به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا، پیروز مجتهدزاده طی مقاله ای که در خبرآنلاین منتشر شده به مساله مورد بحث ایران و امارات متحده عربی، یعنی جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی پرداخته که در ادامه از نظرتان می گذرد:
روزنامه انگلیسیزبان «تهران تایمز»در تاریخ 4 ژانویه 2014 (1) به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی گزارشی در خصوص اظهارات حسنین هیکل در مصاحبه با شبکه تلویزیون مصری سی بی سی خاطر نشان کرده است:
«... سه جزیره ابوموسی،تنب بزرگ و تنب کوچک متعلق به ایران است و مناقشه امارات متحده عربی بر سر حاکمیت ایران بر این جزایر بی پایه واساس است و بر اساس انگیزه های سیاسی صورت می گیرد.»
وی همچنین تصریح کرد:
«من در مذاکرات دوران جمال عبدالناصر در مصر و فیصل در عربستان حضور داشتم که در آن، کشورهای عربی سه جزیره را با بحرین معاوضه کردند.»
شکی در این نیست که حسنین هیکل، روزنامهنگار کهنهکار مصر همیشه مرد صداقت و استقلال فکری در حرفه خود بوده است، یکی از نمونههای صداقت او در گفتن حقیقت، بخش اول گفتههایش در مصاحبه مذکور است، اما عدم توجه صحیح به جزییات بخش دوم گفتههای وی میتواند منجر به این سو تفاهم شود که در مذاکرات ایران و بریتانیا بر سر مساله استقلال بحرین در سال 1970 و در مذاکرات ایران - بریتانیا برای تاکید بر حاکمیت ایران بر سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی این سه جزیره با بحرین معاوضه شده است.
در حقیقت چیزی که هیکل میگوید این است که او در مذاکرات بین اعراب و میان سران کشورهای عربی حضور داشته است، جایی که آنها جهان عرب را متقاعد کردند که به نفع آنها است اگر به توافقنامهای رضایت دهند که در آن ایران جزایر سهگانه را پس بگیرد و از ادعای خود در خصوص بحرین صرفنظر کند. یک چنین بحثی نباید سبب بروز این تصور شود که چنین توافقی در مذاکرات ایران و بریتانیا بر سر دو مساله جداگانه بحرین و سه جزیره صورت گرفته است.
نگارنده این نوشته که مطالعات دراز مدت خود درباره جغرافیای سیاسی خلیج فارس را با هدف آماده کردن رساله دکتری خود در دانشگاه های آکسفورد و لندن در دهههای 1980 و 1990 آغاز کرد، با همه افرادی که به طور مستقیم در مذاکرات ایران و بریتانیا در سالهای 1970 و 1971 حضور داشتند مصاحبه کرده است: از جمله این افراد شادروان امیرخسرو افشار و شادروان سر ویلیام لوس که از سوی دولتهای ایران و بریتانیا مامور انجام مذاکرات یاد شده بودند.
پس از حل و فصل مساله بحرین در سال 1970، روزنامه الاهرام قاهره متاسفانه به شایعاتی اشاره کرد مبنی بر اینکه ایران اصولا از ادعاهای تاریخی خود در خصوص بحرین دست کشیده است زیرا بر این باور بود که در آن زمان، منافع مهمترش را در تنگه استراتژیک هرمز و جزایر واقع در دهانه خلیج فارس متمرکز می دید و اینکه ایران از سوی بریتانیا به همراه برخی از کشورهای عربی اطمینان یافته بود که کنترل ابوموسی و دو تنب را در ازای بحرین به دست خواهد گرفت.
جدا از طبیعت غیرواقعی این ادعاها، شایعات یاد شده تاثیر مخربشان را زمانی بروز دادند که دولت امارات متحده عربی شروع کرد به استدلال کردن بر پایه این شایعات که ایران دارای حق قانونی و تاریخی برسه جزیره در تنگه هرمز نیست و صرفا در ازای دست کشیدن از ادعای حاکمیت مجمعالجزایر بحرین، آنها را «اشغال» کرده است.
اگرچه این شایعات بی پایه و اساس بودند، دور اولیه گفت و گوهای محرمانه میان ایران و بریتانیا در باره اختلافهای مرزی دریایی در خلیج فارس که در اواسط دهه 1960 جریان داشت، این شایعات را تقویت کرد که دو طرف، به همراه برخی کشورهای عربی، با یک توافقنامه معاوضه موافقت کردهاند که بر اساس آن در ازای چشمپوشی از ادعای حاکمیت بر بحرین، ابوموسی به ایران داده شود. این شایعات بر این پایه استوار بود که بریتانیا از سال های 1929-1928 تلاش کرده بود تا ایران را به نتیجهای مشابه بر سر مساله جزیره سری و جزایر تنب و ابوموسی برساند.
