به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا (داناخبر) یکی از دغدغه های ما در شب های امتحان یادگرفتن مطالبی از درس دینی بود که گاه بدون این که چیزی از آن را بفهمیم، فقط حفظ می کردیم تا نمره بگیریم.
این وضع تا پایان دبیرستان ادامه داشت. این بار با تمام توان سعی کردیم دروس دینی را خوب بخوانیم و تست بزنیم، به این دلیل که می توانست در بالا بردن معدل موثر باشد و مهم تر از آن، ضریب درس معارف نیز در رتبه نهایی آزمون ورودی دانشگاه ها نقشی تعیین کننده داشت.
جام جم نوشت: در طول دوران تحصیل در دانشگاه باز هم ذهنمان را درگیر حفظ همان مطالب تکراری در کتاب های معارف و اخلاق و اندیشه اسلامی کردیم. این بار هم نه برای این که چیزی بیاموزیم و در زندگی روزمره خود به کار گیریم، بلکه باز هم هدف نهایی ما نمره ای بود که می توانست تاثیر نمرات پایین دروس دیگر را در معدل گیری تا حدی جبران کند.
امروز اگر از ما بپرسند، احتمالا نخواهیم توانست چیزی از آن همه مطلبی را که به زحمت در ذهن اندوختیم به یاد آوریم. روند زندگی ما تاثیر چندانی از آموخته های آن روزها نگرفته است.
منبعی در کنار هزاران منبع
یک دبیر باسابقه دبیرستان های تهران هم در پاسخ به این پرسش که چرا 12 تا 16 سال آموزش تعالیم دینی تاثیر چندانی در انتقال آموزه های دینی به نسل جدید نداشته است، توضیح می دهد: بازخوردی که می بینیم تنها بازخورد کلاس های معارف و دینی نیست؛ این کلاس ها منشا تغذیه ای در کنار هزاران منشا تغذیه ای دیگر است که به ذهن بچه ها خوراک می دهند.
قلمی معتقد است: زمینه های انسان شناسی و دین شناسی در خانواده و در محیط های بیرون از کلاس مورد توجه قرار نمی گیرد و ارزش هایی که در کلاس های معارف و دینی به کودک و نوجوان و جوان انتقال داده می شود، در خانواده احیا نمی شود. تاکید خانواده ها از همان روزی که کودک پا به محیط دبستان می گذارد بر دیکته و حساب و علوم است، اما فرمول ها و مباحث دینی چون خواسته دانش آموز و دانشجو و دوستان و خانواده اش نیست، مورد توجه قرار نمی گیرد.
کلاسی خشک
کلاس های دینی مانند تاریخ و جغرافیا، یکی از کلاس های خشک و بی روح دوران تحصیل است، از آن دست کلاس هایی که برای تمام شدن وقت دقیقه شماری می کنی و مدام چشمت به ساعت است.
قلمی، علت خسته کننده بودن این کلاس ها را در انتزاعی بودن مباحث دینی می داند. او می گوید: جاذبه مباحث انتزاعی و اخروی، حداقل برای مخاطبی که خود را به مرتبه ای از ادراک کامل انتزاعی نرسانده است، به اندازه جاذبه مباحث ملموس دنیوی نیست. یک کودک دبستانی مفهوم عدد را با استفاده از مصادیق مختلف یاد می گیرد، وقتی به سن دریافت فرمول های انتزاعی ریاضی رسید، با استفاده از دانسته های قبلی خود می تواند فرمول های غیرملموس ریاضی را بیاموزد. این همان چیزی است که باید در زمینه آموزش مباحث اعتقادی نیز مورد توجه قرار گرفته و کودک گام به گام برای آموختن این مباحث در سال های بالاتر آماده شود.
فقدان جنبه معرفتی
نکته دیگری که کلاس هایی از این دست را برای دانش آموز و دانشجو خسته کننده می سازد فقدان جنبه های معرفتی است. به نظر قلمی، استاد و دبیر برای ارتباط با دانشجو و دانش آموز بیشتر از بعد هیبت علمی برخورد می کنند تا بعد معرفتی.
در کلاس های معارفی قبل از هر چیز لازم است بین معلم و دانش آموز یک پیوند اولیه نسبت به موضوع ایجاد شود، ضمن این که معلم باید خود را با درسی که ارایه می دهد تطبیق دهد، آن هم نه به صورت تصنعی.
ملال آور حتی برای بزرگسال
اگر دانش آموزی در منزل دارید، کتاب دین و زندگی او را ورق بزنید و کمی آن را مطالعه کنید. خواهید دید مطالب با استفاده از جملات پیچیده و در پاراگراف های بلند بیان شده است. این مطالب حتی برای شما که قصد دارید فقط آنها را مرور کنید، سنگین و خسته کننده است و هیچ جاذبه ای برای ادامه مطالعه در شما ایجاد نمی کند. حال دانش آموزی را در نظر بگیرید که می خواهد این دروس را چند بار در طول سال بخواند و آنها را برای بازپس دادن در امتحان به خاطر بسپارد.
در حالی که برای ارایه آموزه های دینی باید شعور انسان ها و عاطفه فطری آنان را مورد توجه قرار داد. این همان شیوه ای است که قرآن در انتقال مفاهیم دینی به کار می گیرد و فطرت آنان را شکوفا می سازد.
استفاده از وسایل کمک آموزشی
لازم است وسایل کمک آموزشی مانند فیلم، سرود، نمایشنامه، عکس و... در اختیار مربیان دینی قرار گیرد. برای تولید این وسایل باید مرکزی جهت تولید ماده ابلاغ دینی وجود داشته باشد.
افرادی که در این مرکز کار می کنند باید از بین کسانی انتخاب شوند که دغدغه دین دارند و آموزش دین برای آنان بیش از آن که وسیله امرار معاش باشد، هدفی والا و آرمانی مقدس باشد.
این مرکز باید از نظرات روان شناسان، جامعه شناسان و دیگر متخصصان در تهیه کتاب های درسی استفاده کرده و لوازم کمک آموزشی و برنامه درسی مناسبی را تهیه نماید.
دینی نباید امتحان داشته باشد
برگزاری امتحان و تحمیل مسایل مذهبی به کلاس به صورت درسی که باید بخوانند و امتحان بدهند و نمره خوب بگیرند، دانش آموزان را از دید آرمانی نسبت به مسایل دینی دور می کند؛ دینی برای آنان تبدیل می شود به درسی که به هر حال منافع دنیوی شان ایجاب می کند آن را بخوانند و امتحان دهند و قبول شوند و نمره بالا بیاورند.
شاید بهتر باشد کلاس دینی را به کلاسی برای موعظه حسنه و مجادله بین دانش آموز و دبیر و دانشجو و استاد تبدیل کنیم. اجازه دهیم جوانان و نوجوانان شایبه های ذهنی خود را مطرح کرده و پاسخ مناسب را دریافت کنند.