در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۶۶۵۹۸
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۹
نخستین فارغ التحصیل دکتری «آینده پژوهی» در گفت و گو با خبرگزاری دانا؛
آینده پژوهی به عنوان یک رشته نو ظهور و میان رشته با توجه به ضرورت ساماندهی برنامه های آینده نگرانه در سطح ملی همچنین نیاز به پیش بینی در بخش های اقتصادی اهمیتی بسزایی دارد. با این حال هنوز به عنوان یک رشته شیک و غیرکاربردی به آن نگریسته می شود.
به گزارش گروه آموزش خبرگزاری دانا (دانا خبر)، دکتر سعيد قرباني، با دفاع از پایان نامه خود با عنوان «طراحی مدل تاثیر آینده‌نگاری بر سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری در سطح ملی» اولین فارغ‌التحصیل آینده پژوهی در ایران محسوب می‌شود. آینده پژوهی یک رشته میان رشته ای است که از حوزه‌های مختلفی به این رشته ورود می‌کنند. مباحث مختلفی از رشته‌های مدیریت، جامعه شناسی،آمار، صنایع و ریاضی در این رشته مورد بررسی قرار می‌گیرند. به بهانه این اتفاق و به منظور معرفی بیشتر رشته آینده پژوهی، حوزه کاری آن، مشکلات پیش روی دانشجویان و هم اینک فارغ التحیلان این رشته و همچنین عنوان پایان نامه وی که به سیاست گذاری‌های آموزشی مرتبط است، گفت و گویی که در پی آمده را با وی ترتیب دادیم.

 

آقای دکتر قربانی، چگونه دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)  برای اولین بار رشته آینده پژوهی را تاسیس کرد؟

حدود سال 87 دانشگاه بین‌المللی امام خمینی برای اولین بار  از طریق پیگیری آقای غفوری فرد ریاست دانشگاه، که نمایندگی مجلس را هم بر عهده داشت، از طریق همکاری با موسسات آموزشی تحقیقاتی صنایع دفاع این رشته را راه اندازی کرد. ولی رفته رفته در برخی دانشگاه‌ها این رشته جا افتاده است و حدود 150 دانشجو در رشته آینده پژوهی در دانشگاه‌های کشور در مفاطع ارشد و دکتری مشغول به تحصیل هستند.

 

به نظر می آید این رشته نه تنها در ایران که در جهان به عنوان یک رشته دانشگاهی کمی ناشناخته است.

در دنیا دانشگاه‌های اندکی هستند که تحت یک رشته مستقل این رشته را ارایه کنند. اغلب با گرایش‌های خاص تحت عنوان برنامه پژوهشی بر روی آن کار می‌کنند.  مثلا دانشگاه استنفورد با ترکیبی از ریاضی، مهندسی و پزشکی بر روی این رشته کار می‌کنند. در برخی فضاها با گرایش علوم انسانی کار می‌کنند.

 

آینده پژوهی چه به شکل یک رشته مستقل دانشگاهی چه به عنوان یک گرایش، تحت چه ضرورت هایی شکل گرفته است؟

بعد از جنگ جهانی اول اهمیت پیش بینی‌های تکنولوژی‌های آینده محسوس شد. پیش دستی در تکنولوژی‌های جنگی در آن زمان مثلا انگلستان را به فکر انداخت که چگونه می‌تواند در مقابل نیروی نظامی آلمان به منظور جلوگیری از شکست ایستادگی کند. بحث رادار نیز در همان زمان‌ها مطرح شد. آینده پژوهی با مزیت‌های رقابتی و به منظور کسب جایگاه رقابتی علم و تکنولوژی و بعدها حوزه‌های اجتمای مطرح شد. به منظور تعیین سناریو در سطوح بالا و همچنین چشم انداز بازار در بخش خصوصی وارد شد.

در عمل کشورهای دیگر دهه 50 میلادی به شکل تئوریک وارد این مباحث شدند. و ما هنوز بخشی از کارهای پژوهشی که انجام می‌دهیم مبتنی بر منابعی است که آنها در آن دهه‌ها نوشته اند. با این حال در مورد منابع محدودیت زیادی وجود دارد. چرا که با توجه به استراتژیک بودن مباحث کشوهای پیشرو امکان دسترسی این منابع را نمی دهند.

 

شما دارای ليسانس مترجمي زبان انگليسي، فوق ليسانس الهيات هستید. از چه شاخه‌های دیگری دانشجویان به مقطع دكتري آينده پژوهي در دانشگاه بین‌المللی امام خميني(ره) می آیند؟

دانشجویان از رشته‌های مختلف به رشته آینده پژوهی وارد شدند. در کلاس ما پزشک و جامعه شناس هم وجود داشت تا بنده که از رشته‌های مدیریتی و الاهیاتی آمده بودم.

