گروه راهبرد خبرگزاری دانا- بیشک دست دادن، احوالپرسی و صحبت چند دقیقه ای باراک اوباما، رییس جمهوری ایالات متحده با رائول کاسترو رییس جمهوری کوبا در مراسم خاکسپاری نلسون ماندلا یک مساله ساده ای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.
چالش 52 ساله هاوانا و واشنگتن
چالش 52 ساله کوبای کمونیسمی با آمریکایی که سرمایه داری سمبل اصلی آن محسوب می شود و وجود جنگی سرد بین این دو کشور همسایه دریایی باعث ایجاد بدبینی هایی در سیاستمدارن دو طرف شده است. درست 13 سال پیش فیدل کاسترو و بیل کلینتون، روسای جمهور وقت کوبا و آمریکا در ضیافت شام مجمع سازمان ملل به شکلی کاملا رسمی با همدیگر دست دادند اما این بار اوباما با رائول دقایقی صحبت کرده و گفت وگوی آنها خیلی هم رسمی نبوده است.
ماجرای جنگ سرد بین کوبا و آمریکا از آنجایی آغاز شد که در اوت ۱۹۶۲، شوروی سابق در کوبا اقدام به ساختن سکوهای پرتاب موشکهای میان برد کرد. بعد از شکست عملیات آمریکایی خلیج خوک ها، شوروی موشک هایی را به بهانه محافظت از کوبا در برابر حمله ایالات متحده آمریکا در کوبا مستقر کرد.از نظر شوروی این کار به همان اندازه توجیه پذیر بود که قرار گرفتن کلاهکهای هستهای توسط آمریکا در بریتانیا، ایتالیا، یونان و مهمتر از همه ترکیه.
اما این بار اتفاق دیگری رخ داده است و البته بهانه رسانه ها برای بزرگ دیدن مصاحفه اوباما و رائول کاسترو تنها به نفس خود این ماجرا برنمی گردد. با نگاهی اجمالی به رفتارهای اوباما طی این چند سال اخیر سوال های بیشماری به ذهن متبادر می شود.
بررسی روابط آمریکا و ونزوئلا نشان می دهد که اتفاقی اینچنین قبلا هم رخ داده و اوباما با هوگو چاوز فقید دست داد و عکس گرفت و پس از آن بود که اعلام کرد ممکن است به زودی سفیر کشور خود به واشنگتن را دوباره به محل خدمتش اعزام کند.
چرخش در سیاست خارجی آمریکا؟!
اوباما در مبارزات انتخاباتی خود پیرامون کوبا تاکید داشت که در صورت انتخاب تلاش خواهد کرد به وضع عدم رابطه با کوبا پایان دهد. او در اولین گام در این مسیر سعی کرد ارتباطات کوباییان مقیم آمریکا را به کشورشان برقرار کند، همچنین با اعطای کمک های مالی و یا آزادی تردد رفت و آمد تسهیلاتی را برای پایان دوران قطعی روابط فراهم سازد.
اوباما همان کسی است که در نشست مجمع سازمان ملل امسال با حسن روحانی رییس جمهوری ایران گفت وگوی تلفنی 15 دقیقه ای انجام داد و در نهایت بعد از سال ها چالش هسته ای در دوم آذر 92 توافقنامه هسته ای بین ایران و 1+5 منعقد شد که بیشک می توان گفت آمریکا و شخص اوباما اصلی ترین نقش را در آن بازی کرد.
آیا اوباما و دولت آمریکا تغییر رویه ای در سیاست خارجی خود به وجود آورده اند؟ و یا کشوری مثل کوبا آرمان های ارنستو چه گوارا، چریک کمونیست و فیدل کاستروی پیر را به فراموشی سپرده است؟
آمریکای قبل از جنگ دوم جهانی؛ منادی آزادی
کمی به عقب برگردیم؛ به فاصله دو جنگ جهانی. اگر به انگیزه ورود ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی دوم نگاه کنیم، می بینیم که این کشور در فاصله بین دو جنگ جهانی یعنی ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۹ در یک بحران فزاینده اقتصادی به سر میبرد، اما دولت آمریکا و صاحبان صنایع این کشور چرخ صنایع خود را در مسیر تولید صنایع نظامی به حرکت درآوردند، به طوری که درطول جنگ دوم جهانی در اروپا، مصرف سلاحهای آمریکایی مانند هواپیما، کشتی جنگی و تجارتی، توپ و تانک درجنگ باعث رونق صنایع و اقتصاد آمریکا شد.
