به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (دانا خبر) و به نقل از شرق، سه موسسه 11 سال قبل درباره رابطه با آمریکا نظرسنجیای انجام دادند و در نهایت، یافتههای این نظرسنجیها - بهجز یکی که زیر نظر ارشاد انجام شد - هیچگاه منتشر نشد. نتایج آن نظرسنجی و سرنوشت برخی دستاندرکارانش در آن حالوهوای سیاسی به نتایج خوشایندی منتهی نشد. بهروز گرانپایه بابت همین مساله دادگاهی شد. حالا بعد از نزدیک به یکدهه، بهروز گرانپایه، از آن نظرسنجی می گوید:
ما 11 سال قبل تجربه یک نظرسنجی درباره رابطه با آمریکا داشتهایم. آیا بهنظر شما یافتههای آن کار نظرسنجی، اکنون هم میتواند مورد استفاده و استناد قرار گیرد؟
فکر نمیکنم. آن کار مربوط به مقطع زمانی خودش بود برای همین در صحبتهای آقای روحانی یا دیگران استنادی هم به آن نشده است. اگرچه از نظر قوهقضاییه هم نتایجش مخدوش اعلام شده بوده و ما هم بر اساسش محاکمه و محکوم شدیم.
دو نظرسنجی دیگر چه؟
آن دو نظرسنجی دیگر، پروندهای برایشان تشکیل نشد. اگرچه نتایجشان نزدیک به یافتههای ما بود اما طبق معمول هر ماستبندی میگوید ماست ما شیرین است. ما هم معتقد بودیم که نظرسنجی ما از اعتبار بیشتری برخوردار است.
الان به ما میگویید که آن دو نظرسنجی دیگر را چه نهاد یا ارگانهایی انجام دادند؟
موسسه «خرد» وابسته به وزارت اطلاعات و «ایسپا» موسسه نظرسنجی جهاد دانشگاهی.
شما یافتهها و نتایج آن دو نظرسنجی را دیده بودید؟
بله نتایج آنها هم نزدیک به یافتههای ما بود البته برای آنها پروندهای تشکیل نشد. فرض کنید اگر نتایج یافتههای ما حاکی از این بود که 67 درصد مردم موافق هستند، نتایج یکی از آنها 72 و یکی 78درصد بود. آن نظرسنجیها دو محور عمده داشت: یکی ارزیابی مردم از مذاکره با آمریکا و دیگری اینکه برقراری رابطه بهنفع مردم ایران است یا نه؟
پس بهنظر میرسد آنچه اخیرا «ایسنا» منتشر کرده، بهنوعی ادامه همان یافتههای 10 سال قبل و تاییدکننده آن است؟
بله! این نظرسنجی حاکی از این است که اکثر مردم یعنی 80 درصد خواهان تغییر رابطه ایران و آمریکا هستند.
اگر یافتههای سال 81 را مبنا بگذاریم یعنی نظر «موافق» افکارعمومی برای مذاکره و به نفع ملت دانستن رابطه دو کشور، نتیجه نظرسنجی جدید نشان میدهد که تعداد موافقان، افزایش هم یافته است؟
بله همینطور است. سوال دیگر این است که مخالفان نظرسنجی با آمریکا به این استناد میکنند که ما موسسه معتبر مستقل علمی نداریم. البته این بحث جدیدی نیست همیشه هم بوده و گفته شده.
با توجه به تجربه شما در 10 سال قبل آیا آن نظرسنجیها از اعتبار علمی کافی برخوردار بوده است؟ و به استناد همین تجربه سوال دیگر من این است که اگر قرار شود نظرسنجی دوباره انجام شود باید به چه چیزهایی در مرحله اجرا توجه کرد یا از چه چیزهایی باید دوری جست؟
الان ما در مقطعی هستیم که بهنظر میرسد این دو نظرسنجی انجام شده است.
البته «ایسنا» بر اساس شنیدههای خود، این نتایج را منتشر کرده است و دقیقا مشخص نکرده که منبع نظرسنجی چیست و اینکه آیا همان نظرسنجی است که رییسجمهوری دستورش را داده یا نه؟
اینطور که گفته شده بر اساس یافتههای نظرسنجی اولیهای بوده که رییسجمهوری دستورش را داده است.
