به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا و به نقل از روزنامه ایران با استقرار دولت یازدهم سیاست های رسانه ای کشور نیز دستخوش تغییرات تازه ای شده است.در میان اظهارات رییس جمهور و سایر دولتمردان نشانه های پرشماری از تاکید به اصلاح نظام اطلاع رسانی و در راس قرار گرفتن نقد و نظر، احترام به منتقدین و ارائه اطلاعات شفاف و صحیح به مردم دیده می شود. در دو ماه اخیر مردان رسانه ای دولت نیز تلاش کرده اند تا هم صدای دیگران را بشنوند و هم نسبت به کاستی ها هشدار بدهند.
محمدرضا صادق مشاور ارشد رییس جمهور، بعنوان سکاندار امور رسانه ای دولت، مهمترین رکن را در دولت تدبیر و امید، صداقت وشفافیت می داند و معتقد است صداقت و شفافیت با انعکاس صحیح اعمال دولت و همچنین همه جریان های سیاسی کشور به شکوفایی خواهد رسید. دولت یازدهم اهل نقد پذیری است و در عین حال در صدد اطلاع رسانی صحیح وضعیت کشور است. وضعیتی که به قول صادق باید مسببین آن نیز پاسخگو باشند. در یک روز پاییزی در دفتر کار محمد رضا صادق در پاستور از جزییات سیاست رسانه ای دولت پرسیدیم. پاسخ های شفاف و صریح مشاور رییس جمهور ابعاد این سیاست را آشکار کرد.
رویکردها و شیوههای اطلاع رسانی با گرایش سیاسی نهادهای صاحب قدرت بخصوص دولت
رابطه تنگاتنگی دارد. با توجه به اینکه نوع مواجهه دولت یازدهم با موضوعات جامعه
تفاوت عمیقی با نوع دولت قبلی دارد، این دولت چه نوع سیاست و رویکردی را در حوزه رسانه
و اطلاع رسانی دنبال خواهد کرد؟
شما در این پرسش، در واقع سه حوزه را مورد توجه قرار دادهاید، جریانهای سیاسی،
رسانهها و دولت. حقیقت این است که هرکدام از این سه حوزه وظایف و رسالتهایی
دارند که انتظار میرود در چارچوب قانون به آنها عمل کنند و در نهایت نیز محصول کار
توسط مردم مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. به نظر من رسانهها باید با صداقت و دقت به
شفاف شدن فضا و آگاهسازی افکار عمومی کمک کنند و منظور از شفاف کردن امور، شفاف کردن
حوزه عملکرد دولت و هم حوزه کارکردهای جریانها و کنشگران سیاسی است. چنانچه هر دو
وجه پوشش داده شد، مردم دادههای بیشتری برای قضاوت خواهند داشت.
در بسیاری مواقع با این مساله مواجه بودیم که رسانهها موفق نشدند این رسالت را
خوب دنبال کنند. از سوی دیگر شاهد این بودهایم که دولتها نتوانستند برای رسانهها
ظرفیتسازی بکنند. همچنین گاهی جریانهای سیاسی چنان در صدد تأثیرگذاری بر رسانهها
بودهاند که توانستهاند کاربرد رسانه را تغییر دهند. اینچنین بوده است که طی سالهایی
که گذشت دیدیم رسانهها در منگنه جریانهای سیاسی و دولت قرار گرفتند. البته این
همه ماجرا نیست، چرا که دستگاههای دیگری هم بودند که شرایطی را فراهم کردند که
رسانهها نتوانستند خوب ایفای نقش کنند.
با این اوصاف دولت تدبیر و امید سعی میکند تا جایی که جزو وظایفش محسوب میشود
اقداماتی انجام دهد که منجر به شفافسازی امور شود. دولت سعی دارد فرصت اطلاعرسانی
را بهطور برابر و بر مدار قانون برای همه رسانهها و نمایندگان افکار عمومی پدید
آورد. تمام ساز و کار حکومت برای این است که آنچه را مردم خواهانش هستند محقق شود.
شما به ایجاد ظرفیت رسانهای اشاره کردید، مصادیق این ظرفیتسازی چیست؟ یعنی در
عرصه چه تغییراتی صورت خواهد گرفت؟
ما در قوانین خود چه در سطح قانون اساسی و چه در سطح قوانین عادی که در مجلس به
تصویب میرسد، ظرفیتهای مناسبی برای فعالیت رسانهای داریم و این در قوانین ما
وجود دارد.
