به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا «مرتضی حاجی» از فعالان سیاسی اصلاح طلب و وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات که هنوز در بنیاد باران عضویت دارد، این روزها در هیات مدیره بنیاد امید ایرانیان که ریاست آن بر عهده محمدرضا عارف است، فعالیت می کند.
وی در گفت و گوی تفصیلی با ایرنا به تشریح دستاوردهای انتخابات 24 خرداد و شرایط سیاسی حاکم بر جامعه پرداخت و از محوریت ناطق نوری برای همکاری جریان اعتدال و اصلاح طلبان استقبال کرد.
وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات، همچنین در این گفت و گو سیاست های دولت نهم و دهم را در این عرصه و برداشت هایی که از سند تحول در نظام آموزش و پرورش می شود را مورد نقد قرار داد و تاکید کرد که تعطیلی مدارس در پنج شنبه ها جزو اهداف این سند نیست.
وی درباره آموزش زبان مادری در مدارس نیز گفت که من با این ایده که در مدرسه زبان های محلی آموزش داده شود موافقم که البته این به معنی کنار گذاشتن کتاب فارسی و تدریس به زبان فارسی نیست.
مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:
پس از انتخاب هیات مدیره جدید بنیاد باران، موضوع جدایی برخی از اعضای بنیاد باران و پیوستن آنها به بنیاد امید ایرانیان مطرح شد؛ این موضوع صحت دارد؟
من از بنیاد باران جدا نشده ام؛ هر دو بنیاد از نظر کار مشابه هم هستند و زمینه فعالیت آنها تحقیقات و مطالعه در زمینه های مختلف از جمله فرهنگی و اجتماعی است؛ هرچه تعداد اینگونه تشکل ها در جامعه بیشتر باشد، فایده آن هم بیشتر می شود.
بنیاد امید ایرانیان، حدود چهار سالی است که تاسیس شده و چیز جدیدی نیست که بخواهیم آن را به انتخابات اخیر ریاست جمهوری ربط بدهیم.
بنیاد امید با مشورت آقای خاتمی تاسیس شد و ایشان هم به دلیل آنکه این گونه نهادها به توسعه نهادهای مدنی و مشارکت اجتماعی کمک می کند، دکتر عارف را که آن زمان عضو هیات مدیره بنیاد باران بود، برای تاسیس آن تشویق کردند.
در دوره انتخابات ریاست جمهوری از آنجا که فعالیت های سیاسی پررنگ می شد، از فعالیت های بنیاد امید کاسته شد و بعد از انتخابات بار دیگر بنای فعال شدن دارد.
پس چرا محور اخباری که از بنیاد امید منتشر می شود، حول برنامه های آقای عارف و دیدارهای وی صورت می گیرد؟
برنامه های دکتر عارف به عنوان رییس بنیاد را باید از دیگر فعالیت های بنیاد تفکیک کرد؛ آقای عارف یک حوزه فعالیت های سیاسی از جمله دیدارهای سیاسی و یا فعالیت های انتخاباتی برای خود دارد که تحت عنوان دفتر دکتر عارف اجرا می شود.
اما بنیاد امید بر اساس اساسنامه خود یک نهاد اجتماعی است که فارغ از فعالیت های سیاسی کار می کند و بر همین اساس اساسنامه اش تدوین شده و در ضمن سایت بنیاد هنوز فعال نشده است.
با این اوصاف، بنیاد امید قصد فعالیت های سیاسی از جمله انتخابات ندارد؟
بنیاد امید قطعا نباید فعالیتی به مثابه یک حزب داشته باشد، اما در عین حال یک مرکز مطالعاتی میدان بازی برای تحقیق و مطالعه دارد و می تواند در حوزه سیاسی هم مطالعه کند و هم گزارش بدهد و یا مثلا راه حل هایی را که برای حل بعضی از مسایل کشور می شناسد در اختیار نامزدها قرار دهد و یا انتشار عمومی کند. این کار فعالیت سیاسی نیست.
