در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۹۳۰۰
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۶
اعوانی بررسی کرد؛
رییس هیات مدیره انجمن حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه عقل جهان امروز، صد در صد دنیوی است؛ در حالی‌که عقل، عقل اخروی و الهی هم هست، گفت: اگر عقل را به عقل جزیی محدود کنیم مورد انتقاد مولانا هستیم.

به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا و به نقل از مهر دکتر غلامرضا اعوانی، رییس هیات مدیره انجمن حکمت و فلسفه ایران در مورد جایگاه عقل در اندیشه مولانا گفت: بهترین بحث‌ها در مورد عقل متعلق به مولاناست. دو گونه عقل معاش و عقل معاد وجود دارد: عقل جزیی و عقل کلی. مولانا عقل معاش بدون عقل معاد سرزنش می‌کند عقل دنیوی و جزیی را مورد انتقاد قرار می‌دهد عقلی که فقط و فقط به دنیا می‌پردازد نه اینکه این علوم بد باشد، اما عقلی که فقط به این امور بپردازد و مشغول باشد مورد طعن مولاناست؛ مثل عقل جهان امروز.

وی با بیان اینکه عقل جهان امروز، صد در صد دنیوی است؛ در حالی‌که عقل، عقل اخروی و الهی هم هست، تصریح کرد: البته ما دو عقل نداریم؛ در واقع یک عقل است اما در دو جهت کار می‌کند گاهی به سوی حق و مبادی و آخرت میل می‌کند و گاهی هم به سوی دنیا میل دارد. هر دو خوب و لازم است اما اگر عقل را به عقل جزیی محدود کنیم مورد انتقاد مولانا هستیم. می‌گوید: عقل دو عقلست اول مکسبی/ که در آموزی چو در مکتب صبی/ عقل دیگر بخشش یزدان بود/ چشمه آن در میان جان بود. یا می‌گوید: غیر عقل و جان که در گاو و خر است/ آدمی را عقل و جان دیگر است/ باز غیر عقل و جان آدمی/ هست جانی در ولی آن دمی.

رییس انجمن بین‌المللی فلسفه اسلامی در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه عقل دارای مراتبی است عده‌ای هستند که عقل را به پایین‌ترین مراتب آن محدود می‌کنند، اظهار داشت: مثلا می‌گوید: عقل جزیی را وزیر خود مگیر/ عقل کل را ساز ای سلطان وزیر. پس اینها مذمت عقل نیست اگر به عقل جزیی دنیوی صرف محدود شویم مورد انتقاد مولانا هستیم که بیشتر مردم این کار را می‌کنند و اهل دنیا هستند یا در جای دیگر می‌گوید: عقل جزیی عشق را منکر بود/ گرچه بنماید صاحب سر بود/ زیرک و داناست اما نیست نیست/ تا فرشته لا نشد اهریمنی است.

نویسنده کتاب «اهمیت فلسفه در جهان معاصر» تاکید کرد: یا در جای دیگر در مورد عقل جزیی می‌گوید: اگر انسان عقل خود را دنیوی و جزیی قرار دهد از آخرت و خداوند باز می‌ماند. زین خرد جاهل همی باید شدن/ دست در دیوانگی باید زدن. مولانا این را عقل دوراندیش می‌داند اگرچه خوب است، اما کافی نیست. می‌گوید: آزمودم عقل دوراندیش را/ بعد از این دیوانه سازم خویش را، اما در واقع تمام عالم مبتنی بر عقل و عقلانیت است. مولانا اشعاری دارد که اثبات می‌کند که به هر جهت تمام عالم براساس عقل بنا شده است.

وی در مورد داستان «استون حنانه» اظهار داشت: مثلا می‌گوید: پای استدلالیان چوبین بود/ پای چوبین سخت بی تمکین بود! همین استدلالیان منظور عقل استدلالی است. منظور مولانا این است که استدلال درست است اما پایان راه نیست. افرادی که قادر به عقل استدلالی هستند عقل استدلالی را پایان می‌دانند و بالاتر از آن به چیزی قادر نیستند در حالی‌که عقل الهی شهودی بالاتر است یعنی آنها عقل را محدود به عقل استدلالی کردند، چون عقل جزیی عقل استدلالی است اما یک عقل شهودی داریم.

