به گزارش گروه ایرانشناسی خبرگزاری دانا(دانا خبر) به نقل از تابناک، کمتر کسی است که دلیل نامگذاری محلات قدیمی تهران را بداند ند. حتی با رجوع به افراد کهنسال ساکن در خود این محله ها هم روایت های متفاوتی بدست می آید. اما بد نیست که بدانید این نام ها اکثرا صبغه ای تاریخی دارند از قبیل: اقدسیه، یوسف آباد، جماران و...
تا زمانی که آقامحمدخان قاجار تهران را به عنوان پایتخت انتخاب نکرده بود از نام این محلات نیز خبری نبود، زیرا قبل از آن تهران فقط محدود بود به قصبه ای که همجوار ری و ورامین بود و این شاهان و شاهزادگان قجری بودند که به توسعه این قصبه پرداختند.
در این بین هر محله نام مخصوصی به خود گرفت ولی هر کدام بنا به دلیلی. اکبر تهرانی در باب دلیل نام محلات کهن و قدیمی تهران این گونه می نویسد:
محله اقدسیه
نام قبلی اقدسیه حصار ملا بوده است، تا اینکه ناصرالدین شاه زمین های آنجا را به باغ تبدیل و برای یکی از همسران خود کاخی در آنجا ساخته که به همین دلیل اسم این مکان به اقدسیه معروف شد.
امینیه اقدس یا اقدس الدوله، عمه «ملیجک معروف» است، که نام اصلی وی زبیده خانم بوده، که بدوا او به عنوان پرستار و خدمه شاه به اندرون راه یافت، و چون فردی امین و خوش خدمت بود، کم کم به امینه اقدس و اقدس الدوله لقب یافت، و در عداد زوجات ناصرالدین شاه قرار گرفت، تا اینکه به وسیله او برادرش «میرزا محمدخان پدر ملیجک» هم به دربار راه یافت، که به سبب مورد اعتماد بودن او هم به عنوان امین الخاقان معروف شد.
محله یوسف آباد
یوسف آباد در خارج تهران و در شمال غربی دارالخلافه ناصری قرار داشته و دارای باغ هایی بوده که در مالکیت میرزایوسف آشتیانی مستوفی الممالک بوده است، که ایشان پس از احداث، این منطقه را به نام خود یوسف آباد نامیده، این محله خارج از تهران آن روز، دارای قناتی بوده که به داخل شهر تهران وارد، که در مدخل امروزی خیابان حافظ نزدیک به پمپ بنزین، مورد استفاده قرار می گرفته است.
لذا دروازه یوسف آباد هم به مناسبت همین قنات نام گرفته و در همین مکان بوده است، اراضی یوسف آباد در سال 1327 خورشیدی به مستخدمین دولت با اقساط طویل المدت واگذار و قسمتی از آن به بیمارستان ارتش تبدیل شد.
محله پل چوبی
یکی از دروازه های دارالخلافه ناصری دروازه شمیران بوده که در مدخل خیابان نظامیه «از سرچشمه به سمت شمال و کمی بالاتر از میدان بهارستان نزدیک به پمپ بنزین فعلی را که در زمان قاجاریه خیابان نظامیه می گفتند» قرار داشته، و چون در اطراف دروازه ها خندق های پرآبی برای دفاع از شهر وجود داشته است. بدین سبب برای ورود و خروج به داخل تهران، و عبور از این خندق از پل چوبی بزرگی استفاده می شده که امروزه نه از آن دروازه اثری است و نه از آن خندق، ولی این محل همچنان به همین نام خوانده می شود.
محله کامرانیه
این محله که در شرق تجریش واقع شده، دهی بوده دارای قنات، و زمین های آن از رود دارآباد مشروب می شده، محصولاتش غلات، میوه جات، اهالی آن به کشاورزی و باغبانی روزگار می گذرانند، حصار بوعلی و کامرانیه به یکدیگر متصل هستند، زمین های این قصبه ابتدا به میرزاسعیدخان وزیر امور خارجه تعلق داشت، که پس از آن کامران میرزا پسر بزرگ ناصرالدین شاه با خرید زمین های حصار بوعلی، جماران و نیاوران آنجا را کامرانیه نامید.
محله قلهک
قلهک از دو کلمه «قله» و «ک» تشکیل شده است، که قله معروف کلمه کله، مخفف کلات به معنای قلعه است، عقیده اهالی بر این است که به دلیل اهمیت قلهک که بر سر راه گذرگاه های لشگرک ونک و شمیران بوده است، به آن آبادی (قله- هک) گفته شده است.
آب این قصبه خوش آب و هوا، از هفت رشته قنات تامین و در بهار از رودخانه دربند حق آبه دارد، محصولات عمده آن غلات و انواع میوه جات و سبزیجات و شغل سکنه آن کارگری در کارخانه مهمات سازی و ضرابخانه و باغبانی است.
محله محمودیه
در این محل باغی وجود داشته که متعلق به حاج میرزا آقاسی رییس الوزرای محمدشاه قاجار «به سال های 1261 تا 1264 هجری قمری به مدت 13 سال» بوده است.