در زمان تاسیس بنیاد باران، انتظار بر این بود که فعالیت های سیاسی آقای خاتمی در قالب این بنیاد ادامه یابد اما اینگونه نشد؛ آیا بنیاد امید هم همین خط و مشی را دارد؟
دقیقا؛ همانطور که انتظار تداوم فعالیت های سیاسی آقای خاتمی از طریق بنیاد باران تلقی اشتباهی بود و فعالیت های سیاسی آقای خاتمی در دفتر وی و مجمع روحانیون مبارز انجام می شود، بنیاد امید ایرانیان هم بنای همین رویه را دارد.
فعالیت این بنیاد مطالعات اجتماعی، انجام امور پژوهشی، ایجاد ارتباط بین نخبگان کشور و در نتیجه هم افزایی در توانایی های آنان برای بهره مندی بیشتر جامعه و نیز فعالیت های آموزشی، امور خیریه و نظایر آن است که هم بنیاد باران و هم بنیاد امید در این حوزه تعریف شده اند و تلاش بر این است که در همین حوزه هم باقی بمانند.
اگر روزی اقتضا کرد دکتر عارف حزبی داشته باشد، باید مسیر خود را طی کند و تبدیل بنیاد امید به حزب به نظر عملی نمی آید، زیرا اساسنامه ها متفاوت است و حزب مرامنامه و اساسنامه و به طور کامل ساماندهی دیگری می خواهد.
بعد از انتخابات 24 خرداد وزن سیاسی آقای عارف افزایش یافت و اکنون چهره شناخته شده ای در سراسر کشور است که این موضوع به رفتار سیاسی انتخاباتی وی نیز باز می گردد، به تبع آن انتظارات از عارف نیز بیشتر شده و بسیاری می خواهند که او ورود پررنگ تری در عرصه های سیاسی و بویژه انتخابات مجلس آتی داشته باشد و به همین خاطر بنیاد امید هم متاثر از این فعالیت ها خواهد بود؟
با توجه به مقبولیتی که آقای عارف در جامعه پیدا کرده، طبیعی است که به مسایل سیاسی بویژه انتخابات ورود کند. اما قطعا بنیاد امید ایرانیان جدا از آن فعالیت ها خواهد بود.
آقای عارف، دانشمندی شناخته شده بین المللی در رشته خود و شخصیتی ملی - سیاسی در کشور است و بعد از انتخابات و کار بزرگی که انجام داد حوزه نفوذش توسعه یافت و مقبولیت بیشتری هم پیدا کرد و به همین خاطر، انتظار از وی این است که نقش آفرینی سیاسی جدی تری داشته باشد.
از آنجا که در ایران فعالیت های حزبی نهادینه نشده است، برخی شخصیت ها تاثیرگذاری بیشتری از احزاب و تشکل ها دارند و به همین خاطر این دسته از فعالیت های آقای عارف در حوزه فعالیت های سیاسی وی تعریف می شود.
عارف فعالیت هایی را برای نقش آفرینی در انتخابات مجلس آغاز کرده است
امروز آقای عارف به تنهایی فردی مورد اعتماد بخش عظیمی از مردم است و حضور فعال او در هر عرصه ای قطعا به سود مردم و کشور خواهد بود؛ تا آنجا که من اطلاع دارم فعالیت هایی را هم آغاز کرده که در انتخابات مجلس نقش آفرینی کند یا خود نامزد شود یا از نامزدهایی حمایت یا معرفی کند که فعلا در ابتدای راه و مقدمات آن است.
بنیاد امید ایرانیان و جذب نخبگان برای اثرگذاری بیشتر در توسعه علمی کشور
آنچه من در این باره می گویم بر اساس اطلاعات مختصری است که دارم و ربطی هم به همکاری ام در بنیاد امید ندارد و از آنجا که یکی از بندهای اساسنامه تاکید بر هم افزایی نخبگان فارغ از گرایش سیاسی آنان است، بنیاد امید به دنبال آن است که شبکه ای از نیروهای نخبه فعال در کشور را گرد هم آورد تا با هم افزایی توانایی علمی خود، نقش بیشتری در توسعه علمی کشور ایفا کنند و نیز شرایطی فراهم کند که هدف های بنیاد امید ایرانیان در مسیر تحقق قرار گیرد.
