موضوع بیکاری، یکی از اساسی ترین چالش ها و مشکلات جوامع امروزی است. بیکاری به عنوان یک پدیده مخرب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مطرح است و رفع آن، از جمله دغدغه های اساسی برنامه ریزان بوده است، نادر چراغی، کارشناس ارشد مدیریت در یادداشتی برای گروه راهبرد خبرگزاری دانا به بررسی ابعاد مختلف این بحران پرداخته است.
برخورد منطقی با پدیده بیکاری، امری است که نگاهی راهبردی و بلند مدت به منابع انسانی را می طلبد، تا پتانسیل های اقتصادی مشخص گردند و سرمایه گذاری های لازم در راستای مهار بیکاری برای آینده ای بلند مدت، صورت گیرد. بیکاری پدیده ای نیست که به یک باره جامعه و دولت را غافلگیر کند، بلکه وامدار نشانه هایی است که دولت و مسئولان را باخبر کرده و سیاست های غلط اقتصادی را عریان می سازد. حال با استفاده از مطالعه موردی، به علل و عوامل بیکاری در ایران پرداخته می شود، چند سالی است که تمرکز بیکاری بین قشر جوان، اللخصوص دانش آموختگان بطور مشهود جلوه گر است، می توان گفت: تمرکز بیکاری در میان گروههای سنی جوانتر تا اندازه ای منعکس کننده تعداد نامتناسب افراد جوان در کل جمعیت است که به نوبه خود، نتیجه نرخهای سریع رشد جمعیت و نیروی کار طی دو دهه گذشته می باشد. از جمله نارسائیها و تنگناهای نیروی انسانی و اشتغال کشور می توانند: کمبود شدید نیروی کار علمی، فنی ، تخصصی و مدیران مجرب، توزیع نامتناسب جغرافیایی نیروی کارآزموده متخصص و ماهر و تمرکز آنها در برخی از نقاط شهری ، پائین بودن میزان بهره وری کار، ساخت نامتعادل و نامتجانس اشتغال مابین سطوح تخصصی بالا، میانی و کارگر ساده ، فراگیر نمودن فرهنگ کار و تلاش در کشور، کنترل رشد جمعیت کشور از طریق سیاستهای جمعیتی، تعادل نسبی وضعیت درآمدها، اولویت دادن به بخش کشاورزی و توجه بیشتر به سرمایه گذاریهای بلند مدت در این بخش ، توجه بیشتر به مشاغل خانگی، ایجاد امکانات بیشتر روستاها برای تشویق روستائیان به اقامت در روستا، انتخاب تکنولوژی متناسب با موانع طبیعی کشور، حمایت از سرمایه گذاری های خارجی، پشتیبانی از بنگاه های زود بازده، حمایت از بخش خصوصی، پایین نگاه داشتن قیمتها و نهایتا" بهینه سازی شیوه های مدیریت در جهت تولید بیشتر، باشند که شاکله مطالعه مذکور را تشکیل می دهند.
ضرورت تبیین مساله بیکاری
از دیدگاه فردی، کار براي حفظ عزت نفس فرد مهم است، كارمعمولا عنصر شكل دهندهاي در تركيب رواني مردم و فعاليتهاي روزانهآنهاست، از جمله ویژگی های مهم کار حقوق یا مزد است كه مردم براي تامين نيازهاي خودبه آن وابستهاند ، بدون دست مزد، گزران زندگی برای مردم ناممکن و بسی سخت است. نبود اشتغال، فرصت كاربرد مهارتها و تواناييهای آدمی را كاهش می دهد، در محيط كار، حتي هنگامي كه وظايف نسبتا كسل كننده است،افراد از اينكه كاري متفاوت با كارهاي خانه را انجام ميدهند، لذتمیبرند. وجود كار غالبا، دوستيها و فرصتهاي مشاركت درفعاليتهاي مشترك با ديگران را فراهم ميسازد. جدا از محيط كار، دايره دوستانو آشنايان احتمالي محدود می شود، اشتغال معمولا به خاطر حس هويت اجتماعي پايداري كهارائه ميكند، ارزشمند است(در برخی از کشورها هویت افراد به شغلشان وابسته است) عزت نفس هر انسانی اغلب درارتباط با نقش اقتصادیای است كه براي تامين زندگي خانواده ايفا مي كند. موارد ذکر شده، ضرورت بررسی بیکاری و اهمیت بالای آن را با رویکردی جامعه شناسانه، نشان می دهد.
عوامل تشدید کننده بیکاری
- در سالهای اخیر ، نتنها سرمایه گزاری خارجی افزایش نیافته بلکه شاهد خروج شرکت های خارجی از ایران بوده ایم. از جمله موارد خیلی مهم تنزل در جذب شرکت ها و سرمایه های بین المللی، می توان به روابط نامناسب ایران بخصوص، با کشور های توسعه یافته و تحریم های صورت گرفته، اشاره نمود. این در حالی است که کشورهایی همچون ترکیه حدود 23 هزار شرکت خارجی را جذب نموده و کشور عربستان جز 10 کشور اول دنیا در پذیرش شرکت های خارجی است که به طور مستقیم سرمایه گذاری کرده اند.
- نتنها از شرکت های خصوصی حمایت نمی شود بلکه عرصه برای این شرکت ها به نفع شرکت های شبه دولتی تنگتر نیز می شود.
- عدم حمایت کافی از کارخانه های تولیدی در زمینه صنعت و حمایت نامناسب از تولیدات داخلی کشور در کشاورزی و صنایع دستی
- تشدید تورم- افزایش دستمزدها و در نتیجه ازدیاد هزینههای سرمایه ای و هزینههای تولیدی.
