به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا (داناخبر) و به نقل از جام جم، یکی از مشکلات کشورهای توسعهنیافته، کمبود مطالعات مردم است.
این مساله در بین کشورهای توسعهنیافته به نحوی مشهود است که حتی میتوان متوسط میزان مطالعات افراد را به عنوان یکی از ملاکهای پیشرفت یک کشور محسوب کرد.
اما اگر به این مساله صرفا نگاه کمیتمحور نداشته باشیم، از موضوع مطالعات مردم نیز نباید غافل شویم.
خیلی پیشتر، کتاب تنها وسیله مطالعه بود و سپس روزنامه
و امروز مطبوعات به این مجموعه افزوده شدند اما همه این وسایل را میتوان به لحاظ محتوایشان
به دو دسته تقسیم کرد: الف- کتابها یا روزنامهها یا مطالب عامهپسند و ب ـ کتابها،
روزنامهها و مطالب نخبهگرا و نیز رسمی.
مطالب عامه پسند
«عامهپسند»ها (اعم
از کتاب، روزنامه و منابع اینترنتی) در محاورات رسمی و نخبهگرا چندان مورد اشاره و
بررسی قرار نمیگیرد، ولی تاثیرگذاری این دسته از مطالب بسیار زیاد بوده و گردش مالی
بسیار بالای این دسته از مطالب یکی از دلایل این مدعاست.
سود
بالای نشریات عامه پسند
یکی از تبعات گردشهای مالی و منافع اقتصادی این
گونه مطالب در عرصه مطبوعات، فراگیر شدن مطبوعات عامهپسند و به حاشیه رفتن مطبوعات
رسمی (اعم از دولتی و خصوصی) است.
در نتیجه آن دسته از مردمی که به علل متفاوت به
مطالعه علاقهمند میشوند، به جای مطالعه مطبوعات رسمی و آگاهیبخش به سمت مطبوعات
به اصطلاح «زرد» و «عامهپسند» میل پیدا میکنند و عملا نه خود و نه جامعه از بالارفتن
ساعات مطالعه نفعی نمیبرند.
مطبوعات و خارج شدن انحصار اخبار
بهتر است جستجو را از اینجا آغاز کنیم که مگر قرار
است مطبوعات رسمی چه کاری انجام دهند و چه منفعتی به ما برسانند که مطبوعات عامهپسند
ما را از آن منافع محروم میکنند؟
یکی از تفاوتهایی که بعد از ورود رسانهای چون
مطبوعات در زندگی انسانها ایجاد شد، این بود که بسیاری از اطلاعات و اخبار از انحصار
عده قلیلی درآمد و به سمع و نظر عموم رسید.
درواقع، پس از ورود مطبوعات به جوامع، حاکمان سیاسی فقط انسانهای آگاه از اخبار و رویدادهای مهم نبودند، بلکه عموم مردم نیز از بسیاری از اخبار مهم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آگاه شدند.
این ویژگی مطبوعات رسمی در مقابل مطبوعات عامهپسند
است. مطبوعات عامهپسند چنین خصوصیتی ندارد، بلکه فرآیند حاکم بر آنها به نحوی است
که اتفاقا عکس این خصوصیت را دارند.
مطبوعات عامهپسند به جای اینکه توجه مردم را به
مسایل اصلی جامعه و سیاست و اقتصاد جلب کنند، آنها را متوجه موضوعات دمدستی و سطحی
زندگی خود عوام یا در نهایت چهرههای مشهور کاملا فرعی جامعه (همچون بازیگران سریالها
و فیلمهای عامهپسند) میکنند.
راز محبوبیت نشریات عامهپسند
اما چرا
تودههای مردم به این گونه موضوعات بیشتر توجه نشان میدهند تا موضوعاتی که در زندگی
آنها تاثیر بیشتر و عمیقتری دارد؟
یکی از دلایل این است که اندیشیدن به مسایل عمیق و ریشهای به تامل و دقت و زحمت بیشتری نیاز دارد و از آنجا که توده مردم عموما از قشر اقتصادی متوسط به پایین هستند و ساعات بسیاری را به کار مشغولند و در اوقات فراغت چندان استقبالی به فعالیتی که زحمت و سختی تامل و تفکر را بر آنها تحمیل کند، نشان نمیدهند.
قالب ساده نشریات عامه پسند
به نظر برخی متفکران عرصه رسانه، اقبال ذبه
نشریات عامه پسند یک علت عمیقتر دارد و آن به تفاوت صوری و ساختاری مطالب مطبوعات
رسمی با مطبوعات عامهپسند مربوط است.
مطالب مطبوعات به طور کلی دو دسته است: الف ـ مطالب تحلیلی، منطقی و پژوهشی و ب ـ مطالب روایی و داستانی. مطالب تحلیلی، منطقی پژوهشی غیر از اینکه اخبار حوادث و رویدادها را به اطلاع مخاطب میرساند، ریشهها و زمینههای ایجاد این رویدادها را نیز مورد پژوهش و تحلیل قرار میدهد.
گاه یک مطلب تحلیلی پرمایه، ریشه یک حادثه را در
وقایع بسیار دور مورد بررسی قرار میدهد و حلقه پیوند حادث دور و نزدیک را به خوبی
تشخیص داده و برای مخاطب توضیح میدهد.
شیوه مطبوعات رسمی در بررسی رویدادها، چنین شیوهای است.
اما در مقابل سبک داستانی و روایتگری که مطبوعات
عامهپسند معمولا به آن تمایل دارند، رویدادها و وقایع را در قالب داستانهایی که در
یک محدوده زمانی و مکانی بسیار کوچک و حتی شخصی و خصوصی روی داده است، مینگرند.
در سبک روایی و داستانی مطبوعات عامهپسند، حتی رویدادهای بسیار مهم، به داستان کوتاه برملا شدن رازهای زندگی خصوصی فلان مدیر یا فلان سیاستمدار یا فلان سرمایهدار خلاصه میشود.
بنابراین در بررسی یک رویداد مهم و جنجالی، مطبوعات
عامهپسند به داستانهای کوتاه بسنده میکنند و نه به تحلیل ریشهای و ساختاری به وجود
آمدن آن رویداد.
انتخاب سبک داستانی توسط مطبوعات عامهپسند با ساختار
اقتصادی این گونه مطبوعات همخوانی دارد. چرا که تودههای مردم به روایتهای داستانی
جذاب و در عین حال ساده فهم تمایل بیشتری دارند و راحتتر بابت چنین مطالبی حاضر به
پرداخت پول هستند.
همین مطلب از نشریات عامهپسند یک ساختار منسجم
و جذاب میسازد: صاحبان مطبوعات عامهپسند برای سود بیشتر به داستانپردازیهای سطحی
در جامعه میپردازند و مردم و تودههای خسته از کار روزانه برای رفع خستگی، برای خواندن
و لذت بردن از این داستانهای سطحی و بیمحتوا پول میدهند.
اما این ساختار منسجم و جذاب، مانع رشد و ترقی و حرکت جامعه به سمت پیشرفت خواهد بود.