همین پیشنهاد در مورد تشکل های غیردولتی هم مصداق دارد، ده ها سازمان مردم نهاد به شکل موسسات خیریه و غیرانتفاعی در حوزه های مختلف فعالیت می کنند که بعضا به دلیل تداخل شبکه ای از این سازمان ها به شکل اتحادیه «سمن» یا خانه «سمن ها» می تواند به بهینه سازی خدمات آنها بیانجامد.
با توجه به فعالیت هایی که بنیاد امید در امور تحقیقاتی و مطالعاتی دارد، در خصوص عملکرد دولت یازدهم در چند ماه گذشته نیز تحقیق و ارزیابی صورت گرفته است؟
بنیاد هنوز رسما عملکرد دولت را مورد بررسی و تحلیل علمی قرار نداده است، اما من شخصا اوضاع را رو به بهبود می بینیم؛ دولت تدبیر و امید به درستی امیدآفرینی کرده و در عملکردش تاکنون امیدواری مردم را حفظ کرده است.
دست انداز در مسیر دولت یازدهم زیاد است
اگر چه دست انداز در مسیر این دولت زیاد است اما مردم همچنان امیدوارند و فکر می کنم شرایط همچنان برای تداوم امیدواری فراهم است. هرچند زمان زیادی از شروع به کار دولت نگذشته اما دستاوردهای آن را در رضایتمندی امیدوارانه مردم شاهدیم.
مردم امروز از مشکلات اقتصادی رنج می برند و آثار تصمیمات دولت را در سبد هزینه زندگی خود محاسبه می کنند و زودتر از هر چیز آن را متوجه می شوند؛ اگر دولت در کنترل تورم و جلوگیری از افزایش قیمت ها موفق باشد، خوشحالی و رضایت مردم هم بیشتر می شود.
کاری شبیه توزیع سبد کالا اگر چه به نیت کمک به معیشت افراد کم درآمد جامعه است اما شیوه اجرا مناسب نبود و به نظر من برای مراحل بعدی نیاز به بازنگری است.
جریان اصلاحات معتقد است که موفقیت روحانی در انتخابات به خاطر فعالیتی بود که آنها برای یکپارچه سازی آرا در مقابل نامزدهای متعدد اصولگرایان داشتند، شما نیز به این موضوع اعتقاد دارید؟
مگر کسی هم در این قضیه شک دارد؟
اما اصولگرایان به دلیل حضور روحانی در جامعه روحانیت مبارز و مناصبی که داشته، او را فردی اصولگرا ارزیابی می کنند.
اشکالی ندارد. بنده هم آقای دکتر روحانی را اصولگرا می دانم؛ مگر اصولگرایی بد است؟ آنچه ناپسند و غیرقابل قبول است، رفتار غیرمنطقی و غیر اصولی خارج از قانون به بهانه اصولگرایی و نادیده گرفتن منافع ملی و آرا و خواست مردم است که دکتر روحانی نشان داده چنین نیست.
در یک حرکت سیاسی لازم نیست حتما سقف خواسته ها تامین شود، نباید راهبرد را همه یا هیچ تعیین کرد، در یک حرکت منطقی سیاسی همه یا هیچ توجیه ندارد.
رسیدن به مرحله ای از خواسته ها در مقابل از دست دادن همه موقعیت ها و دستاوردها خود یک موفقیت و پیروزی چشمگیر محسوب می شود.
کنار رفتن تندروها یک موفقیت است
همین که مردم موفق شدند تندروها را کنار بگذارند و فردی با شعار تدبیر و امید و مشی اعتدال و میانه روی را بر گزینند موفقیت بزرگی حاصل شده است.
از سوی دیگر طیف بندی های سیاسی طوری تعریف شده اند که نمی شود بین اینها مرز و خط پررنگی کشید. من اینکه «هر کس با ما نیست بر ماست» را قبول ندارم ، دکتر روحانی هم تاکنون نشان داده فضا را برای زندگی و فعالیت مردم مساعد می خواهد، پس تغییر وضعیت از آنچه که بود یعنی دولت گذشته و آنچه که امروز هست یک دستاورد بزرگ برای همه ملت و هم برای اصلاح طلبان است.
