به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا دکتر کیهان برزگر طی یادداشتی تابناک به نقش توافق هسته ای در ایجاد روابط مطلوب با جهان غرب و منطقه خاورمیانه پرداخته است. این یادداشت از نظر شما می گذرد:
با توافق هسته ای ژنو بین ایران و گروه 1+5، زمینه ها برای افزایش همکاری ایران و غرب برای حل مسایل منطقه ای و جهانی فراهم شده است. اما این تحول الزاما به بهای کاهش روابط منطقه ای ایران نیست که بطور بنیادی یک اولویت در هدایت سیاست خارجی ایران بوده است.
نگاه غالب در جهان عرب خصوصا بین رژیم های محافظه کار عربی حوزه خلیج فارس و در راس آنها عربستان سعودی این است که یک توافق دایمی هسته ای با ایران به معنای افزایش روابط ایران و غرب و خصوصا ایران و آمریکا و در نهایت تضعیف منافع این کشورهاست.
اما تقویت منطقه گرایی همواره یک اصل ثابت در راهبرد سیاست خارجی ایران بوده است. این امر خصوصا به دو دلیل است: نخست، کاهش نقش بازیگر خارجی در مسایل منطقه ای؛ دوم، خروج از ساختار سیاسی- امنیتی "توازن قوا" و تمرکز بر راهبرد «توازن منافع» و همکاری های منطقه ای.
از یک نگاه واقع گرایانه، افزایش نقش بازیگر خارجی، برای مثال نقش آمریکا در مسایل منطقه ای همچون بحران سوریه و افغانستان، منجر به به حداقل رساندن نقش ایران در محیط سیاسی- امنیتی حوزه اطراف خود می شود. چون بازیگر خارجی خواهان تحمیل جریان های سیاسی – امنیتی و اقتصادی در روند دولت سازی در دوران بعد از منازعه است. بر این مبنا و همانگونه که تجربه نشان می دهد، بازیگر خارجی (آمریکا) روابط خود را با گروههای سیاسی داخلی و دوست در این کشورهای بحران زده افزایش می دهد و خواهان تقویت نقش رقبای منطقه ای برای کاهش نقش ایران می شود.
مضافا، تمرکز بر ساختار توازن قوا خود منجر به به کاهش همکاریهای منطقه ای می شود. چون کشورهای منطقه بعنوان مثال ایران و عربستان را در برابر هم قرار می دهد تا قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را متعادل کنند. این به معنای حفظ منافع بازیگر خارجی (آمریکا) به بهای از دست دادن منافع و انرژی این دو بازیگر منطقهای است. بنابراین ایران بطور طبیعی خواهان شیفت از این ساختار و تمرکز بر توازن منافع است که در آن امنیت نسبی بازیگران منطقهای بطور همزمان حفظ شود.
بر این مبنا ایران در هر شرایطی سعی کرده تا روابط منطقهای خود را حفظ و تقویت کند. علی رغم نقش عربستان در سرکوب جنبش شیعیان بحرین، ایران روابط خوب سنتی خود با عربستان را حفظ کرده است. ایران روابط خوب با دولت پاکستان را علی رغم عصبانیت از فعالیتهای تروریستی در منطقه سیستان و بلوچستان که معمولا از داخل خاک پاکستان وارد ایران می شوند حفظ کرده است . ایران خواهان افزایش روابط همه جانبه با ترکیه علی رغم وجود تنش با آن بر سر بحران سوریه و استقرار سیستم دفاعی موشکی ناتو در خاک این کشور است. یا ایران تحولات مصر بود از سقوط محمد مرسی را با دقت دنبال کرده و سعی کرده نفع هیچیک از طرفهای درگیر را نگیرد.چون تقویت روابط با دولت جدید مصر با هر ماهیتی یک اصل استراتژیک برای ایران است.
