به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر)، در این نشست که از ساعت 15 تا 17 روز سه شنبه 28 آبان ماه در تالار عدالت دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد؛ پس از خیرمقدم دکتر حسین مهرپور، رییس دانشکده حقوق، دکتر افتخار جهرمی، رییس سابق و استاد تمام بازنشسته این دانشکده که در دوران تدریس خود واحد تاریخ حقوق را درس میداد ضمن بیان تاریخچه مختصری از حکومت هخامنشیان و اقدامات کوروش گفت: کوروش، بنیانگذار سلسله هخامنشیان، در ساماندهی امور حکومتی همت کرد و در انتخاب مسوولان دقت زیادی داشت.
افتخار درباره این شاه هخامنشی افزود: کوروش هم نزد کلیمیان محترم است و از او به نیکی یاد میکنند و میگویند که از جانب خداوند ماموریت داشته و هم برخی از مفسرین ما ذوالقرنین را که در قرآن از او یادشده کوروش میدانند. در ادبیات تاریخی ما هم بعضی کیخسرو در شاهنامه را کوروش خواندهاند.
او در ادامه گفت یکی از منابعی که در علم تاریخ برای نگارش تاریخ گذشتگان استفاده میشود؛ بیانیههای پادشاهان است اما تاریخنویسان به این بیانیهها با تردید مینگرند زیرا اکثر آنان در این بیانیهها غلو کردند و مطالب غیر منطبق با واقعیت گفتهاند. به گفته او یکی از آن بیانیهها همین منشور کوروش کبیر است و دراینباره مطلب بسیار گفته شده است.
افتخار
گفت: همانگونه که بیان شد بیانیه اعتبار تاریخی ندارد مگر اینکه قراینی باشد که با
واقعیت منطبق باشد. در مورد بیانیه کوروش وضع به این صورت است. واقعیتها نشان میدهد
که این بیانیه شعاری نبوده و به آن بیانیه عمل شده و به همی لحاظ دارای ارزش و
اعتبار است. افتخار جهرمی این سخن خود را مقدمه خواند و ادامه بحث را به دیگر
اساتید حاضر در برنامه سپرد.
ملک زاده: برخورد کوروش تغییری در شیوه جهانداری آن روزهاست / رفتار او متاثر از مادهاست
بعد از افتخار جهرمی، دکتر مهرداد ملکزاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه عالی تاریخ ایران با بیان عرصه وسیع حکومتی هخامنشیان گفت در یک دوره 220 ساله غیر از منطقهای کوچک در مدیترانه یعنی یونان، سراسر مشرق زمین، ایرانی بوده که توفیق بینظیری است. این استاد تاریخ با پرسیدن این سوال که «چنین عرصه وسیعی را چگونه میشود اداره کرد؟» گفت مسلما با نیروی سپاهیان مادی و پارسی نمیتوان چنین کاری را انجام داد و اینجاست که پای کامیابی فرهنگ و اندیشه ایرانیان باز میشود.
ملکزاده با بیان اینکه مورخین بیگانه آن دوران بی هیچ خجالتی میگویند با چرخشی اساسی در تفکر جهانداری صلح هخامنشی یا صلح پارسی جایگزین دیوانگی آشوری شده است گفت باید در نظر داشت که اگرچه منبع آگاهی ما متنهای یونانی زمان هخامنشی است اما این مردمان دشمنان هخامنشیان بودند. او با تاکید بر این مطلب گفت تصادفی نیست که یکی از مهمترین متنهای باستانی یونانی یعنی کتاب کوروش نامه که در مورد شیوه آرمانی حکومتداری است و توسط گزنفون نوشتهشده؛ در بیان بهترین نوع حکومت از همتایان یونانی و آتنی خود استفاده نمیکند بلکه داستان او حولوحوش کوروش است.
ملکزاده در ادامه برنامه با بیان اینکه این تصور که پارسها جنگآوران خوبی نبودند درست نیست گفت در آغاز دوران هخامنشی جنگهای بزرگی ایجاد شد و پیروزیهای خوبی هم به دست آمد اما مهم این است که بعد از پیروزی چه کردند یا در لحظه رسیدن به کامیابی نظام برای آیندگان چه چیزی را به یادگار گذاشتند. بر این اساس او از مقایسه فتحنامه آشوری و منشور بابلی کوروش سخن گفت که در متن آشوری از کوبیدن شهر شوش و کشتن مردم ایلامی صحبت میکنند درحالیکه کوروش وارد بابل میشود و به آن شهر سلام میکند.
ملکزاده اضافه کرد این یک تغییر بزرگ است که بعد از در زمامداری هخامنشیان در مصر و بابل هم نمود دارد اما نکته اینجاست که آیا شخص کوروش آفریننده این نوع نگاه به جهان است؟ آیا این موضوع فقط در ذهن اندیشمندانه یک شاه بوده یا باید ریشههای دیگری برای آن جست.
او در پاسخ به این سوال خود گفت کوروش در زمان فتح بابل میراث دار دربار و دیوان غیر پارسی بود. اکثر فرماندهان او مادی بودند و پر بیراه نیست که بگوییم او در بخشی از این نگاه مدیون مادهاست. به گفته ملکزاده پادشاهی ماد حاصل قبایل مختلفی بود که برای مقابله با آشوریان باهم متحد شده بودند و از امتیازات خود به سادگی دست نمیکشیدند پس مجبور به زندگی توام با چند پارگی و الزاما همراه با تسامح و تساهل شده بودند. از این رو ملکزاده ریشه تفکر تجدید کوروش در اداره کشور را در ریشههای مادی او جست.