اصلاح طلبان تدبیر بزرگی در این ماجرا از خود نشان دادند که تشخیص درست و ترجیح منافع ملی نسبت به منافع جناحی بود و دکتر عارف با احترام به این تشخیص با از خود گذشتگی آن را به منصه ظهور رساند و شرایطی را فراهم کرد که انتخابات به این نحو شایسته و پرشور برگزار شود و مردم از دست تندروها تا حدی خلاص شوند.
گفتمان روحانی با اصلاح طلبی بیگانه نیست
روحانی گفتمانی را در زمان انتخابات و بعد از آن ارایه کرد که با گفتمان اصلاح طلبی بیگانه نیست؛ حرف های او حرف های اصلاح طلبان است و لو آن که از پایگاه اصولگرایی باشد همه شاهدیم که ادبیات و مشی ایشان کاملا با رییس دولت قبل متفاوت است و من آن اصولگرایی مورد ادعای آنها را جعلی و غیرواقعی می دانم.
مگر اصلاح طلبان مخالف با اصول هستند؟ انتخاب دکتر روحانی یک دستاورد بزرگی برای همه ملت از جمله اصلاح طلبان است و بدون اینکه قصد سهم خواهی باشد. فکر می کنم سهم اصلاح طلبان از فضای امیدوارانه ای که در کشور ایجاد شد، کفایت می کند و دنبال پست و سمت نباید باشند و تا آنجا که من خبر دارم نیستند.
اما اصولگرایان خلاف این را می گویند و معتقدند سهم اصلاح طلبان از کابینه زیاد است و شاید برای همین است که در مسیر برخی چهره های اصلاح طلب کابینه مانند فرجی دانا سنگ اندازی می کنند؟
اینکه آقای روحانی بین نیروهای توانای کشور افراد مناسب را برای مسوولیت های مختلف انتخاب کند، کاری منطقی و درست است؛ چه کسی گفته که یک فرد اصلاح طلب در یک دولت اصولگرا جایی ندارد و یا برعکس اگر فردی اصولگرا بود در دولت اصلاح طلبان جایی ندارد.
اگر بناست دنبال افراد شایسته بگردیم، دیگر اصولگرا و اصلاح طلب بودن باید فرع باشد و انتخاب نیروهای شایسته را اصل قرار دهیم.
اگر کسی بخواهد جلوی موفقیت کسی را به دلیل آن که اصلاح طلب است، بگیرد، اگر نگوییم کاری در حد خیانت به کشور و مردم مرتکب شده، حداقل کاری مذموم، نادرست و برای کشور خسارت بار انجام داده است.
بنابراین دولت چه اصولگرا باشد، چه اصلاح طلب، باید به استفاده از شایستگان مقید باشد و احتمالا دکتر روحانی بر همین مبنا تصمیم گرفته است.
این را هم باید توجه داشت که حوزه های مختلف ماموریت های اجرایی کشور اقتضائات متفاوتی دارد و نمی شود گفت که هر کس که قابلیت وزیر شدن را دارد برای هر وزارتخانه ای مناسب است؛ در هر جا زمینه پذیرش و مقبولیت برای یک نوع فرد وجود دارد.
اگر مقبولیت بین مخاطبان را هم یک اصل قرار دهیم فکر می کنم خیلی روشن است که در حوزه فعالیت های دانشگاهی مدیران اصلاح طلب مقبولیت بیشتری دارند اما در نهایت تشخیص با رییس جمهوری و مجلسی که رای داده، است.
اینکه می گویند حرکت های افراطی در زمان اصلاحات و نیز افراط گرایی دولت های نهم و دهم سبب شکل گیری جریان سوم شد و رای به شعار اعتدال حسن روحانی رد دو جریان است را قبول دارید؟
نظرسنجی ها نشان می داد آقای عارف در طول فعالیت انتخاباتی جایگاه خوبی داشت، حداقل از نامزدهای اصولگرا جایگاه بالاتری داشت، حضور پرشورتر و گسترده تر مردم پس از انصراف دکر عارف هم به صحنه آوردن جمعیت تاثیرگذاری را سبب شد که آن هم نتیجه تدبیر بزرگان اصلاح طلب است که مورد استقبال قرار گرفت و بنابراین افکار عمومی اصلاح طلبان را رد نکرده بود.
