به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا، حسین موسویان، مذاکره کننده سابق در پرونده هسته ای ایران و کارشناس مسایل بین المللی روز چهارشنبه میهمان خبرآنلاین بود و پیرامون موضوعاتی همچون بحران سوریه، چشم انداز ژنو2 به بحث و گفتگو پرداخت.
حسین موسویان در پاسخ به پرسشی پیرامون چشم انداز ژنو2 و اختلافات معارضین با دولت سوریه گفت: ژنو 2 تلاش خوبی بود اما ناقص؛ در واقع مشکلات سوریه در ژنو 2 ظهور یافت. یکی از مهمترین مشکلات در مدیریت بحران سوریه اینست که معارضین با هم اختلاف شدید دارند و هیچیک دیگری را قبول ندارد.
دوم، اینکه معارضین هیچ استراتژی و برنامۀ متقن و روشنی بری آیندۀ سوریه ندارند.
سوم، برخی از نیروهای میدانی از جمله داعش به دنبال تجزیۀ سوریه هستند.
چهارم، اینکه چشمشان به قدرتهای بزرگ است که با پول، اسلحه و قدرت نظامی در خودشان پتانسیل و توانایی را نمی بینند؛ یا به پول عربستان و یا به کمکهای قطر و آمریکا و ترکیه وابسته اند. انقلاب اسلامی ایران بدون کمترین وابستگی به دنیا و یک رهبری مقتدر و انسجام مردمی به ثمر رسید و اصولا در پیروزی انقلاب ایران نگاه به بیرون مطرح نبود که کمک آنها بتواند تأثیرگذار باشد. در واقع اینها ضعف های بزرگ معارضین سوریه است.
چالش دیگر اینست که هیچ اجماعی راجع به جایگزین وجود ندارد. یعنی با اینکه می گویند اسد باید برود اما نمی گویند بعد از اسد چه کسی باید جانشین وی باشد. با چنین مشکلاتی بدون حضور ایران در ژنو 2 طبیعی است که ژنو 2 به جایی نمی رسد و این مسئله روشن است.
این کارشناس مسایل بین المللی افزود: معضل دیگر در مورد مدیریت بحران سوریه است؛ اینکه بحران از حالت داخلی تقریبا خارج شده و در حال سرایت به سایر کشورهای منطقه است؛ یعنی بحران در حوزۀ میدانی غیرقابل مدیریت شده و از سوی دیگر سرایت به منطقه نیز اجتناب ناپذیر شده است؛ در واقع گسترش بحران سوریه به منطقه که مرکز ثقل تهدید بحران سوریه نیز تروریسم افراطی، سلفی گری و القاعده است. کشورهایی که در این بحران نقش موثر دارند، آمریکا، روسیه، ایران، عربستان و متحدین آن و ترکیه است.
موسویان پیرامون راهکارهای حل بحران سوریه گفت: در درجه اول باید میان قدرتهای منطقه تعامل به وجود آید؛ ایران، ترکیه، عراق و مصر.
در درجه دوم تعاملی میان گروه های همکار منطقه ای با جامعه بین الملل(روسیه و آمریکا در رأس آن) صورت گیرد.
در فاز سوم یک راهکار معقول و مرضی الطرفین در نظر گرفته شود. واقعیت اینست که هیچیک از طرفین در سوریه به خواسته های حداکثری نخواهند رسید. نه آمریکا، نه روسیه و نه ایران و نه عربستان. به خواسته های حداکثری نخواهند رسید.
حسین موسویان با قیاس بحران عراق و افغانستان با سوریه افزود: در 10 سال گذشته، ایران و آمریکا در افغانستان و عراق از یک دولت حمایت کردند؛ مالکی و کرزی. در واقع به رغم همه خصومت ها و اختلاف نظرها، ایران و آمریکا از دولت های مذکور حمایت کردند. نگاهی جامع تر به این دو کشور این واقعیت را برجسته می کند که آنهایی که در عراق و افغانستان در طول این 10 سال با حمایت از طالبان، القاعده و گروه های افراطی آشوب ایجاد کردند، متحدین آمریکا بودند؛ آنهایی که بی ثباتی، ترور، خشونت و انفجار ایجاد کردند، کشورهای متحد آمریکا بودند؛ اما ایران و آمریکا تلاش کردند دولت های حاکم بر عراق و افغانستان را تقویت کنند.
