گروه راهبرد خبرگزاری دانا- واژه صبر و مشتقات آن 103 بار در قرآن به کار رفته که نشان از اهمیت ویژه این حرکت اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریم دارد. در باب ارزش والای صبر همین بس که قرآن در آیات متعددی با عبارت «الله مع الصابرین»، «إنّ الله یحبّ الصابرین» و عبارات دیگر به آنان مژده میدهد که خداوند با صابران همراه است و آنان را بسیار دوست دارد، و در بیان علت رسیدن بعضی از بنی اسرائیل به مقام امامت و هدایت مردم می فرماید:«وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّة یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآیاتِنا یوقِنُونَ»«و از آنان امامان (و پیشوایانى) قرار دادیم كه به فرمان ما (مردم را) هدایت مىكردند؛ چون شكیبایى نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.»
خداوند در موارد مختلف به پاداش صابران پرداخته است از جمله این آیه که می فرماید:«وَ جَزاهُمْ بِماصَبَرُوا جَنَّة وَ حَریرا...»«و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهاى حریر بهشتى را به آنها پاداش مىدهد!...»
این آیه و آیات بعد که در وصف صبر بر گرسنگی و ایثار طعام امام علی(ع) و خانواده ایشان نازل شده است، به پاداش آن اشاره نموده و نعمتهای بهشتی را که به خاطر صبر به آن بزرگوارن داده شده، بیان میکند، و این خود بیانگر نشانه ای بر پاداش عظیم و منزلت صابران در درگاه خداوند است.
خداوند صبر را از ویژگی صاحبان عقل توصیف می کند/صبر در صورتی ارزشمند است که برای کسب رضای الهی باشد
به هر حال انسان و محل زندگی او به نحوی آفریده شده که با آفات، کمبودها، موانع و مصیبت های فراوانی همراه است و همیشه آفات و مصائبی در اموال، عزیزان، دوستان و... در کمین نعمتهاست که موجب از دست دادن آنها میشود؛ از سویی دیگر انسان در معرض حملات شدید تمایلات نفسانی است که همه این موارد ابزار آزمایش انسان توسط خدای متعال به شمار می آیند همانگونه که قرآن می فرماید«وَ نَبْلُوَكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیرِ فِتْنَة وَ إِلَینا تُرْجَعُون» یعنی«و شما را با بدی ها و خوبی ها آزمایش مى كنیم و سرانجام بسوى ما بازگردانده مى شوید!»
در این میان بر اساس آیات و روایات، تنها کسانی از میان موانع و مشکلات، سلامت به مقصد می رسند که با صبر، به قضای الهی راضی شده و تمایلات نفسانی را حبس نموده، و تسلیم امر خداوند گشتند. مصائب گوناگون آنان را از شکر، اطاعت و عبادت خداوند باز نداشته و با وجود تمام مشکلات، خود را به انجام وظایف الهی وادار سازند. خداوند در قرآن کریم در موارد مختلف به شکلهای گوناگون به این موضوع پرداخته و انسان ها را با جایگاه و ارزش صبر آشنا ساخته است؛ همچنین به صابرین همراهی و یاری خود را در مراحل سخت زندگی، وعده داده و نعمتهای ویژهای عنایت کرده است:«وَ بَشِّرِ الصَّابِرین... أُولئِكَ عَلَیهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُون»
از نظر قرآن، صبر در صورتی ارزشمند است که به قصد تقرب و برای کسب رضای الهی باشد که خداوند صبر را از ویژگی صاحبان عقل توصیف می کند و در این باره چنین می فرماید:«إِنَّما یتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب... وَالَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ... اُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّار»
بیان پیامبر(ص) در نسبت صبر و عقل در گفت وگو با شمعون راهب
همچنین روایات اسلامی بر همراهی صبر و عقل تصریح دارد. به طور نمونه در روایتی «شمعون راهب از پیامبر(ص) پرسید: به من بگو عقل چیست و چگونه است. چه چیز از آن منشعب مى شود و چه چیز منشعب نمى شود. اقسام و انواع عقل را برایم توصیف نما؟ رسول خدا(ص) فرمود: «همانا عقل، زانوبندى است بر نادانى و نفس [امّاره] مانند پلیدترین جانوران است که اگر پایش بسته نشود، بیراهه مىرود و سرگردان مى شود، پس عقل زانوبند نادانى است. براستى، خداوند عقل را آفرید و به او فرمود: رو کن و او رو کرد؛ سپس فرمود: برگرد و او برگشت، آنگاه خداى تبارک و تعالى به او فرمود: به عزّت و جلالم سوگند که من آفریدهاى از تو بزرگتر و فرمانبردارتر نیافریدم، به تو آغاز کنم و تو را به درگاه خود برگردانم، معیار پاداش و کیفر تویى، پس، از عقل، بردبارى نشأت گرفت و از بردبارى، دانش و از دانش، هوشیارى و از هوشیارى، پاکدامنى و از پاکدامنى، خویشتندارى و از خویشتندارى، حیا و از حیا، وقار و از وقار، پایدارى بر کار خوب و از پایدارى بر کار خوب، بیزارى از کار بد، و از بیزارى از کار بد، پیروى از اندرزگو، پس این ده دسته از انواع اخلاق نیکو است و هر کدام از این ده دسته، ده نوع دیگر را در بر دارد ...»