یعنی اصلاح طلبان با تدبیر و نقش آفرینی دکتر عارف «نه گفتن» مردم به تندروی های گذشته را تضمین کردند و لذا با این تدبیر، من فکر نمی کنم نتیجه انتخابات نه گفتن به دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب است.
مطمئن هستم که «نه» به اصلاح طلبی نیست چون پایگاه رای دکتر عارف و افزایش میزان مقبولیت او بعد از انتخابات نشان می دهد اصلاح طلبان همچنان پایگاه خود را دارند و پایگاه خوبی هم هست.
اعتدال زیربخش اصلاح طلبی است
اما اینکه جریان دیگری به نام جریان اعتدال همچنان وجود خواهد داشت یا نه باید گفت، بله باید وجود داشته باشد؛ من اعتدال را زیربخش اصلاح طلبی می دانم. اصلاح طلبی در ذات خودش اعتدال دارد.
دکتر روحانی در شعارهای انتخاباتی این بخش از زیر مجموعه اصلاح طلبی را برجسته کرد.
اصلاح طلبی ذاتا با تندروی مخالف است. اگر کسی به نام اصلاح طلبی تندروی کرد، در اصلاح طلبی او باید تردید کرد.
از اصول اصلاح طلبی عمل در چارچوب قانون است و پایبندی به قانون اساسی است و اگر در جایی تغییر و اصلاحی لازم باشد از مجاری قانونی و مشی میانه روی توجیه می شود؛ به باور من بین اعتدال و اصلاح طلبی بیگانگی نیست.
کارکرد دوران انتخابات ایجاب می کند نامزدها شعاری را برجسته کنند که در این دوره دکتر روحانی اعتدال را برجسته کرد و نشان داد که مردم نیز با مشی اعتدال توافق دارند و تلاش کرده بین اصولگرایان افراد معتدل را جذب کند و هم اصلاح طلبان را حمایت کند و شاهد بودیم اصلاح طلبان یکپارچه از روحانی حمایت کردند و بخشی از اصولگرایان نیز از او حمایت کردند.
شما می گویید که تندروی در ذات اصلاح طلبی نیست پس کاری مثل تحصن در مجلس ششم را چطور ارزیابی می کنید؟
من تحصن را درست نمی دانستم و با آن موافق نبودم.
هرچه به سمت انتخابات مجلس می رویم، بحث های تندتری نسبت به جریان اصلاحات مطرح خواهد شد؛ مثلا ممکن است به شما بگویند از ساکتین فتنه بودید، چون جریان رقیب می داند که اگر مجلس را واگذار کند، دو قوه را از دست داده است؛ پاسخ اصلاح طلبان به نقدهای تند اصولگرایان در انتخابات آتی چه خواهد بود؟
هر کس هرچه می خواهد بگوید، سال هاست اصلاح طلبان مورد هجوم اتهامات عجیب و تخریبی از سوی بعضی از طیف راست هستند، مانعی ندارد مردم در نهایت قضاوت خودشان را می کنند، اگر قرار بود این اتهامات ناروا در مردم تاثیر بگذارد آقای روحانی و دولتش امروز سر کار نبودند.
انتخابات اخیر نشان داد که تریبون های رسمی به القای چیزهایی که مردم سست بودن پایه آن را باور دارند، کمکی نمی کند.
بحثی که علی مطهری در نطق مجلس مطرح کرد و گفت احمدی نژاد، کروبی و موسوی باید باهم محاکمه شوند را قبول دارید؟
بله موافقم؛ تاثیر سخنرانی که در میدان ولیعصر انجام و باعث تحریک شد، نباید نادیده گرفته شود. رسما در جشن پیروزی به بخش عظیمی از مردم که به رقبای او رای داده بودند توهین شد، در حالی که فرد منتخب باید از همه مردم از جمله مخالفان که به دیگران رای داده بودند بخاطر حضور در انتخابات تقدیر و تجلیل کند و خود و دولتش را در خدمت همه مردم بداند و از رقیبان برای همکاری و استفاده از نظراتشان دعوت کند و آبی بر آتش احساسات بریزد و به همه آرامش و اطمینان بدهد.
