در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۶۵۵۰۳
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۲ - ۱۹:۳۷
عماد افروغ مطرح کرد:
یک استاد جامعه شناسی انتصاب خویشاوندان به مسوولیتهای پراهمیت را با وجود برخی فواید، نوعی از تبارگرایی و قوم و خویش‌بازی ارزیابی کرد.
به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) و به نقل از روزنامه شرق، انتصاب اقوام روسای‌جمهوری در کابینه از بحث‌های مورد توجه چند ماه گذشته است. تاثیر «حسین فریدون» و تصویر او در کنار «حسن روحانی» همزمان با اختلاف برادران احمدی‌نژاد و نقدهای رسانه‌ای آنها به هم، این روزها سوژه مورد علاقه مردم و رسانه‌هاست.

«عماد افروغ» کنشگر سیاسی می‌گوید یکی از عواملی که سبب می‌شود روسای‌جمهوری از حضور برادران خود در دولت سود ببرند اعتمادی است که به نزدیکان خود دارند.


فکر می‌کنید چرا روسای‌جمهوری از برادران و منتسبان به خود در کابینه استفاده می‌کنند؟

اظهارنظر درباره اینکه تاثیر خانواده رییس‌جمهوری در کنار ایشان و داشتن پست و سمت در افکار عمومی چیست و چگونه باید این ماجرا را بررسی کرد کار ساده‌ای نیست. به‌هرحال این موضوعی است که درباره سه رییس مصداق دارد: آقای هاشمی در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش برادر خود را به سمت رییس دفتر رییس‌جمهوری منصوب کرد و از آن پس همیشه در کنار ایشان برادرش هم دیده شده یا آقای خاتمی به همین شکل یک برادرش در مجلس و حزب با او بود، برادر دیگرش به‌عنوان رییس دفتر رییس‌جمهوری در کنار ایشان بود. آقای احمدی‌نژاد هم در یک دوره با برادر خود همکاری کرد اما بعدها برادر ایشان از کار استعفا داد.

به‌هرحال وقتی اتفاقی در حالت فراوانی قرار می‌گیرد باید دید انگیزه هر کدام از روسای‌جمهور برای این انتصابات چه بوده است؟

وقتی که پای تاثیر‌گذاری مقام دولتی به میان می‌آید، این تاثیرگذاری‌ها می‌تواند دو وجه مثبت و منفی داشته باشد. بنابراین شامل ماجرای انتصاب برادران روسای‌جمهوری هم می‌شود.

با توجه به تحلیل ساختاری - نه وجه فردی اشخاص - باید گفت این انتصابات بستری فراهم می‌کند که دو وجه رابطه «قدرت – ثروت» و «قدرت – منزلت» را پدید می‌آورد.

این موضوع هم، معایب و محاسن خود را دارد. زیرا افرادی در موقعیتی قرار می‌گیرند، از فرصت‌های خاص بهره‌مند می‌شوند و باید دید با این موقعیت چگونه برخورد می‌کنند.

در موضوع «قدرت- ثروت» افراد به منابعی دست پیدا می‌کنند که باید خویشتن‌دار بوده و منافع ملی را مدنظر داشته باشند، در موضوع «قدرت- منزلت» هم فرصتی برای متنعم‌شدن از امکانات خاص فراهم می‌شود. مگر می‌شود بگوییم اقتصاد نفتی نداریم؟ اینها را داریم و به‌هرحال افراد متنعم می‌شوند اما باید دید از این سمت سواستفاده صورت می‌گیرد یا نه؟ درواقع استفاده از این فرصت‌ها به عاملیت اشخاص هم برمی‌گردد؛ برخی در این شرایط خویشتنداری می‌کنند، برخی نه.

مهم‌ترین دلیلی که سبب می‌شود اقوام درجه یک روسای‌جمهوری در کنار آنها باشند، چیست؟

بارزترین خصیصه را می‌توان «اعتماد» دانست؛ اعتمادی که افراد به نزدیکان خود دارند. مقام‌ معظم‌ رهبری توصیه‌ای داشتند به روسای‌جمهوری مبنی بر اینکه اگر رییس دفتر رییس‌جمهوری از خویشاوندان او باشد بهتر است چراکه اگر فردی در این سمت قرار گیرد که مورد اعتماد و شناخته‌شده باشد خطر کمتر است.

هرچند از جهاتی هم ممکن است افراد در معرض خطر «قدرت – ثروت» قرار بگیرند، به‌هرحال باید برآورد «سود - هزینه» کرد.

قطع‌نظر از این نکته بستگی به افراد دارد اگر رییس‌جمهوری باشد که خیالش از بابت اعتماد به رییس دفترش راحت باشد در ساختاری که در کشور است اصلا صواب نیست که قطعا برادرش را به‌کار گیرد. در حال حاضر مگر آقای «حسین فریدون» برادر آقای روحانی رییس دفتر ایشان هستند؟ یا در زمان مقام‌معظم‌رهبری هم رییس دفتر، شخصی غیر از برادر رییس‌جمهوری بود. 

