به گزارش خبرگزاری دانا(داناخبر) به نقل از فارس، میزگرد ممیزی کتاب بایدها و نبایدها چهارشنبه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با حضور عبدالله بیچرانلو، محمدجواد مظفر، محسن فرجی، حسن ذولفقاری و در غیاب محمد الله یاری رئیس سابق اداره کتاببرگزارشد.
در ابتدای این مراسم، «عبدالله بیچرانلو» سرپرست پژوهشکده هنر و رسانه با اشاره به مسئله ممیزی کتاب، گفت: در این باره در یک سو دیدگاه رسمی و غالبی وجود دارد که به انحای مختلف اجرا شدهاند. دراین دیدگاه نگاه این است که کتاب قبل از انتشار محتوایش بررسی و اگر مسئلهای در آن است، اصلاح شود. در مقابل بخش زیادی از نویسندگان و ناشران وجود دارند که معتقدند باید به آنها اعتماد داشت و خودشان و وجدانشان بهترین بررس کتابهایشان هستند. دیدگاهسومی هم وجود دارد که نظارت بر کتاب توسط اهالی قلم و نشر انجام شود.
وی افزود: اگر ما کتاب رابه عنوان یک رسانه در نظر بگیریم وتحولات رسانههای جدیدی که در سالهای اخیر به وجود آمده است، در نظر بگیریماین دغدغه را بوجود میآورد که اصولا ممیزی کتاب امکانپذیر نباشد، چون کتابهای چالشبرانگیز، الان به راحتی در فضای مجازی در دسترس هستند. از سوی دیگر هرگونه محتوا و مطلبی در فضای مجازی در شبکههای ماهوارهای قابل دسترس است. تحول مربوط به ماهواره و فناوری شتابان پیش میرود اما قانونهای ما همچنان کهنه باقی ماندهاند.
سخنران دیگر این مراسم محمدجواد مظفر مدیر انتشارات کویر بود. وی در این مراسم گفت: ما در 3 سالقبل از دوم خرداد و زمانی که شخص آقای میرسلیم مسئولیت اداره کتاب را به عهده داشت با دوران سیاهی در حوزه نشر مواجه بودیم و نتیجه آن دوران سیاه، در کتابی به اسم ممیزی کتابتوسط من منتشر شدکه در دوران اصلاحات منتشر کردم، اما انصافا نمیدانستم 8 سال بعد از دوران اصلاحات روی آن دوران سه ساله را هم سفید کرده است و من نمیدانم فراتر از سیاه چه رنگی است.
**در هر دورهای بر علیه جریان مقابل اعمال فشار شد حتی در دوره اصلاحات
مظفر با اشاره به غیاب اللهیاری رئیس سابق کتاب، در این جلسه، گفت: خیلی دلم میخواست که ایشان بود و چشم در چشم صحبت میکردیم. من به صراحت میگویم که سانسور نباید و نه میشود، من از این لفظ سانسور استفاده میکنم، چون ممیزی و نظارت در حقیقت همان سانسور هستند. من میگویم سانسور نباید باشد، چون به استناد به قانون اساسی و قرآن و بشر به لحاظ فکر و اندیشه باید آزاد باشد و اصل بر آزادی قلم وصل و بیان است. میگویم اعمال سانسور شدنی نیست، چون ثابت شده است ادعای کسانی که میگویند مراقبت میکنیم، امکانپذیر نیست. سانسور هیچ معیار و ملاکی ندارد مگر زور و قدرت دست هر جریانی برسد بر علیه طرف مقابل اعمال زور میکند. 35 سال است که با نظام جمهوری اسلامی مواجه هستیم، 6،7 سیاست متفاوت بر معاونت کتاب ارشاد، اعمال شده است. در همان دوران اصلاحات که من مدافعاش هستم، 3 مدیرکل با سیاستهای متفاوت آمدند اما مدیرکل مهم نبود. کافی است کتاب را از یک بررس و به بررس دیگر میدادید، تا کل نظرات متفاوت میشد، تا قیامت هم اگر به وزارت ارشاد فرصت بدهید، نمیتواند ملاک پیدا کند و به نتیجه برسد.
