در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۶۲۶۹۶
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۸
سعید لیلاز در گفت وگو با خبرگزاری دانا:
یک کارشناس مسایل اقتصادی با اشاره توافق حاصل شده ایران با غرب و وظیفه بخش خصوصی در این شرایط گفت: ما یکی از نیرومندترین بخش های خصوصی دنیا را داریم و در طول 8 سال گذشته یک طبقه نورسیده ای در ایران متولد شده است که این طبقه الان می تواند، منابع مالی به دست آمده در دوره آقای احمدی نژاد را به سرمایه گذاری مولد تبدیل کند و بدهی تاریخی خود را ملت ایران ادا کند.

در نهایت توافق هسته ایران با غرب به وقوع پیوست و طبق توافقنامه منعقد شده ایران و 1+5 از این به بعد باید شاهد رفع تدریجی تحریم ها باشیم. از طرفی حسن روحانی، رییس جمهوری در پیام تلویزیونی خود، دیروز گفت که با این توافق حالا نوبت فعالان اقتصادی است. به غیر از بسترسازی در زمینه برداشته شدن تحریم ها دولت باید چه بسترهای دیگری برای فعالان اقتصادی فراهم کند؟ فعالان اقتصادی در این شرایط باید چه کنند؟ اینها سوالاتی هستند که با دکتر سعید لیلاز، کارشناس مسایل اقتصادی در میان نهاده ایم. این گفت گو از نظر مخاطبان گروه راهبرد خبرگزاری دانا می گذرد:

جناب آقای دکتر لیلاز، دیروز حسن روحانی در نطقی تلویزیونی موفقیت دیپلماتیک را به مردم ایران تبریک گفت و انگار که هدیه ای در صدمین روز فعالیت دولت تدبیر و امید، به مردم داده باشد، بیان کرد که حالا نوبت فعالان اقتصادی است که از بستر موجود استفاده کنند. سوالم مشخصا این است که آیا واقعا ماموریت اقتصادی دولت باز کردن فضای اقتصادی کشور با توافق هسته ای بود؟ و یا بسترسازی های دیگری هم لازم است که انجام شود؟ در حالت کلی دولت بعد از توافق هسته ای چه وظیفه ای در زمینه اقتصادی دارد؟

آقای دکتر روحانی دیروز اشاره مختصری به یک موضوع مهم کرد و آن موضوع مهم این بود که دولت تدبیر و امید ایشان بنا ندارد که به امور تصدی و دخالت در امور اقتصادی بپردازد. بنابراین عرصه ها و زمینه ها را به طور کامل فراهم می کند تا بخش خصوصی بتواند به فعالیت بپردازد. به نظر من تجربه 8 ساله ای که در دوره آقای احمدی نژاد داشتیم، کافی بود تا نشان دهد هرچقدر دخالت و تصدی دولت در اقتصاد افزایش پیدا کرد، وضع بدتر شده است. به گونه ای که الان به سقف این تصدی دولت در مسایل اقتصادی رسیده ایم. بنابراین از این به بعد هم شاهد این خواهیم بود که دولت در زمینه های عرصه سازی و ایجاد عرصه همکاری و کمک می کند و به وظایف خود جامه عمل می پوشاند اما تا حد امکان از تصدی و دخالت در اقتصاد پرهیز خواهد کرد. در مجموع معنای صحبت های آقای دکتر روحانی این بود.

ببخشید جناب دکتر؛ اگر اینگونه بود وقتی قیمت ارز رو به کاهش بود، دولت و شخص آقای دکتر سیف دخالت کرد و گفت که قیمت ارز به کف رسیده است و منطقی نیست که قیمت بیشتر از این کاهش پیدا کند؟ آیا این دخالت دولت در رویه اقتصادی کشور نبود؟

