به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا «جسیکا تاچمن ماتیوس» رییس اندیشکده آمریکایی «بنیاد کارنگی برای صلح بین الملل» در مقاله ای که در پایگاه این اندیشکده منتشر شد، نوشت: در هفته های اخیر، ایالات متحده بعد از چندین دهه برای نخستین بار فرصتی یافته است تا ببیند می تواند در خصوص برنامه هسته ای ایران با این کشور به توافقی برسد یا خیر.
هنوز هم اختلاف نظرهای عمده ای در این باره وجود دارد اما حداقل این طور به نظر می رسد که هر دو دولت آماده اند بعد از 33 سال قطع رابطه، در جهت یافتن راهی برای خروج از این بن بست اقدام کنند.
با این وجود کنگره آمریکا تحت فشار شدید اسراییل، عجولانه علیه ایران موضع می گیرد و به نظر می رسد درصدد است با تصویب لایحه ای تمامی آنچه را که در توافق موقت ژنو به دست آمده نابود کند.
ماتیوس افزوده است:این لایحه هیچ توجهی به تحولاتی که در سیاست ایران روی داده ندارد و ارائه کنندگان آن بدون اینکه درک درستی از واقعیت های اشاعه تسلیحات هسته ای داشته باشند تبعاتی را که ممکن است پیشنهاد آنها برای امنیت ملی ایالات متحده داشته باشد، نادیده گرفته اند.
رییس اندیشکده آمریکایی کارنگی خاطرنشان کرد که خصومت و بی اعتمادی آمریکا نسبت به ایران که پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران در 1358 شمسی رقم خورد، به دیدگاهی یک بعدی و کاملا نادرست و غیرواقعی نسبت به جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد و انکار هولوکاست از سوی رییس جمهوری پیشین ایران و اظهارات وی علیه موجودیت رژیم صهیونیستی مهر تاییدی بر شدیدترین ترس های آمریکایی ها از ایران است.
مدیر سابق برنامه واشنگتن در اندیشکده آمریکایی شورای روابط خارجی با اشاره به کودتای آمریکایی سال 1332 خورشیدی که به سقوط دولت دکتر محمد مصدق منجر شد، حمایت آمریکا از رژیم صدام حسین طی هشت سال جنگ تحمیلی و شلیک ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران در 1367 خورشیدی، شکل گیری مجموعه ای از بی انصافی های واقعی و ادراکی نسبت به آمریکا در ایران را بسیار طولانی تر از تصورات مشابه در آمریکا توصیف کرد .
وی در این خصوص افزود: ایرانی ها آمریکا را شیطان بزرگ نامیدند و آمریکا ایران را محور شرارت خواند و طی این سال ها حتی دست دادن مقامات دو کشور یک تابو تلقی می شد.
رییس اندیشکده امریکایی کارنگی به اقدامات نافرجام غربی ها برای توقف روند برنامه هسته ای ایران از جمله اعمال تحریم های سنگین، حملات سایبری از جمله ویروس استاکس نت و ترور دانشمندان هسته ای اشاره کرد و در عین حال تصریح نمود: با این وجود، تحریم ها نتوانستند برنامه هسته ای ایران و روند مستمر غنی سازی را تا آستانه دستیابی به توان هسته ای نظامی متوقف کنند.
تعداد سانتریفیوژهای ایران از حدود 200 دستگاه در سال 2003 به 7000 دستگاه در پایان دولت بوش رسید. اکنون این کشور 9 هزار سانتریفیوژ نسل اول فعال، 8000 سانتریفیوژ نصب شده و آماده به کار و 1000 دستگاه سانتریفیوژ نسل دوم بسیار پیشرفته تر دارد. علاوه بر این، میزان ذخایر اورانیوم با غنای پایین که هم برای سوخت راکتور مناسب است و هم برای افزایش درجه غنا، به بیش از 10 هزار کیلوگرم رسیده که نسبت به زمانی که اوباما رییس جمهور شد، 10 برابر شده است.
در ضمن، ایران در حال حاضر نزدیک به 200 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد دارد که اگر درجه غنای آنها را به 90 درصد برساند، تا دستیابی به بمب اتم فاصله چندانی نخواهد داشت.
به عبارتی اگر ایران بخواهد بهای داشتن برنامه هسته ای نظامی را بپردازد، تمامی این اقدامات هم نمی تواند تهران را از این کار باز دارد چرا که ایران با افزایش تلاش های هسته ای خود به فشارها و تهدیدهای بین المللی واکنش نشان داده است.
البته هیچ ناظر خارجی نمی تواند با قطعیت اظهار نظر کند که آیا ایران می خواهد به کشوری با سلاح هسته ای تبدیل شود یا خیر.
