در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۶۳۱۷۳
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۳
هرمیداس باوند در گفت و گو با خبرگزاری دانا:
به گفته هرمیداس باوند، توان ایران برای تعدیل قدرت روسیه و چین مورد نیاز آمریکاست.

به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) توافقنامه ایران و گروه 5+1 در ژنو، تاثیرات گسترده ای بر خاورمیانه گذاشته است تا حدی که می توان توافق ژنو را نقطه عطفی دانست که رویدادهای منطقه را به قبل و بعد از خود تقسیم کرده است. در این خصوص با داوود هرمیداس باوند استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل دیپلماتیک به گفت و گو نشستیم:

در وهله اول آنچه که قابل تامل به نظر می رسد موضع کشورهای عربی است که در ایتدا آشکارا از این توافق، ابراز نارضایتی می کردند به ویژه سعودی ها و به تدریج در موضع قبلی تجدید نظر می کنند.. به نظر شما مخالفت اولیه اعراب و موضع آشتی جویانه فعلی آنها را چگونه باید تحلیل کرد؟

مساله روابط کشورهای عربی با ایران تا حدود زیادی، ارتباط پیدا کرده است با چگونگی روابط ایران با آمریکا به عنوان یک قدرت فرامنطقه ای که در منطقه خلیج فارس، ذی نفع و ذی مدخل است.

هر وقت که رابطه آمریکا با ایران به صورت بهبود بوده است اعراب نیز تمایل به نزدیکی به ایران دارند و برعکس.

در رویدادهای اخیر، تغییر جدید در رویکرد آمریکا نسبت به حوادث منطقه، چه در مورد سوریه و چه در مورد ایران بر خلاف انتظار کشورهای عربی به ویژه عربستان بوده است چراکه عربستان خواهان برخورد سخت گیرانه و حتی حمله نظامی به سوریه و ایران بود و وقتی آمریکا خط قرمزی تعیین کرد (استفاده از سلاح شیمیایی) و سوریه نیز متهم به استفاده از آن شد و آمریکا در طلب اقدامات تنبیهی علیه سوریه خواهد بود، عربستان به شدت با آمریکا همراهی کرد و البته ترکیه هم چنین رویکردی را در پیش گرفت اما وقتی آمریکا تغییر موضع داد و پیشنهاد سوریه را برای نابود کردن سلاح های شیمیایی پذیرفت و به این نتیجه رسید که مساله سوریه از راه دیپلماتیک حل و فصل شود، خشم عربستان دوچندان شد.

 یعنی نه تنها اقدام نظامی علیه ایران منتفی شد که حتی گزینه نظامی علیه سوریه نیز کنار رفت. عربستان در مقابل تلاش کرد با انجام مانورهایی جبران مافات کند از قبیل تماس با روس ها یا امضای قرارداد خرید تسلیحات از فرانسه تا بتواند آمریکا را وادار به تغییر رویه کند.

با این حال وقتی مسجل شد استراتژی جدید آمریکا (با توجه به تحولات خاورمیانه به خصوص فرایند بهار عربی که به صورت بحران در منطقه ظاهر شده است و نیز ارتقا روزافزون موقعیت چین و هند و روسیه که نیاز به یک قدرت حایل میان آمریکا و آنها را ایجاب کرده است که بدون تردید ایران خواهد بود) نزدیکی به ایران است، کشورهای عربی بر آن شدند موضع غیردوستانه را تعدیل کرده و آنها نیز سیاست نزدیکی به ایران را در پیش گیرند. به همین دلیل با وجودی که در ابتدا با بیانیه ژنو 3 مخالفت کردند ولی پس از چندی به تدریج مایل تعامل با ایران برای حل و فصل مسایل منطقه ای شدند که نمونه آن سفر وزیر خارجه امارات به تهران بود.

البته در این  میان عمان یک استثنا است و همیشه سیاست مستقلی داشته است حتی از زمانهای قدیم.

موضع ترکیه نیز قابل توجه است به خصوص که ترکها بر خلاف اعراب بازی شفافی نداشته اند تاکنون

ترکیه قبل از بحرانهای داخلی اخیرش که البته غیرقابل پیش بینی بود، با موفقیتهای قابل توجه اقتصادی که به دست آورده بود بر آن شد بر سیاستهای منطقه ای نیز نقش ویژه ای داشته باشد.

در بحرانهای کشورهای عربی در سه سال اخیر ترکیه ابتدا سعی کرد نقش میانجیگرانه داشته باشد. ولی به تدریج درک کرد روند دموکراتیزاسیون در منطقه روندی مسلط به نظر می رسد و باید حمایت از جنبش های منطقه ای در مقابل حکومتهای استبدادی را در پیش بگیرد.

