آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، در گفت و گو با گروه راهبرد خبرگزاری دانا با اشاره به این گفته رییس جمهوری که بعد از پیروزی در توافق هسته ای و برداشته شدن نسبی تحریم ها، حالا نوبت فعالان اقتصادی است، گفت: من معتقدم که انتظار دولت از فعالین اقتصادی یک پیشنیاز دارد و این شرط اول انتظاری است که این بخش از دولت دارد، اما این شرط لازم است و شرط کافی این است که فعالین اقتصادی هم پیرو این بستر حرکت کنند. شروط لازم برای تحقق ورود فعالان اقتصادی چند مورد است که دولت باید آنها را هموار کند.
این استاد اقتصاد دانشگاه تهران در ادامه خاطر نشان کرد: یکی از این بحث ها تحریم بود که در حال حاضر در یک فرایندی قرار گرفته و الان بعید است که ما باز به آن بحرانی که قبل از این به آن دچار بودیم برگردیم. این قسمت قضیه تا اینجا حل شده است اما حفظ این دستاورد هم یکی دیگر از مسایل مهم است که باید این مسیر به نفع ایران تداوم داشته باشد.
لزوم تثبیت و کاهش نرخ ارز
وی با بیان اینکه شرط بعدی هم باز دست فعالان اقتصادی نیست، ابراز داشت: شرط بعدی بحث تثبیت و کاهش نرخ ارز است که بخش تولید بتواند هزینه ها و درآمدهای خود را بتواند پیش بینی مناسبی داشته باشد تا طرح فعال اقتصادی توجیه پیدا کند و مبنای فعالیت وی قرار گیرد.
بغزیان یادآور شد: سوم بحث تعیین تکلیف کالاهای وارداتی است. در این زمینه سوالی که پیش می آید این است کالایی که یک فعال اقتصادی می خواهد تولید کند، آیا بعد از تولید وی، یک وارد کننده ای یک جنس دیگر را با همان مشخصات تولید شده در داخل وارد خواهد کرد که تولید کننده داخلی با مشکل مواجه شود؟
استاد دانشگاه تهران در ادامه بحث با اشاره به وضعیت واردات در گذشته گفت: بخش دیگر قضیه هم این است که کالایی که می خواهد وارد شود باید کالای با کیفیت و با قیمت غیر دامپینگی باشد. بنابراین اگر دولت بخواهد باز وارد کننده کالاهای چینی کم کیفیت و ارزان قیمت باشد، باز تولید کننده دست از تولید برخواهد داشت و مصرف کننده ترجیح می دهد که از آن کالای ارزان استفاده کند.
کنترل و ساماندهی نقدینگی
وی بحث ساماندهی واردات را هم یکی دیگر از بسترسازی دولت قلمداد کرد و افزود: این هم یکی دیگر از انتظارهایی است که از دولت می رود و انتظار دیگری که از دولت می رود، بحث مدیریت نقدینگی است که دولت باید بتواند یک اعتمادی را به سیستم بانکی برگرداند که بانک ها به تامین نقدینگی بخش تولید مبادرت کنند. اینها مجموعه انتظارهایی است که می توان از دولت برای بسترسازی فعالیت اقتصادی کشور داشت که البته مدتی به زمان نیاز دارد.
بغزیان در ادامه در مورد فعالان اقتصادی گفت: این قشر عاقلانه تر و منطقی تر فکر می کنند و چون دنبال سود بیشتر هستند، فرصت ها را خوب می شناسند. آنها با این شرایط اقتصادی و تغییرات حاضر، تصمیم خودشان را می گیرند و دست به تولید می زنند و با فعالیت های دیگر انجام می دهند و بعد همین رویه باعث ایجاد اشتغال می شود و تبعات مثبت این روند را خواهیم داشت.
وی در ادامه با اشاره به نرخ ارز و تاثیر آن در فعالان اقتصادی یادآور شد: در مورد نرخ ارز باید بگویم وقتی قیمت ارز در کشور رو به افزایش بود، خیلی از کالاها با این استدلال که افزایش موجود موقتی است، گران نشد. مثلا کالاهای داخلی و برخی از کالاهای خارجی در همان ابتدا گران نشدند و مثلا در همان ابتدا وقتی دلار گران شد، پراید هنوز با 9 یا 10 میلیون عرضه می شد. انتظار این بود که این انتظار غیرواقعی است و تولید کننده باور نمی کرد که بخواهد قطعات مورد نیاز خود را با ارز 3 هزار تومان وارد کند و به همین خاطر منتظر شد و کمی هم نقدینگی مناسب خود را برای ادامه کار داشت و قطعاتی که تامین کرده بود را با همان نرخ های قبلی ارایه می کرد. ولی وقتی دید که افزایش نرخ ارز موقتی نیست و دولت هم هیچ اراده ای برای کاهش نرخ ارز ندارد، تغییرات در قیمت ها صورت گرفت و خودرو گرانتر شد.