مراتب صبر
بنابر روایات نقل شده از پیامبر اکرم(ص)، صبر دارای سه مرتبه است؛ اول «صبر بر مكروهات و مصایب»؛ که شکیبایی انسان در برابر حوادث تلخ و ناگوار مثل خسارات مالی، مرگ عزیزان، بیماری و... از جمله مراتب صبر است که قرآن کریم از آن اینگونه یاد کرده است:«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُون». دوم «صبر بر طاعت» است؛ تکالیفی که خدای متعال بر عهده بندگان قرار داده، با دشواریهایی همراه است؛ لذا ممكن است انسان به خاطر دشواری در انجام آن کوتاهی کرده و آن را ترک كند؛ از این رو قرآن کریم انسانها را به صبر بر امتثال وظایف دینی توصیه کرده است:«رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَینَهُما فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبادَتِه». سومین مرتبه «صبر در معصیت» است که بالاترین مرحله از صبر است و آن ایستادگی در برابر شعلههای سرکش شهوات و هیجانهای برخاسته از هوی و هوس و یا مقامات دنیوی است؛ چراکه بیشتر انسانها در برابر فقر و گرفتاری طغیان نمیكنند؛ ولی وقتی خدا مقام، پول و صحّت بدن بدهد، آن وقت خیلی سخت است كه خودش را سالم نگه دارد و صبر پیشه کند و این نعمت موجب غفلت و معصیت او نگردد. از این قسم به صبر بر نعمت نیز تعبیر می کنند.
قرآن کریم در این باره می فرماید:«وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیئاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» یعنی «و اگر بعد از شدّت و رنجى كه به او رسیده، نعمتهایى به او بچشانیم، مىگوید: مشكلات از من برطرف شد، و دیگر باز نخواهد گشت! و غرق شادى و غفلت و فخرفروشى مىشود... مگر آنها كه (در سایه ایمان راستین،) صبر و استقامت ورزیدند و كارهاى شایسته انجام دادند.» صبر در برابر معصیتها و هوای نفس آنقدر عظیم است که حتی یوسف نبی(ع) نیز خود را از شرّ آن ایمن ندانسته و به خدا پناهنده می شود:«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی».
