به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا عضو گروه مذاکره کننده پیشین هسته ای ایران در این مطلب آورده است: در عرض سه دهه گذشته، کمیته امور عمومی آمریکا -اسرائیل موسوم به آیپک، بی وقفه دولت آمریکا و کنگره را تحت فشار قرار داده است تا تحریم هایی علیه ایران برای تعطیل کردن کامل برنامه هسته ای اش اعمال نمایند.
طبق مستندات مندرج در وب سایت آیپک، این کمیته عامل اصلی تصویب بیش از دوازده مصوبه و قطعنامه آمریکا برای اعمال تحریم های سخت علیه ایران در 15 سال گذشته بوده است. این تحریم ها و اقدامات جزیی از فهرستی کامل از مهمترین اقدامات این نهاد بوده است.
امسال هم در کنفرانس سالانه آیپک، ایران محور موضوعات مورد طرح در این کنفرانس است.
هفته گذشته هم مایکل کاسن و لی روزنبرگ به ترتیب رئیس و رئیس هیئت مدیره آیپک با انتشار مطلبی در روزنامه نیویورک تایمز، کنفرانس امسال آیپک را کانون اعلام حمایت از اقدامات کنگره(آمریکا) برای تحریم اقتصادی و فشار دیپلماتیک بر ایران عنوان کردند.
14 هزار نفر از اعضاء این گروه تصمیم دارند کنگره (آمریکا) را وادار کنند طرحی بریزد تا ایران مجاب شود شروط آنها را برای توافق نهایی بپذیرد که ظاهرا کمترین درخواست آن انهدام کامل برنامه هسته ای ایران خواهد بود.
کاسن و روزنبرگ در مخالفت با نظر سیاستمدارانی که معتقدند تهدید و ارعاب، تهران را از میز مذاکره گریزان خواهد کرد و می گویند دیپلماسی اگر فاقد یک پشتوانه تهدید باشد، خود بزرگترین تهدید برای مذاکرات است؛ اما این ارزیابی بی اساس است.
برخلاف مدعای رهبران آیپک، تاریخ نشان داده که اعمال سیاست های قهر آمیز علیه ایران، نه جزیی بلکه در سطحی وسیع منافع امنیتی آمریکا و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را در معرض تهدید قرار داده است.
در جنگ هشت ساله ایران و عراق، یک طرف جنگ یعنی عراق مورد حمایت استوار آمریکا، کشورهای حاشیه خلیج (فارس) و غرب قرار داشت در حالیکه آمریکا مانع از تحویل سلاح به ایران می شد و این در حالی بود که کشور ایران از سوی صدام دیکتاتور عراق تهدید شده بود؛ خوب عاقبت این نوع رفتار در قبال ایران روشن بود.
ایران که در تنگنای شدید دریافت سلاح قرار گرفته بود در حالیکه دشمن هم در جنگ از سلاح شیمیایی استفاده کرده بود و در اثر آن 100 هزار ایرانی در اثر استشمام این گازها مصدوم شده بودند، به صرافت افتاد در زمینه تامین سلاح خودکفا شود و خود دست به کار تولید سلاح داخل خاک خود شود.
راههای دیگر غرب علیه ایران هم به بیراهه رفت
تحریم تسلیحاتی ایران از سوی غرب تنها حاصلش این بود که ایران به فکر افتاد خود دست به کار شود و سلاح های مورد نیازش از انواع سلاح های پایه گرفته تا اقسام سلاح های پیشرفته و نیز بزرگ ترین و متنوع ترین موشک های بالستیک خاورمیانه را بسازد.
دستاورد مهم دیگر جنگ عراق با ایران ظهور کادر بزرگ نیروهای مسلح ایران و سپاه پاسداران بود.
برخلاف مدعای آیپک آنچه که ایران را تشویق به توسعه برنامه هسته ای اش کرد، سیاست های تهدید و تحمیل آمریکا در قبال ایران بود.
از همان اوان انقلاب، آمریکا منکر حق ایران برای برخوردار شدن از انرژی صلح آمیز هسته ای در نیروگاه اتمی آن و دست یابی این کشور به بازار بین المللی سوخت هسته ای بود.
این محدودیت ها عاملی شد تا برنامه هسته ای برای ایران نه یک تسلیحات بلکه یک استراتژی باشد. ایران دست به کار ساخت تاسیساتی جهت غنی سازی اورانیوم شد تا از حیث تامین سوخت هسته ای خودکفا شود.
هر بار که آمریکا تحریم هایی جدید علیه ایران تحمیل می کرد، ایران هم در مقام پاسخ، فعالیت های هسته ای اش را گسترش می داد. در ابتدای امر تعداد سانتریفیوژها برای غنی سازی اورانیوم 164 دستگاه بود و امروز شمار آنها به بیش از 19 هزار دستگاه رسیده که 9 هزار عدد آن فعال است.
ایران قبل از آنکه تحریم شود، اورانیوم را بالاتر از خلوص 5 درصد غنی نمی کرد اما زیر فشارهای آمریکا سطح غنی سازی را تا 20 درصد هم بالا برد.
ایران در ابتدای امر فقط یک نیروگاه غنی سازی اورانیوم داشت اما تحریم های بیشتر باعث شد تا ایران دومین تاسیسات را هم بسازد آن هم در عمق دل کوه.