 

آینده پژوهی علمی نوظهور است. به عنوان یک علم آینده پژوهی چه روش‌هایی دارد و نسبت آن با آینده چگونه است؟

در این رشته از روش رشته‌های دیگر مانند تحلیل و تعمیم روندها در اقتصاد، سیاست گذاری در حوزه مدیریت، از روش‌های آمار و ریاضیاتی و همچنین روش‌های پیش بینی رشته‌های دیگر استفاده می‌شود.   با این حال رشته‌های علمی همه دارای موضوع مشخصی هستند و علم بودن یک رشته وابسته به تعیّن موضوع است. با این حال موضوع این رشته نامشخص است. آینده همیشه در هاله ای از ابهام و حوادث نیامده است.

 اینکه این رشته هنر است یا علم هنوز محل بحث است. سوالات در این زمینه متعدد است. آینده را چگونه می‌توان شناخت؟ آیا قرار است آینده شناخته شود و یا ما خود را برای آن آما ده کنیم. یا در واقع به آینده جهت بدهیم.  برخی از این مطالب تحت عنوان آینده نگاری یا foresight مطرح می‌شود. این آینده نگاری می‌تواند در سطوح مختلف به کمک روش‌های تحلیل در سطوح منطقه ای ملی و بین المللی به کار گرفته شود. می‌توان از یک بنگاه کوچک گرفته تا در یک مقیاس کلان به پیش بینی و تهیه نقشه راه یا road map دست زد. اینکه مثلا کشورها در 10 یا 15 سال آینده در چه جایگاهی قرار می‌گیرند.

 

با توجه به منابع و روش‌های مختلف تحیل و پیش بینی در این رشته آیا یک چارچوب واحد یا مثلا یک نرم افزار برای مجتمع کردن تمام ابزارها وجود دارد؟

هنوز بین داده‌های کیفی و اطلاعات عددی ارتباط کاملی برقرار نیست. کمی سازی مفاهیم اتفاقی است که در غرب رخ داده است ولی ما هنوز در سطح مفاهیم و بحث‌های بنیادین هستیم. گرایشی که در ایران در زمینه آینده پژوهی  وجود دارد بیشتر پدیدارشناسانه یا phenomenologistic است. بحث‌های توصیفی  در باب چیستی آینده و اینکه از نگاه علمی آینده چیست و از نگاه مهدویت یا مذهبی آینده چیست. که البته بسیار خوب است با این حال باید از نگاه ابزارگرایانه و تکنیکی نیز غافل نشد. باید سناریو بنویسیم مانند کشورهای غربی و طبق آن رفتار کنیم همان گونه که در کشورهای غربی چند سناریو را جلو می برند تا در صورت رخ دادن هر کدام آمادگی لازم را داشته باشند. سناریو یک ابزار است.

 

مثل نظریه بازی در علوم سیاسی؟

بله به عنوان یک روش از game theory نیز استفاده می‌شود. تحلیل دقیق رفتار شخصیت‌های بین‌المللی به منظور پیش بینی رفتار آن‌ها به عنوان کنش گران واقعی فضای آینده و آماده سازی رفتار خود در قبال آن‌ها برای نیل به اهداف خود و هماهنگی با سناریویی که خود تریب داده‌ایم.

 

عنوان پایان نامه شما در رابطه باسیاست گذاری‌های آموزشی-تحقیقاتی است. با وجود تفصیلی بودن طرح آیا ممکن است به طور مختصر موضوع خود را بیان کنید.

اول باید گفت که در  رشته آینده پژوهی نوشتن پایان نامه بسیار دشوار است. یافتن رویکرد و بر مبنای آن روش مناسب کار سختی است. در رابطه با پایان نامه خودم می‌خواستم تاثیر foresight را در بخش سیاست گذاری‌های آموزشی علم و فناوری ببینم. الان از سیاست گذاری علم تکنولوژی و فناوری از یک عنوان مشترک استفاده می‌شود تحت عنوان STI policies . قرار بود تاثیر پیش­بینی و سیاست گذاری‌های آموزشی را بر نهادها و نظام‌های آموزشی بررسی کنیم. اینکه سیاست گذاری چه تاثیری واقعی بر پیشرفت فناوری و توسعه علمی داشته است.  

 

آقای دکتر قربانی، با توجه به عنوان پایان نامه شما، وضعیت و استراتژی آموزشی در ایران را چگونه می‌بینید.