اصولگرایان نشست های انتخاباتی خود را با هدف همگرایی نیروهای اصولگرا که در انتخابات 92 دچار واگرایی شدند، کلید زده اند، اصلاح طلبان نیز در فکر آغاز این فعالیت ها هستند؟
برای انتخابات هر چه انسجام بین کسانی که نامزدهایی را می خواهند معرفی کنند، بیشتر باشد و مردم بهتر بتوانند تشخیص دهند که فرد از چه پایگاه فکری مورد حمایت قرار می گیرد و مواضع شفاف باشد، به سود کشور است.
پس اینکه اصولگرایان جلساتی داشته باشند که حتی رسمی و جدی باشد و نیروهای خود را سامان دهند و هماهنگ شوند و خود را به درستی به مردم معرفی کنند، اصلا کار بدی نیست.
البته باید متقابلا این حق را برای کسان دیگر هم قائل شد و اصلاح طلبان هم جلسات رسمی خود را داشته و برنامه ها و دیدگاه های خود را نسبت به گذشته و آینده شفاف کنند و مردم به برنامه ها رای بدهند و آدمی که این برنامه ها را نمایندگی می کند، و مردم هم بدانند که در سیاست داخلی و خارجی اقتصادی و حقوق شهروندی و ... از نماینده خود چه انتظاری باید داشته باشند.
در ابهام کسی را به مجلس فرستادن جفا در حق مردم است که ندانند کسی که به مجلس می رود قرار است چه کار کند.
فکر می کنید در انتخابات آتی اتحاد اصلاح طلبان و جریان اعتدالی ادامه یابد؟
فکر می کنم اصلاح طلبان و اعتدالی ها به دلیل قرابت زیادی که دارند، می توانند در انتخابات مواضع مشترکی داشته باشند. با هم بودن این دو جریان به سود کشور است و تفکیک آنها شانس موفقیت آنها را کاهش می دهد.
اعتدالی ها و اصلاح طلبان همواره حول فردی جمع می شوند. اخیرا بحث هایی درباره ورود آقای ناطق نوری به انتخابات و اجتماع حول این شخصیت مطرح می شود. اگر قرار است معتدلین و اصلاح طلبان با هم کار کنند، آیا می شود این محوریت را به فردی مانند ناطق نوری سپرد؟
آقای ناطق نوری شخصیت برجسته و ارزشمندی است، مدیر، مدبر و دارای سعه صدر و خوش رفتار و در عین حال تصمیم گیر است و می تواند نقطه اتصال مناسبی باشد و فکر کنم اگر بیاید به ایشان خوشامد گفته می شود.
آیا با این کار آقای ناطق نوری از جریان اصولگرایان جدا می شود؟
جناب آقای ناطق نوری نگاه به منافع ملی و مصالح عمومی کشور دارد و با این نگاه است که می تواند هم با اصلاح طلبان کار کند و هم با اصولگرایان معتدل.
به نظر می رسد که آقای ناطق نوری هم بی میل نیست.
اگر چنین باشد من شخصا به او خیر مقدم می گویم.
پیش بینی شما از ترکیب مجلس دهم چیست؟
برای پیش بینی هنوز زود است؛ فکر می کنم ترکیب مجلس قطعا تغییر می کند و اکثریت با همراهان دولت (شامل اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل) باشد.
بررسی صلاحیت ها را چه می کنید؟
بررسی صلاحیت ها که بوده است و با وجود این واقعیت باید تدبیر کرد.
لازمه کار سیاسی ورود نیروهای جدید به عرصه است، در این خصوص چه اقداماتی صورت می گیرد؟
قطعا جوانترها و نیروهای جدید باید وارد کار شوند؛ ظرفیت کشور هم به نحوی هست که نیروهای مناسب برای آینده را پرورش دهد، اما باید عرصه باز باشد که رشد کنند.
