در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۶۲۸۱۳
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۸
پژوهشگر فلسفه تحلیلی معتقد است رورتی در سفر به ایران با استقبال روشنفکران مواجه نشد شاید به این دلیل که او با زبانی ساده و بدون تکلف فلسفی به ما گفت که دیگر نیازی به فلسفه نیست در حالی که متفکران ایرانی از دیرباز تاکنون برای حل مسایلشان دست به دامان متافیزیک و فلسفه می‌شوند.

به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا و به نقل از مهر، مرتضی نوری که به تازگی کتاب «در مسیر پراگماتیسم» با ترجمه او منتشر شده است، گفت: به اعتقاد رورتی پراگماتیست‌هایی که در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست آمریکا به عنوان نظریه‌پردازان فلسفه سنتی آمریکا مطرح بودند، پراگماتیسم را پرورده کردند. اما این مکتب در فاصله جنگ جهانی اول تا دوم کمی رو به افول رفت. زیرا فضای حاکم بر اروپا برخی پلیتیک های منطقی را به آمریکا کشاند، پلیتیک‌هایی که گرایش پراگماتیسم را عقب زدند.

وی افزود: اما حدودا از دهه پنجاه به بعد یک سنت اندیشه‌ای نزج گرفت که راه را برای بازگشت اندیشه پراگماتیست‌ها هموار کرد. مقالاتی که در کتاب «در مسیر پراگماتیسم» گردآوری شده همان مقالاتی است که از نظر رورتی می‌تواند ما را به اندیشه پراگماتیسم متاخر برگرداند ولی با قدرت بیشتر. سه مقاله از کواین، سه مقاله از دیویدسون و دو مقاله از رورتی است در این کتاب گردآوری و ترجمه شده‌اند.

نوری در تشریح مشخصه‌های پراگماتیسم به عنوان یک جریان اندیشه‌ای گفت: گرایش فلسفه تحلیلی همچنان در مقابل انتقادهای پراگماتیست‌هایی چون کواین و دیویدسون مقاومت می‌کند که معتقدند بیرون از ساحت علم می‌توان فلسفه داشت که به طور پیشینی حقایق را درباره عالم و معرفت به ما بگوید. یک عده هم در حوزه قاره‌ای جای می‌گیرند که بخشی از آنها پست‌مدرن‌ها هستند، بخشی از قاره‌ای‌ها نیز مانند هابرماس به مکتب انتقادی معتقدند.

نوری افزود: پست‌مدرن‌ها اندیشه‌ای نسبی‌گرایانه دارند و به تعبیری به هیچ چارچوب و ساختار واحدی که از طریق آن بتوان قضاوت پیشینی داشت قایل نیستند. به اعتقاد آنها همه چیز شناور بوده و کار ما در این چرخه تاریخی فراهم کردن امکان دیالوگ است. اما در مقابل هابرماس و همفکرانش به چارچوب‌هایی معتقدند. آنان اگرچه به تاریخ اعتقاد دارند اما بر این باورند که بنیان‌هایی هستند که می‌توان آنها را به عنوان بنیان‌های واحد برای گفتمان به رسمیت شناخت.

این پژوهشگر با اشاره به موضع‌گیری پراگماتیست‌ها در برابر مدرنیته گفت: پراگماتیست‌ها معتقدند تمدن ما و مدرنیته دستاورهایی دارد که بارزترین آنها علم و آزادی است؛ علم در واقع نمودی ارزشمند در علوم طبیعی است که به ما امکان پیش‌بینی و مهار طبیعت را می‌دهد اما آزادی و دموکراسی و نهادهای مشابه آن دستاورد بزرگ‌تر مدرنیته هستند. آنان بر این باورند که از این دستاوردها که مدیون آنهاییم باید دفاع کرد اما برای این کار نیازی به بنیان‌های متاقیزیکی و فسلفی نیست. پست‌مدرن‌ها این نگاه همدلانه را به مدرنیته ندارند، آنان منتقد رادیکال دستاورهای مدرن هستند و معتقدند علم نه تنها دستاورد خاصی نداشته بلکه آسیب‌های زیادی را به ارمغان آورده است.