شما به سوال بسیار خوبی اشاره کردید. باید دقت کنیم که آن دخالت، همین بحث عرصه سازی است، نه در زمینه تصدی گری دولت در امور اقتصادی؛ ثانیا دخالت در نرخ ارز در کاپیتالیست ترین کشورهای دنیا هم رخ می دهد. یکی از جنگ های اقتصادی آمریکا با اروپا، آمریکا با چین و ژاپن و حتی ژاپن با چین و... این است که نگذارند پول ملی خودشان در برابر ارزهای خارجی افزایش پیدا کند. به دلیل اینکه این اتفاق باعث پدید آمدن دو مشکل می شود. اولا اینکه تلاطم و نوسان وارد اقتصاد می شود و مردم متضرر می شوند و ثانیا باعث افزایش واردات و کاهش صادرات می شود و ثالثا سرمایه گذاری در اقتصاد کشور را متزلزل می کند. این نکته هم که شما گفتید، بخشی از آن عرصه سازی برای فعالیت بخش خصوصی است. به خصوص که ما در مورد ارز در ایران به یک وضعیتی رسیده ایم که هر یک دلار ما به اندازه خیلی زیادی برای ما اهمیت دارد. بنابراین نمی توانیم اجازه بدهیم، در حالی که بود و نبود و کشور و انقلاب به منابع ارزی است، طوری نباشد که واردکنندگان دوباره بروند، از طریق کاهش قیمت ارز شکلات و تخم مرغ شانسی وارد کنند!

آقای دکتر لیلاز؛ همانطور که عرض کردم و مستحضرید، دکتر روحانی دیروز گفتند که حالا نوبت فعالان اقتصادی است. سوال این است که در این وضعیت وظیفه فعالان اقتصادی چیست؟

فعالان اقتصادی باید سرمایه گذاری کنند و این سرمایه گذاری را با همه ویژگی های خودشان ادامه بدهند که خود همین ویژگی ها هم باید حداکثر بازدهی و حداکثر بهره وری را داشته باشد. بدترین اتفاقی که در 8 سال گذشته رخ داده، این است که نظام سرمایه گذاری در ایران کاملا مختل شده است؛ یعنی نرخ سرمایه گذاری در صنعت ایران از سال 86 به بعد افت کرده و منفی شده است. به گونه ای که سرمایه ثابت در سال 1391 منفی شد. این جز در دفاع مقدس در هیچ دوره ای سابقه نداشته است. به همین دلیل ما باید این روند را اصلاح کرد. دولت در این زمینه نه می تواند کاری بکند و نه اینکه صلاح است که دست به اقدامی بزند. یعنی دولت نمی تواند جای بخش خصوصی را بگیرد. به این دلیل نمی تواند جای بخش خصوصی را بگیرد که پول به اندازه کافی در اختیار ندارد و اساسا دولت باید در جایی سرمایه گذاری کند که بخش خصوصی توان سرمایه گذاری را نداشته باشد.

ما الان یکی از نیرومندترین بخش های خصوصی دنیا را داریم. به خصوص در طول 8 سال گذشته یک طبقه جدید نورسیده ای در ایران متولد شده است که این طبقه الان می تواند، بیاید منابع مالی به دست آمده در دوره آقای احمدی نژاد را به سرمایه گذاری مولد تبدیل کند و بدهی تاریخی خود را ملت ایران ادا کند. یعنی بخش خصوصی باید کار سالم اقتصادی انجام دهد و سود هم ببرد.

آقای دکتر؛ برخی از کارشناسان معتقدند که تیم اقتصادی دولت تا الان برنامه مدون و منسجمی نداشته است و به صورت جزیره ای برنامه هایی را پیاده کرده است. شما به عنوان یک کارشناس اقتصادی، پالس هایی که دریافت کرده اید، آیا واقعا بر این سخن صحه می گذارد؟ و اساسا جهت گیری اقتصادی دولت یازدهم چه رفتار متفاوتی بوده است؟