می‌توان با مکانیسم‌هایی، فردی مطمئن را انتخاب کرد. به‌هرحال افراد مختارند که چه کسی را انتخاب کنند اما به‌نظر من انتصاب‌های خانوادگی کار درستی نیست، چون پای تبارگرایی و قوم و خویش‌بازی به میان می‌آید.

هرچند این تبارگرایی همیشه منتج به قدرت نمی‌شود. اما این احتمال وجود دارد و افراد را در مظان اتهام قرار می‌دهد. بنابراین بهتر است رییس‌جمهوری، خود را در معرض تهمت قرار ندهد.

به غیر از برادران روسای‌جمهوری، افراد دیگری از خانواده آنها هم همزمان در شورای شهر، مجلس یا سمت‌های دیگر حضور داشتند. فکر می‌کنید شهرت و منزلت رییس‌جمهوری تا چه اندازه در این امر دخیل است؟

شاید عده‌ای متوجه این ماجرا نباشند یا تمرکز نکرده باشند اما این چیزی از اهمیت واقعی قضیه کم نمی‌کند.

خیلی از افرادی که به‌نوعی به روسای‌جمهوری مرتبط هستند تا قبل از به قدرت‌رسیدن رییس‌جمهوری وقت، چهره‌ شناخته‌شده‌ای نبودند اما با حضور یک فرد از خانواده در راس قدرت، آنها هم فرصتی برای شهرت و جلب اعتماد مردم به‌دست می‌آورند.

اما حضور اقوام روسای‌جمهوری - فارغ از دیدگاه تخصصی‌داشتن به این افراد - کار خوبی نیست چراکه رییس‌جمهوری باید فرصت را به مردم دهد، نه به اقوام خود.

اینکه این فرصت در اختیار باجناق‌ها یا برادرها و اقوام قرار می‌گیرد، نظام قبیله‌ای را تداعی می‌کند اما نظام ما این مشی را ندارد.

ما در چارچوب قانون سوگند یاد می‌کنیم و نباید این پیام‌های منفی را به مردم و جامعه انتقال داد.

شاید در برخی موارد این مسایل با سکوت همراه باشد اما به‌طور کلی امری صواب نیست. در کل، اصل نظام جمهوری اسلامی وجهه قاعده‌مند دارد و امام راحل هم توصیه کردند بعد از کسب قدرت و منزلت، از خویشاوندان خود در کارها نگمارید.

البته این نافی اختیارات وزرا یا روسای‌جمهوری نیست، چون او اختیار قانونی دارد اطرافیان و همکارانش را طبق قانون انتخاب کند.

شما به اهمیت عنصر «اعتماد» در این قبیل انتصابات اشاره کردید اما در دولت آقای احمدی‌نژاد برادر او که بازرس ویژه رییس‌جمهوری بود به منتقد تبدیل شد و استعفا هم کرد. پس عنصر «اعتماد» نمی‌تواند قاعده باشد؟

اتفاقا به‌نظر من این فرهنگ استعفا فرهنگ خوبی است. من این را که برادر رییس‌جمهوری استعفا می‌کند، یک موضوع مثبت تلقی می‌کنم.

شاید اینکه آقای داوود احمدی‌نژاد پستی را در دولت پذیرفت مثبت ندانم اما او نشان داد به هر بهایی حاضر به بودن در یک سمت و قدرت نیست و این امر مثبتی است.

او نشان داد رفتار ناصواب برادرش را برنمی‌تابد و آنجا که نصیحت و نهی‌ازمنکرش جواب نمی‌دهد، استعفا می‌کند.

فارغ از اینکه بگوییم به چه جناح سیاسی وابسته است و او را به صورت شخصی مورد بررسی قرار دهیم. او با استعفایش خود را از مظان اتهام ساختاری مبرا کرد.

توصیه کلی شما در مورد انتصاب‌های سمت‌های کلیدی چیست؟

روسای‌جمهوری باید سعی کنند که مسوولیت‌های کلیدی را به افرادی دهند که دست به استعفا دارند چون اینها تحت هر شرایطی حاضر به ماندن در قدرت نیستند.

مسوولیت را باید به کسی داد که بتواند از قدرت دل بکند، مثلا وزیر اقتصاد دولت یازدهم - فارغ از هر موضوعی که بوده - وقتی در مورد استعفا صحبت می‌کند نشان می‌دهد دلبسته قدرت نیست. 

موضوعیت هرچه بوده ویژگی روانشناختی این وزیر برایم قابل تحسین است. این امتیاز است. اینطور نیست که او نازک‌نارنجی است یا برای کارش انرژی نمی‌گذارد، بلکه نشان می‌دهد با هر شرایطی حاضر به ماندن در قدرت نیست.

این افراد که نسبتی خونی و فامیلی با رییس دولت ندارند و هم ویژگی‌های مثبت روانشناختی و شخصیتی دارند، بهترین افراد برای تصدی سمت‌های کلیدی هستند.
ارسال نظر