در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۶۵۱۶۴
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۳
بهمن اخوان تحلیل کرد:
باید دو مساله در راس برنامه‎های اقتصادی دولت ‌قرار بگیرد؛ یکی خروج از اقتصاد و سپردن فضای کسب و کار به مردم و دیگری، ایجاد زیرساخت‌های لازم برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی به ایران

به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا دکتر بهمن اخوان طی گفت وگویی با تابناک به بررسی الگوهایی پرداخته که زی آن می توان سرمایه گذاران خارجی را جذب کرد:

دولت یازدهم در آغاز راه چهار ساله خود است و شاهد گسترش انتقاد نمایندگان از دولت هستیم. به تازگی نیز شاهد‌ انتقادات برخی نمایندگان به بودجه سال آینده بودیم. تحلیل شما از روند کنونی که بین مجلس و دولت، برقرار است و همچنین گسترش دامنه انتقادات چیست؟

انتقاد به ویژه اگر از سر دلسوزی و ‌‌کار‌شناسی باشد، برای هر سیستمی به خصوص دولتی ـ که قصد اصلاحات گسترده را دارد ـ بسیار مفید است، چرا که دولتمردان را از تندروی و بی‌مبالاتی به دور می‌دارد؛ اما برخی که تا دیروز هر گونه انتقادی از دولت را با نام و اَنگ‌های گوناگون تعبیر می‌کردند، متاسفانه امروز‌ هر مخالفت و انتقاد غیر‌منصفانه‌ای را در حق دولت یازدهم روا می‌دارند. امروز یکسری ‌افراد در مجلس و بیرون از آن مخالف دولت شده‌اند.

توصیه من به این افراد این است، هم‌اکنون زود است که ‌علیه دولت صف‌آرایی کنند،‌ زیرا از عمر دولت چند ماه بیشتر نگذشته است. از دوستانی که از دولت انتقاد دارند، می‌پرسم ‌آیا سال گذشته که دولت احمدی‌نژاد بر سر کار بود، اینقدر شجاعانه منتقد و مخالف بودند؟ برخوردی که احمدی‌نژاد با مجلس داشت و بار‌ها مجلس را به چالش کشید، یادمان نمی‌رود. ملت ایران از منتقدان دولت آقای روحانی این انتظار را دارند که مدتی صبر کنند و اگر مبنای سیاسی در نقد خود ندارند، سخنان خود را ‌کار‌شناسی شده و به دور از حب و بغض بیان دارند.

از سوی دیگر منتقدان باید این را در نظر داشته باشند که احمدی‌نژاد جنگل سوخته‌ای را تحویل این دولت داده است. امروز زمان آن نیست که بخواهیم منتقد ‌یا مخالف دولت باشیم. مردم ایران در یک حماسه سیاسی، بار دیگر باعث آبروی نظام و انقلاب شدند، امروز هم از همه مسئولان انتظار دارند، پاسخ این حضور و حمایت را بدهند و دولت را در راستای رسیدن به اهداف کلان نظام کمک کنند تا بتواند نهال‌های خوبی در این جنگل سوخته بکارد و از ثمره آن در دو سال آینده استفاده کنند. اگر تا مدتی کاری انجام نشد، ما هم از منتقدین دولت خواهیم بود.

یکی از عمده‌ترین مسایلی که در تبلیغات انتخاباتی بیشتر کاندیدا‌ها برای رفع آن برنامه ارایه می‌دادند، مشکلات اقتصادی و زندگی مردم بود. به نظر شما، اگر دولت بخواهد‌ برای خروج از این وضعیت اقتصادی اولویت‌بندی کند، چه باید‌ها و نبایدهایی در پیش دارد؟