صبر در روابط اجتماعی
یکی از اقسام صبر، بردباری در روابط اجتماعی است. انسان ها در زندگی خود با افکار و عقاید گوناگونی، موافق یا مخالف برخورد می کنند، که به لحاظ اهمیت، انسان را به موضع گیری های متفاوتی وادار می کند؛ لذا قرآن کریم به مومنان سفارش می کند که برای مقابله با عقاید باطل و رفتار خشونت آمیز دشمنان اسلام، صبر پیشه کنند و به بهترین وجه به مقابله با آنها برخیزند:«ادْفَعْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَینَكَ وَ بَینَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِی حَمیمٌ وَ ما یلَقَّاها إِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ ما یلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظیمٍ» یعنی «بدى را با نیكى دفع كن، ناگاه (خواهى دید) همان كس كه میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است! امّا جز كسانى كه داراى صبر و استقامتند، به این مقام نمى رسند، و جز كسانى كه بهرهی عظیمى (از ایمان و تقوا) دارند، به آن نایل نمىگردند!». از پیامبر اكرم(ص) نقل شده است كه میفرماید: نصف ایمان صبر و نصف دیگر آن شكر است. به این معنا كه انسان در زندگی، یا در آسایش است، كه باید در آن حال شكرگزار باشد، یا در حال سختی و گرفتاری است كه باید صبور باشد. از سوی دیگر، «صبر بر طاعت»، «صبر در معصیت» و «صبر در مصیبت» تقریبا تمامی رفتارهای دینی را پوشش میدهد. كسی كه میخواهد دیندار خوبی باشد باید از صفت صبر برخوردار باشد.
ارزشمند بودن هدف (ارزشمندی زندگی اخروی)،مشخص بودن هدف (رضایت خداوند)، اشتیاق رسیدن به هدف (دستیابی به پاداشهای دنیوی و اخروی)، ترس از شكست (ترس از عذاب جهنم).... از پایههای روانشناختی صبر توصیف شده است. در واقع اگر هدف مشخص نباشد، فرد نمیداند چرا و به چه دلیلی باید سختیها را تحمل كند، در نتیجه نمیتواند صبر كند. از اینرو، در قرآن به هدف صبر اشاره شده است: (وَ الَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرّا وَ عَلانِیة وَ یدْرَونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ( (رعد: 22) از نظر یك مومن بالاترین هدف، جلب رضایت پروردگار است. صبر مانند هر رفتار دیگر نیاز به انگیزه دارد. اولین چیزی كه ایجاد انگیزه میكند هدف است.پیامبران بزرگ الهی كه پیشقراولان صبر بودند، هدف مشخصی برای صبر خود داشتند. قرآن در مورد پیامبر گرامی اسلام میفرماید: (وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیهِمْ وَ لا تَكُ فِی ضَیقٍ مِمَّا یمْكُرُونَ) شكیبایی پیشه كن و این شكیبایی تو جز برای خدا نمی تواند باشد.
فرد زمانی میتواند صبر كند که سختیها را تحمل نماید، و در راه رسیدن به هدف سخت تلاش كند كه آن هدف در نظرش ارزشمند باشد. قرآن هدف صبر را «جلب رضایت خداوند» بیان میكند و ارزشمندی این هدف را اینگونه نشان میدهد: (ما عِنْدَكُمْ ینْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِینَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا یعْمَلُونَ) از آن رو كه خداوند متعال خود روان بشر را سرشته و میداند كه انسان تنها به خاطر «هدف ارزشمند» میتواند صبر پیشه كند، در اینجا به فنای داشتههای انسان و بقای عطایای خود اشاره نموده و ارزشمندی آنها را نشان میدهد. در انتهای آیه نیز به ارزشمندی پیامد صبر اشاره دارد. افرادی كه صبر ندارند به متاع دنیا توجه دارند، ولی افراد صبور به پاداشهای اخروی خداوند توجه دارند كه ارزشمندی و ماندگاری آنها صبر را برای آنان امكان پذیر میسازد.
اگر كسی مشتاق رسیدن به چیزی باشد، سختیهای رسیدن به آن را تحمل خواهد كرد. این اشتیاق لازمه ارزشمندی واقعی هدف نیست. ممكن است هدفی در واقع ارزشمند باشد ولی فرد اشتیاقی به رسیدن آن نداشته باشد؛ در نتیجه، دشواریهای رسیدن به آن را تحمل نخواهد كرد. حضرت امیرالمومنین(ع) یكی از پایههای صبر را اشتیاق میداند: «فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِكَ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی الشَّوْقِ ... فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَی الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ» در این حدیث، امام علی(ع)به صورت واضح و روشن یكی از پایههای روانشناختی صبر را شوق و رغبت دانسته است. قرآن كریم مكررا آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی صبر را بیان فرموده است. توجه انسان به این پیامدها شوق و رغبت انسان را برمیانگیزد: (إِنَّما یوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیرِ حِساب)؛ بیتردید پاداش شكیبایان بدون حساب و به طور كامل داده میشود.