مدیر انتشارات کویر گفت: کسی حق ندارد بنشیند و محصول اندیشه شخص دیگری را بررسی کند، بنده مدعی هستم، هر وقت سانسور زیاد شده فساد هم زیاد میشود، برخلاف ادعایی که میگویند با سانسور جلوی ابتذال و انحراف را میگیریم، سانسور باعث شد در حوزه موسیقی، سینما و کتاب ابتذال زیاد شود.
** مخیریم بین بد و بدتر
وی افزود: ای کاش جمهوری اسلامی درباره کل سیاستهایش میپذیرفت که دنبال راهحل بی اشکال گشتن خطاست، ما همیشه مخیر هستیم، بین خوب و خوبتر و بد و بدتر، اگر سانسور را برداریم، ضررهایی دارد اما خیرهای زیادی به دنبال دارد.اگر سانسور باشد، ضررهای بسیاری وجود دارد و البته خوبیهایی هم دارد.
مظفر در ادامه با تجلیل از آزادی بیان در بین سالهای 76 تا 79 آن را دوران طلایی خواند که باعث شکوفا شدن استعدادها شد و گفت: اما زمان اعمال سانسور باعث شد اهل قلم قهر کنند، به زاویه بروند، به مهاجرت بروند و کتابخوانها هم کتاب نخرند، برخلاف ادعای دولت سانسور پدیده فرهنگی نیست، ظالمانهترین دخالت دولت در اقتصاد نشر است ناشری که برای انتشاراتش انتشار 60 عنوان کتاب را برنامهریزی کرده و تنها میتواند 30 عنوان آن را منتشر کند، ورشکست میشود چنانکه در این 8 سال بسیاری ورشکست شدند. البته عدهای هم میلیاردر شدند و آقای صالحی باید برود ببیند پولهای معاونت فرهنگی در این 8 سال کجا رفته است.
** ما را به اندازه یک قاتل در این مملکت حساب کنید
وی در ادامه با اشاره به پروانه نشر گفت: پروانه نشر کاملا چیز بیخاصیتی است، پروانه صنعت برای صنایع مختلف معنا دارد که با یک پروانه صدها نوع جنس و کالا منتشر میشود اما ما پروانه نشر را میگیریم بعد هم باید برای تولید هر واحد کالایمان اجازه بگیریم پس این پروانه چه خاصیتی دارد؟ نکته دیگر اگر در این کشور کسی آدم کشته باشد یا سرقت مسلحانه کرده باشد، دستگیر میشود، وکیل میگیرد، چندین بار حکم تجدیدنظر میخواهد اما تنها متهمی که حق دفاع ندارد و نمیداند به وسیله چه کسی محاکمه میشود نویسنده و کتاب است که فرمان قتلش صادر می شود و نمیداند توسط چه کسی امضای چه کسی پای اصلاحیه نیست، کسی نیست که برایش توضیح دهیم و از خودمان دفاع کنیم. این چه عدالتی است در مورد قلم و نوشته شما را به خدا ما را به اندازه یک قاتل در این مملکت حساب کنید.
مظفر اظهار داشت: از سوی دیگر کل این هیاهو برای هیچ است، گرفتاری ما وجود فرهنگ شفاهی است حتی روشنفکران ما بیشتر حرف میزنند تا بخوانند. هزاران هزار شخص لیسانس و دکترا و حتی معلم در این مملکت وجود دارد که حتی یک کتاب هم نمیخوانند جامعه ما بسیار پرمدعا و کمدان است و ما بر سر این بحث میکنیم که آیا کتاب سانسور شود یا نه. از سوی دیگر در دنیایی که نوه من با یک کلیک به جایی دسترسی پیدا میکند که در پس ذهنهفت جد من هم نمیگذرد ما چگونه میتوانیم جلوی انتشار کتابرا بگیریم. امروز انفجار اطلاعات است در اینترنت صدها مقاله و کتاب در نقد قرآن و ائمه ما وجود دارد. جلوی کتابها را گرفتن دیگر چه معنی میدهد.