باید دو مساله در راس برنامههای اقتصادی دولت ‌قرار بگیرد؛ یکی خروج از اقتصاد و سپردن فضای کسب و کار به مردم و دیگری، ایجاد زیرساخت‌های لازم برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی به ایران. دنیا به این نتیجه رسیده ‌که اقتصاد دولتی نمی‌تواند موفق باشد. هر کجا که دولت خواسته است همه کاره باشد و هم نظارت و هم اجرا کند، ناموفق بوده است. در کل باید گفت در سیستم‌های دولتی نیز مردم دخیل نیستند و منافع دولت در اولویت است. مدیریت دولتی منفعتی ‌‌ندارد. در کجای دنیا سیستم دولتی سوددهی داشته است؟ در سیستم‌های دولتی هزینه‌ها بالا‌ و درآمد‌ها پایین است.

چرا بیشتر کشورهای اروپایی عملکرد موفقی دارند؟ چون ‌دولت از دخالت در امور اجرایی و کسب و کار مردم پرهیز می‌کند و در عوض، مردم کار می‌کنند و دولت مالیات می‌گیرد تا خدمات ‌دهد، نه اینکه دولت خود کار‌ کند و خود ‌نظارت کند و خود قانون‌ اجرا کند.

‌در مقابل برای سرمایه‌گذاری که کارآفرینی داشته باشد و اشتغال زایی کند، احترام ویژه‌ای قائل هستند و حتی مقامات دولتی و نمایندگان مجلس به چنین سرمایه‌گذاری احترام می‌گذارند. در آلمان هیچ سرمایه‌گذاری، سود حداکثری و ۱۰۰ درصدی عایدش نمی‌شود، بلکه سودش کمتر از ۵۰ درصد است؛ یعنی در حالی که فردی سرمایه‌گذاری و ‌اشتغال‌زایی می‌کند و برای کشور ارزش افزوده ایجاد می‌کند، ‌باید عوارض استفاده از زیرساخت‌ها را به دولت بپردازد.

اما یکی از مشکلاتی که بر سر راه دولت است، میل به فرار مالیاتی از سوی‌ مودیان مالیاتی است؟

باید مردم حاصل پرداخت مالیات را ببینند. در تمام کشورهایی که بیشتر درآمد دولت از محل مالیات به دست می‌آید، به هنگام افتتاح پروژه‌ای‌، مردم را دعوت می‌کنند نه مسئولین را. با این کار اعلام می‌کنند که پروژه‌ها با پولی ساخته می‌شود که مردم از طریق مالیات داده‌اند. مطمئنا وقتی مردم ببینند ‌پول‌هایی که می‌دهند برای رفاه آنان و ایجاد آسایش و برخورداری بیشتر شهروندان هزینه می‌شود، فرهنگ مالیات ‌و خدمات خواستن را می‌پذیرند.
فرهنگ مالیاتی هنوز در کشور ما جا نیفتاده است. بیشترین مالیات را در کشور ما کارمندان دولت می‌دهند. باید تحول و جهادی در سیستم اقتصادی کشور انجام شود. در غیر این صورت، نغییری پدید نخواهد آمد.
در اروپا سرمایه‌گذار و سرمایه‌دار را تفهیم کرده‌اند که باید ۵۰ درصد مالیات بدهد؛ برای نمونه، در کشور آلمان ندادن مالیات از هر گناهی بالا‌تر است و سیستم دولتی به هیچ فرد‌ یا گروهی این اجازه را نمی‌دهد که از امکانات ملی استفاده کند، ولی هزینه آن یعنی مالیات را ندهد.