رزمجو: احترام جهانیان و به خصوص غربیها برای کوروش، مربوط به امروز نیست
بعد از ملکزاده، دکتر شاهرخ رزمجو، استادیار دانشگاه تهران و پژوهشگر موزه بریتانیا، ابتدا نگاهی به تاریخ استوانه کوروش داشت. به گفته او استوانه کوروش در سال 1879 توسط گروه باستانشناسی هرمزد رسام در شمال عراق کنونی کشف شد. تپههای عمران آن را پیدا می کرده است. بعد از آن این منشور به موزه بریتانیا میرود و یک کارشناس به نام نئوفیلوس پینچز، متخصص خط میخی، متوجه میشود آن برای کوروش است. بعد از آن هنری رالینسون که شهرتش به خاطر رمزگذاری خطوط میخی است؛ این منشور را بررسی میکند و خبر کشف این منشور در همان سال اعلام میشود. به گفته رزمجو این منشور اولین بار توسط حسن پیرنیا مشیرالدوله ترجمه شد.
به گفته رزمجو از نظر فیزیکی منشور کوروش، یک استوانه گلی به اندازه 22 سانتیمتر است اما یک سوم متن وجود ندارد. در سال 1971 قطعهای در دانشگاه یل پیدا میشود و 4 سال پیش هم لوحه مسطحی پیدا شد که متن روی استوانه، روی آن نوشته شده بود.
درعینحال رزمجو در مورد اینکه به این استوانه منشور حقوق بشر گفته میشود گفت اصطلاح حقوق بشر در آن زمان نبوده لکن متن استوانه دارای مفاهیمی است که احترام به حقوق انسانی در آن دیده شده است.
رزمجو در مورد برخی از ویژگیهای محتوایی این منشور هم گفت اولا در متن چیزی از جنگ و شکست دیده نشده تا به مردمی که شکست خوردند حس شکست القا نشود. ثانیا از تبعید شاه شکستخورده به جای کشتن او سخن گفتهشده، ثالثا گفتهشده در زمان سلطنت او سرزمین او جایی آرام خواهد بود، رابعا مردم همچنان میتوانستند مراسم خود را در پرستشگاهها اجرا کنند. خامسا فقط کوروش است که مردم (یهودیان) را به محل خود برگرداند. او البته گفت باید این منشور را در محتوای قرن 21 دید و از این رو مساله بوسیدن پای کوروش نمیتواند یک مساله ضد انسانی باشد.
رزمجو
در پایان گفت احترام جهانیان و به خصوص غربیها برای کوروش، مربوط به امروز نیست و
لقب کوروش بزرگ در اواخر داده نشده است. کوروش در کتاب مقدس و کتب کلاسیک ستایششده
و از او به عنوان فاتح خوب یادشده و فقط از قرن یازدهم و بیستم است که دید مثبتی
به کوروش ندارند. او یکی از مهمترین دلایل اهمیت و رویکرد جهانیان به استوانه
کوروش را زمانمند نبودن این منشور خواند.
بادامچی: منشور کوروش، اعلامیه حقوق بشر نیست
آخرین سخنران این برنامه حسین بادامچی، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران بود. به اعتقاد او منشور کوروش از زمره تبلیغات شاهی یا سیاست کشورداری بوده است. به گفته بادامچی این تبلیغات مثلا برای پیروزی در جنگها یا ساخت معبد نوشته و نصب میشده و روایت رسمی تاریخ است.
بادامچی با بیان اینکه برخی کتیبههای شاهی نوعی گزافهگویی بوده است؛ گفت این سوال مطرحشده که مخاطب کتیبههای شاهی چه کسانی هستند؟ و در ادامه پاسخ داد برخی گفتهاند
این استاد تاریخ در ادامه سخن خود دو نظریه در مورد این منشورها را برشمرد و گفت به عقیده برخی، این استوانهها یک کپسول اطلاعاتی بوده برای اطلاع آیندگان و به عقیده برخی صرفا بیان تجربیات شخصی بوده برای اطرافیان شاه اما خدایان زیرا این منشور به خدایان اطمینان میدهد که رسالتی که به دوش پادشاه محول کردند انجامشده و شاهان آینده تا راه و رسم حکومتداری را بیاموزند. سومین گروه، حلقه درونی شاهان هستند حتی تا حد کاتبان، مخاطبان خارجی که اقدامات شاه را بدانند ولی پیدا شدن متن منشور کوروش به صورت لوحه نشان داد که این متن برای اطلاع عموم مردم و شهروندان هم بوده است.
بادامچی هم در ادامه سخن خود به این سوال پرداخت که آیا کتیبه کوروش اعلامیه حقوق بشر بوده است؟ او در پاسخ به این سوال گفت در ابتدا گفته میشد اولا این کتیبه؛ اعلامیه نیست و ثانیا برای اطلاع عموم نبوده است اما محتوای اثر میتواند جهانبینی و سیاست کوروش باشد. البته آن طور که بادامچی گفته بر اثر کشف دو قطعه کشفشده جدید این است که برخلاف تصور رایج این کتیبه اعلامیه بوده و به اطلاع عمومی رسانده شده است.
با این حال بادامچی گفت ارتباط کتیبه با حقوق بشر قابلبحث است زیرا حق دو معنا دارد. عینی و ذهنی. معنای دوم حق یعنی حق داشتن و اینکه انسان به ماهو انسان حقوق دارد از قرن دوازدهم به وجود آمد. انسان به ماهو انسان حق دارد.
با این وجود به گفته بادامچی کوروش نمیگوید من این کار را کردم چون حق مردم است؛ او میگوید چون من فضیلتمدارم و برای رضایت خدایان این کار را کردم. درعینحال باید اذعان کرد که محتوای منشور در حال حاضر منطبق با حقوق بشر است.