نویسنده این تحلیل با اشاره به نامعلوم بودن زمان دسترسی ایران به بمب هسته ای تاکید کرد که با این همه، یک سلاح آزمایش نشده هیچ ارزش نظامی ندارد
ماتیوس با اشاره به فتوای رهبر انقلاب اسلامی ، حضرت آیت الله خامنه ای مبنی بر حرام بودن تسلیحات هسته ای، تاکید همیشگی ایران بر اینکه خواهان سلاح هسته ای نبوده و نیست و اینکه داشتن سلاح هسته ای با اصول جمهوری اسلامی مغایر است، افزوده است: مردم ایران از برنامه هسته ای کشورشان پشتیبانی می کنند و مقامات آن کشور نیز بر برخورداری ازحق غنی سازی تاکید دارند.
رییس اندیشکده آمریکایی کارنگی تصریح کرده است: چندین سال است که این حقیقت بر همگان مسلم شده که اگر قرار باشد به یک توافق هسته ای با ایران دست یابیم، برخورداری تهران از درجاتی از غنی سازی بخشی از این توافق خواهد بود. مقامات ایران پذیرش برنامه غنی سازی این کشور توسط جامعه بین المللی را یک پیروزی برای خود قلمداد می کنند. اشخاصی مانند بنیامین نتانیاهو که بر توقف کامل غنی سازی ایران اصرار دارند می دانند یا باید بدانند که با این کار خود عملا نشان می دهند که نرسیدن به توافق در نظر آنها مطلوب است.
وی افزوده است:مطابق معاهده کنونی، نمی توان برنامه هسته ای صلح آمیز ایران را کاملا متوقف کرد و غنی سازی را در ایران به صفر رساند. سوال این است که آیا می توان این برنامه را به فعالیت های منحصرا صلح آمیز محدود کرد و آیا جامعه بین المللی می تواند مطمئن شود که ماهیت این برنامه همچنان صلح آمیز خواهد ماند یا خیر؟
ماتیوس همچنین تنها سه گزینه برای جامعه جهانی در قبال ایران متصور شد و با پرهزینه توصیف کردن هر سه گزینه و تاکید بر لزوم تحلیل مستمر این حالات از منظر هزینه-فایده نوشت: در هر حال سه اتفاق روی خواهد داد: در حالت اول ایران یا آشکارا یا مخفیانه به سلاح هسته ای دست می یابد، در حالت دوم طرف های حاضر به یک راه حل دیپلماتیک می رسند و حالت سوم این است که به تاسیسات هسته ای ایران حمله خواهد شد. در حالت اول، سایر کشورهای منطقه نیز تحریک خواهند شد که به سلاح هسته ای دست یابند. همان طور که وقتی آمریکا و شوروی سلاح هسته ای ساختند، چین هم برنامه هسته ای نظامی خود را کلید زد و سپس هند و متعاقب آن پاکستان سراغ سلاح هسته ای رفتند. حتی اگر تکنیک های مهار و بازدارندگی ایران را از بکارگیری سلاح هسته ای باز دارند، ممکن است وجود سلاح هسته ای در این کشور سایر کشورهای منطقه مانند عربستان، ترکیه و مصر را نیز بر آن دارد تا برای موازنه سازی قوا به تسلیحات اتمی دست پیدا کنند.
رییس موسسه کارنگی در توصیف حالت دوم، دستیابی به توافق دیپلماتیک را خالی از نقص ندانست و تصریح کرد: اجرای توافقنامه به مراقبت و کنترل مستمر نیاز دارد و درجاتی از ریسک همیشه باقی خواهد ماند چرا که چنین توافقنامه ای به معنای سازش خواهد بود نه تسلیم شدن ایران.
وی در تشریح تبعات حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران افزود: حتی کسانی که به شدت طرفدار حمله به تاسیسات هسته ای ایران هستند اذعان دارند که این کار جز اینکه مدتی پیشرفت برنامه هسته ای تهران را به تاخیر بیندازد، حاصلی نخواهد داشت. تاسیسات را می توان دوباره بازسازی کرد و فیزیکدان ها و مهندسان دوباره دستیابی به فناوری و تخصص لازم برای ساخت سلاح هسته ای را از سر خواهند گرفت. گذشته از اینها بعد از بازسازی تاسیسات پس از حمله، دیگر بازرسان آژانس حضور نخواهند داشت و جایی نیز برای دوربین ها و مانیتورهای کنترل کننده نخواهد بود چرا که تداوم کنترل ها به همکاری بستگی دارد.
ماتیوس تصریح دارد که نکته مهم این است که جنگ به بهانه جلوگیری از یک تهدید فرضی و احتمالی به هیچ وجه مشروعیت بین المللی ندارد.
رییس کارنگی در ادامه توضیحات تبعات حمله به ایران به نابودی تحریم های ضد ایرانی کنونی و خودداری احتمالی روسیه، چین، ترکیه، هند و ژاپن از ادامه تحریم های مالی و نفتی علیه ایران اشاره و تاکید کرد که به این ترتیب حمله کنندگان به ایران در نظام بین المللی مطرود و منزوی خواهند شد.
