به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) و به نقل از جام جم، ترجمه در کشور ما اتفاقی که مانند هر پدیده دیگری میتواند نیکیها و معایب خاص خودش را داشته باشد، اما اگر بخواهیم منطقی قضاوت کنیم، میبینیم هر چه باشد خوبیهای ترجمه بر بدی هایش میچربد چرا که میتواند دریچههایی تازهای را در ذهن مخاطب باز کند و او را به تفکر وا دارد.
این اتفاق در کشور ما هم رخ داد و در ایجاد اتفاقات بزرگی چون انقلاب مشروطه نقش مهمی ایفا کرد.
دو نهضت ترجمه در تاریخ ایران
1 ـ نخستین نهضت
از قرن سوم و با ترجمه آثار یونانی در ایران آغاز میشود و در قرن چهارم به اوج خود
میرسد. تاثیرات این نهضت بر آثار کسانی چون ابنسینا و فارابی مشهود است.
2 ـ نهضت
دوم از اوایل دوره قاجار در ایران آغاز میشود و تاثیر مستقیمی بر جامعه ایران میگذارد.
طبعا نهضت دوم در زمان ورود خود تاثیرات فراوانی دارد و موجب بروز اتفاقات بزرگی چون
انقلاب مشروطه در ایران میشود که تاثیرات ژرف ترجمه بر شرایط سیاسی و زندگی اجتماعی
در این دوران جای تامل دارد.
ترجمه هراسی
نهضت دوم ترجمه،
کم و بیش از اوایل دوره قاجار وارد ایران میشود؛ عباس میرزای ولیعهد در دوره فتحعلیشاه
دانشجویانی را برای تحصیل به اروپا میفرستد و این افراد پس از آشنایی با یک دنیای
تازه تحفهای به نام ترجمه را وارد ایران میکنند.
از آنجا که اغلب
افراد برای تحصیل به فرانسه اعزام میشدند، زبان فرانسوی در کشور رایج و با گستردگی
آن نهتنها آثار نویسندگان فرانسوی بلکه آثار ادبی دیگر زبانهای اروپایی مثل آلمانی،
روسی، لهستانی، مجاری، اسپانیایی و پرتغالی هم به فارسی برگردانده شد.
شاهان و شاهزادگان
به ترجمه به چشم یک مساله خصوصی مینگریستند. زمامداران قاجار هر چند ترجمه را به دلیل
کنجکاویهای خودشان دوست داشتند، اما در کنار این علاقه هراس بزرگی را هم با خود داشتند؛
هراس از آگاهی مردم به مسائل خارج از کشور و تفاوت جوامع آنها نسبت به جامعه بسته ایرانی.
یک گام رو به جلو
ترجمه در ایران از
دوران ناصرالدین شاه شکل جدیتری به خود میگیرد، دارالترجمه ناصری فعالیت خود را آغاز
میکند و مترجمان دست به کار میشوند تا متونی را که مدنظر شاه است، ترجمه کنند.
این کتابها اصولا به موضوعات جدی نمیپرداختند و
برای عامه مردم نوشته میشدند.
اما دسته دیگری از ترجمهها که حاصل فعالیت روشنفکران ایرانی بود و در غرب یا عثمانی میزیستند توانست تاثیر عمدهای در آگاهی مردم ایران نسبت به جهان پیرامونشان داشته باشد.
ترجمهها
علاوه در کتاب، در روزنامهها هم منتشر شدند و غیرمستقیم مفاهیمی چون آزادی، پارلمان
و... را به مردم گوشزد کردند.
تاثیرگذاری بر ادبیات
ترجمهها تا پس از
پیروزی مشروطه در قالب آثار تاریخی، سیاسی و فلسفی محصور بودند، اما پس از آن پا به
وادی هنر و ادبیات هم گذاشتند و این تحولات تا حدی گسترده بود که امروزه با بخش مهمی
به عنوان «ادبیات مشروطه» مواجه هستیم.
تحولات اجتماعی این دوره ادبیات را تا حدی دگرگون میکند که از پوسته دست و پاگیر و دشوار خود که محدود به زبان و بیانی درباری بود جدا میشود و به میان مردم میآید.
در این دوره از متون
پلیسی گرفته تا عاشقانه رونق پیدا میکنند و ادبیات با زبانی خودمانی میان مردم میآید.
تحول در زبان فارسی
میتوان مهمترین تاثیر ورود ترجمه به ایران را در خلق زبان تازه ادبی دانست چرا که ترجمهها گونههایی چون رمان و داستان کوتاه و بلند را هم وارد ادبیات فارسی کردند و علاوه بر ترجمه این آثار، ایرانیان سعی کردند رمان و داستان را به شیوه غربی بنویسند.
هرچند نویسندگان
نخستین رمانهای ایرانی بدون آشنا بودن با تکنیکهای داستان نویسی اروپا و صرفا با
الگوبرداری از ساختار و محتوای رمانهای ترجمه، رمان خود را خلق کردهاند، با این حال
این آثار هنوز هم حال و هوای داستانهای سنتی ایران را دارند.
عصر طلایی ترجمه
در دوره رضاشاه مهمترین
کاری که انجام شد «سیر حکمت در اروپا» است که البته بیشتر تالیف محسوب میشود.
از 1320 به بعد اما موج جدید ترجمه خودنمایی میکند.
تحت تاثیر جریانهای مارکسیستی موجود در جامعه، این
موج جدید نیز گرایش به جریانهای چپ پیدا میکند اما از آنجا که جریانهای چپ فعال
در ایران بیشتر به عملگرایی و ضرورتهای لحظهای زمان توجه داشتند، بسیاری از آثار
کلاسیک و اصلی اندیشه مارکسیسم، ترجمه نشده باقی ماند.
در کنار ترجمههای مارکسیستی، مترجمانی هم بودند
که فقط به ترجمه ادبی میپرداختند.
در این دوره است که کمکم کلاسیکهای انگلستان، فرانسه و روسیه به فارسی ترجمه شدند؛ این موج ترجمه تا دهه 40 تداوم داشت و ترجمههای درخشان این دوره، ایرانیان را هرچه بیشتر با فرهنگ و ادبیات غرب آشنا کرد.
این ترجمهها بیگمان در تحول ادبیات معاصر فارسی تاثیر قاطع
و انکارناشدنی داشته است.
به زعم مترجمان و کارشناسان نهضت ترجمه امروز را میتوان ادامه این روند دانست.
هر چند برخی ترجمهها
و مترجمان در این عرصه چندان قوی عمل نکردهاند و موجب انتقاداتی به ترجمهها شدهاند،
اما این موضوع هم از اهمیت ترجمه نمیکاهد و میتوان گفت با همه حرفها و نقدها و نظرها
ترجمه هنوز هم پدیدهای ماندگار، مانا و پویاست که فرهنگهای مختلف بشری را به آسانی
به هم پیوند میزند.