به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا و به نقل از ایرنا نگاهی به عنوان گزارش ها، تحلیل ها، مقالات و طرح ها (پروژه ها)ی پژوهشی اندیشکده های غربی، نزدیک به سه سال گذشته که از بروز بحران در سوریه می گذرد، نشان می دهد رویدادهای این کشور از جمله مهم ترین کانون های تمرکز و توجه اتاق های فکر اروپایی و آمریکایی بوده است.
در ارتباط با اهمیت فعالیت اندیشکده های غربی در تحلیل رخدادها و تاثیرگذاری بر روند های تصمیم سازی می توان به پرونده های گوناگونی اشاره کرد که از ابتدا در این اتاق های فکر، گشوده شده و سپس روی میز تصمیم گیری بازیگران غربی عرصه بحران سوریه قرار گرفته است.
به عنوان نمونه، مدت ها پیش از مطرح شدن موضوع استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه، پرونده خلع سلاح شیمیایی این کشور بارها مورد توجه و تاکید اتاق های فکر غربی قرار گرفت.
در این پیوند، اندیشکده هایی چون «بروکینگز»، «کارنگی»، «موسسه ایالات متحده برای صلح»، «شورای روابط خارجی»، «مرکز امنیت جدید آمریکایی» و ... بارها در طرح های خرد و کلان پژوهشی به موضوع خلع سلاح پرداختند و دستورکارهایی مشخص برای پیشبرد فرایند رفع بازدارندگی شیمیایی دولت دمشق تعیین کردند که نتیجه آن را می توان در تحولات اخیر سوریه مشاهده کرد.
در این ارتباط، برخی صاحب نظران بر این باورند که هرچند پیشنهاد خلع سلاح سوریه به کشورهای غربی برای جلوگیری از حمله به سوریه از سوی حامیان دولت دمشق صورت گرفته بود، اما این طرح با درک واقع گرایانه از اهداف اصلی بازیگران غربی، توانست با توجه به مقتضیات زمانی به خواست های این بازیگران پاسخ گوید و دغدغه هایی از جمله افزایش ضریب امنیت اسراییل در برابر تهدیدهای احتمالی سوریه را تا حدی بر طرف سازد.
پژوهشکده انگلیسی «چتم هاوس» (Chatham House) در روزهای گذشته در چارچوب طرح های تحقیقاتی خود در ارتباط با بحران سوریه، گزارشی با عنوان «سیاست غرب در قبال سوریه: 10 توصیه یا راهکار» را منتشر کرده و در آستانه مذاکرات ژنو-2 برای گفت وگو بین گروه ها و بازیگران متعارض، این راهکارها را برای دستیابی به اهداف و منافع کشورهای غربی در سوریه پیشنهاد داده است.
نگاهی به گزارش تازه ی چتم هاوس
در ابتدای این گزارش آمده است که پس از بروز بحران سوریه دولت های غربی بویژه آمریکا، انگلیس و فرانسه بین تحقق هدف کناره گیری بی قید و شرط «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه و پذیرش ضمنی او به عنوان یکی از طرف های گفت وگو برای حل و فصل تعارض ها، سرگردان بوده اند؛ گفت وگوهایی که پس از نشست ژنو 1 در اوایل سال گذشته تاکنون در وضعیت بن بست قرار داشت و قرار است دوم بهمن ماه از سر گرفته شود.
به ادعای این گزارش، با توجه به شرایط کنونی سوریه، راهکارهایی وجود دارد که می تواند ضمن خروج بازیگران غربی از وضعیت ناهماهنگی و نوسانات تصمیم گیری، در مراحل مختلف از جمله گذار به دوره ی پس از منازعات به تحقق اهداف و منافع این بازیگران، کمک کند.
راهکار نخست بر شناسایی و اولویت بندی اهداف مهم در سوریه تاکید دارد. در این ارتباط، پژوهشگران چتم هاوس تصریح کرده اند که در زمان حاضر پایان یافتن خشونت، خلع سلاح کامل دولت، مبارزه با تروریسم و اوج گیری فعالیت گروه های جهادی، کسب مزایای راهبردی ( استراتژیک ) در برابر رقیبان شرقی چون روسیه و چین و ... اهداف متعدد و در عین حال پراکنده یی است که بایستی اولویت بندی شوند.
حفاظت از یکپارچگی ساختار دولت متشکل از حکومت، حاکمیت، سرزمین و جمعیت و نیز باقی مانده جامعه مدنی سوریه راهکار دومی است که بایستی مد نظر بازیگران غربی قرار گیرد. در این پیوند تاکید شده اشتراک نظر بر مسایلی چون سد راه یکباره نفوذ بازیگران مهمی چون ایران با ابزارهای سخت می تواند ضمن نقض اجماع همه بازیگران داخلی و خارجی سوریه، یکپارچکی دولت و جامعه مدنی سوریه را با خطر مواجه سازد.