با شروع جنگ از پیش اعلام نشده آمریکا علیه ایران که منجر به سقوط یک فروند هواپیمای مسافربری ایران ایر در سال 1988 و کشته شدن 290 مسافر آن شد، ایران دیگر مصمم شد برای خنثی کردن تهدیدهای آمریکا لازم است نیروی استراتژیک خود را غنا بخشد و به یک بازیگر تاثیر گذار در منطقه تبدیل شود.
در راه نیل به این آرمان، ایران چاره را در این دید که پیوندهای تاریخی اش با شیعیان در سراسر منطقه را از جمله در عراق محکم سازد؛ ایران در این راه از سطح نفوذش بر روی گروههای مسلح معارض شیعی عراق که با صدام در مبارزه و مصمم به تثبیت جایگاه سیاسی خود در کشور بودند نیز بهره وافری برد.
در این بحبوحه، آمریکا و غرب با هدف تخریب جایگاه ایران در سوریه، در ستیزه ای فرسایشی در این کشور مشارکت کردند. در این جنگ ایران همچنان در حمایت از رژیم بشار اسد پایداری می کند.
این جنگ منجر به ظهور و خیزش گروههای سلفی شده است که هریک تهدیدی جدی علیه منافع ملی آمریکا به حساب می آیند.
نهایت امر آنکه، خیزش گروههای افراطی اسلامگرای مورد حمایت متحدان سنی مذهب آمریکا در منطقه، نه فقط تهدیدی است جدی علیه منافع آمریکا بلکه القاعده و گروههای مرتبط با آن هم امروز بیش از هر زمان دیگر به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) نزدیک شده اند.
تاریخ ثابت کرده که اعمال سیاست های زور آمریکا علیه ایران در عرض 35 سال گذشته اثری بر تلاش های آمریکا در راه خنثی ساختن تهدیدهای ایران نداشته، بلکه برعکس، این سیاست ها نگرانی های امنیتی آمریکا را ابعادی تازه بخشیده و دغدغه هایی آفریده که قبلا وجود نداشت.
با وجود سه دهه اعمال همه این رویکردها، امروز ایران از ثبات و قدرتی بی منازعه در سطح منطقه بهره مند است در حالیکه برعکس آن اسرائیل(رژیم صهیونیستی) امروز بیش از هر زمان دیگر منزوی است.
در مقطعی که خصومت ها در سطح منطقه در اوج خود قرار دارد، لحن آشتی جویانه آمریکا به جانب ایران، موفقیتی است بزرگ در راه حفظ صلح و ثبات در منطقه؛
مصداق نمایان آن همکاری سه کشور ایران، آمریکا و روسیه در متلاشی شدن تسلیحات شیمیایی سوریه بود. بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند که این کار بزرگترین اقدام در امحاء تسلیحات شیمیایی در منطقه بوده است.
تواقق موقت هسته ای ایران هم موفقیتی مهم در عرض یک دهه گذشته برای آمریکاست تا از این طریق مطمئن شود ایران برنامه هسته ای اش را به سمت ساخت سلاح منحرف نکرده است.
ایران تولید اورانیوم 20 درصدی را متوقف کرده و مشغول کاستن از زرادخانه اورانیوم خود است. در 11 نوامبر 2013 IAEA و ایران بر سر چهارچوب همکاری برای از میان برداشتن ابهامات فنی کار با یکدیگر به توافق رسیدند.
گزارش ماه فوریه آژانس هم تائید کرد که ایران مشغول اجرای مفاد توافق موقت و کاستن از زرادخانه اورانیوم غنی شده اش است، ضمن آنکه اجازه داده تا بازرسان بازرسی های بی سابقه از تاسیساتش داشته باشند.
افزون بر آن، هر زمان توافق نهایی میان ایران و شورای امنیت به امضا برسد، برنامه هسته ای ایران اگر نه شفاف ترین، به هر شکل یکی از شفاف ترین در نوع خود در جهان خواهد بود.
کنگره آمریکا باید بیاید و به مقایسه سیاست های قهرآمیزش در عرض سه دهه گذشته در قبال ایران با رویکردهای اخیر آشتی جویانه دولت باراک اوباما بنشیند.
کنگره قبل از آنکه به سیاست های بی حاصل خصمانه سه دهه گذشته خود در قبال ایران روی کند، باید در جستجوی پاسخی برای این سوال باشد که آیا این برای آمریکا واقع بینانه است مبارزه ای را علیه خیزش فزاینده القاعده ایزم در سوریه، افغانستان، عراق و یا سراسر منطقه رهبری کند در حالیکه کاملا از ایران که استعداد بالقوه دارد، چشم می پوشد؟
رویکرد آیپک در قبال ایران که مبتنی است بر تحریم و فشار بیشتر، به ظن قریب به یقین، نبردی باخته است، حداقل برای الآن، به خصوص در این مقطع که سنای در قلمرو دمکراتها، فضای کافی برای دولت اوباما ایجاد کرده تا فرصتی بیشتر به دیپلماسی بدهد، به این دلیل که تاکنون نزدیکترین راه برای حل مساله بوده است.
منبع: ایرنا