یکی از مشکلات اقتصادی کشور، بحث سرمایه‌گذاری خارجی است. سرمایه‌گذاری‌های خارجی در دنیا مقدار ثابتی است و رقابت کشور‌ها در به دست آوردن سهمی از این سرمایه است. اکنون می‌بینیم کشوری مانند ترکیه، توانسته با یک برنامه‌ریزی درست، سهم خود از این سرمایه را ـ که کمتر از یک درصد بود ـ به بیش از ۴/۴ درصد برساند. با وجود شعارهایی که پیش از این بار‌ها داده شده، سهم ایران از سرمایه‌گذاری‌های خارجی کمتر از ۱ درصد است. چرا ایران نتوانسته، ‌سرمایه‌گذار خارجی جذب کند؟ مشکل کجاست؟

مشکل امروز سرمایه‌گذاری در ایران، کمبود امنیت است. امنیت برای سرمایه آنقدر مهم است که در اصطلاحات حرفه‌ای خیلی از ثرتمندان و سرمایه‌گذاران هویت و شناسنامه خود را امنیت تعریف می‌کنند و می‌گویند: «جایی که امنیت باشد، وطن من همانجاست». این را همه سرمایه‌گذاران دنیا می‌گویند. ما باید امنیت را برای سرمایه‌گذاری در کشور فراهم کنیم. تنگ نظری و دیدگاه امنیتی و پلیسی را باید کنار بگذاریم. چرا ترکیه و مالزی در جذب سرمایه‌گذار خارجی موفق هستند؟ چین کمونیستی چگونه توانسته ‌در این زمینه تا این حد موفق باشد؟ امنیت را برای سرمایه‌گذاری تامین کرده‌اند و تنگ نظری را از بین برده است. سیستم چین کمونیستی است، ولی خود را به گونه‌ای نشان داده که پس از امریکا بیشترین سرمایه‌گذاری را جذب کرده است. روسیه هم به این سمت در حال حرکت است. چین در سال ۲۰۱۲ توانست با ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی خالص، بیش از ۲۲ درصد از حجم سرمایه‌گذاری خارجی را از آن خود کند. اگر به آمار منتشره از سوی بانک جهانی دقت کنیم، می‌بینیم در همین زمان روسیه نیز با ‌۵۱.‌۵ میلیارد دلار، سهم مناسبی ‌حدود ۶ درصد را به خود اختصاص دهد.

شاخص‌های امنیتی‌‌ که سرمایه‌گذاران به دنبال آن هستند، چیست؟

بحث من امنیت نظامی و پلیسی نیست؛ بحث امنیت سرمایه‌ای است. من از تمام نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی تشکر می‌کنم که در کشور اقتدار به وجود آورده‌اند. نباید تلاش این عزیزان را نادیده گرفت. منظور ما این است که در بحث اقتصادی تفکر امنیتی نداشته باشیم.

بحث ما امنیت فکری است، نه امنیت نظامی. قوانین ما دست و پا گیر و برخورد‌ها خشک و ‌انعطاف‌ناپذیر است. از سوی دیگر، فساد اقتصادی و عدم شفافیت اقتصاد از دیگر موارد نا‌امنی سرمایه‌داران در ایران است. در یک جامعه توسعه یافته اقتصادی، افراد دغدغه‌ای برای بازنشستگی ندارند. افراد بیمه و امکانات دارند و در دوران بازنشستگی تنها به فکر تفریح و گردش هستند. چرا که زندگی‌شان تامین است؛ اما در ایران بازنشستگی آغاز بدبختی است. چرا در سیستم دولتی ما برخی اختلاس ‌و یا از رانت استفاده می‌کنند، چون ‌با خود این فکر را می‌کنند که در آینده چیزی نخواهند داشت.

برای همین، می‌بینیم که متاسفانه شمار بسیاری از مدیران ما که از آبرویشان می‌ترسند. محافظه‌کارند؛ بنابراین، وارد هیچ کاری نمی‌شوند و سیستم را می‌بندند. در مقابل یکسری هم به دنبال زد و بند هستند و با خود می‌گویند یا از رودخانه رد ‌و یا غرق می‌شوند.