تمرکز بر نقاط قوت و اهرم های کنشگری فعالانه در سوریه، راهکار یا دستورکار سوم اتاق فکر انگلیسی به شمار می رود. در ادامه به این نکته اشاره شده است که پس از خودداری آمریکا و شرکای واشنگتن از حمله نظامی به سوریه از میزان نفوذ غرب بر گروه های معارض کاسته شد که بایستی این اهرم تضعیف شده بار دیگر تقویت شود.
همچنین با توجه به نبود یا کم اثر بودن اهرم های تاثیرگذاری غرب بر رفتار دولت دمشق، توصیه شده از ابزارهای گوناگون اقتصادی، دیپلماتیک و ... برای تعامل با قدرت هایی چون روسیه، چین و نیز ایران به عنوان اهرم اثرگذاری غیر مستقیم بر کنشگری دولت مرکزی بهره گیری شود.
در قالب راهکار یا دستور کار چهارم، پیشنهاد شده است که بین شبکه های اجتماعی موجود در سوریه، فعالان سیاسی و اجتماعی در تبعید و حاضر در کشور و نیز بازیگران موثر در جامعه مدنی تعاملی گسترده، موثر و سازنده صورت گیرد. در ادامه به الزامات استفاده از دیپلماسی غیر رسمی یا به اصطلاح Track Two برای ارتباط گیری با بازیگران غیر دولتی اشاره شده است.
تعامل با مجموعه وسیع تری از بازیگران سوریه اعم از خارجی و داخلی دستور کار پنجم چتم هاوس به شمار می رود. پس از آن یعنی راهکار ششم، شناسایی زمینه های اشتراک نظر با بازیگران کلیدی بحران برای ایجاد زمینه های توافق مورد تاکید قرار گرفته است.
با توجه به تجارب مربوط به دوران پس از جنگ در بالکان و عراق راهکارهای هفتم و هشتم مندرج در گزارش چتم هاوس را می توان ناظر بر اصلاح نهادهای امنیتی سوریه پس از پایان دوره منازعات و نیز چاره جویی برای تضمین امنیت این کشور در مراحل گوناگون تحولات دانست.
تنظیم کنندگان این گزارش در راهکار نهم، توصیه کرده اند که نقش سازمان ملل بایستی بالاتر از یک نهاد هماهنگ کننده و بنگاه بشر دوستانه مورد توجه قرار گیرد. همچنین توصیه یا راهکار دهم اتاق فکر انگلیسی معطوف به پرهیز تصمیم گیرندگان از نگرش تقلیل گرایانه و تک بعدی به عوامل بروز و تشدید بحران سوریه است.
تحلیلی از گزارش اتاق فکر انگلیسی
با نگاهی کلی به این 10 راهکار یا دستورکار، می توان دریافت که بیشتر برنامه ریزی های پیش بینی شده در گزارش چتم هاوس ، برای دوره ی بعد از منازعات در سوریه یا به عبارتی گذار به وضعیت پس از بحران صورت گرفته است.
این مساله نشان می دهد که در گام نخست، غربی ها پس از صرفنظر از مداخله نظامی در سوریه عزم خود را برای رساندن پرونده سوریه به مرحله نهایی جزم کرده اند و با الگوی حل و فصل اختلافات هسته ای با جمهوری اسلامی ایران به دنبال بهره گیری حداکثری از دیپلماسی برای خروج از بحران سوریه و نیز خارج کردن این کشور از بحران هستند.
نکته مهمی که در گزارش یاد شده بارها به آن اشاره شده لزوم توجه به نقش ایران و تعامل با تهران برای کاهش سطح تعارضات بازیگران حاضر در بحران سوریه است؛ مساله ای که در زمان حاضر به واسطه ی مخالفت آمریکا و برخی کشورهای منطقه با حضور نمایندگان ایران در نشست ژنو-2 مورد بی توجهی تصمیم گیرندگان قرار گرفته است.
در گام یا مرتبه ی بعدی، گزارش چتم هاوس منعکس کننده پذیرش برخی واقعیت های بحران سوریه از سوی تحلیلگران غربی است که در راهکارهایی نظیر لزوم تعامل بیشتر با تمام بازیگران صحنه تحولات سوریه قابل مشاهده است.
البته برنامه ریزی برای دوره ی گذار به سمت «سوریه ی پس از اسد» که به صورت بن مایه ی گزارش اتاق فکر انگلیسی نمودار شده است، تا حدی نشان دهنده دور بودن تدوین کنندگان این گزارش از واقعیت های سوریه و نشانگر خواسته ها و مطالبات غیر واقعی رهبران و مقام های غربی است.
به هر روی، گزارش هایی از این دست را می توان واگویه ای از اهداف، اولویت ها و برنامه هایی دانست که دولت های غربی برای سوریه مد نظر قرار داده اند و از روی میز اتاق های فکر خود به میز تصمیم گیری هایشان خواهند کشاند.