این اندیشکده آمریکایی در ادامه در بخش بعدی تحلیل خود به توصیف پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات خرداد ماه 1392 پرداخت و در توصیف وی نوشت:او که یک روحانی و از اعضای ارشد حلقه حاکمیت ایران و دوست نزدیک و قدیمی رهبر عالی ایران است، طرفدار تغییر در سیاست داخلی و خارجی ایران است. وی که انگلیسی را روان صحبت می کند، 10 سال قبل مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران بود.
وی با اشاره به سخن رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای درباره نرمش قهرمانانه تصریح کرد: ماموریت روحانی کاملا واضح بود: حفظ تاسیسات هسته ای، ادامه غنی سازی و واگذار نکردن حقوق هسته های ملت ایران و در عین حال دستیابی به توافق از طریق انعطاف و اعتدال.
رییس اندیشکده کارنگی در شرح اقدامات دکتر روحانی برای دستیابی به اهداف دولت خود، به انتصاب دکتر محمد جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه، انتقال پرونده هسته ای از شورای امنیت ملی به وزارت خارجه و تغییر لحن به گفته وی ،رادیکال دولت پیشین، اشاره کرد.
کارنگی در بخش های بعدی با توضیح بخش هایی از توافق هسته ای ژنو بین ایران و گروه 1+5 (پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان) و مخالف خوانی های اولیه شدید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، تصریح کرد:با وجودی که هنوز تا رسیدن به توافق نهایی فاصله زیادی وجود دارد اما بعد از بیش از یک دهه مذاکرات بی حاصل و 33 سال سکوت دیپلماتیک بین ایران و آمریکا، اکنون دیپلماسی به جریان افتاده و موثر عمل کرده است اما گروهی از سناتورها تلاش می کنند با تصویب یک لایحه برای وضع تحریم های جدید علیه ایران، هر آنچه به دست آمده را به باد دهند.
ماتیوس این لایحه را بسیار پیچیده و مبهم و نقض کننده اولین مرحله توافق ژنو دانست و تاکید کرد که تصویب آن دستیابی به توافق دائم با ایران را با موانع بسیاری مواجه خواهد کرد.
وی نوشت:این لایحه آنقدر بد و مبهم تنظیم شده که عده ای که نمی فهمند با تصویب آن تحریم های جدید علیه ایران وضع خواهد شد، از آن حمایت کرده اند. سناتور رابرت مندز و سناتور مارک کرک که متن آن را تنظیم کرده اند معتقدند که پیشنهاد آنها دست اوباما را بازتر خواهد کرد اما این کار اثر عکس خواهد داشت. ایرانی ها نسبت به قدرت رییس جمهوری آمریکا برای لغو تحریم ها بدگمان هستند و تصویب این لایحه به منزله سوء نیت آمریکایی ها تعبیر خواهد شد و ممکن است ایرانی ها را از ادامه مذاکرات منصرف کند.
رییس اندیشکده آمریکایی کارنگی درباره علت حمایت عده زیادی از سناتورها از لایحه اخیر نوشت:لحن این لایحه آشکارا خواهان حمایت بی چون و چرا از اسراییل است ولی در واقع یک تصمیم مرگبار برای امنیت ملی ایالات متحده به شمار می رود. مطابق پیشنهاد مندز و کرک اگر اسراییل به طور یکجانبه به یک حمله پیشگیرانه به ایران دست بزند آمریکا باید کنار اسراییل بماند و به حمایت های دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی خود ادامه دهد. با وجودی که ظاهرا اجرای این لایحه برای آمریکا الزام آور نیست اما در واقع، ایالات متحده را به جنگ با ایران فرا می خواند. آیپک (بزرگ ترین لابی صهیونیست ها در آمریکا) نیز به شدت از این لایحه حمایت کرده است.
ماتیوس تصریح کرد:این ماجرا که خیلی پیچیده به نظر می رسد، در واقع بسیار ساده است. اکنون ایالات متحده فرصتی یافته است تا امکان تبدیل برنامه هسته ای ایران به یک برنامه کاملا شفاف، غیر نظامی و تحت کنترل های بین المللی را بررسی کند. تحریم های بین المللی، تمایل اوباما به انجام مذاکرات جدی و تغییر سیاست داخلی ایران چنین فرصتی را خلق کرده اند. هیچ تضمینی وجود ندارد که طرف های حاضر به یک توافق جامع و نهایی دست یابند اما حداقل در حال حاضر این فرصت وجود دارد.
به نوشته وی ، بهای توافق نهایی این خواهد بود که ایران بپذیرد غنی سازی خود را به 5 درصد محدود کند. گزینه های دیگر حمله به ایران یا پذیرش یک ایران مسلح به سلاح هسته ای خواهد بود. آیا انتخاب بین این گزینه ها خیلی کار سختی است؟ جای تعجب دارد که به نظر می رسد بسیاری از اعضای کنگره این انتخاب را کار بسیار دشوار و پیچیده ای می دانند.
منبع: ایرنا