گروه راهبرد خبرگزاری دانا: اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها به یکی از اصلی ترین دغدغه های دولت بدل شده است. تولیدکنندگان و حتی مردم به شدت نگران اثرات اجرای این طرح شده اند ولی دولت به آنها اطمینان داده که با اجرای فاز دوم مشکلی برای معیشت آنها ایجاد نمی شود. از سوی دیگر با گنجاندن 10 هزار میلیارد تومان یارانه برای کمک به تولید، تلاش شده تا بنگاه های صنعتی نیز نگران آینده کاریشان نباشند. با این حال همچنان به نظر می رسد که دلمشغولی های گسترده ای در مورد اثرات اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها وجود دارد. حضور جمشید عدالتیان عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در کافه خبر خبرآنلاین با بحت های بسیاری همراه بود. از آینده اتاق بازرگانی ایران و بررسی کارنامه ریاست شافعی براصلی ترین نهاد بخش خصوصی تا فساد اقتصادی در ورزش ایران. اما با توجه به اهمیت موضوع یارانه های نقدی، اجرای فاز دوم طرح هدفمندی و نگرانی های احتمالی مردم در این مورد این بخش از گفت و گو منتشر می شود.
در مورد هدفمندی کار خاصی در اتاق انجام شده است؟
بله ما با زمینه ای قبلی و نظراتی که مطرح کرده بودیم در این موضوع اقتصادی فعالیت داریم که یکی از بحث های که شده است موضوع 10 هزار میلیاردی است که قرار است در بخش تولید یارانه داده شود و بر اساس صنایعی که انرژی بیشتری استفاده می کنند، نحوه ای دادن وام ها تعیین شده است.
به نظر شما جامعه ایران آمادگی اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها را دارد؟
از نظر من آمادگی ندارند. ما نزدیک به 8 میلیون بیکار داریم که اصلا درآمدی ندارند.کسانی که در روستاها زندگی میکنند و سنی بالای 60 سال را دارند نمیتواند کار کند و از طرفی بیمه هم نیستند از طرف دیگر مردم ما به این توزیع یارانه ها عادت کردهاند و برای بسیاری از این افراد منبع حیات شده است. در این شرایط ما نیاز جدی به فرهنگ سازی در این زمینه داریم.
گرفتن یارانه ها به نوعی حق مسلم هر فرد است اما مشاهده میکنیم مثلا در شبکه های اجتماعی که انتقاد های بسیاری از این فاز دوم هدفمندی می شود.آیا به نظر شما حق هر شهروندی است که این یارانه ها را بگیرد؟
بعضی ها ایده جالبی دارند می گویند ما یارانه را می گیریم و خودمان به قشر کم درامد کمک می کنیم.از نظر من زمانی که قیمت ها شفاف باشد دلیلی وجود ندارد که ما این یارانه ها را واریز کنیم.جامعه ما چیزهای مشخصی می خواهد مثلا سطح سواد سطح بهداشت و زمانی که شرایط فراهم باشد ایا نیازی به دادن این یارانه های نقدی هست؟به هر حال استثناتی نیز وجود دارد و دولت وظیفه دارد که یک مدتی بار را از دوش خانواده ای که واقعا توان زندگی ندارند را بردارد.و از نطر من زمانی که قیمت ها دستمزد ها شفاف شود واقعا شرایط متفاوت خواهد شد.
ما هیچ گونه شفاف سازی نمی بینیم اما از طرفی می بینیم که حمایت های دولتی کمرنگ می شود.
مشکل ما این است که مثل کشورهای توسعه یافته در تعیین نرخ هیچ گونه فاکتور ثابتی نداریم و قیمت ها هم هر روز دارای نوسان است. در برنامه ریزی های دولت قرار نبود قیمت اینگونه افزایش پیدا کند و به نوعی ما شاهد این هستیم که سیستم کاملا از هم پاشیده است. باید بپذیریم که این نحوهای یارانه دادن از روال خارج شده است و باید توجه داشت که در حال حاضر هم 45 هزار تومان دیگر بی ارزش شده است پس به دنبال راهکار دیگری باید بود که دولت دست به کار شده است
به لحاظ حقوقی شما مدافع حمایت از بخش تولید هستید؟ به این دلیل که اجرای فاز دوم احتمالا به نفع تولید باشد.