وی افزود: پس تولید کننده ما باید با نرخ پایین تری باید مواجه باشد که بتواند به تولید خود ادامه بدهد و از طرفی دیگر مصرف کننده هم به راحتی بتواند محصول را خریداری کند. هیچ کجای دنیا اینگونه نیست که نرخ تورم به 45 درصد برسد و از طرفی دیگر درآمد شما 15 درصد افزایش پیدا کند.
اگر به توافق نمی رسیدیم...
این کارشناس مسایل اقتصادی در پاسخ به این سوال که اگر با غرب به توافق نمی رسیدیم، وضعیت اقتصادی کشور چگونه می شد و آیا دولت برای این وضعیت برنامه ای داشت؟؛ گفت: اگر ما در بخش سیاست خارجی و توافق هسته ای که منجر می شود تحریم ها کاهش پیدا کند، به توافق نمی رسیدیم، همان قضیه ارز تکرار می شد و تکلیف فعالان اقتصادی هم مشخص بود که باید باز در قالب تحریم ها فعالیت کنیم. یعنی بخش اقتصادی جامعه باز به سراغ واردات کالای بی کیفیت خارجی می رفت و بعد اگر این وضعیت ادامه پیدا می کرد اقتصاد کشور به افزایش تولید ملی روی می آورد و اقتصاد مقاومتی را ادامه می داد. البته شاید به خیلی از نیازها هم به صورت داخلی جوابگو می شد.
وی با اشاره به توافق هسته ای و برداتشه شدن تحریم ها، گفت: عامل توافق هسته ای شروعی بود برای تغییرات اساسی در حوزه اقتصاد. چون خود همین عامل هم باید مبنای برنامه ریزی اقتصادی قرار می گرفت. حتی اگر دولت برنامه اقتصادی خاصی هم داشت، باید با به وجود شرایط جدید، مبنای کار خود را تغییر بدهد. هرچند که بخشی از وزارتخانه ها خودشان برخی از مطالعات خودشان در این زمینه شروع کرده اند و فعلا بیشتر در حالا برآود شرایط موجود هستند که استراتژی خودشان را بر مبنای شرایط موجود طرح ریزی کنند.
بغزیان افزود: توافق هسته ای باعث شد که دولت بتواند راحت تر برنامه ریزی کند و امید می رود در آینده برنامه ریزی منسجم تری از دولت شاهد باشیم. باید این متغیرها خود به خود اصلاح شوند که دولت تمام تلاش و تقلای خود را معطوف به بهبود وضعیت این متغیرها کند.
انرژی: مزیت نسبی اقتصاد ایران
بغزیان در پاسخ به این سوال که مزیت نسبی اقتصاد ایران در حالت کلان چیست؟؛ گفت: شاید بعضی از این هم رشته ای های ما خیلی با «مزیت نسبی» بازی کرده اند و اکثرا هم خیلی کلی با این موضوع برخود داشته اند. مزیت نسبی 2 به 2 است. یعنی یک کشور نسبت به یک کشور دیگر باید مقایسه شود یا نسبت به کل دنیا این قیاس انجام شود.
وی خاطر نشان کرد: در این زمینه باید دقت کنیم نهاده ای که مورد استفاده قرار می گیرد، به وفور پیدا می شود؟ و آیا آخرین تکنولوژی را دارد که بتواند آن نهاده را به بهترین نحو مورد استفاده قرار بدهد تا پایین ترین قیمت را برای عرضه داشته باشد؟ که خود این مساله هم مربوط به کارایی و بهره وری است.
بغزیان در پایان ابراز داشت: ما از لحاظ تامین منابع ابتدایی مزیت های نسبی در انرژی داریم ولی در کنار این آیا تکنولوژی خاص این انرژی را داریم؟ آیا نیروی کار ما تخصص لازم را دارد؟ آیا بهره وری بالا است؟ عدم وجود اینها می تواند مزیت نسبی را در زمینه انرژی خدشه دار کند و مقداری که ممکن است آمار وقتی اعلام می شود، مزیت نسبی ممکن است که پایاننامه ای باشد، تا مشاهده واقعی وضعیت موجود.