به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا (داناخبر) به نقل از روزنامه جامجم، حدود چهار سال پیش بود که خبرهایی از شیوع آفت زغالی بلوط در جنگلهای زاگرس بر سر زبانها افتاد، اما خیلی طول نکشید تا این آفت مانند خوره به جان جنگلهای زاگرس افتاد و شیره جان درختان بلوط را بلعید تا آنجا که در حال حاضر هر روز صدها اصله درخت در این منطقه خشک میشوند.
نکته اینجاست که با گذشت چند سال از این موضوع هنوز هم باید به تماشای قطع هزاران اصله درخت بلوط نشست و افسوس خورد که چرا نبود مدیریت درست، یا منابع اعتباری کافی سدی شده است برای نجات جان جنگلهای زاگرس. زیرا با این که مسوولان نیز تایید میکنند این آفت دست کم از سال 87 در جنگلهای زاگرس شیوع پیدا کرده، اما آزمایشهای انجام گرفته از سوی آنها در سال 89 به آنها اطمینان داد که با چه مشکل حادی روبه رو هستند.
چه شده است؟
اکوسیستم جنگلهای بلوط طی دهههای مختلف دچار سیر نزولی شده، زیرا بارگذاری بیش از توان منطقه انجام شده، برای نمونه فشار سنگین دام، تبدیل و تغییر اراضی جنگل به کشاروزی، و توسعه سکونتگاهها سبب شده که بستر جنگل دچار مشکل شود و آفت زغالی بلوط در این منطقه طغیان کند.
محمد اسماعیلنیا، نماینده مجلس، در گفتوگو با جام جم میگوید: قارچ زغالی در سال 87 فقط 300 هزار هکتار از جنگلهای زاگرس را آلوده کرده بود، اما در مدت پنج سال به یک میلیون و 200 هزار هکتار سرایت کرد.
این در حالی است که 250 هزار هکتار از جنگلهای زاگرس بیشتر از 50 درصد به این آفت مبتلا شدهاند.
کارشناسان میزان خسارت ریالی مناطق آسیب دیده جنگلهای زاگرس را حدود 4 هزار میلیارد تومان برآورد میکنند، زیرا اکنون بیش از 150 هزار هکتار از جنگلهای زاگرس به طور کامل خشک شده است.
علت چیست؟
در مورد علل حاد شدن مشکل جنگلهای زاگرس میتوان به چرای بی رویه دام در این منطقه اشاره کرد. بر اساس آمار، چهار میلیون پروانه چرای دام در این منطقه صادر شده است.
محمد اسماعیلنیا، نماینده مجلس، دلیل موفق نبودن مسوولان در کنترل آفت زغالی بلوط را نبود مدیریت منسجم میداند و میگوید: مدیریت در جنگلها در شمال قویتر است. او در عین حال تاکید میکند علاوه بر این معضل دیگر ما وجود 32 سازمان، نهاد و تشکیلات است که برای جنگلهای زاگرس تصمیم گیری میکنند.
افزون بر این میتوان به مشکلات اقتصادی ـ اجتماعی نیز اشاره کرد، زیرا بومیان این منطقه از نبود سوخت نفت و گاز رنج میبرند، این درحالی است که آنها برای تهیه خوراک دامهای خود نیز مشکل دارند، بنابراین وقتی بومیهای منطقه با مشکلاتی نظیر بیکاری، فقر اقتصادی، اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند، نمیتوان از آنها انتظار داشت به زیان جنگل قدم برندارند.
کمبود بودجه و اعتبار نیز از مشکلات سازمان جنگلهاست، زیرا آنها برای مقابله با این مشکل سالانه به حدود 250 میلیارد تومان اعتبار نیاز دارند.
درختان را باید قطع کرد
شیرین ابوالقاسمی، مدیر طرح حفاظت از جنگلهای زاگرس با بیان این که بیش از یک میلیون هکتار از جنگلهای زاگرسی آلوده به آفت زغالی بلوط شده تاکید کرد این مناطق دیگر قابل احیا نبوده و باید 18 میلیون اصله درخت بلوط قطع شود.
ابوالقاسمی قطع درختان آلوده را تنها راه کنترل بیماری زغالی دانسته و معتقد است بر اساس دیدگاه کارشناسان بین المللی و نظر قطعی رییس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور که در کمیسیون امور زیربنایی دولت مطرح شد، قطع درختان آلوده تنها کاری است که میتوان برای کنترل روند نابودی جنگلهای زاگرسی انجام داد.
به گفته وی، به دلیل وجود دام، حتی اگر دانه بلوطی جوانه بزند، بلافاصله خورده شده و نمیتواند رشد کند. از سویی به دلیل بیماری زغالی بلوط، برگی در درختان باقی نمانده که «هوموس» ایجاد کرده و دانههای بلوط در زیر آنها رشد کند.
افزون بر این هر درخت بلوط در عرض یک سال فقط 6 سانتی متر رشد کرده، بنابراین برای آن که یک درخت بلوط خوب داشته باشیم، 200 تا 300 سال زمان لازم است.
کامران پورمقدم، مدیرکل دفتر امور منابع جنگلی هم در این باره میگوید: برای رفع مشکل با همکاری استادان مختلف کارگروه ویژهای تشکیل داده و به این نتیجه رسیدیم که آن بخش از درختان که به آفت مبتلا شدهاند باید معدوم شوند، چون منشا بیماری هستند.
پورمقدم درباره زمان قطع کردن درختان یادآور میشود: چاره دیگری بجز معدوم کردن درختان آلوده وجود ندارد. سازمان جنگلها شش ماهه دوم سال عملیات بهداشتی را در جنگلهای زاگرس آغاز کرده است. این در حالی است که برای جلوگیری از تکرار چنین مشکلی باید درختان بیمار قرنطینه شده و بعد از قطع سوزانده شوند.
نیازی به قطع این همه درخت نیست
با وجود این، رضا مقدسی، رییس شورای عالی جنگل درباره قطع 18 میلیون اصله درخت به جام جم میگوید: سازمان جنگلها برنامه ای برای قطع این میزان درخت ندارد، زیرا تمرکز فعالیت این سازمان روی مداخلات فنی و کارهای بهداشتی جنگل است که این کار را هم به صورت فازبندی شده اجرا میکنیم، دستورالعمل ما این است که پایههای آلوده را حذف کنیم.
وی ادامه میدهد: البته هرچند متخصصان گیاه پزشکی قطع درختان آسیب دیده را توصیه میکنند، اما نکته اینجاست که ما باید چند اقدام را همزمان انجام دهیم، زیرا هر استان و هر بلوک از جنگل وضع گوناگونی دارد، یعنی ما در مناطق آلوده از یک همگنی واحد برخوردار نیستیم تا نسخه قطع را برای همه آنها بپیچیم.
مقدسی درباره راهکارها برای رفع این مشکل نیز عنوان میکند: نمیتوان به صورت مجرد و انتزاعی با موضوع برخورد کرد، زیرا اگر این آفت در محوطه کوچکی مانند باغ باشد پایههای آلوده را حذف میکنند، اما اکنون آفت خیلی گسترده است، به همین دلیل باید با کمک جامعه محلی و مشارکت آنها برای رفع مشکل اقدام کنیم.
افزون بر این همزمان با این کار باید کاشت و احیای جنگل نیز صورت بگیرد، مسوولان باید از اکنون برنامههای لازم برای حفاظت از مناطقی که جنگل کاری میشود در نظر بگیرند و از آنجا که آلودگی در سطح وسیعی است، باید سازمانها و دستگاههای مختلف با یکدیگر همکاری کنند.
عکس از مهر