دولت خود را مسوول میداند تا ظرفیتهای قانونی اطلاعرسانی را بیش از گذشته
بالفعل و از آنها مواظبت کند، تا در حد خود مورد استفاده قرار بگیرند و رسانهها
و در ادامه مردم بتوانند از مزایای این ظرفیتهای قانونی و مواظبتهای آن بهرهمند
شوند.
رییس جمهور در همایش افق رسانه که در تیر ماه برگزار شد، گفتند « یک دولت مردم
نهاد از رسانه آزاد نمیهراسد» اگر این گفته را یک هدف و دورنمایی از یک استراتژی
فرض کنیم، دولت چه بسترهایی را برای رسیدن به این هدف آماده خواهد کرد؟
اولین مسالهای که در توصیف رسانه آزاد به ذهن خطور میکند، بحث انتقاد است آن هم
بدون تبعات بعد از آن. دولت یازدهم از نقد سازنده استقبال میکند. حقیقت این است که
نقد سازنده به دولت کمک خواهد کرد تا وظایف خود را بهتر انجام دهد. دولت ابایی
ندارد از اینکه، اگرکاستی داشت مردم ازآن آگاه شوند. این تفکر که دولت برآمده از
مردم است و مردم پشتیبان او خواهند بود و این آگاهی که دولت در چارچوب تحقق اهداف
نظام حرکت میکند سبب میشود دولت از نقد نهراسد و این گام اول برای بسترسازیهای
مناسب است. بنابراین فراهم کردن زمینه نقد و ارایه نظر متخصصان برای دولت یک وظیفه
است.
با این وصف لازم است مختصات نقد سازنده از نگاه دولت را بدانیم؟
در واقع بحث در این است که نقد چه مختصاتی دارد و چگونه انجام میپذیرد. گاهی آنچه
در لباس نقد بیان میشود، نقد نیست، تخریب است وبه اصطلاح منتقد، به علت کمبود
اطلاعات یا استفاده از دادههای ناصحیح و فقدان آگاهی لازم مطالبی را اظهار میکند
که چنانچه مقدمات آن را واکاوی و سنجه کنیم به نتیجه منطقی و درستی نمیرسیم.
در علم منطق مبحثی وجود دارد که سعی میکند بین برهان و مغالطه و بقیه صناعات
پنجگانه، تفاوت را توضیح دهد. منطقیون وقتی میخواهند قیاس را توضیح دهند ، میگویند
باید از ماده قیاس فهمید که یک گزاره مثلا مغالطه است یا برهان. اگر ماده قیاس از
محسوسات یا مجربات بود یابه بیان دیگر، بر مبنای اطلاعاتی دقیق وصحیح بود و بقیه
جهات آن هم درست بود، آن وقت اعلام میکنند این برهان است. یک وقتی است که ماده تشکیلدهنده
قیاس از وهمیات است یا به بیان دیگر از مواردی است که شبهه بر آن مترتب است در این
صورت نتیجه آن هم درست نخواهد بود. نقد مقدماتی دارد و اگر اطلاعات ان درست نباشد
به نتیجه درست هم نخواهیم رسید.
دولت تلاش دارد همان طور که رییس جمهور گفتهاند، شرایطی به وجود بیاورد که نقد
منصفانه وعالمانه صورت بگیرد.
آقای صادق! طی ماههای گذشته و با توجه به اینکه عمری از دولت نگذشته است، ما
شاهد این هستیم که برخی رسانهها وارد وادی تخریب شدهاند، آیا دولت قصد پاسخگویی
به این رسانهها را دارد یا شیوهای دیگر را پیشه خواهد کرد؟
دولت وظیفه اجرایی خود و اطلاعرسانی لازم را انجام میدهد اگر طرح بحثی یا تخریبی
نزد افکار عمومی صورت بپذیرد که صحیح نباشد، دولت درباره آن اطلاعرسانی خواهد کرد
اما اینکه دولت بخواهد دست به ساز و کار مقابله به مثل بزند، دولت این کار را
نخواهد کرد. این روش دولت را معطل کرده و به حاشیه میبرد. دولت با دشواریهای
زیادی برای حل و فصل مسائل مردم مواجه است. دولت در حدود وظایف خود میکوشد این
مسایل را حل کند و در واقع فرصت چنین مقابلههایی را ندارد.