مدیر انتشارات کویر در ادامه سخنانش با انتقاد از تفکر روحانیت در مواجه با پدیدههای مدرن، گفت: روحانیت ما از دیرباز با کتاب آشنا بوده و کتابهای ضاله را میشناسند و برایشان قانون هم دارند، اما در مقابل پدیدههای مدرن کاملا تسلیم هستند. و این یک بیعدالتی محض در جمهوری اسلامی است.
وی در ادامه با بیان مصداقهایی از کتابهایی که متون بسیار زشت و سخیف داشتند و خواندن آنها برای حضار گفت: کتابهایی در این 8 ساله منتشر شدهاند که من اجازه نمیدهم حتی خواهر و مادرم آن را بخوانند، اما منظور من از بیان این مصداقها ایننیست که چراسانسور نمیشوند، من نمیگویم چرا این کتابها منتشر شده و چرا به ما مجوز ندادید، من مدعی هستم که باید همه مجوز بگیرند.
** فقه ما در برابر همه پدیدههای مدرن تسلیم است درباره کتاب هم باشد!
مظفر گفت:اصلا چرا صدای روحانیت ما در مقابل سریالها و فیلمهای سینمایی در نمیآید که یک زن شوهردار با یک مرد زن دار مثلا زن و شوهر میشوند و در یک سریال 60 قسمتی هرگونه حرف عاشقانهایبا هم میزنند حالا از روابط پشت صحنهها بگذریم که برای ساخت این سریالها و 5 دقیقه فیلم چه پشت صحنههایی وجود دارد. این روابط از کجای فقه ما در میآید اما چون پدیده مدرن است، روحانیت ما تسلیم شده است. یا ورزش حرفهای ما به هیچوجه از دل فقه و اسلامی در نمیآید کجای فقه ما میگوید که یک نفر یک میلیارد بگیرد و دنبال توپ بدود چرا چنین اتفاقی در کشور ما افتاده و یک آیتالله در قم برای پیروزی فلان تیم دعای کمیل نذر میکند، چون فقهای ما حرفی ندارند و تسلیم شدهاند. البته من مدافع همه پدیدههای مدرن و وجود آنها در جامعه ما هستم اما می گویم این بیعدالتی است که در مقابل دیگر پدیدهها اینقدر تسلیم باشیم و در مقابل کتاب نه.
وی افزود: من به بسیاری از آقایان گفتم که شما مسئول بهشت و جهنم مردم نیستید که مبادا بیعفتی پیش بیاید از آغاز جمهوری اسلامی میلیونها پرونده منکراتی در دادگاهها تشکیل شده اما یک نمونه در این میلیونها بیاورید که شخص در اعترافاتش گفته باشد من بخاطر خواندن فلان کتاب در پارتی شرکت کردم و یا این رفتار زشت را از خودم نشان دادم.
** میخواستیم اشعار شاملو و فروغ را در کتاب درسی بچهها بیاوریم
در ادامه این میزگرد دکتر حسن ذوالفقاری با تأیید سخنان مدیر انتشارات کویر به بیان تاریخچهای از پدیده سانسور در دنیا و در ایران پرداخت و گفت: روشهای مختلفی برای نظارت بر کتاب وجود دارد اما ما بحثی به عنوان ممیزی کتاب را اصلاً در قانون نداریم و یک چیز کاملاً خودساخته است مثلاً ما میخواستیم در کتابهای درسی اشعار شاملو و فروغ فرخزاد را بیاوریم اما نگذاشتند هر چقدر هم میگفتیم بر اساس حرف چه کسی و بر اساس کدام قانون مصوب ما نباید این کار را انجام دهیم پاسخی وجود نداشت و این ممیزی به صورت غیررسمی وجود داشت و دوستان هم نتوانستند آن را قانون کنند و کاملاً به صورت من در آوردی اعمال میشود بنابراین از آنجایی که هیچ وقت ممیزی قانونی نبوده ما نمیتوانیم این را منتسب به نظام کنیم این کار منتسب به یک عده افراد است.
وی در ادامه با اشاره به اصل 24 قانون اساسی پرسید آیا جایی موظف شده است که بر کتابها اعمال ممیزی کنند نه بلکه این بر عهده ناشر یا مؤلف گذاشته شده است ما در فضای ایران زندگی میکنیم و هر نویسنده قبل از اینکه چیزی بنویسد به آن فکر کرده است.