حتی در اجلاس های اتحادیه عرب به عنوان یک طرف ذی مدخل دعوت شد. و بر بیانیه های محکومیت دیکتاتورهای کشورهای عربی صحه گذاشت.

 در مورد سوریه اما بعد از تغییر رویه، وزیر خارجه ترکیه به ایران سفر کرد و سعی داشت همسویی با ایران را در پیش بگیرد و حتی قاطعانه مدعی بود بشار اسد حداکثر سه ماه بیشتر دوام نخواهد داشت. ولی تا امروز که نزدیک به سه سال از بحران سوریه می گذرد هنوز اسد بر سر کار است.

بنابراین موضع ترکیه در قبال سوریه نه تنها سودی نداشت که مشکلاتی نیز به بار آورد؛ از یک طرف پناهندگان و آوارگان مقیم ترکیه رو به رو شد و از طرف دیگر با ماندگاری اسد و تغییر رویکرد آمریکا.

در واقع ترکیه فهمید تحولات منطقه کاملا در جهت عکس منافع او در حرکت است. وقوع بحران داخلی ترکیه نیز باعث کاهش اعتبار بین المللی این کشور شد و حتی در داخل ترکیه،مخالفین از این رویداد برای تحقق مقاصد دیگری علیه دولت اردوغان استفاده کردند.

در چنین شرایطی توافقنامه ژنو 3 امضا شد و ترکیه هم ناچار از همکاری و تفاهم با ایران در رابطه با سوریه شد. یعنی در کنفرانس ژنو 2 (در ارتباط با بحران سوریه) در مقابل ایران، ستیزه جو ظاهر نشود و یک نوع هم سویی با ایران داشته باشد تا شکست برای ترکیه و اعراب در مقابل ایران رقم نخورد.

مدتها بود اسرائیل چنین در منطقه منزوی نشده بود. و به نظر می رسد توافق ژنو بر موقعیت اسرائیل در منطقه به شدت تاثیر گذاشته است.

در ابتدا توجه داشته باشیم که اسرائیل از تحولات بهار عربی استقبال می کرد چون روند دموکراتیزاسیون به روی کار آمدن دولتهای مردمسالار و متعهد به قواعد بین المللی کمک می کرد و این حکومت ها از مبانی ارزشی سنتی دور می شدند و بر اساس قواعد منطقی جلو می رفتند که سبب دور شدن کشورهای عربی از مواضع ضد اسرائیلی سنتی می توانست شود.

از طرفی نیز از عدم برقراری رابطه مطلوب ایران و آمریکا استقبال می کرد چراکه سبب بسیج جهانی علیه ایران می شد و هم سویی اعلام نشده ای بین اعراب و اسرائیل علیه ایران ایجاد می کرد. یعنی همان طور که عربستان خواهان استفاده از زور علیه ایران بود اسرائیل هم حامی این رویه بود.

این تغییر اخیر استراتژی آمریکا که به توافقنامه ژنو 3 منتهی شد تا حدودی موجب نگرانی اسرائیل هم شده است چراکه اسرائیل از رویکردها و شعارهای تحریک آمیز ایران علیه اسرائیل در زمان دولت احمدی نژاد نهایت استفاده را کرد.

در اینجا توجه داشته باشیم سخنان امام خمینی (ره) درباره اسرائیل در یک چارچوب انقلابی و قابل قبول بود اما تکرار آن در زمان احمدی نژاد، قصد و نیت خصمانه (اگر نگوییم تجاوزکارانه) را به جهان القا می کرد.

 اما فضایی که با روی کار آمدن آقای روحانی ایجاد شد از دید اسرائیل نگران کننده است چون وضع قبلی را ادامه نمی دهد به همین دلیل هم در مقام مخالفت بر آمد.

در آستانه ژنو 2 آیا می توان گفت توافق ایران و 5+1 سبب ارتقا جایگاه ایران به عنوان یک بازیگر برجسته منطقه ای خواهد شد؟ و نقش موثری خواهد داشت در این کنفرانس؟

 البته این منوط به آن است که ایران در این کنفرانس شرکت کند ولی به علت تحولات اخیر، توجه به جایگاه ایران به شدت مطرح شده است لذا اگر ایران حضور فعال در کنفرانس ژنو داشته باشد می تواند تاثیر فراوانی بر آینده سوریه بگذارد.


گفت و گو از: محمدعلی قهرمانپور

ارسال نظر