحریمها برای ماههای آینده و افق کوتاهمدت بخشی از واقعیت اقتصادی باقی میمانند. خبری از یک گشایش ناگهانی نیست. راه رسیدن به یک سطح عادی روابط بین دو کشور و لغو تحریمها راه دشواری است. دولتی که نگران بازخواست مردم از امتیازاتی است که خواهد داد محتاطانه باید در این راه گام بردارد. این واقعیت همچنین اولویتهای اقتصادی دولت را در ماههای آینده تعیین خواهد کرد.
به نظر میرسد نشان دادن اینکه تحریمها تنها عامل ایجادکننده شرایط فعلی اقتصادی نبودهاند یک اولویت اقتصادی و سیاسی شده است. در طرف مقابل ایران این باور وجود دارد که فقط و فقط تحریمها باعث نزدیک شدن ایران به میز مذاکره شدهاند. این سادهانگاری باعث میشود مخالفان نظام و گروههای فشار در ایالات متحده بخواهند از ابزار تحریمها برای رسیدن به اهداف سیاسی خود بهره ببرند و مانع لغو آنها در صورت توافق بر سر برنامه صلحدوستانه انرژی هستهای ایران بشوند. اما نظرسنجیها در تهران نشان میدهند بسیاری از فعالان اقتصادی سوءمدیریتها و ساختار نادرست اداری را عامل اصلی عدم ثبات در بازارهای داخلی میدانند. شاید جالب باشد ولی سوغات رئیسجمهور از شهر نیویورک میتواند یک اراده قاطع و مصمم برای اجرای اصلاحات اقتصادی-اداری باشد. این اصلاحات در صورت اجرا میتوانند از هزینه فعالیتهای اقتصادی در جامعه بکاهند و باعث رونق اقتصادی بشوند و شرایط را برای بهرهبرداری از فرصتی که کاهش یا لغو تحریمها برای اقتصاد کشور ایجاد خواهد فراهم خواهند کرد. فراموش نکنیم تحریمها یک مانع تجارت خارجی هستند، فضای کسب و کار در کشور ما هنوز تا سطح ایدهآل راه بسیار دارد.
واکنش بازارهای داخلی به سفر رئیسجمهور به نیویورک هم درخور توجه است. واقعی شدن انتظارات به این معناست که حالا میتوان داد و ستد را از سر گرفت. بازار ارز به سطح تعادلی خود بازگشته است و بسیاری از سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی مانند مصرفکنندگان دیگر به یک شوک ناگهانی و غیرقابل پیشبینی باور ندارند. گشایش ناگهانی به باور بسیاری یک شوک مثبت به بازار بود، ولی عدم قطعیت ناشی از آن به ریسک فعالیتهای اقتصادی در حال حاضر میافزود و باعث کاهش تعداد داد و ستدهای اقتصادی در بازار میشد. سفر رئیسجمهور به نیویورک به این گمانهزنیها پایان داد. دیگر نه قرار است نرخ برابری دلار و ریال به دو هزار تومان برسد و نه قرار است دروازههای واردات باز شود تا قیمت محصولات تولیدکنندگان دولتی را غیررقابتی کند. افق کوتاهمدت تغییری نکرده است و میتوان به فعالیتهای اقتصادی ادامه داد. عدم قطعیت دشمن رونق اقتصادی است و شاید باور کردنش سخت باشد ولی بازار ترجیح میدهد درباره یک آینده دشوار مطمئن باشد تا آنکه با آینده درخشانی مواجه باشد که احتمال روی دادنش کم است.
این به این معنا نیست که تحریمها را باید عادی قلمداد کرد. تحریمها باعث دگرگونی شرایط اقتصادی شدهاند و در این شکی نیست. در حال حاضر تحریمها علیه صنعت نفت و نظام بانکداری کشور مخربترین آثار ممکن را داشتهاند و تحریم علیه صنعت هواپیمایی مانع ارتقای کیفیت پروازهای خطوط هوایی داخلی شده است. در کنار اجرای اصلاحات اقتصادی دولت میتواند با همفکری با فعالان بخش خصوصی از راههای مدنی موجود برای لغو تحریمها استفاده کند. احکام دادگاههای اروپایی علیه تحریم کشتیرانی و برخی موسسات بانکی نشان داد که تحریمها آنقدر ناعادلانه و غیرانسانی هستند که بتوان آنها را در دادگاههای جهان به چالش کشید. همزمان با قویتر کردن بنیه اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار در کشور میتوان با تکیه به پتانسیلهای مدنی جامعه جهانی از قدرت و اثر مخرب تحریمها کاست. سفر اخیر رئیسجمهور به شهر نیویورک باعث شد تا ضمن یادآوری غیرانسانی بودن تحریمها برای اولین بار رسانههای ایالات متحده اهمیت بازار ایران را برای اقتصاد ایالات متحده یادآوری کنند. تاسیس اتاق بازرگانی ایران و آمریکا اکنون بیش از هر زمانی ضروری به نظر میرسد تا فعالان اقتصادی بتوانند در یک چارچوب قانونی وارد فعالیت علیه تحریمهای یکجانبه علیه ایران بشوند.
رهاورد سفر رئیسجمهور به نیویورک تایید مجدد واقعیتهای اقتصادی کشور و موانع سیاست خارجی بود ولی نشان داد جایی که اراده برای تغییر وجود داشته باشد راهی برای بهبود پیدا خواهد شد. ظرف دو هفته دولت موفق شد چهره ایران را از یک کشور سرکش از قوانین بینالمللی به چهره مردمی مصمم به تعامل با جهان تغییر دهد. با توجه به اشتباهات هشت سال گذشته و جو منفی که رسانههای بینالمللی هر سال در همین ایام مهمات تازهای برای دامن زدن به آن پیدا میکردند، این دستاورد کمی نیست. برای همین است که حالا میتوان به تغییری آهسته و پیوسته امیدوارتر بود و با توهم گشایشی ناگهانی خداحافظی کرد.
منبع: خبرآنلاین