کسانی که این انتقاد را می کنند، وخامت سیاسی اقتصاد ایران را نادیده می گیرند. من باید این تذکر جدی را بدهم که بسیاری از آمار و اطلاعات منفی اقتصاد ایران را در همین صد روز اخیر فهمیده ایم. این آمار منفی یا منتشر نمی شده، یا اصلا تهیه نشده و برخی هم که به صورت محرمانه نگه داشته شده بودند. نکته دوم این است که وقتی رشد اقتصادی شما به منفی 6 درصد برسد و همزمان 40 الی 45 درصد تورم به وجود می آید (که این تورم هم در تاریخ اقتصاد ایران سابقه نداشته است) اقدامات فوق العاده ای لازم است برای اینکه جلوی خونریزی از اقتصاد گرفته شود و الا مرحله درمان و آغاز بهبود در دولت روحانی اتفاقا یکی از روشنترین ها است. با اینکه آقای روحانی طرفدار آزادسازی اقتصادی با حفظ قدرت خرید طبقات محروم و فقیر جامعه با حذف حداکثری رانتخواری هستند. یعنی در اقتصاد فعلی ما جلوی رانتخواری هم باید گرفته شود و مثل خصوصی سازی دولت آقای احمدی نژاد نباید باشد. برای من این موضوع روشن است ولی ما الان در مرحله قبل از این هستیم و الان داریم جلوی خونریزی این اقتصاد مریض را می گیریم.

آقای دکتر لیلاز عزیز؛ ما یک نگاه هم به آینده داشته باشیم. با این وضعیت اقتصادی پیش آمده و افت نسبی قیمت دلار، ارزیابی شما از روند تورمی و کاهش یا افزایش قیمت ها چیست؟

واقعیت این است که ورودی ارز با این وضعیت به اقتصاد ایران با توافق هسته ای دو برابر می شود. یعنی وقتی ورودی ارز تا صددرصد افزایش می یابد، رقم بسیار سنگینی وارد اقتصاد کشور می شود.

ببخشید؛ این روند خود باعث نمی شود که دوباره دولت با کسری بودجه مواجه شود و مسایل قبلی دوباره تکرار شود؟ یعنی همان چیزی که در دوره اتمام جنگ اتفاق افتاد و بسیاری از فعالان اقتصادی دچار مشکل شدند؟

باید جلوی این مساله گرفته شود. اگر دولت این ارز را به کالاهای واسطه ای و سرمایه ای اختصاص بدهد، حتما جلوی آن مساله گرفته خواهد شد و قطعا اقتصاد ایران رونق پیدا خواهد کرد. تصور من این است که ما از بهار 1393 شاهد رونق اقتصادی خواهیم بود و رشد اقتصادی ایران مثبت می شود و نصف تورم رو به کاهش خواهد رفت. دلیل کاهش تورم این است که دولت هم رشد نقدینگی را کنترل کرده و هم عرضه کل از مصالحه دیروز افزایش پیدا خواهد کرد.

آقای دکتر یک سوال جزیی تر هم در مورد بورس ایران داشتم. اینکه پیش بینی شما از بازار بورس چیست؟ چون الان با این رکورد شکنی بازار بورس و با عنایت به اینکه توافق هسته ای هم حاصل شده است، به نظر شما روند بورس در آینده نزدیک چگونه خواهد بود؟

به نظر من شاخص بورس به آن نسبتی که در سال 1383 داشت می توانست تا 100 و 120 هزار هم افزایش پیدا می کرد، الان شاخص بورس تازه به نقطه ای رسیده است که آقای خاتمی از ریاست جمهوری رفت. میزان رشد نقدینگی در 8 سال گذشته نسبت به شهریور 1384 همان نسبت رشد را اگر به شاخص بورس اضافه کنید، باید شاخص بورس فعلی 100 الی 120 هزار باشد. شاخص بورس در ایران خیلی جا برای افزایش دارد. اقتصاد ما الان در حال جبران عقب ماندگی های دوره احمدی نژاد است.

آقای دکتر مزیت نسبی اقتصاد ایران در حال حاضر به صورت فوری و فوتی چیست؟

مزیت نسبی یکی از مفاهیمی است که من با آن مخالف هستم. ولی اگر بخواهم به صورت فوری و فوتی بگویم مزیت نسبی ما در صنایعی است که ما بسترهای آن را قبلا درست کرده ایم. صنایعی مثل پتروشیمی، گاز و نفت و خودروسازی و مخابرات. در این حوزه ها ما الان مزیت نسبی داریم.

ارسال نظر