چگونه است که بلوک شرق با وجود فضای کمونیستی حاکم بر آن تا این اندازه توانسته فضای امنیتی را کمرنگ کند، اما ما نتوانسته‌ایم؟

در روسیه و چین هرچند همچنان فضای کمونیستی در حوزه سیاست و فرهنگ حاکم است، ‌این تفکرات در حوزه اقتصاد بسیار کمرنگ شده است و به سمت سیستم اقتصاد آزاد حرکت کرده‌اند. تسهیل روند سرمایه‌گذاری، تامین امنیت سرمایه و همچنین تلاش برای آماده سازی زیرساخت‌ها از جمله مهم‌ترین کارهایی است که دولت‌های بلوک شرق همچون چین و روسیه که زمانی سردمدار مبارزه با اقتصاد غیردولتی و سرمایه‌داری بودند، در دستور کار قرار دادند.

البته به نظر من، می‌توان در اینجا برای پرهیز از اشتباهات برخی کشور‌ها، بین سیستم سرمایه‌داری با سیستم سرمایه‌گذاری تفاوت قایل شد. سرمایه‌داری در جهت منافع فردی است. در سیستم سرمایه‌داری درآمد‌ها بالاست؛ اما نه در جهت منافع ملی، بلکه برخی افراد با تکیه بر روش‌های منفعت‌محورانه، همچون نزول خواری، تجارت اسلحه، مواد مخدر، تجارت فحشا و قمار ‌ثروت خود را افزایش می‌دهند‌ و هم از نظر اصول اسلامی و ‌اخلاقی چنین سیستمی که حاصل سیستم سرمایه‌داری است، نباید در کشور ما تبلیغ شود. اما برعکس سرمایهگذاری که با ایجاد اشتغال و رفاه برای مردم همراه است، باید در دستور کار کشور قرار گیرد. من از سرمایه‌گذاری‌ دفاع می‌کنم که در راستای منافع ملی باشد.


این درست است که دخالت دولت در اقتصاد و حضورش در بنگاه‌داری، یکی از مشکلات پیش روی سرمایه‌گذاری است؛ اما در مواردی هم می‌بینیم که مردم با دید منفی به صاحبان سرمایه نگاه می‌کنند و بعضا برخی سنگ‌اندازی‌ها از سوی مردم، محلی بر سر راه سرمایه‌گذاران و صاحبان صنعت ایجاد می‌شود. در این باره توضیح بفرمایید؟

در کشورهای توسعه یافته، طبقه کارگر و کارمند به مانند ثروتمندان می‌توانند بهترین لباس را بپوشند و بهترین ماشین را سوار شوند. برای همین، مردم به این توجه ندارند که کسی چه لباسی به تن دارد و چه ماشینی سوار است. مردم را بلند‌نظر بار آورده‌اند، نه تنگ‌نظر. دولت از همین مالیات‌ها خوراک، پوشاک و مسکن مردم را تامین کرده است.

‌ای کاش در کشور ما هم همین سیستم پیاده شود. ما سیستم سرمایه‌داری را نمی‌خواهیم. وقتی ما می‌گوییم امنیت سرمایه‌گذار تامین شود، یکی از اولین مباحث است، امنیت روانی سرمایه‌گذاری است؛ یعنی به سرمایه‌دار و تولیدکننده به چشم زالو و یک فرد استثمارگر نگاه نشود. ما سیستم سرمایه‌گذاری را می‌خواهیم که در آن اشتغال ایجاد شود و سرمایه‌گذار حق بیمه و مالیات بدهد. سیستمی که در آن سرمایه‌گذار به کارگر رسیدگی کند و خودش نیز فایده ببرد و سطح زندگی مردم را ارتقا دهد، مردم احساس می‌کنند کسی حق آن‌ها را نخورده و هر کس به اندازه توان و تلاشش سود می‌برد.

در اروپا کسی این عقده را ندارد که به سرمایه‌گذار لطمه بزند، ولی در ایران اگر کسی بخواهد اشتغال ایجاد کند، این تفکر هست که این سرمایه‌گذار زالو صفت است و از مال مردم به اینجا رسیده است. این فرهنگ باید در کشور جمع شود. این شاید جزور یکی از مهم‌ترین مقوله‌های بازگشت سرمایه‌های ایرانی به داخل است.