البته زمان زیادی از زمانی که رییسجمهوری دستور نظرسنجی را داد نمیگذرد. به این سرعت نظرسنجی در سطح ملی انجام شده است؟
اگر در مقیاس سطح شهر تهران باشد در عرض یک هفته قابل انجام است. با توجه به اینکه محمدباقر نوبخت 10 روز قبل گفت دستور صادر شده است. کمااینکه دستور زودتر هم صادر شده بوده، برای همین میشود گفت ما در مقام اینکه بگوییم چطور باید انجام میشده نیستیم.
محرمانه؟
نه محرمانه مربوط به زمانی است که نتایجش محرمانه بماند. اما شیوه اجرا که محرمانه ندارد. پرسشگرها به در خانهها مراجعه میکنند و فعالیت رسمی و آشکاری است. من اطلاعی از گستره جامعه آماری نظرسنجی ندارم چون اطلاعاتی منعکس نشده که قرار است در چه سطحی نظرسنجی انجام شود اگر قرار شود کاملا ملی شود باید جامعه روستایی را هم در برگیرد در غیر این صورت باید اعلام شود که جامعه آماری آن چیست.
با توجه به موضوع نظرسنجی آیا نیاز نیست نظرسنجی در سطح ملی باشد؟
بله اما میشود با دامنهای از خطا یا تفسیرها و استنباطها اینکار صورت گیرد یعنی با توجه به نزدیکبودن منابع اطلاعاتی و دغدغههای مردم در شهر و روستا این کار را انجام داد.
البته این هم یک پیشفرض است. باید از قبل اندازهگیری شود که آیا چنین استنباطی درست است یا نه؟
برخی اقدامات و بررسیها اینها را توامان نشان داده است. یعنی مثلا رفتار انتخاباتی مردم را در انتخابات اخیر میتوانید یک معیار و تحلیل بگیرید که میزان همسویی و نزدیکی گرایشها و رفتار جامعه روستایی با شهری چقدر نزدیک است.
پس به اعتقاد شما نظرسنجی در سطح ملی نیاز نیست؟
نخیر نیست. با توجه به هزینههای بالای آن روی این موضوعاتی که خیلی جنبه عمومی دارد نیاز نیست. مهم این است که ما چه بهرهبرداریهایی از یافتههای این بررسی میخواهیم انجام دهیم؛ تبلیغاتی یا تصمیمگیری و بر اساس آن باید سطح جامعه آماری را تعریف کنیم.
با توجه به اینکه گفته میشود نظرسنجی در حال انجام است و بخشی از یافتههای آن هم منتشر شده اینکه ما نمیدانیم موسسه انجامدهنده نظرسنجی کجاست و شیوه کار به چه صورت بوده بهنظر شما محل اشکال نیست؟
بله چون ما موسسات شناختهشده معتبر و رسمی و مستقل نداریم. در مواقعی که نتایج یافتهها منعکس میشود کمی کارشناسان را با مشکل مواجه میکند. بهخصوص که مشخصات تیم انجامدهنده نامشخص میماند یا جزییات چارچوبهای نمونهگیری و... منعکس نمیشود و این ارزیابی علمی را با سوال یا ابهام مواجه میکند. نهادهای انجامدهنده باید جزییات فرآیند کار را اطلاعرسانی کنند و در اختیار مراجع کارشناسی علمی قرار دهند. حمایتهای جامعه علمی از این نظرسنجی میتواند بر اعتبار کار بیفزاید. باید همزمان با ارایه گزارش، اطلاعات مربوط به چگونگی انجام نظرسنجی هم اعلام شود یا حداقل سایتی طراحی شود که از آن طریق بتوان به برخی اطلاعات دست یافت. محورها و سوالات نظرسنجی، نحوه گردآوری دادهها و یافتهها.
یک نوع مخالفت سیاسی با نظرسنجی درباره رابطه با آمریکا مطرح میشود و آن هم اینکه آن را به منافع ملی و خطوط قرمز نظام گره میزنند و میگویند که اگر قرار به چنین کاری شود باید یک رفراندوم در سطح ملی صورت گیرد. این مساله آن سوی بحثی است که شما مطرح کردید و اینکه گفتید حتی نظرسنجی در سطح ملی هم نیاز نیست.