ترس از شكست (ترس از عذاب جهنم) نیز یکی دیگر از پایه های روان شناختی صبر است؛ از آموزههای اسلامی این ایده به دست میآید كه شوق به تنهایی انسان را به مسیری سوق نمیدهد، بلكه ترس نیز لازم است. مثلا درباره رابطه انسان با خدا باید تعادل بین خوف و رجاء را در نظر داشت. ترس مطلق از خداوند به ناامیدی و رها كردن عمل میانجامد و امیدواری مطلق به خداوند بیخیالی و رهاكردن عمل را در پی دارد. خویشتنداری و تحمل مشكلات زمانی به راحتی برای انسان امكانپذیر است كه نه تنها رسیدن به هدف مزایایی برای انسان در پی داشته باشد، بلكه نرسیدن به آن انسان را با مخاطراتی مواجه سازد.
حضرت علی(ع) به روشنی هیجان ترس را از پایههای روانشناختی صبر برشمرده است:«فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِكَ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ علی الاشفاق مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ رَجَعَ عَنِ الْمُحَرَّمَاتِ»؛صبر دارای چهار شعبه است كه یكی از آنها ترس است... كسی كه از آتش بترسد از محرمات دوری میورزد. در قرآن كریم قریب یكصد مورد كلمه «النار» تكرار شده و خداوند مردم را از عذاب جهنم ترسانده است. این بدان روی است كه ترس تأثیر زیادی در وادار كردن مردم به عمل دارد. پیامبران خود را بشیر و نذیر میدانستند، زیرا ساختار روانی برخی افراد به گونهای است كه علاقهمندی به چیزی آنان را به عمل وامیدارد و برخی دیگر فقط ترس زیربنای رفتار آنان را شكل میدهد. در فرد واحد نیز برخی رفتارها ممكن است به دلیل علاقه و رغبت و برخی دیگر به دلیل ترس انجام گیرد.
اگر انسان سختیها را پلهای برای صعود و یا آزمونی برای قبول شدن بداند، در آن صورت، نهتنها مشكلات او را آزرده نمیسازد، بلكه شاید با آغوش باز به استقبال آنها برود و به راحتی آنها را تحمل كند. قرآن مكررا به ما گوشزد كرده كه سختیها برای ابتلا و امتحان بندگان است: (وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشیْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابرِِینَ). برای اینكه مومنان در برابر سختیها درمانده نشوند و صبرشان را از دست ندهند، قرآن رنجها را موقتی و پایانپذیر میداند: (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرا، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرا)؛ همراه با هر سختی گشایشی است. یك گام بالاتر از این، موقت دانستن كل دنیا و جهان است كه در این صورت، انسان ایده بزرگتر و جامعتر پیدا میكند كه سختی و آسایش را پایدار نداند. دایمی دانستن راحتی به خاطر ایجاد تنبلی، انسان را از عمل دور نگه میدارد و مستمر دانستن رنجها به دلیل درماندگی، توان عمل را از انسان میگیرد.
امیرالمومنین(ع)یكی از پایههای صبر را انتظار میداند. انتظار در اینجا به معنای سرآمدن مدت و پایان یافتن مهلت است: «فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِكَ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ علی ... التَّرَقُّبِ... مَنْ رَاقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَی الْخَیرَات»؛كسی كه منتظر مرگ است، مدت زمان زندگی خود را در دنیا زودگذر و موقتی میداند و به انجام كارهای درست میشتابد. حضرت علی(ع) انتظار مرگ را از پایههای صبر به شمار آورده است. به فكر مرگ بودن، پایان یافتن فرصتها را نیز گوشزد میكند. وقتی فرد متوجه شود كه وقتش رو به اتمام است، حاضر میشود سختترین كارها را برای رسیدن به موفقیت انجام دهد. پس میتوان توجه به كم بودن زمان را نیز از پایههای صبر به شمار آورد. آن حضرت در كلام دیگری نیز رابطه صبر و زمان اینگونه بیان میكند: «الصبر علی المضض یودی إلی إصابة الفرصة»؛شكیبایی بر رنجها به درك فرصتها میانجامد. پ
برخی ویژگی صابران در مناسبات اجتماعی بر اساس آیات قرآن
صبر یك ویژگی روانی و ثبات درونی است كه نتیجة آن مدیریت احساسات و هیجانات، توان تحمل سختیها و سخت كوشی در كارهاست. صبر در زندگی انسان كاركردهای گوناگونی دارد؛ از جمله: انسان را در مقابله با تنیدگیها یاری میدهد، موفقیت در تحصیل، شغل و روابط اجتماعی را تسهیل میكند، در برخورد با هیجانات و احساسات درونی توانمندتر میسازد و در زمینه دینداری انسان را یاری میدهد.