باید کشور را به سمت توسعه و ایجاد اشتغال ببریم. نه اینکه هر کس پول داشت، بگوییم زالو صفت است و آدم بدی است. متاسفانه پس از انقلاب، فرهنگ تنگ نظری و دید بد داشتن نسبت به سرمایه‌گذاری در کشور رایج شده است. اگر کسی خوب لباس پوشید و از راه درست سرمایه به دست آورد، نباید با دید منفی به آن نگاه کرد. متاسفانه در رژیم گذشته نیز افراد خاصی سوء‌استفاده‌هایی کردند. بزرگان و مدیران کشور و به ویژه علما و مراجع باید تلاش کنند تا فرهنگ احترام به کارآفرین و تولیدکننده را رواج دهند. باید به مردم این فرهنگ را بدهیم که هم کار خوب است، هم کارگر محترم و هم کارآفرین مورد تقدیر.

بنا بر ‌پیش‌بینی‌ها چین در سال‌های آینده رقیب اصلی امریکا و شاید بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی دنیا خواهد شد. در یک برنامه بلند مدت اقتصادی، ضریب سرمایه‌پذیری چین از بسیاری از کشورهای پیشرو همچون کشورهای اروپایی پیش افتاد. چگونه است که کشوری میلیتاریستی فضا را برای سرمایه‌گذاری باز می‌کند؟

چین با وجود اینکه یکی از قطب‌های نظام کمونیستی در دوران جنگ سرد بود و هم اکنون اصلی‌ترین مدافع نظام سوسیالیتی در جهان است، ‌به این نتیجه رسید تا درهای اقتصاد و تجارت خود را ‌روی دنیا باز نکند. در اقتصاد حرفی برای گفتن ندارد. لذا با همه ‌محدودیت‌های پلیسی که مختص نظام‌های نزدیک به اتحاد جماهیر شوروی سابق بود، تصمیم گرفت نگاه امنیتی را از روی سرمایه‌گذاران خارجی بردارد؛ همانند کره شمالی کنونی. زمانی آمریکایی بودن، ژاپنی بودن یا اصولا خارجی بودن، در چین هم جرم بود و کسی نمی‌توانست با اندک خارجیانی که اجازه تردد به چین را داشتند، ارتباط برقرار کند. در سالهای اخیر من بار‌ها به این کشور سفر کردم. با وجود حساسیت خاصی که آن‌ها هنوز هم به مسایل استراتژیک و امنیتی دارند و به ‌رغم اینکه در حوزه فرهنگ، ارتباطات و سیاست هنوز پیرو سیستم کمونیستی هستند، ‌در اقتصاد راه دیگری را ‌پیش گرفتند. اکنون در چین خارجی بودن جرم نیست و با توریست‌ها و سرمایه‌گذار‌ها تا وقتی جرمی رخ نداده باشد، برخوردی بسیار محترمانه دارند. متاسفانه باید این را بپذیریم که متاسفانه هنوز در کشور ما ‌به شهروند بسیاری از کشورهای ثروتمند و صاحب سرمایه به چشم مجرم نگاه می‌شود و سرمایه‌گذار خارجی متوجه این نگاه‌ها می‌شود.

دو دیدگاه در مورد سرمایه‌گذاری خارجی وجود دارد؛ یکی اینکه باید زیرساخت‌ها ایجاد شود و با این کار سرمایه‌گذار خودش می‌آید و دیگر آنکه لابی کرده و سرمایه‌گذار پیدا کنیم. شما کدام دیدگاه را قبول دارید؟

هر دو کار باید با هم انجام شود. هر چند در ماه‌های اخیر وضعیت کشور نسبت به سالیان گذشته خیلی بهتر شده، هنوز با این اوضاع، نمی‌توان ارز وارد کشور کرد. با توجه به اینکه اکنون شرایط ‌بهتر از گذشته است و فضا باز شده، ‌اگر تحریم‌ها برداشته شود، بهترین مکان برای سرمایه‌گذاری ایران است. پول‌های کلانی در دنیا هست که متعلق به اروپایی‌ها و آمریکایی‌هاست.