افزایش شنود اطلاعات جهانی در دورن اوباما
همین آمریکا قبل از ورود به جنگ دوم جهانی منادی آزادی ملت ها بود و سیاست خارجی واشنگتن را می توان به دو دوره قبل و بعد از جنگ دوم جهانی تقسیم کرد. حال سوال این است: آیا آمریکا نقشه دیگری برای جهان دارد؟ این شائبه از آنجا نشات می گیرد که ایالات متحده بعد از ورود اوباما به کاخ سفید با توان بیشتری به شنود مکالمات جهانی می پردازد و افشاگری های اسنودن در رابطه با رصد اطلاعات جهانی و دایر بودن گوانتانامو و خیلی از مسایل دیگر به این شائبه دامن می زند که آمریکا خواب دیگری برای جهان دیده است!
امیرعلی ابولفتح در گفت وگو با گروه راهبرد خبرگزاری دانا با اشاره به مصاحفه اوباما و رائول کاسترو گفت: من فکر نمی کنم تحول خاصی در جهت گیری سیاست خارجی آمریکا رخ داده باشد. گرچه ادبیات به کار رفته توسط اوباما با جرج دبلیو بوش (چه در نطق پیروزی ریاست جمهوری وچه در نطق های بعدی) کاملا متفاوت است و با لحن و ادبیات بهتری سخنرانی می کند اما در به نظر نمی رسد در جهت گیری کلی سیاست خارجی آمریکا تحول بزرگی رخ نداده است.
هیچ چیز تغییر نکرده است
این کارشناس مسایل آمریکا افزود: اینکه در مراسم خاکسپاری ماندلا رییس جمهور آمریکا با رییس جمهور کوبا دست می دهد، روابط زیادی را تغییر نمی دهد و ما باید ببینم که آیا همراه این دست دادن تعامل و یا کاهش سختگیری های اقتصادی از طرف آمریکا در قبال کوبا به وجود خواهد آمد؟
ابولفتح در ادامه با بیان اینکه اگر آمریکا سخت گیری های خود را بر کوبا نکاهد، نمی توان این رویداد را به عنوان نقطه عطف دید؛ گفت: تماس تلفنی آقای روحانی و آقای اوباما هم تغییرات زیادی ایجاد نمی کند و اگرچه روند مذاکرات ایران و 1+5 به صورت توافقی نشان دهنده نوعی تفاوت نگاه ها دارد، اما هنوز اهداف و استراتژی های تعیین شده ایالات متحده در قبال برنامه هسته ای ایران تغییری اساسی نداشته است..
ایران و 1+5
وی با اشاره به توافق موقتی ایران و 1+5 گفت: این یک فرصتی است گرفته شده تا دیپلماسی موفق، خود را نشان بدهد و از طریق دیپلماسی و مذاکره ایران بر اساس خواست غرب حرکت کند و احتمال داده می شود که اگر این مسیر موفقیت آمیز نباشد، شرایط دشوارتر هم بشود.
تاثیر بیشتر ساختارها به نسبت افراد
این کارشناس مسایل آمریکا در ادامه خاطر نشان کرد: مسلم است که در آمریکا ساختارها بیش از اشخاص تاثیر گذار هستند و روسای جمهوری نمی توانند تغییرات بنیادی در روابط بدهند هرچند که نمونه هایی برای نقض این گفته وجود دارد اما به هر حال در مقایسه با کشورهای درحال توسعه، کشورهای صنعتی بیشتر ساختار محور هستند تا شخصیت محور بنابراین اگر حرکتی که از سوی رییس جمهور آمریکا و یا وزیر امور خارجه رخ بدهد، تحولات ساختاری در سیاست خارجی آمریکا به وجود نمی آورد.