این آخرین تلاش برای مرتبط کردن این دو موضوع بود بر اساس اسناد (انگلیسی، ایرانی و عربی) متعددی که نگارنده در طول ده سال تحقیقات خود درباره مسایل سرزمینی در خلیج فارس به آنها برخورده است. در طول این تحقیقات طولانی مدت درباره عواملی که به احیای حقوق قانونی حاکمیت ایران بر جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی منجر شد، نگارنده در اوایل دهه 1990 چندین بار با شادروان امیرخسرو افشار، مذاکرهکننده ارشد ایران در هر دو مذاکرات جداگانه با بریتانیا بر سر بحرین و سه جزیره گفت و گو کرده و وی مکرر وجود هرگونه ارتباط میان دو مذاکره جدا از هم؛ بر سر بحرین 1970 و بر سر سه جزیره 1971 را رد کرد.
شادروان امیرخسرو افشار که مذاکرهکننده ارشد ایران و سفیر دولت شاهنشاهی ایران در اوایل دهه 1970 در لندن بود، در تاریخ 10 آوریل 1994 به طور محرمانه به نگارنده گفت که مذاکرات میان او و سر ویلیام لوس از سوی بریتانیا به طور کامل برگزار شد و دور نهایی این مذاکرات در لندن و تنها چند روز پیش از ورود نیروهای ایرانی به جزایر انجام گرفت. در خصوص روش مذاکرات، وی اینگونه توضیح داد:
« سر ویلیام لوس و من در لندن مذاکره می کردیم. پس از رسیدن به تفاهم، باید به تهران میآمدیم تا نتیجه را به شاه بگوییم. پس از شنیدن نظرات شاه، سر ویلیام لوس به امارات می رفت تا مسایل را با حاکمان شارجه و راس الخیمه درمیان بگذارد و پس از آن به لندن برود تا دولتش را در جریان قرار دهد. سپس ما گفت و گوها را از سر میگرفتیم و این پروسه را تکرار میکردیم.»
آقای افشار همچنین در تاریخ مذکور برای نگارنده فاش کرد که دولتهای عربستان سعودی و مصر در جریان مذاکرات بودند. وی گفت:
«من در خصوص قصد ایران برای بازپسگیری سه جزیره، یک بار با ملک فیصل و سه بار با ولیعهد فهد (که بعدها ملک فهد شد) در لندن صحبت کردم. همچنین در جریان یک ملاقات در سازمان ملل این مساله را با محمود ریاض، وزیر خارجه مصر در میان گذاشتم. چندین بار در مورد این موضوع با شیخ زاید از ابوظبی که قرار بود به ریاست امارات متحده نوظهور برسد، رایزنی کردم. آخرین گفت و گوهای من با او در این خصوص در سفارت ایران در لندن در تابستان 1971 صورت گرفت. پیشنهادات شیخ زاید شامل این میشد که پس از اعلام رسمی تشکیل امارات متحده عربی خواسته ایران در مورد جزایر سه گانه پیگیری شود. من توضیح دادم که در پی خروج بریتانیا از منطقه، ایران خواهان همکاری با امارات متحده عربی و دیگر همسایگان در خلیج فارس است. این موضوع شامل طولانیمدتترین اختلافات میان ایران و بریتانیا میشد و باید پیش از خروج آنها از منطقه، با آنها حل و فصلگردد. اگر اجازه میدادیم پس از خروج بریتانیا این موضوع همچنان بدون حل و فصل باقی بماند، میراثبری این اختلاف توسط فدراسیون نوظهور امارات مانع همکاریهای منطقهای میشد. علاوه بر این شش ساعت پس از ورود سربازان ما به سه جزیره به دستور شاه ، من از طریق سفیر سعودی در تهران ملک فیصل را از اقدام قریبالوقوع خودمان برای بازپسگیری سه جزیره مطلع کردم.»
آقای افشار همچنین مطرح کردند که با شیخ صغر از راس الخیمه و وارث او به طور جداگانه در لندن دیدار و درباره مساله دو جزیره تنب گفت و گو کرده است. وی اظهار داشت، هیچ توافقی در مورد این موضوع حاصل نشد، اما چند ماه پس از ورود ایران به جزایر، سعودیها دخالت کردند و خواستند ایشان با شیخ یاد شده ملاقات کند. وی خاطرنشان کرد:
«من با شیخ صغر در سفارت ایران در لندن دیدار کردم و گفتم آمادگی افزایش کمک های مالی به راس الخیمه را داریم به شرطی که وی به طوررسمی دست از مخالفت خود با تجدید حاکمیت ایران بر دو تنب بردارد. وی گفت دلیلی نمیبیند که این کار را نکند، اما چنین اعلام رسمی، جان او را از سوی متعصبان به خطر خواهد انداخت.
این نکته نیز به همین اندازه مهم است که حدود 24 ساعت پیش از وقوع اقدام نظامی ایران، شارجه اعلام کرد یک یادداشت تفاهم رسمی با ایران زیر نظر «وزارت امور خارجه بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی» به امضا رسانیده که بر اساس آن نیروهای ایران تملک نواحی استراتژیک ابوموسی را در دست میگیرند.»