‌برخی دوست دارند این سرمایه به سمت اروپا و یا افریقا برود؛ اما به نظر من، امریکایی‌ها دوست ندارند این سرمایه‌ها به این سمت برود. پول‌هایی در این سال‌ها به سمت خاورمیانه آمده که دوبی، قطر، ترکیه و آذربایجان را آباد کرده است. پول‌هایی هم به سمت کشورهای آسیای میانه آمده، ولی اگر فضای کشور بهتر شود، این پول‌ها خودبه‌خود وارد ایران خواهد شد، چون اروپایی‌ها و امریکایی‌ها دوست دارند در ایران سرمایه‌گذاری کنند.

ما بازار ۸۰ میلیونی خودرو، مواد غذایی، پوشاک و ماشین آلات‌ و در کنار آن، مواد اولیه ارزان داریم. همین کشورهای اطراف جمعیتی به مراتب کمتر از ایران دارند. ما بازار داریم؛ چه خودمان تولید کنیم و چه کسانی که از کشورهای دیگر بیایند. جدای از بازار ۸۰ میلیونی، ایران می‌تواند آسیای میانه و سایر کشورهای منطقه را پوشش دهد. تنها کشوری که می‌تواند چنین امنیتی را ایجاد کند، ایران است..

مگر مالزی چگونه آباد شد؟ ۳۵ سال پیش کشورهای آسیای شرقی و خاورمیانه از ما عقب‌افتاده‌تر بوده‌اند. کره جنوبی ۳۵ سال پیش به ایران می‌آمدند و کارگری می‌کردند ولی امروز آقای خود شده‌اند. این به دلیل سرمایه‌های خارجی است که به این کشور رفته است.

امروز اروپایی‌ها و امریکایی‌ها و ایرانیان خارج از کشور آرزویشان این است که در ایران سرمایه‌گذاری کنند. سرمایه‌گذاران می‌گویند ‌در کشورهای دیگر از زیر پای فیل یک دلار در می‌آورند، ولی در ایران از زیر پای یک بز صد دلار در‌می‌آوریم.

در همه سفارتخانه‌ها رایزن‌های اقتصادی وجود دارند؛ این رایزن‌ها تاکنون چه دستاوردی داشته‌اند؟

با همه احترامی که ‌برای سفیران کشورمان قائل هستم، باید بگویم که متاسفانه سفارتخانه‌های ما پس از انقلاب تاکنون در زمینه اقتصادی بسیار ضعیف بوده‌اند. سفارتخانه‌ها در این مدت، اطلاعاتی برای وزارت خارجه جمع‌آوری کرده‌اند، ولی وزارت خارجه این‌ها را بایگانی کرده و ‌به قوه مقننه ‌و ‌قوه مجریه نداده است. این ضعف وزارت خارجه است و الان هم سفارتخانه ایران در خارج از کشور در زمینه اقتصادی بسیار ضعیف هستند.

هم‌اکنون بیشتر رایزن‌های اقتصادی سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی تا کنون اقدام مؤثر و مفیدی درباره ‌جذب سرمایه‌گذار نتوانسته‌اند انجام دهند و بیشتر نقش سمبلیک در سفارتخانه‌ها داشته‌اند. تعامل اندک این مدیران با صاحبان صنعت و سرمایه در کشورهای مورد مأموریت و آشنایی اندک به بازار مصرف کشورهای هدف، سبب شده است تا عملا نقش این رایزن‌ها در تجارت ایران نزدیک به صفر باشد.

ارسال نظر