تفاوت سیاست خارجی دموکرات ها و جمهوری خواهان
ابوالفتح با بیان اینکه تفاوت هایی بین رفتارهای سیاست خارجی جمهوری خواهان و دموکرات های آمریکا وجود دارد؛ یادآور شد: تفاوت های سیاست خارجی جمهوری خواهان و دموکرات ها ریشه در مسایل ایدئولوژیک و دیدگاه ها و خاستگاه های اجتماعی آنها است. حزبی که پایگاه اجتماعی آن بیشتر رنگین پوست ها و اقلیت ها باشد، علی القاعده در سیاست خارجی باید به گونه ای باید حرکت کند که رضایت اقلیت ها را جلب کند.
وی افزود: یک نمونه بارز در جذب اقلیت های از سوی احزابی که پایگاه خود را در میان اقلیت ها می بیند، همین کوبا است. به هر حال بخش عمده آرای حزب دموکرات از رنگین پوست ها است حالا این رنگین پوست ها اگر سیاهپوست باشند، طبیعی است که مناسبات دولت دموکرات آمریکا با کشورهای سیاه و یا آفریقا مقداری بهتر باشد و یا این پایگاه رای آوری از هیسپانیک ها و لاتین تبارها هستند که به هر حال برای لاتین تبارها وضعیت کوبا دارای حساسیت ویژه ای است.
دولت آرمانگرایانه بوش
این کارشناس مسایل آمریکا در ادامه با اشاره به سیاست های مطلوب دولت های دموکرات در ایجاد رابطه با کشورهایی نظیر کوبا ابراز داشت: این نکته را هم باید در نظر بگیریم که دولت جرج دبلیو بوش دولتی متفاوت از دولت های قبلی جمهوری خواه در ایالات متحده آمریکا بوده است و صرف جمهوری خواه و راستگرا بودن یک بحث است و آرمانگرا بودن و روحیه ای تهاجمی داشتن بحث دیگری است که بوش این روحیه را داشت.
وی با بیان اینکه جرج دبلیو بوش در سیاست های خود همه چیز را سیاه و سفید می دید، ادامه داد: در نگاه بوش بحث خیر و شر مطرح بود و بنابراین ایالات متحده که خود را سمبل خیر در جهان می دانست و رسالتی الهی برای خود تعریف می کرد، نمی توانست با کشورهایی که در افکار عمومی آمریکا به عنوان شر قلمداد می شوند، بتواند مناسباتی برقرار کند.
رفتارهای عملگرایانه اوباما
ابوالفتح با مقایسه اوباما و بوش خاطر نشان کرد: در رفتارهای اوباما عملگرایی بیشتر از آرمانگرایی نقش دارد و برای همین وقتی فرصتی ایجاد شود اوباما با رییس جمهور کشوری که در دوره بوش به عنوان محور شرارت قلمداد می شد، دست هم می دهد و تلفنی هم صحبت می کند تفاوت ها بین رفتارهای اوباما و بوش نشان دهنده تغییر اساسی استراتژی ایالات متحده در قبال ایران و کوبا و کره قلمداد نمی شود.
فروکش نکردن جاسوسی ها در دولت اوباما
این کارشناس مسایل آمریکا با اشاره ای به گذشته آمریکا و دوره قبل از جنگ دوم جهانی بیان کرد: الان شاهد هستیم که دولت باراک اوباما جاسوسی های گسترده ای را انجام می دهد، به گونه ای که برخی معتقدند دولت های توتالیتری فاشیست های آلمان هم چنین احاطه ای به اطلاعات مردم نداشتند از طرف دیگر استفاده از پهپادها و دایر بودن زندان گوانتانامو و کشتارهای دولتی در همین دولت اوباما ادامه دارد بنابراین نمی توانیم آنگونه که جنگ دوم جهانی سرمنشا و نقطه عطفی در تاریخ آمریکا شد و آمریکا را به دو برهه قبل و بعد از جنگ جهانی تقسیم کرد، اینک تاریخ آمریکا را به دو دوره قبل و بعد از دولت اوباما تقسیم کنیم.