نوری ادامه داد: به باور پراگماتیست‌ها بهترین راه برای دفاع از دستاوردهای مدرنیته نشان دادن فواید آنهاست نه اینکه مانند کانت و هگل و دیگران به متافیزیک و حوزه‌های پیشینی برای دفاع از آنها متوسل شد. آرمان فیلسوفی نظیر رورتی این است که دفاع از دستاورهای مدرنیته نیازی به توسل به فلسفه ندارد.

وی تصریح کرد: در این کتاب مقالاتی را ترجمه کردم که بنیان‌های تفکر پراگماتیسم و چگونگی شکل‌گیری آن را بازگو می‌کند. مفهوم حقیقت، مفهوم علم تحلیلی، نسبی گرایی، برقراری ارتباط و دیالوگ موضوعاتی‌اند که در این کتاب مطرح شده‌اند.

مترجم کتاب «فلسفه و آینه طبیعت» با جذاب خواندن اندیشه پراگماتیستی برای ایران معاصر گفت: ما ایرانی‌ها در برهه‌ای از تاریخ هستیم که بشدت نسبت به دستاوردهای مدرنیته گرایش داریم و به غیر از عده کمی که مشرب پست‌مدرنی دارند.

وی در پاسخ به این سوال که چرا روشنفکران ایرانی به سخنرانی رورتی هنگامی که به ایران آمد روی خوش نشان ندادند، گفت: مهم‌ترین مطلب رورتی در سخنرانی‌اش در ایران این بود که فلسفه نردبانی است که غرب از آن بالا رفت و بعد آن را کنار گذاشت، این حرف به آن معنی است که اگر فلاسفه غربی در برهه‌ای از تاریخ به این نتیجه رسیدند که برای دفاع از دستاوردهای مدرنیته پناه به فلسفه ببرند به دلیل موقعیت‌شان بود، زیرا در آن برهه هنوز نهادهای مدرن تحقق پیدا نکرده بودند و نتیجه عملی آنها مشخص نبود که به آنها استناد کنند. اما همان فلاسفه اکنون پس از گذشت سه تا چهار قرن از آن برهه، معتقدند دیگر نیازی نیست دست به دامان متافیزیک شویم.

نوری افزود: جان‌مایه حرف رورتی در آن سخنرانی این بود که فیلسوفان غربی به فلسفه روی آورده بودند. زیرا چاره‌ای جز آن نداشتند اما اکنون برای دفاع از آزادی و علم دیگر نیازی به فلسفه و معرفت‌شناسی نیست و تنها کافی است به تاثیرات مثبت آنها در رفع مشکلات بشر اشاره کرد.

وی یادآوری کرد: اما زبان ساده رورتی برای محافل روشنفکری ایران جذاب نبود. در اندیشه ما ایرانی‌ها بازمانده‌های اندیشه متافیزیکی به وفور یافت می‌شود. ما سعی می‌کنیم در برخورد با مسایل، دنبال بنیان‌های نظری آنها بگردیم یا حداقل روشنفکران ما اینگونه هستند. ایرانیان پیشینه متافیزیکی پرباری دارند. پس می‌توان به روشنفکران ایرانی حق داد که دنبال پاسخهای متافیزیکی و فلسفی برای مسایلشان بگردند. این در حالی است که پاسخ فلسفی یگانه پاسخ مسایل ما نیست و به همین دلیل نمی‌توان به سادگی از دیدگاه رورتی گذشت، چراکه رورتی از دل گفتمان مدرنیته با ما حرف می‌زند.

مترجم کتاب «در مسیر پراگماتیسم» به دوری رورتی و هم‌فکرانش از مطلق‌اندیشی اشاره کرد و گفت: رورتی به عنوان یک پراگماتیست که از دل سنت تحلیلی برآمده است خود را تنها به فلسفه تحلیل محدود نمی‌کند. او به عنوان یک فیلسوف تحلیلی تمام عیار، از این سنت گذر کرد، از دریدا و فوکو حرف زد و به مسایل کانتیننتال پرداخت و این موضوع نشان می‌دهد که فلسفه پراگماتیستی امکان برقراری دیالوگ میان مکاتب مختلف را به وجود می‌آورد، امکانی که در سنت قاره‌ای و پست‌مدرن نمی‌توان یافت.

ارسال نظر