اولا باید گفت که قرار نیست معمولا نظرسنجیها یا نتایج آنها حتی اگر در سطح ملی انجام شود مبنای سیاست گزاریها قرار گیرد. در سازوکار مملکتداری و حکمرانی ما از طرق مشخصی موظف به پیشبرد فعالیتهایمان هستیم. موضوع رابطه با آمریکا هم که موضوعی سیاسی است باید از طریق مراجع مرتبط با خودش پیش برود. اما در شرایط کنونی اگر نظرسنجی مطرح میشود ناشی از تنشهای سیاسی بین گروههای سیاسی مختلف است. چون گروههای اقلیتی در جامعه هستند که تلاش میکنند ایدههای خودشان را مستقل از درست یا غلطبودن بهعنوان دیدگاهی در مقیاسی ملی مطرح کنند و از این زاویه با نظرسنجی مخالفت میکنند. در شرایط خاصی و روی مسایلی که ممکن است جناحهای سیاسی به وفاق نرسند و نظرسنجیها هم بهخوبی نتوانسته آنچه در ذهن مردم میگذرد را بروز دهد شاید مراجع تصمیمگیری به رفراندوم گرایش پیداکنند اما چرا نباید در وهله نخست سراغ رفراندوم درباره چنین موضوعاتی رفت برای اینکه با شیوههایی مثل نظرسنجی و هزینههای اندکی میشود به همان نتایج رفراندوم رسید. وقتی موضوعی از وضوح و بداهت کافی برخوردار است دیگر نیازی به هزینه زیادی نیست و اصل هزینه- فایده هم همین را میگوید. مساله باید اینقدر اهمیت ایدئولوژیک یا استراتژیک داشته باشد که مثلا به هزینه عملی مثل رفراندوم تن داد. البته در برخی نظامها کارهای خیلی جزیی را هم از طریق مراجعه به افکارعمومی و بهنوعی رفراندوم حل میکنند. اما این مربوط به جامعهای است که سازوکار و زیرساختهای لازم آنجا برای انجام یک رفراندوم کمهزینه تعبیه شده است. مثلا با ورود کد ملی در سایت مربوطه و کلیککردن موافقت یا مخالفت خود را اعلام میکنند.
اگر قرار بود دوباره انجام این نظرسنجی به شما یا دوستانتان محول شود، این بار به چه مواردی توجه میکردید؟ کار از نظر شما چه تفاوتی با سال 81 دارد یا میتوانست داشته باشد؟
از نظر ساختار کلی فکر نمیکنم تغییری نسبت به 10سال قبل ایجاد شده باشد. تفاوت رخدادها و رویدادهاست که سوالات جدیدی را بر این نظرسنجی بار میکند. از جمله اینکه بالاخره آقای وزیر خارجه و روحانی مذاکرات حضوری یا گفتوگوهای تلفنیای انجام دادند که 10 سال قبل خطوط قرمز بود. این وضعیت جدید و کنشهای جدیدی که از طرفین صورت گرفته باید در نظرسنجی وارد شود و فرضا این سوال که شما با انجام مذاکره دوجانبه بین آقای ظریف و کری موافق هستید یا خیر یا ارزیابی شما از گفتوگوی تلفنی روحانی و اوباما چیست و این را تایید میکنید یا نه (با طیفی از گزینه پاسخدهی) و سوالهای حاشیهای جدید باید در نظرسنجی جدید مطرح شود که بهنظر من از اهداف آقای روحانی از نظرسنجی جدید هم این بوده است که ببیند بازتاب این اقدامات جدید کابینه و تیم ایشان در نیویورک در افکارعمومی چطور بوده و چه میزان موافقت یا مخالفت وجود دارد.
آیا باید نظرسنجی را با سوالهای متعدد ریز کرد یا طرح سوالات کلی کافی است؟
در نظرسنجی مهم نیست که شما چقدر ریز شوید. در رفراندوم است که به آری یا خیر نیاز است. در نظرسنجی میخواهیم زوایای موضوع مشخص شود و تصویر روشنتری از افکارعمومی به دست آید. لازم است تا جایی که ممکن است و با توجه به اقتصاد کار وارد جزییات شد اما درمورد همین مذاکره چون یک اقدام نو و متفاوت و کمسابقه در این سیوچندسال بوده بر سایر سوالهای نظرسنجی مقدم است و از محورهای اصلی خواسته آقای روحانی بوده یا باید بوده باشد به اعتقاد من.
گفت و گو از: مهسا جزینی