با دولت آقای دکتر روحانی و حضور تکنوکرات های میانه رو در ساخت قدرت کشور، تمرکز بر روند جهانی شدن و گسترش روابط با غرب در راهبرد سیاست خارجی ایران تقویت شده است. در واقع مسایلی همچون رفع تحریم ها، افزایش صدور انرژی، جذب سرمایهگذاریهای خارجی و غیره نیازمند درجهای از ادغام ایران در اقتصاد جهانی است که خود بستگی به گسترش روابط ایران و غرب دارد.
همزمان ایران بطور عمیق در مسایل منطقهای درگیر است که در آن اصول ایدئولوژیک و حفظ منافع ژئوپلتیک کشور نقش کلیدی در اجرای سیاست خارجی آن دارند و اهمیت آن تا حدی است که حتی روابط با غرب نیز به نوعی تحت تاثیر سیاست منطقهای ایران قرار میگیرد. نگاه غالب در نزد نخبگان سیاسی-امنیتی کشور این است که ارزش استراتژیک ایران در برخورد با غرب تا حد زیادی بستگی به حضور نقش فعال در منطقه و تقویت روابط منطقه ای دارد که با اجرای سیاستهای مستقل سیاسی – امنیتی و اقتصادی ایران صورت میگیرد.
اکثر تحلیل گران معتقدند دارند که توافق هستهای ژنو زمینه های لازم را برای همکاریهای بیشتر ایران با غرب برای حل بحران سوریه فراهم میکند. در واقع با اتصال تهدید متصوره از ناحیه بحران سوریه به منافع ژئوپلتیک خود، ایران موفق شده تا با تأکید بر اصل استراتژیک ضرورت یافتن یک راه حل سیاسی برای بحران سوریه نقش منطقهای خود را تقویت کند. به عبارت دیگر با ایجاد یک اجماع سیاسی در سطح نخبگان سیاسی – امنیتی، ایران توانسته سیاست داخلی خود را به اصول سیاست خارجی کشور متصل کند و بر دستیابی به هدف استراتژیک خود پافشاری کند (امری که بعنوان مثال هیچ وقت در مورد ترکیه اتفاق نیافتاد). بی تردید این موقعیت بالا دست منطقهای به دولت آقای دکتر روحانی در رسیدن به یک توافق هسته ای جامع با غرب از طریق یک نقش موثر و سازنده در حل بحران سوریه کمک خواهد کرد.
اما برای یک سیاست خارجی کارآمدتر، دولت روحانی بهتر است بین دو جریان حاکم در راهبرد سیاست خارجی ایران، یعنی منطقه گرایی و جهانی شدن، پلی ایجاد کند. این نیازمند آن است که ایران مسایل منطقه ای را با هدف تأثیر گذاری بر سیاست بین الملل و ایفای نقش سازنده در چارچوب حفظ منافع ژئوپلتیک کشورها و نه صرفا بر مبنای رقابتهای ایدئولوژیک بین دولت های منطقه که تا حد زیادی تحت تاثیر سیاست داخلی و رقابت منطقه ای آنهاست مورد توجه قرار دهد. مسایلی همچون حفظ سیستم دولت (state)، مبارزه با تروریسم و افراط گرایی و همکاری برای ایجاد یک خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتار جمعی موضوعات مهمی هستند که می توانند بین این دو جریان سیاست خارجی پلی بزنند. بر این مبنا، عربستان سعودی به توافق هستهای ایران بر این اساس که می تواند شروعی برای تقویت طرح خاورمیانه عاری از تسلیحات هستهای و فشار به رژیم اسرائیل باشد واکنش مثبت نشان داده است.
اجرای چنین راهبرد سیاست خارجی می تواند روابط با غرب را تا حد لزوم افزایش دهد و همزمان نگرانی های فعلی اعراب محافظه کار منطقه از افزایش نقش به اصطلاح «هژمونیک» ایران در نتیجه افزایش روابط ایران و غرب را کاهش دهد. این تحول خود می تواند وضعیت جاری برد- باخت در روابط منطقه ای را به وضعیت برد-برد و وجود منافع متقابل تغییر دهد و زمینه های لازم برای حمایت منطقهای از دستیابی به یک توافق پایدار هستهای بین ایران و غرب را فراهم کند.