البته باید توجه داشت که با یکسری اقدامات و اطلاع رسانیهای به موقع میشود جلوی
این رفتارهای تخریبی را گرفت وبه همین دلیل بود که رئیس جمهور گفت بعد از 100 روز
اعلام خواهد کرد کشور در چه وضعیتی است و دولت یازدهم، کشور را در چه وضعیتی تحویل
گرفته است. این بخشی از اطلاعرسانی به مردم است. اکنون در همین راستا دستگاههای
مختلف تلاش میکنند تا مسایل را رصد و جمع بندی کنند و در قالب گزارش 100 روزه آن
را تنظیم کرده و به اطلاع برسانند. توجه دستگاهها فقط به شناسایی مسایل معطوف
نیست بلکه در عین حال راه حلهایی را برای برونرفت از مشکلات طراحی و ارائه میدهند
و برای عبور از مشکلات آنها را به اجرا میگذارند. دولت معتقد است، این حق ملت
است که همواره بداند کشور در چه وضعیتی است.
در مقابل ارایه آمار و سخنانی که وزرا طی یک ماه گذشته مطرح کردهاند، یکسری واکنشها
از سوی برخی رسانهها و مسوولان دولت سابق صورت گرفته است و این آمارها را نشانی
از سیاه نمایی دانستهاند. پاسخ شما به این گروهها چیست؟
دولت یازدهم از آغاز کارش، آشکارا اعلام کرد گزارش میدهد چه هست و چه نیست، این
آمارها در این راستا است. آیا مردم حق دارند بدانند یا خیر؟ جایی اقتضا میکند
آمار بدهیم که وضعیت خزانه کشور در چه حالی است، وضع رشد اقتصادی چگونه است. در
این گونه ارایه گزارشها قصد تخریب وسیاه نمایی وجود ندارد. به هرحال کسانی که
عهدهدار مسوولیتها بودهاند باید مسئولیت آنچه انجام دادهاند را بپذیرند.
گزارش به چه ترتیب به اطلاع مردم خواهد رسید؟
وزرا و مسوولان دولت در حین بررسیهای خود تدریجا مسایل را توضیح میدهند، همچنان که
تاکنون نیز انجام شده است. در عین حال ممکن است در برنامههای تلویزیونی و از طریق
سایر رسانهها توضیحات لازم به اطلاع عموم برسد.
نکته این است که هدف از این گزارشدهی این نیست که بگوییم وضع همین است و دیگر
هیچ، بلکه میگوییم تا مردم بدانند و امیدوار و مصمم هستیم تا با عنایات الهی
وحمایت مردم و راهکارهای پیشنهادی متخصصان، مشکلات مردم کاهش یابد.
علاوه بر رسانههای حامی دولت سابق، اخیرا حتی صدا و سیما نیز نسبت به تلاش
دولت برای ارایه یک گزارش ملموس از وضعیت کشور موضع انتقادی گرفته است. به نظر شما
چرا این اتفاق رخ داده است؟
صدا و سیما ظرفیت خوبی برای اطلاعرسانی است و امکانات سختافزاری خوبی هم دارد.
طی سالهای گذشته، تلاشها در سطوح مختلف این بود تا صدا وسیما روشی را اتخاذ کند که
به کاستیهای بخش اجرایی کشور پرداخته نشود. یا واقعیتها به گونهای دیگر در
جامعه مطرح شود.
باید به پیام انتخاب مردم در انتخابات 24 خرداد توجه تام شود، ما امیدوار هستیم که
صداو سیما تلاش کند تا مبتنی بر چارچوبی که مردم خواستهاند حرکت کند. البته این
تغییر نیز نیازمند زمان است. من بسیار خوشبین هستم وضروری میدانم که در سطوح
مختلف پیام مردم دریافت شده باشد.
در بین خیل عظیم افراد فرهیخته شاغل در صدا و سیما موجی از التفات و همدلی به سوی
دولت وجود دارد. همدلیهایی که ما را به آینده امیدوار میکند.
مثلا بعد از پخش همین برنامه اخیر پایش، برخی از دستاندرکاران صدا و سیما با من
تماس گرفتند و گفتند ما مدتی بود که از این نوع برنامهها کمتر داشتیم، یعنی یک
نفر بیاید و سوالی از او پرسیده شود و پاسخ آن سوال را همانطور که خود میخواهد
بدهد و نه آن طور که باید بدهد. به هر حال در شرایط کنونی ارتباط خوب وگستردهای
با مسوولان و سطوح مختلف کارکنان ارزشمند صدا وسیما برقرار کردهایم وبه آینده
امیدوارهستیم.