در عرصه سیاست خارجی دولت را چطور ارزیابی می کنید، آیا نقدی که برخی از جمله تعدادی از نمایندگان مجلس به سیاست خارجی بویژه توافق ژنو وارد می کنند و آن را سیاه می بینند، وارد است؟
من دیپلمات نبوده ام و خیلی به سیاست خارجی وارد نیستم، بلکه آثار آن را نگاه می کنم؛ آثار تفاهمی که تا الان انجام شده افزایش امیدواری و خوش بینی بین مردم است،
آقای دکتر ظریف با ظرافت و با تدبیر کار را به جای خوبی رساند، اما باید گفت که مذاکره جاده یک طرفه نیست که به هر شکل و هر سرعتی در آن پیش برویم؛ طرف مقابل ما کشورهای مدعی دنیا هستند و 6 قدرت برتر جهانی به شمار می روند، در این سال ها ذهنیتی را القا کردند که برای عدول از آن نیاز به توجیه افکار عمومی مردم خودشان و دنیا دارند.
اینها همان کسانی هستند که روی تاریخ تشکیل یک جلسه نمی شد با آنها توافق کرد، پس رساندن آنها به نقطه توافق با این اهمیت، کار بزرگی است و آقای ظریف و دولت خیلی تدبیر به خرج داده که توانسته اینها را جمع کند و به نتیجه برساند.
اما منتقدان می گویند که خواسته های مورد نظر آنها در این توافق برآورده نشده است.
هر خواسته قیمتی دارد و اگر از قیمت خود تجاوز کرد، حد مطلوبیت آن کاهش می یابد. اینکه ایران اعتماد دنیا و کشورهای طرف مذاکره را جلب کند، دستاورد اقتصادی سیاسی و اجتماعی بیشتری برای کشور خواهد داشت.
تا الان هم پیامد این توافق افزایش امیدواری بین مردم برای حل بعضی از مشکلاتشان بوده است. در مذاکره باید به سود دو طرف توجه داشت؛ اگر دنبال شکست دادن صریح طرف باشیم، توافق حاصل نمی شود.
اگر مردم راضی هستند پس چرا برخی از نمایندگان مجلس که وکیل مردم هستند، امضای این توافق را تسلیت گفته اند؟
اینها اکثریت نیستند و البته نمی شود تصمیم به این مهمی هیچ مخالفی نداشته باشد. آقای دکتر روحانی در سخنرانی مراسم جشن پیروزی انقلاب اسلامی به خوبی مواضع دولت را در مذاکرات توضیح داد؛ به نظر من با آن توضیحات جایی برای مخالفت هایی از این نوع نمی ماند.
دیدارهای مکرر جان کری و محمدجواد ظریف را به عنوان یک شهروند ایرانی چطور ارزیابی می کنید؟
کسی که منطق قوی دارد از مذاکره فرار نمی کند. کسی که فکر می کند در مذاکره کم می آورد و تحقیر می شود و برگ برنده ندارد و مذاکره به سودش نیست، فرار می کند.
هرچند در منطق پذیری طرف مقابل «ان قلت» هایی هم وجود دارد اما ایران منطق قوی دارد و حتما اگر مذاکره کننده هنر مذاکره را داشته باشد مشکلی برای دیدارهایی او با هیچ مقامی نیست.
توجه داشته باشیم که دنیا هم می بیند که ایران خود را در موضع تقابل قرار نداده و استدلالش شنیدنی و رفتارش قابل قبول است.
من ایرادی نمی بینم که وزیر خارجه ایران به دلیل مسوولیتی که دارد با وزیر خارجه آمریکا یا هر کشوری دیدار کند و در مورد مسایل منطقه ای و بین المللی حرف بزند زیرا ایران دارای منافع استراتژیک است و هم در سطح جهان نفوذ قابل توجهی دارد پس گفت وگو درموضوعات مورد علاقه کشورمان زیانبار نیست و نباید خودمان را محصور کنیم و دورمان دیوار بکشیم.