با توجه به آنچه که من دیدم اگر  خوش بینانه به موضوع نگاه کنیم متون درسی در راستای تحلیلی شدن در حال تغییر هستد. ولی اگر دقیق تر نگاه کنیم می‌بینیم که همچنان تاکید نظام آموزشی ما بر حفظ طوطی‌وار است. مشکل از ساختارهای نها دی و مراکز آموزشی است که از  تفکر خلاق، انتقادی و جانبی کهاز کارکردهای شنا خی مغز محسوب می‌شوند، غفلت می‌کنند. تفکر تعقل گرایان کاملا بر فضای آموزشی حاکم است در حالی که تفکر تخیل گرایانه باید وارد فضای آموزشی شود. باید دانش آموز و دانشجو بدون وجود مربی و استاد و معلم اجتهاد پیدا کند. توسعه علم دقیقا این گونه تحقق پیدا می‌کند. در ایران به نظر می‌رسد که علی رغم همه شعارها ارزش‌های پوزیتیویستی در قبال علم یعنی انباشته گرایی حاکم است. با این وضعیت فعلی علم توسعه پیدا نمی کند.

 

چه تلقی از سیاست گذاری‌های علمی آموزشی در ایران دارید؟

بعد از جنگ تحمیلی بر مبنای برنامه توسعه برنامه‌هایی در زمینه علم و فناوری تدارک دیده شد. سند جامع علم و فناوری نشان دهنده سیاست‌های گذاری‌های علم و فناوری است. با این حال به نظر می‌آید در این سند ما بیشتر  متاثر از مطلوب‌های جهانی بودیم تا مطلوب‌های منطقه ای-ملی. بیشتر به دنیا نگاه کردیم تا خودمان. بیشتر به دنبال آن چیزی رفتیم که در دنیا بسیار جدید بود، مثل نانو تکنولوژی و بایوbiotechnology .  با این حال باید بر مبنای نیازهای خودمان به تهیه سند مبادرت بکنیم. اگر چه نانو مناسب است ولی به فراخور صنایع ما در چه بخش‌هایی بیشتر مورد نیاز است. در سند جامع این ابعاد وجود ندارد. Foresight  کمک می‌کند که برنامه‌های ما جامع تر و مفید تر باشد. باید علی‌الاصول سیاست‌ها مدام تغییر کنند و تجدید نظر یابند . چرا که همه چیز در حال تغییر است.

 

به عنوان اولین فارغ‌التحصیل مقطع دکتری چه فضای کاری برای خود ترسیم می‌کنید؟

در رابطه با این رشته دو نوع رویکرد کلی وجود دارد. از یک سو عنوان تازه برای بسیاری تازگی دارد و از این رو برای دانشگاهیان هم ناشناخته است چه برسد به بازار کار. از طرفی دیگر از آنجا که عنوان شیک و پر طمطراقی است بسیاری از مدیران بدون در نظر گرفتن ملزومات و فلسفه این رشته خواهان راه اندازی مراکزی با همین عنوان در سازمان‌های متبوع خود هستند. فردی که  مدرک آینده پژوهی دارد می‌تواند در بخش‌های دولتی و خصوصی مشغول به کار شود. برای مثال برنامه ریزی استراتژیک را دانشجوی فارغ‌التحصیل این رشته بهتر انجام می‌دهد در حالت کلی این رشته در ایران می‌تواند در سطح کلان شفافیت بیشتری به برنامه‌هایی بدهد که رنگ شعار به خود گرفته‌اند.  

 

آقای قربانی، از نکات مهمی که در این گونه رشته‌های نوظهور وجود دارد این است که دانشجو با علاقه بسیار به دانشگاه وارد می‌شود، به امید آنکه فضای مناسب و امکانات آموزشی فراهم باشد، ولی عمو ما سرخورده می‌شود. در این رشته اوضاع چگونه بود؟

در این رشته نیز از آنجا که برای ما ورودی‌های نخست استاد فارغ‌التحصیل این رشته وجود نداشت گاهی افراد سرخورده می‌شدند. اگر چه این رشته به عنوان یک رشته اصالتا میان رشته ای دارای بخش‌های مختلفی است و مثلا در زمینه‌های اقتصاد، آمار، ریاضی جامعه شناسی و مدیریت اساتید تخصصی خود تدریس می‌کردند، ولی آن نخ تسبیح که قرار بود سنتز روی تمام این ورودی‌ها را تحت تدریس و آموزش ایشان انجام دهیم وجود نداشت. از همین رو دشواری‌های بسیاری وجود داشت. البته استادهایی بودند که که طبق علاقه افراد مطلعی بودند و هستند ولی هیچ یک فارغ‌التحصیل این درس نبودند.

 

 

 

ارسال نظر