4 سال پیش در کشور ما تولید به بن بست رسید و آقای احمدی نژاد میخ نابودی بخش تولید را کوبید. از نظر من بخش تولید نابود شده است و زمان زیاد با مدیریت بهینه نیاز دارد. حرف من این است که در شان و کلاس یک رئیس جمهور نیست که عنوان کند مردم از گرفتن یارانه ها انصراف دهند.این موضوع را می توانستند با فرهنگ سازی درست تر و آبرومندانه تر مطرح میکردند. مشکل این است که مردم ما حتی تعریف درستی از یارانه ندارند و این به مدیریت اشتباه خودمان بر می گردد. به جای تمرکز به مسائل داخلی کشور و نیاز مردم هر لحظه به کشورهای دیگر فکر میکنیم این در حالی است که کشورهای توسعه یافته اول مردمشان برایشان ارجعیت دارد بعد مسائل دیگر. رسانه های ما بحث های را مطرح می کنند که فقط در چارچوب کشور خودمان است در حالی که باید این موضوعات را بسط دهند به فضاهای خارج. مشکل ما در باورهاست ما باید نگاه مان را به کل جامعه از قشر فقیر تا ثروتمند عوض کنیم. نگاهی جهانی که اگر دیر بجنبیم قطعا مشکل ساز خواهد بود. زمانی که نگاه ما اشتباه باشد سیستم هم دچار اختلال می شود و اینجاست که باید گفت از ریشه ما دچار ضعف هستیم.کل ماجرا این است که فضای فکری ما هیچ شباهتی به کل دنیا ندارد. در جامعه ای ما نوعی تکنولوژی ستیزی وجود دارد. در این شرایط برای اجرای طرح هایی مانند هدفمندی یارانه ها نیز با مشکلات بسیاری مواجه می شویم.
با این حال شما مدعی هستید که حداقل بخش خصوصی همراه است؟
بالاخره چاره دیگری نیست. ما در اتاق ایران در حد خودمان کمیسیون های تخصصی تشکیل داده ایم و نظراتمان هم به دولت منتقل کرده ایم. امیدواریم استفاده کنند.
این کمک ده هزار میلیارد تومانی هم حاصل لابی یا گفت و گوی اتاق بود؟
بی اثر نبود. البته نمی گویم ما لابی کردیم. دولت خودش می دانست که تولید به کمک نیاز دارد. و این موضوع را هم پذیرفت.
همین توزیع 10 هزار میلیارد تومان فساد آفرین نیست؟
خیر. به این دلیل که برای توزیع این پول مکانیزم های درستی طراحی شده است.
یعنی قرار نیست، استانداری ها پول را توزیع کنند؟
خیر به اینصورت نیست. براساس اینکه هزینه انرژی در قیمت تمام شده محصولات چه میزان اثر دارد، میان آنها این یارانه توزیع می شود.
به نظر شما مردم حاضرن بپذیرند که ماهیانه 45 هزار تومان را نگیرند؟
بالاخره این پول در زندگی عده ای موثر شده است. اما باید بپذیریم که گرفتن یارانه 45 هزار تومان واقعا راهگشا نیست.
شما البته منافع ثروتمندان را در نظر دارید.
چطور. کجا این کار را می کنیم.
در اتاق ایران. بالاخره شما پارلمان پولدارها هستید.
اصلا اینطور نیست. اتفاقا ما نهادی هستیم که از منافع صاحبان بنگاه ها حمایت می کنیم. در حال حاضر هم با بررسی اعضای اتاق می بینید که بیشتر آنها تولیدکننده های متوسط و کوچک هستند. یعنی اینطور نیست که مثلا بانکدارها در اتاق باشند. بین این دو موضوع فرق است.
یعنی اتاق حامی سرمایه دارها نیست؟
دقت کنید. عرض می کنم اتاق ایران حافظ منافع بنگاه های صنعتی است. شما همیشه دیده اید که ما خودمان بیشتر از همه با بانک ها مشکل داریم. پولدار کسی است که در بازارهای مالی کار می کند و اصلا تولیدی ندارد ولی ما همگی تولیدکننده هستیم. تولیدکننده که پولدار نیست. سرمایه تولیدکننده در گردش بنگاه صنعتی است.