موسویان در ادامه افزود: این فرمول با اعمال اصلاحاتی می تواند در سوریه نیز اجرا شود. سوریه انتخابات در پیش دارد؛ زمانی که بحران سوریه در سال 2011 آغاز شد، اشتباه فوق العاده استراتژیک کشورهای منطقه و آمریکا این بود که تصور می کردند، می شود اسد را ظرف 2 ماه ساقط کرد. 3 سال با تمام پتانسیل جنگیدند ولی به این نتیجه رسیدند که بشار اسد قدرتمندتر از اپوزیسیون است، دهها میلیارد دلار به اپوزیسیون پول دادند و فضای بین المللی را نیز به نفع آنها چرخاندند، همه کمک هایی که مقدور بود در اختیار آنها نهادند اما دیدند اسد همچنان مقتدر است و سیستم های امنیتی را در اختیار دارد. در واقع به رغم بحرانهای فراوان سیستم امنیتی سوریه از هم نپاشید، سیستم نظامی و دستگاه امنیتی این کشور همچنان مقتدر است و همچنان با بشار اسد همراهند. از سویی غرب متوجه شد که بخش عمده ای از سنی های سوریه طرف بشار اسد هستند و از افراط گرایی نیز بیزارند و از افراط گرایانی که هم اکنون از اپوزیسیون هستند، وحشت دارند.
از سویی غرب دریافته که اکثریت جامعۀ مسیحی سوریه طرفدار بشار اسد و مخالف گروه های افراطی هستند. ده ها کلیسا و مراکز مذهبی مسیحیان به دست تروریست ها کشته شدند و به آتش کشیده شد. غرب از وضعیت سوریه وحشت کرده و به این واقعیت رسیده که این تهدید به سمت آنها نیز در حال سرایت است.
موسویان در ادامه راهکارهای حل بحران افزود:
1-اولین راه حل اینست که اولین هدف مبارزه با تروریسم و افراط گرایی باشد.
2-کنترل بحران سوریه از تسری به خارج از سوریه.
3- برگزاری انتخابات آزاد در سوریه (در سال 2014 سوریه انتخابات ریاست جمهوری در پیش دارد)
در واقع زمینه برای انتخاباتی آزاد فراهم شود به گونه ای که نه توسط اپوزیسیون و نه بشار اسد اداره شود؛ بلکه توسط سازمان ملل مدیریت و نظارت شود و همه گروهها نیز بدون استثنا نیز بتوانند شرکت کنند و تصمیم به رأی مردم گذاشته شود تا مردم رییس جمهور و قانون اساسی جدید را انتخاب کنند.
4-زمانی که به این چهارچوب رسیدیم باید سیل کمکهای انسانی و بشردوستانه از سوی آمریکا، اروپا، منطقه و همه قدرت های منطقه به سمت سوریه برود چون تا زمانی که ثبات نسبی در آنجا نباشد، انتخابات معنایی ندارد.
و در نهایت اینکه اگر علوی ها و اسد در سوریه از مصونیت برخوردار نباشد و سهم و نفوذ متناسبی نداشته باشد این فرمول مسالمت آمیز قابل اجرا شدن نیست.
موسویان در ادامه در پاسخ به این سوال که:«این بن بست و اختلافات تا چه زمانی به درازا خواهد کشید و حامیان اپوزیسیون تا چه زمان بر مواضع خود پافشاری خواهند کرد؟» گفت: عربستان و کشورهای حامی اپوزیسیون از چند مساله وحشت کرده اند:
اول اینکه آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد و ایران برنده اصلی این حملات بود.
دوم اینکه گسترش دامنۀ حضور و نفوذ ایران در منطقه است. ایران قدرتمندترین گروه غیردولتی یعنی حزب الله را در اختیار دارد. از نظر سازمان یافتگی، نظم و قدرت که توانست در جنگ 33 روزه اسراییل را با همۀ ابهت و سلاح های پیشرفته شکست دهد و این کشورهای می دانند که ایران سازمانها و نیروهای مشابه و حامی خود دارد.
سومین عامل وحشت این کشورها اینست که آنها توانسته بودند جامعه جهانی(اعم از آمریکا، اسراییل و سایر کشورها) را بسیج کنند تا پرونده ایران را به میز شورای امنیت ببرند، این کشور را تهدیدکننده صلح و امنیت معرفی کنند، ایران را تحریم های یکجانبه، چندجانبه کنند. در واقع اقداماتی که حداکثر فشارهای سیاسی و اقتصادی به ایران وارد بیاید تا از گستره نفوذ ایران جلوگیری کنند.
آنها دیدند که علیرغم همه اینها ایران به تکنولوژی هسته ای دسترسی یافت و اگر ایران روزی اراده کند که بمب بسازد میتواند این کار را بکند. دیدند که علیرغم 34 سال جنگ، تحریم و فشار منطقه ای و بین المللی ایران، اگر امروز قدرتمندترین نباشد، جز اولینها و قدرتمندترینهای منطقه خاورمیانه است و از همه مهمتر اینکه جز باثبات ترینهای کشورهای منطقه است. اگر یک هزارم فشارهایی که روی ایران در این مدت به عربستان می آمد، دولت عربستان یک هفته نمی توانست دوام بیاورد.