عملیات اخیر پلیس ترکیه در هفته اخیر و دستگیری 80 نفر از تکنوکراتها، تجار و فرزندان 3 وزیر با نفوذ و قدرتمند دولت ترکیه (وزیر کشور، وزیر اقتصاد، وزیر شهرسازی ) معادلات قدرت را در 3 ماه قبل از انتخابات شهرداری های ترکیه بسی پیچیده و غیر قابل پیش بینی کرده است. از سوی دیگر جناح رقیب اردوغان نیز با راهبردی کاملا متفاوت از گذشته پا به صحنه انتخابات آینده گذاشته است. به راستی دلایل این عملیات پاکسازی چه بوده است؟ آیا همانگونه که عمدتا رسانه ها بدان اشاره می کنند این حادثه در واقع نقطه تشدید درگیری حزب عدالت و توسعه با پدر و حامی معنوی خود؛ فتح الله گولن بوده است؟ آیا امکان تشکیل یک حزب جدید از درون عدالت و توسعه وجود دارد یا خیر؟ نقش اسرائیل و آمریکا در این تحولات چه بوده است و چرا اردوغان سفیر آمریکا در آنکارا را به اخراج از کشور تهدید کرد؟ همگی سوالاتی هستند که شاید پاسخ به آنها بسیار دشوار و در حال حاضر براساس اطلاعات موجود محال باشد. لذا نوشتار حاضر سعی در ترسیم اوضاع و شرایط فعلی در ترکیه خواهد کرد. و پاسخ به این سوالات را گذشت زمان و اطلاعات بیشتر مشخص خواهد کرد .
عامل نخست؛ فتح الله گولن، رهبری دینی در برابر قدرت سیاسی
نخستین عامل تعیین کننده و بحث انگیز این تحولات رهبر دینی ترکیه به نام فتح الله گولن است او نه تنها در ترکیه بلکه در خود آمریکا و آسیای مرکزی نیز مدارس فراوانی دارد و در درون ترکیه از وی به عنوان پدر جماعت یاد می شود. جماعت در ترکیه یک سیستم نامرئی نفوذ و قدرت دارد که قادر به انجام هر کاری در داخل و خارج از این کشور هست در درون جماعت تبعیت محض از دستورات مافوق وجو دارد حتی در میان قشر تحصیل کرده جماعت این تبعیت به وضوح دیده می شود در میان نیروهای حامی جماعت پلیس ترکیه طرفدار سرسخت فتح الله گولن به شمار می رود و از لحاظ اعتقادی و فکری تماما طرفدار جماعت و فتح الله گولن است. اولین نقطه تضاد جماعت با عدالت و توسعه نیز زمانی آغاز شد که اردوغان با ایجاد تشکیلات امنیتی با نام میت (MIT) سعی در خارج شدن از سایه سنگین جماعت گولن داشت. حوادث دیگری مانند رد پذیرش تقاضای اردوغان از جانب گولن برای بازگشت به ترکیه، ماجرای انفجارهای جیلان پینار و پارک گزی کار را برای هر دو طرف بسیار مشکل کرد از سوی دیگر طرح تعطیلی درسخانه ها در ترکیه یک اعلان جنگ رسمی به گولن بود که برخی تحلیل گران این عملیات را پاسخی به این طرح تعطیلی مدارس می دانند. و البته سخنان امروز فتح الله گولن که در فضای مجازی پخش شد حکایت از دفاع وی از این عملیات و مبارزه با فساد داشت.
عامل دوم؛ عبدالله گل، بازیگری که با اردوغان فاصله گرفته است
شاید در این میان کسی متوجه عبدالله گل ریئس جمهور زیرک و آرام ترکیه نباشد اما وی زمانی که با رویکردی متفاوت و مخالف از اردوغان به جریانات پارک گزی واکنش نشان داد، و گفت که پیام این اعتراضات را دریافت کرده بسیاری به اختلافات موجود در درون عدالت و توسعه پی بردند. او هرچند به جماعت گولن بسیار نزدیک هست اما در عین حال میانه خوبی با علوی های دارد و یکی از مدافعین جدی طرح سازش با کردها است و جالب اینکه در میان احزاب مخالف ترکیه بخصوص در حزب جمهوری خواه خلق نیز بسیار مورد احترام است. نقش وی زمانی در این عملیات آشکار شد که از طریق کانالهای غیر رسمی منسوب به کاخ ریاست جمهوری اعلام شد که رئیس جمهور از فعالیت 14 ماهه پلیس در این عملیات آگاه بوده است و روند پیگیری و انجام آن به وی اطلاع داده شده است و سکوت وی تا به این لحظه نیز حکایت از تایید این موضوع دارد. گفته می شود که انتخابات آینده ریاست جمهوری ترکیه (اولین بار بعد از تغییر سیستم انتخابات در ترکیه) عرصه رقابت عبدالله گل و اردوغان خواهد بود. و روند تحولات به سمتی پیش خواهد رفت که او اولین رئیس جمهور منتخب با رای مستقیم مردم شود. هرچند پیش بینی این امر کاری دشوار است.