عضو هیات مدیره فدراسیون بین‌المللی انجمن‌های فلسفه جهان تصریح کرد: مثلا شما چیزی را استدلال می‌کنید که آنرا ندیده باشید وقتی دیدید احتیاج به استدلال وجود ندارد. دیدن بالاتر از استدلال است، مادامی که ندیدید استدلال می‌کنید. پس دیدن نه دیدن با چشم سر بلکه با چشم دل و به حقایق رسیدن بالاتر است. اینکه انسان به حقایق برسد و واصل شود و ببیند چون علم‌الیقین، عین الیقین و حق‌الیقین وجود دارد.

وی افزود: استدلال ممکن است انسان را به علم‌الیقین برساند، اما ممکن است در استدلال اشتباه صورت گیرد و اصلا به علم نرسند و به جای آن به جهل برسند می‌توان استدلال را در هر راهی به کار برد؛ آنهایی که منکر خداوند هستند برای انکار وجود خداوند استدلال می‌کنند، پس استدلال فی نفسه نیست، اگر تایید الهی به دنبال استدلال نباشد نتیجه‌ای نخواهد داشت: اولا باید تایید الهی باشد تا انسان بتواند به اطمینان برسد. ثانیا اگر در نهایت، استدلال درست و با تایید الهی همراه باشد علم‌الیقین خواهد شد اما بالاتر از علم‌الیقین، به تعبیری که قرآن دارد عین‌الیقین است و بالاتر از آن حق‌الیقین است. عرفان مبتنی بر حق‌الیقین است یعنی لااقل بر عین‌الیقین است و علم‌الیقین را برخلاف بسیاری از علما که نهایت می‌دانند کافی نمی‌داند.

اعوانی در ادامه سخنانش تصریح کرد: همان طور که گفتم استدلال می‌تواند در هر راه صورت گیرد؛ بسیاری از کسانی که منکر خداوند هستند برای امر باطل استدلال می‌کنند پس صرف استدلال مسلم نیست. مشخص نیست که اگر مواد و راه درست نباشد انسان نتیجه درستی گیرد، حتی اگر نتیجه درستی گیرد به علم‌الیقین می‌رسد ولی فراتر از اینها هم هست. مولانا علم استدلالی را به فرض اینکه به یقین برسد علم تقلیدی می‌داند و علم عرفا علم تحقیقی است.

استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: مولانا می‌گوید: از محقق تا مقلد فرق‌هاست/ کان چو داوود است و آن دیگر صداست/ محقق یعنی کسی که صاحب علم تحقیقی و صاحب حق‌الیقین است یا در جای دیگر می‌گوید: علم تقلیدی بود بهر فروخت/چون بیامد مشتری خوش برفروخت/ مشتری علم تحقیقی، حق است/ دائما بازار او با رونق است. علم تقلیدی برای دکانداری است، و وقتی مشتری بیاید دکاندار خیلی خوشحال می‌شود، اما مشتری علم تحقیقی خداست یا مثلا می‌گوید: علم تحقیقی، علم اهل دل و اصحاب قلوب و علم تقلیدی علم اهل تن و دنیوی است. علم‌های اهل دل حمالشان/ علم‌های اهل تن احمالشان/ علم چون بر دل زند یاری شود/ علم چون بر تن زند ماری شود/ علم کان نبود ز هو بی واسطه/ آن نپاید همچو رنگ ماشطه.

وی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: علم حقیقی، علم لدنی است اما علمی که از طرف خدا نباشد همانند رنگ ماشطه(رنگی که مشاطان بزک می‌کنند و با شستن از بین می‌رود) از بین می‌رود، است. خویش را صافی کن از اوصاف خود/ تا ببیند ذات صاف پاک خود بینی اندر دل علوم انبیاء/ بی کتاب و بی معید و اوستاد. برای رسیدن به این علم انسان باید تزکیه نفس کند.

ارسال نظر