به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا دکتر علی محمد صابری استاد گروه فلسفه مجتمع آموزشی تربیت دبیر پیامبر اعظم(ص) در مورد اینکه نسبت حوزه سیاست یا دولت با حوزه فرهنگ چگونه باید باشد به مهر گفت: نسبت میان حوزه دولت و حوزه فرهنگ یک نسبت نظارتی است و نه نسبت هدایتی. هدایت به معنای اینکه اگر بخواهیم نتیجه فرهنگ را از پیش تعیین شده بدانیم و دولت بگوید نتیجه فرهنگ باید اینچنین باشد و لا غیر. این مساله صحیح نیست زیرا بستر فرهنگی و کارهای فرهنگی نتیجه مشخصی ندارد. جریان فرهنگی یک جریان هم معنوی هم اجتماعی و هم مادی است. به معنی اینکه حتی ممکن است به تمدن شهری هم بینجامد.
وی افزود: اینچنین است که نمی توانیم نتیجه کارهای فرهنگی را از پیش تعیین کنیم. بنابراین دولت نقش نظارتی بر فرهنگ دارد. به این معنا که باید اجازه بدهد کارهای فرهنگی به معنای اصیل خودش یعنی بار معنوی، روحی، تربیتی و رشد و تکامل اجتماع انسانها را داشته باشد. اما این کار با سیاستهای دولت یا حکومت مخالف است یا مخالف نیست حکومت نباید چنین طرز تلقی ای نسبت به فرهنگ داشته باشد. زیرا اصلا امور فرهنگی را نمی توان باخط و نشان امور سیاسی کشاند. درواقع اینطور نیست که سیاست بخواهد دخالت کند بگوید فرهنگ باید عین سیاست ما باشد. فرهنگ یک مقوله جدا و سیاست هم یک مقوله جداست. منتها دولت نظارت بر کارهای فرهنگی دارد به این معنا که اجازه ندهد که کارهای غیر فرهنگی حتی کارهای سیاسی در حوزه فرهنگ صورت بگیرد.
صابری اظهارداشت: فرهنگ پدیده پیچیده ای است و شاخه های مختلفی دارد. از روانکاو و جامعه شناس و مورخ و فیلسوف و هنرمند، ادیب و شاعر و مشاور و عارف باید در حوزه فرهنگ دخالت کنند و فرهنگ نیازمند به اینها است. پادشاهان قدیم ایرانی هم در امور فرهنگی دخالت نمی کردند بلکه به اهالی فرهنگ احترام می گذاشتند و برای آنها جایگاه خاصی قایل بودند. برای مثال هلاکو خان که یک مغول بود خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه نظام الملک را را به دربار خودش می برد و امکاناتی در اختیار آنها قرار می داد.
این استاد دانشگاه فرهنگیان در مورد مصادیق تهاجم فرهنگی در حال حاضر هم اظهار داشت: فرهنگ فی نفسه و فی ذاته به معنای آداب و سنن و تعالیمی است که باعث رشد و تعالی انسانها می شود. بنابراین چیزی به نام تهاجم فرهنگی نداریم. یعنی هیچ فرهنگی بر علیه فرهنگ دیگر تهاجم نمی کند. اما تهاجم به این صورت است که برای مثال مدرنیته وارد ایران می شود همه می خواهند مدرن بشوند اما آیا همه لباس لی بپوشند و عریان بگردند و رفتار و سلوک غربی ها را داشته باشند این مدرن شدن است؟ اینکار لباس مدرنیته بر تن کردن است. اتفاقاً باید لباس مدرنیته را از تن بدر بیاوریم. اما باید تفکر مدرنیته را جا بیندازیم. یعنی دنیا دارد نو به نو می شود عالم رو به تکامل است ما هم باید نو و کامل شویم. باید نگاه نو نه قشری به دین داشته باشیم. باید نیازهای جوانان و نسل جدیدمان را پاسخ دهیم. ناهنجاری های فرهنگی، ظواهر و پوسته مدرنیته هستند. زبان و نژاد و رفتار و سلوک متفاوت فرهنگی دلیل کنار گذاشتن آن فرهنگ و ادبیات و سایر هنرهایش نمی شود. فرهنگ ها با هم اختلاط دارند و گفتگوی فرهنگ ها و تمدن ها باید صورت بگیرد. آنوقت تمام فرهنگ ها رشد پیدا می کنند و دیوارها برداشته می شوند.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی در مورد اینکه آیا سیاست های فرهنگی یک جامعه با تعویض مدیران اجرایی باید تغییر کند و استمرار و یا تغییر در این حوزه در چه عرصه هایی باید اتفاق بیفتد هم عنوان کرد: مدیر فرهنگ یک جامعه باید یک برنامه مدون فرهنگی داشته باشد. بنابراین مدیران سطوح میانی و پایین تر خودش را بر اساس آن برنامه مدون انتخاب می کند. ولی مدیر فرهنگی باید فقط نگاه فرهنگی و نه نگاه سیاسی داشته باشد. یعنی اگر به این شکل باشد که نگاه سیاسی داشته باشد و فرهنگ را به صرف حکومتی نگاه کنیم کار فرهنگی کار مجازی و روبنایی و مرده خواهد شد. آنوقت قدرت معرفت، عقلانیت و تفکر و حتی تشخیص هویت جوانان به درستی صورت نمی گیرد.
صابری اظهارداشت: مدیران فرهنگی ما باید اولا معتقد به هویت ایرانی باشند و نگویند به هویت ایرانی اعتقادی نداریم. این ریشه فرهنگی ماست خود پیامبر(ص) فرمود حب الوطن نصف الایمان دوست داشتن میهن نیمی از ایمان است. باید مدیران فرهنگی معتقد به تمام ریشه ها و اصول و مبانی فرهنگی ایرانی باشند. اگر بخواهند صرف نگاه سیاسی داشته باشند کار موفقیت آمیز نخواهد شد. نکته بعد توجه به عقلانیت در جامعه است. امور فرهنگی تقلیدی نیست بلکه یک آزادی بیان و خلاقیت روحی و معنوی در میان هنرمندان و حتی اهل صنعت می خواهد. درواقع آفرینش هنری و فرهنگی باید صورت بگیرد.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی بیان کرد: نکته بعدی بحث معرفت سازی است. یعنی اجازه دهیم که تمام قشرهای جامعه به منابع دست اول عرفانی دسترسی داشته باشند. کتابخانه های ما نسخه های خطی و دست اول را در اختیار علاقمندان قرار نمی دهند لااقل اگر آنها در کشور نیستند اقدام به جمع آوری آنها یا نسخه ای از آنها بکنند و این بستر معنوی و معرفتی و فرهنگی را برای علاقمندان فراهم بیاورند.
وی تاکید کرد: مدیران فرهنگی نباید نگاه فقهی و کلامی به فرهنگ داشته باشند که فرهنگ محل نزاع متکلمین و فقها بشود و همه عرفا و فلاسفه را بیرون بگذارند. مدیران فرهنگ ما باید دیدی کاملاً فرهنگی و نه سیاسی داشته باشند.