فرد صبور از اشتباهات و ظلم دیگران میگذرد و اهل گذشت است. آیات پیشین در مورد حقخواهی مظلوم بودند، اما قرآن كریم در آیهای میفرماید:(وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُور( (شوری: 43)؛ كسی كه صبر كند و ببخشد كار بزرگی انجام داده است. فرد صبور هنگام مصیبتها و مشكلات، خداوند را به یاد میآورد: )... و بشّر الصابرین الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ).
فرد صبور در موقعیتهای جهل و خشونت، با حلم و مدارا برخورد میكند: (وَ لَا تَسْتَوِی الحَْسَنَةُ وَ لَا السَّیئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَینَكَ وَ بَینَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلیٌّ حَمِیمٌ وَ مَا یلَقَّئهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبرَُواْ وَ مَا یلَقَّئهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ). معنای «ادفع بالتی هی احسن» این است كه هنگام مواجه شدن با سیئه، با حسنه برخورد كن. علامه طباطبائی در المیزان میفرماید: «ادفع بحلمك جهلهم و بعفوك إساءتهم». افرد صبور در كارها مقاومت بیشتری دارد و هر فرد صبور كار چندین نفر غیر صبور را انجام میدهد: (یا أَیهَا النَّبِی حَرِّضِ الْمُومِنینَ عَلَی الْقِتالِ إِنْ یكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یغْلِبُوا مِائَتَینِ وَ إِنْ یكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ یغْلِبُوا أَلْفا مِنَ الَّذینَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یفْقَهُونَ).
فرد صبور اگر به درستی كاری اطمینان داشته باشد، به گفتههای بی اساس دیگران توجه نمیكند: (إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُوهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَیئَةٌ یفْرَحُوا بِها وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یضُرُّكُمْ كَیدُهُمْ شَیئا إِنَّ اللَّهَ بِما یعْمَلُونَ مُحیطٌ). صابر در برابر زخم زبان، تهمت و ناسزای افراد جاهل با بردباری برخورد میكنند: (وَ اصْبِرْ عَلی ما یقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرا جَمیلا)فرد صبور، موقع دزدیده شدن، مفقود شدن یا از بین رفتن اموالش برخورد منطقی دارد: (وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین). همچنین در موقع از دست دادن شغل خود، از خود خویشتنداری نشان میدهد و توكل به خدا میكند: (وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ).
فردی که صابر است، هنگام از دست دادن عزیزان، بیش از حد بیتابی نمیكند:(وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ). یا هنگام بیماری خویشتنداری خود را از دست نمیدهد: (وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ). همچنین هنگام فقر و تنگدستی متانت و خویشتنداری خود را حفظ میكند و جزع و بیتابی نمیكند: (وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ) و در برابر نیازهای فیزیولوژیك، خودكنترلی بیشتری از خود نشان میدهد:(لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ یخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها).
کسی که اهل صبر است، در موقعیتهای ترس و خوف خویشتنداری از خود نشان میدهد:( وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ) و در موقعیتهای تنشزا میتواند خشم خود را كنترل كند:(الَّذِینَ ینفِقُونَ فی السَّرَّاءِ وَ الضرََّّاءِ وَ الْكَظِمِینَ الْغَیظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحُِبُّ الْمُحْسِنِین).
منبع: مهر