- تغییر سیاستهای ارزی و گمرکی کشور و تغییر در نحوه و روند مبادلات بازرگانی.
- توسعه نه چندان مناسب خدمات بانکی، توریستی، حمل و نقل.
- تراکم شدید نیروی کار در بخشهای خدمات دولتی و بخشهای کشاورزی و اختلاف ملکی بین مالکان و کشاورزان در بعضی از مناطق کشور و راکد ماندن این اراضی در نقاط روستائی.
- فقدان تأسیسات و تسهیلات زیربنائی در بسیاری از نقاط روستائی کشور در زمینهٔ استقرار نیروی کار جدید و جلب آنها.
مشکلات و پیامدهای بیکاری
بیکاری، یکی از بزرگ ترین معضلاتی است که توازن و تعادل جامعه را به هممی ریزد و باعث ایجاد بحران های متعدد در عرصه های اجتماعی، اقتصادی،روانی و سیاسی می شود. بیکاری در واقع شاهراه اصلی معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی است و حل آن، بسیاری از مشکلات اجتماعی، روانی و اقتصادیجامعه را برطرف می کند. یکی از بزرگترین پیامدهای بیکاری فقر می باشد.بحران بیکاری گسترده ی در ایران وجود دارد، به طوری که طبق آمارها در ده سال اخیر، حتی یک شغل هم ایجاد نشده است وعمده ی بیکاری آن در میان جوانان و دانش آموخته هاست. در ایران بیش از نیمی از خودکشی ها با مسئله ی بیکاری در ارتبط است. بیکاری تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی فرد را تحتتاثیر قرار می دهد. ارزش هر انسانی به کاری است که عهده دار انجامآن است.ارزش کار در هویت هر انسانی، به طور مشخصی قابل مشاهده است. به همین دلیل است ، وقتی کار مفیدی انجام نمی دهیم،احساس بی ارزشی و بی فایده گی را داریم. از طرفی ، احساس نشاط و شادابی هم ندارد، به هنگام کار شور و شوق وانگیزه و نشاط برای ادامه زندگی پیدا می شود و احساس مفید بودن و سازندگیدر وجود انسان ها جریان می یابد. بیکاری و فقدان فرصت شغلی فشار دوچندانی بر قشر تحصیل کرده ونخبگان جامعه وارد می کند که خود از جمله دلایل مهم در فرار مغزها از کشور است.از منظر اجتماعی، بیکاری دربیشتر موارد باعث بروز تنش در نهاد خانواده و برهم خوردن آرامش می شود، یعنیمشکلات اقتصادی و فشار مالی وارده بر خانواده، اختلاف نظر بین زوج ها راتشدید می کند، معلوم است که یک پدر بیکار نمی تواند الگویمناسبی برای فرزندان خود باشد کما اینکه پس از، کم رنگ شدن عزت نفس، قدرت واختیار کافی برای اداره خانواده از کنترل خارج می شود. كاهش رضايتمندي از زندگي، زمینه بروز اختلالات روانی ازجمله، افسردگی را تشدید می کند. در ایران و حتی سایر کشورهای جهان، بیکاری یکی از مهم ترین دلایلبروز افسردگی است. از پیامد های دیگر بیکاری، سست شدن پیوند فرد با اجتماع و کاهش روابط اجتماعی است. اجتماعی که در آن بیکاریریشه دوانیده باشد، به سرعت شاهد کاهش جریان های اجتماعی مثبت خواهدبود و مباحثی چون سازگاری، همکاری، توافق در مقابل تعارض و مخالفت،رنگ می بازد. در چنین شرایطی نیازهای فردی و خانوادگی فرد، مغفول می ماند، او برای برآوردن نیازهای خود، به هر وسیله ای متوسل می شود. درجامعه متعادل که نیروی کار متخصص در جای خود مشغول است، همه مردمنیازهای یکدیگر را برآورده می کنند اما بیکاری در جامعه خلاء بزرگی ایجادمی کند و توسعه شاخص های توسعه اقتصادی و اجتماعی را با مشکل روبه رومی کند.در پایان به یکی از بدیهی ترین مشکلات بیکاری اشاره می شود که آن کاهش درآمد است، کاهش درآمد نه فقط یک فرد و یک خانواده، بلکه کل جامعه را تحتتاثیر قرار می دهد. در جامعه ای که عرضه و تقاضا متعادل نباشد، رونقاقتصادی جای خود را به واسطه گری و دلالی می دهد و نتیجه آن افزایش کار های کاذب است.
با توجه به شرایط و ساختار کشور ، دولت می تواند نقش بسزایی در حل معضل بی کاری داشته باشد. کشور ایران با الگو برداری از کشور ترکیه در زمینه روابط بین الملل و کاهش تنش روابط سیاسی با کشور های همسایه و سایر کشور های جهان، می تواند زمینه را برای سرمایه گذاری شرکت های خارجی محیا سازد، از طرفی صادرات و واردات خود را از این کشورها افزایش دهد. عامل ذکر شده خود می تواند ، بستر شغل های زیادی را در کشور فراهم سازد. دولت قادر است با سرمایه گذاری و حمایت از شرکت های خصوصی در بخش های که استعداد بالقوه ای در زمینه ی ایجاد کار در کشور را دارند از جمله سرمایه گذاری در بخش صنایع دستی و بخصوص فرش و همچنین با سرمایه گذاری در بخش کشاورزی می تواند گامی مهم در توسعه و ایجاد اشتغال در کشور بردارد.