در دنیای امروز همگرایی محسوسی بین دیپلماسی دولتها و عملکرد رسانهها وجود
دارد. در حالی که کارشناسان همواره به نبود هماهنگی رسانهای در ایران اشاره میکنند
به نظر شما چگونه میتوان در این عرصه موفق بود؟
دیپلماسی رسانه را نمیشود محدود به یک جنبه کرد. گاهی یک خبر یک سطری در گوشه یک
مجله هفتگی اثرش از دهها ساعت مذاکره دیپلماتیک برای رسیدن به اهداف یک کشور
بیشتر است. گاهی تخریبش هم از یک جنگ بیشتر است. در قدرت رسانه تردیدی نیست. به
نظر من در جهان امروز کارکردهای رسانهای بخش اعظم دیپلماسی را در مسیر تحقق اهداف
ملی تشکیل میدهد. حتی دیپلماسی پنهان را. در این زمینه مهم است که بدانیم رسانه و
افعال رسانهای را کجای دیپلماسی تعریف میکنیم. در مواقعی تمام دیپلماسی میشود
همین و ابعاد محاسبه نشدهای را روبه روی ما قرار میدهد که در این حالت، نتیجه
قابل توجهی گرفته نمیشود. یک زمان رسانه مقوم دیپلماسی است. یک زمان هم رسانه
دنبال جنبههای فرعی دیپلماسی میرود. قطعا این آخری درست نیست.
در دیپلماسی باید کاملا برای افعال و اقدامات رسانهای نقش قایل شد. یادمان باشد که
حریف این طوری است. وقتی یک مذاکره میخواهد صورت گیرد، اینکه رسانهها، چه همسو
و چه منتقد، چگونه در کنار این مذاکره باشند باید محاسبه شود.
الان چه در حوزه سیاست خارجی و چه در حوزه داخلی و چه در مقولات اقتصادی، نقش
رسانهها دارای نقص است. این روند به گونهای پیش میرود که رسانه به جای اینکه
مقوم تغییرات باشد بر کل مساله تاثیر گذاشته و آن را از مدارش خارج میکند. چرا
این اتفاق میافتد، چون نقشها درست تعیین نشده است. در این زمینه منظور ما این
نیست که برای رسانهها تعیین تکلیف کرده و یا آمرانه برخورد کنیم، اصلا این را
قبول نداریم، بحث ما بحث ظرفیت است.
مثلا در مورد مذاکرات اخیر ژنو، باید بدانیم ما در ابتدای یک راه جدید و در حال
فراهم کردن تمهیدات هستیم و محرمانه بودن مذاکرات هم جزیی از توافقها است، این
تصمیم به هرحال برای رسیدن به منافع ملی لازم بوده است حال برخی از رسانهها بنا
به طبع گذشته این را بهطور دیگری قلمداد میکنند. رسانههای دشمن که تکلیفشان معلوم
است آنها منتظرند از این خلا و شکاف استفاده بکنند. آنها با ایجاد یکسری گمانه
زنیها جوی را برای رسیدن به منافع خود ایجاد میکنند و متاسفانه برخی رسانههای
داخلی بدون در نظر گرفتن این مطلب در همان مدار حرکت میکنند.
در عین حال موارد بسیاری بوده است که دولت اطلاعات دقیقی در دست داشته است و آنها
را ارایه داده است. برخی رسانهها از اخباری که موجود است و اطلاعاتی که از سوی دولت
داده شده، میگذرند و به مسایلی میپردازند که موضوع را وارد دایره گمانهزنی برده
و از این طریق آن را به محاق میبرند.
آقای صادق! تاکنون نقدی و یا مطلبی در رسانهها بوده است که نظر دولت را جلب کرده
باشد؟
برخی از رسانهها، تسریع در برخی از اقدامات را از دولت خواستهاند. مثلا در خصوص
عزل و نصبها. یا در خصوص برخی از تغییرات که باید رخ دهد. در پاسخ به این خواسته
باید گفت که بالاخره دولت معتقد است که اگر تغییراتی هم صورت میپذیرد با ملاحظه
همه جهات باشد. طوری نباشد که دشواری برای مردم و کارگزاران ایجاد کند. از سوی
دیگر اطلاعرسانی در جهتی باشد که کارها به سامان برسد. نقدهایی که در این چارچوبها
شده را ما در جریانش هستیم و برخی از آنها را نیز قبول داریم و در مسیر اصلاح
امور از آنها استفاده کرده و میکنیم.
در آخر اینکه، دولت و همه بخشهای کشور این را مورد توجه قرار دهند که اگر اصحاب
رسانه و آن فاعلینی که میخواهند نظر دهند، به موقع در معرض اطلاعرسانی دقیق قرار
بگیرند دشواریها کمتر خواهد شد. من این را تجربه کردهام.