عامل سوم؛ کلیچدار اوغلو، زنگ خطری جدی
استراتژی متفاوت کلیچدار اوغلو دبیر کل حزب جمهوری خواه خلق ترکیه برای انتخابات شهرداری ترکیه نیز زنگ خطری دیگر برای عدالت و توسعه است. سفر اخیر وی به آمریکا و دیدار معاونین حزب با فتح الله گولن و انجام مذاکرات با مفامات آمریکا همگی حکایت از راه سوم این حزب دارد دو تن از کاندیداهای این حزب در آنکارا و استانبول رقیب اصلی عدالت و توسعه خواهند بود گفته می شود که حزب جمهوری خواه خلق ترکیه برای شهرداری استانبول مصطفی ساری گول را که به فتح الله گولن نیز نزدیک است، معرفی خواهد کرد و منصور یاواش که رای بالایی در آنکارا دارد رقیب شهردار قدرتمند و دست راست اردوغان؛ ملیح گوکچه خواهد شد. و جالب اینکه هر دو کاندیدا قبلا عضو حزب نبودند (البته ساری گول قبلا توسط دنیز بایکال دبیر کل سابق حزب به اتهام رشوه خواری و فساد اخراج شده بود) این حزب تنهاترین جایگزین عدالت و توسعه در انتخابات است و عملیات پاکسازی اخیر و دستگیری بزرگترین حامیان اقتصادی و سیاسی عدالت و توسعه بیش از همه به نفع این حزب شد و باعث شد این حزب حملات سنگینی را بر علیه عدالت و توسعه تدارک ببیند.
عامل چهارم؛ بازیگران خارجی
اما تهدید مستقیم اردوغان به اخراج برخی سفرای خارجی در ترکیه، جهت این حملات را متوجه سفیر آمریکا در ترکیه؛ فرانسیس جی. ریچردونی ساخت چرا که دیدار وی با کلیچداراوغلو و پخش صحبت های اخیر وی در مورد قطع رابطه ترکیه با ایران و فروپاشی امپراتوری عدالت و توسعه، حساسیت ها به این این کشور را افزایش داد و عدالت و توسعه نیز آمریکا را در این عملیات مقصر می داند و آن را نوعی ضربه به ترکیه قدرتمند و پرنفوذ در منطقه می پندارد. فارغ از دخالت یا عدم دخالت آمریکا و اسرائیل در این عملیات، نتایج آن مطلوب این کشورها بوده است بخصوص اینکه اکثر رشوه ها و پولشویی های اخیر مرتبط با ایران و درآمد نفتی آن است و بانک خلق ترکیه نیز که کارگزار اصلی انتقال درآمد نفتی ایران از ترکیه بود عملا از گردونه کمک به ایران حذف شد.
واکنش اردوغان
واکنش اردوغان به این تحولات نیز در نوع خود جالب بود هرچند به محض اطلاع از دستگیریها در استانبول و آنکارا وی در سخنرانی شب عروس (مراسم بزرگداشت هفتصد و چهلمین سالگرد فوت مولانا) بسیار محکم و مقتدر از این عملیاتها انتقاد کرد و آن را سیاست ناپاک بر علیه دولت و کار دولت سایه دانست (بیشتر جهت این حملات متوجه فتح الله گولن بود) اما بعد از بازگشت به استانبول و مشاهده وضعیت پرونده ، جانب احتیاط را در پیش گرفت و آن را وابسته به خارج و توطئه بیگانگان اعلام کرد و شروع به جابجایی های گسترده در اداره امنیت ترکیه کرد و بیش از 100 مدیر امنیت در استانبول و آنکارا جابجا و یا تبعید شدند و حتی مجبور به قربانی کردن یکی از نزدیک ترین فرد به خود یعنی حسین چابکین مدیر امنیت استانبول شد.
زنگ ها برای چه کسی به صدا در می آید؟
روند حوادث در ترکیه، آینده سیاسی این کشور را در پرده ای از ابهام فرو برده هست از لحاظ اقتصادی نیز تاثیرات فروانی بر ارزش لیره داشته است و ارزش آن را بیش از هر موقع دیگری کاهش داده است. و این امر نارضایتی های فراوانی در میان تجار و صاحبان صنایع ایجاد کرده که حامیان اصلی عدالت و توسعه به شمار می آیند. باید نشست و دید که آیا در مارس (اسفند) زنگها برای عدالت و توسعه و اردوغان به صدا در خواهد آمد یا خیر؟
به عنوان پیشنهاد، لازم است که ترجمه مفهومی نسبت به زبان مبدا صورت بگیرد، به عنوان مثال خواننده ی متن در ایران، آگاهی لازم نسبت به کلمه ی " درسخانه " در ترکیه را ندارد: معادل فارسی این کلمه در ایران "مرکز آموزش و پرورش" و رایج تر " آموشگاه " می باشد.
درود و سپاس
آیسان ابراجی
کارشناس ارشد روابط بین الملل