نام وی ملاعباس ماکویی معروف به حاج میرزا آقاسی و اصلش از طایفه بیات ایروان است، لذا چون نام او عباس بوده است، محمودیه را قبلا عباسیه می گفتند، تا اینکه علاءالدوله این باغ بزرگ بنام عباسیه را، از دولت آن زمان خرید، و به نام پسرش محمودخان احتشام السلطنه محمودیه نامند.
محله جماران
زمین های ده جماران متعلق به سیدمحمدباقر جمارانی از روحانیون معروف عصر ناصری بوده است.
برخی از اهالی معتقدند که در کوه های این محله از قدیم مار فراوان بوده، و مارگیران برای گرفتن مار به این ده می آمدند، لذا دلیل نام گذاری این منطقه را بودن مار دانسته اند، که در مقابل عده ای هم اعتقاد بر این است که جمر و کمر به معنی سنگ بزرگ است، از اینرو چون در این مکان سنگ های بزرگی وجود داشته و از آن ها برداشت می کرده اند، این ده به جمران، یعنی محل بدست آمدن جمر (سنگ بزرگ) نامیده شده است.
محله داودیه
میرزاآقاخان نوری ملقب به اعتمادالدوله پسر میرزااسدالله خان نوری همان شخصی که با کمک انگلیس توطئه علیه امیرکبیر را موجد، و پس از به قتل رساندن میرزاتقی خان جای او را به ناحق گرفت، داودیه را بنا نهاد.
میرزاآقاخان عمارت و بناهای زیادی داشته است، که از جمله آن ها عمارت و باغ داودیه است، او اراضی داودیه را که به «ارغوانیه» معروف بود، برای پسر دومش میرزا داودخان خریداری و آن را ساخت و توسعه داد و به نام پسرش داودیه نام نهاد. این محله متصل به قلهک و در جنوب غربی آن قرار دارد.
محله نیاوران
در تاریخ مذکور است که ناصرالدین شاه در اوایل سلطنت خود یک روز ایشیک آقاسی را احضار کرد و گفت من امسال از رفتن به ییلاق صرف نظر می کنم، دستور بده، اطراف تهران را بازدید کنند ببینند کجا خوش آب و هوا و در تابستان خنک و باصفاتر است.
ایشیک آقاسی بعد از بررسی کامل قریه «کردوی» را پیشنهاد نمود، و پس از بازدید دستور داد کاخ بزرگ ییلاقی برای شخص شاه، و چندین دستگاه عمارت چند اطاقه برای اندرون ساختند.
اسم قدیم این مکان «قریه کردوی» و در تیول فتحعلیشاه بوده، که در عهد ناصری این ده در اختیار خانم فخرالدوله، زن ناصرالدین شاه قرار داشته، که پس از انتخاب ایشیک آقاسی، این قریه را خانم فخرالدوله به شوهرش پیش کش می نماید، که به عوض آن، شاه هم قریه چیذر را به وی می دهد.
که پس از این معاوضه، «کردوی» به «نیاوران» تغییر نام پیدا کرد. تا اینکه پس از سپری شدن سی سال از سلطنت ناصرالدین شاه نیاوران به نام صاحب قرانیه خوانده شد.
لذا می بینیم که صاحب قرانیه ناصری بعد از حدود یک و نیم قرن هنوز جلال و شکوه خود را داراست.
محله امیریه
کامران میرزا پسر سوم ناصرالدین شاه، شخصیتی بود که از همان اوان کودکی صاحب مقام و منصب شده بود، ابتدا به نایب السلطنه لقب داده شد، و بعد حکومت تهران به او واگذار و سرانجام به مقام وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا رسید، که به همین جهت لقب «امیرکبیر» هم بر القابش افزوده گشت، در همین زمان بود که در سمت غربی تهران باغ و عمارتی بنا کرد، که امیریه نام گرفت.
این باغ و عمارت حدودا در ضلع غربی خیابان امیریه (ولی عصر (عج) فعلی) قرار داشت، که به دلیل همسایگی این خیابان با آن باغ، این نام به این محله گذاشته شد.
نایت السلطنه کامران میرزا در شمال عمارت امیریه باغ و عمارتی هم به نام مادرش بنا نهاد و آن را «منیریه» نامید، که این دو محله و خیابان آن هنوز هم به نام این دو باغ معروف است.
در حوض خانه های مرمر و آیینه کاری عمارت امیریه، شاهکارهای معماری و ظریف کاری به کار رفته بود، اروپاییان مقیم تهران، با کسب اجازه قبلی برای تماشای این مکان و عکسبرداری از آن می آمدند، تالار بزرگ طبقه فوقانی نیز در زیبایی کمتر از حوض خانه نبود.
وسعت باغ های امیریه و منیریه را توامان بیش از هفتصد هزار متر مربع تخمین زده اند، در دوره پهلوی اول عمارت امیریه به دانشکده افسری تبدیل شد.