ذوالفقاری همچنین به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد و مشکلات قانونی آن را برشمرد و گفت: نبود آییننامه مدون که قابل استناد باشد قوانین ممیزی نانوشته مصادیق نامعلوم و کلی و صلاحیت بررسان کتاب که انتخاب آنها نامعلوم است از مشکلات وضعیت موجود ممیزی کتاب است چون اگر بررسها واقعاً تخصص در حوزه کتاب مورد نظر داشتند جلوی هیچ کتابی گرفته نمیشد.
** فقط ممیزی فنی معنا دارد
وی همچنین به پیامدهای ممیزی بعد اشاره کرد و سلب اعتماد ناشر نویسنده و خواننده خود سانسوری، از بین رفتن خلاقیت و ابتکار، نشر کتب زیرزمینی و بر هم خوردن اقتصاد نشر را از عوارض آن دانست و اصول نظارت درست را تدوین آییننامههای اجرایی دقیق و قانونمند توسط فرهیختگان، تعریف دقیق مصادیق، اعتماد به ناشر، نظارت بر صدور پروانه نشر و تخصصی کردن آنها خواند و گفت: دلیلی ندارد که در کشور ما این تعداد زیاد پروانه نشر صادر شده باشد و از سوی دیگر رفتارهای شخصی و دخالت دادن گرایشهای سیاسی و عقیدتی در بررسی کتابها توجیهپذیر نیست و کتابها باید از نظر تخصصی و فنی بررسی شوند.
وی در ادامه سخنانش، ممیزی فنی و تخصصی کتاب را بر عهده انجمنهای علمی و گروههای دانشگاهی دانست و گفت: ما نباید از نوع دیگری از ممیزی صحبت کنیم و در این راستا تأسیس مؤسسات اقماری مشاوره کتاب و واگذاری کار ممیزی به آنها به توسعه صنعت نشر کمک میکند و هر کتاب باید از سه منظر علمی، زبانی و فنی بررسی شود و در آن صورت جلوی کتابسازیها که بدتر از کتابسوزی است گرفته خواهد شد.
** سانسور یعنی مخاطب را گوسفند دیدن و خود را شبان!
محسن فرجی نویسنده و شاعری بود که او هم با تکرار سخنان سخنرانان پیش از خود گفت: ممیزی باید ندارد نباید دارد سانسور شدنی نیست و چون نگاه قیممأبانهای را حاکم میکند که ناشر و مؤلف رمه هستند و ناظران شبان، شما که هستید که تعیین کنید مردم چه بخوانند و چه نخوانند و معلوم است که سانسور باید حذف شود و نمیتوان به نویسندهای که با تخیلش زندگی میکند تعیین تکلیف کرد که چطور بنویسد و از آن سو مخاطب را بیشعور فرض کرد که نمیداند چه بخواند و همین رفتار باعث آسیبهای زیاد و ریزش فراوان مخاطبان شده است علیرغم شعارها تیراژ کتاب در ناشران خوب به 500 نسخه رسیده چون مخاطب به کتاب اعتماد ندارد.
فرجی گفت: بعد از انقلاب کتابهای دو نویسنده بزرگ ما یعنی صادق هدایت و صادق چوبک ممنوع شده است البته انتشار این کتابها در کنار پیادهروها اتفاق خوبی است چون مخاطب دارد و برخلاف کتابهایی که میگویند به چاپ صد و بیستم رسیده و آن کتابها اصلا مخاطب ندارد کتابهای صادق چوبک پرفروشترین کتابهای پس از انقلاب است. اساساً بگیر و ببند و نگاههای امنیتی هیچ فایدهای ندارد و در مقابل هر فیلتر یک آنتیفیلتر وجود دارد مردم با فیلترشکن هر سایتی را بخواهند میبینند و کتابهایی که در ایران مجوز نمیگیرند در خارج از کشور یا در اینترنت منتشر میشود فقط در این میان پول بیتالمال توسط عدهای در پشت پرده حرام میشود و به خاطر سانسور پول میگیرند.