اما هستند کسانی که نگاه خود به توافق اخیر را بر گزینه های نادرستی بنیان نهاده اند که می تواند از جمله تهدیدهای ضمنی همین مذاکرات باشد.
1ـ پذیرش توافق، آخرین راه ما بوده است.
2ـ بی نتیجه ماندن مذاکرات یعنی لاینحل ماندن مشکلات اقتصادی کشور.
3ـ شکست مذاکرات یعنی رفتن به سمت گزینه نظامی از سوی غرب.
معتقدان به هر سه گزینه فوق الذکر بی تردید در زمره کسانی هستند که نه تاریخ انقلاب را بخوبی به یاد دارند و نه ظرفیت های کشور و ملت را می شناسند.
جنگ تحمیلی، اقدامات گروه های تجزیه طلب در چهارگوشه کشور، انفجارهای تروریستی هفتم تیر و هشتم شهریور و تحریم های سی و پنج ساله، هرکدام برای ساقط کردن یک انقلاب و نظام نوپا کافی بود، اما چرا این اتفاق نیفتاد؟
بی تردید نیروی متراکم انقلابی جوانان این کشور و آرمانخواهی و ایثارگری آحاد ملت تا بذل جان رمز مانایی انقلابی شد که به نام خدا و اسلام قیام کرده است.
تاکید راهبردی رهبر معظم انقلاب در سخنرانی های اخیر مبنی بر اتکا به توانمندی های داخلی و استعدادهای شگرف جوانان این مرز و بوم تذکری است برای باورمندان به سه گزینه فوق.
همه بخوبی می دانیم آمریکا و اسرائیل اگر قادر به حمله نظامی علیه ایران اسلامی بودند، یک لحظه نیز درنگ نمی کردند.
از سوی دیگر، مذاکرات اخیر که با هدف دفع شر اشرار جهانی شکل گرفت، اگر قرار باشد در پناه آن شرارت های جدیدی را شاهد باشیم، فلسفه مذاکره عملا رنگ باخته است.
کسانی که پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم معتقد بودند 70 درصد مشکلات کشور ناشی از سوءتدبیر داخلی و ناتوانی دولت قبلی بوده و 20 تا 30 درصد آن ناشی از تحریم هاست، باید امروز تمام همت خود را صرف بارورسازی توانمندی های داخلی، شکل دادن به اقتصاد مقاومتی، کاهش وابستگی کشور به نفت و درآمدهای آن، اداره کشور با اتکا به مالیات و... کنند و همه این گام ها می تواند و باید در عرض مذاکرات هسته ای طی شود تا حتی اگر مذاکرات در مسیر اجرای توافق با زیاده خواهی های طرف های غربی مواجه شد، لازم نباشد راه اصلی حل مشکلات کشور را (اتکا به توانمندی های داخلی) با تاخیری شکننده آغاز کنیم.
منبع: جام جم