به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا، به مناسبت سی و هفتمین سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی، عصر امروز 28 خردادماه انجمن جامعهشناسی ایران نشستی با عنوان «شریعتی و آینده تفکر ما» در دو پنل با حضور استادان جامعهشناسی و فلسفه برگزار کرد.
بر اساس گزارش مهر بخش نخست این مراسم با حضور دکتر حسین راغفر، هادی خانیکی، تقی آزادارمکی، فرشاد مومنی و علی رضاقلی برگزار شد. بخش دوم این مراسم به نقد و بررسی کتاب شریعتی و آینده تفکر ما اثر بیژن عبدالکریمی اختصاص داشت. در این پنل محمدعلی مرادی، منوچهر محمدی، سیدجواد میری، محمد محمدی، حسن محدثی و بیژن عبدالکریمی به ایراد سخنرانی پرداختند.
عبدالکریمی در ابتدای این بخش از نشست درباره مدافعان دکتر شریعتی گفت: امروز اگر کسی بکوشد از شریعتی دفاع کند حکم اعدام خود را امضا کرده است. اما من به عنوان دانشآموخته فلسفه با افق معنایی شریعتی آشنایی دارم فاصله ما با شریعتی 3 دهه نیست چون در این سه دهه تحولات عمیقی پیدا شده است. روزگار ما ویژگیهای پیدا کرده که آن را با روزگار شریعتی کاملا متفاوت کرده است.
وی با بیان اینکه خواهان بازگشت شریعتی است، گفت: انگیزه من در ورود به این بحث و دفاع از شریعتی مرتبط به نسبت او با آینده است. بلکه اصلیترین دلیل من احساس انحطاط تاریخی که ما را برگرفته است. ما اسیر انحطاط عمیقی شدهایم. نماد این انحطاط را ما معطوف به توده، سنتگرایان، روحانیون و قدرت سیاسی کردهایم. در حالی که من معتقدم جامعه روشنفکری هم اسیر این انحطاط شدند.
وی جامعه روشنفکری را خطاب قرار داد و تاکید کرد: روشنفکران ما همچون سایر اعضای پیکر اجتماعی ایران دچار انحطاط شدهاند. ما پدیدارها را در سطوح گوناگونی میتوانیم بررسی کنیم درباره پدیده روشنفکری در کشور خودم باید بگویم که توجیهی مانند این که جریان روشنفکری دچار سرکوب شدگی شده است برای جلوگیری از نقد آن نمیتوانیم بیاوریم. پدیدار روشنفکری به پایان خودش نزدیک شده است و پدیده روشنفکری در کنار مرگ خدا، مرگ حقیقت و مرگ امر محسوس رو به پایان است.
این استاد فلسفه با اشاره به اینکه در روزگار ما جهان دین متافیزیک شده است گفت: امروز مرگ خدا و مرگ امر محسوس فرا رسیده است در چنین جامعهای رابطه سعادت و فضیلت فروپاشیده شده است. و به همین دلیل است که در این جامعه افرادی که غیرفضیلت مند زندگی میکنند بیشتر سعادتمند هستند. احساس تعلق به سرزمین خاک و ملیت در چنین جامعهای از بین رفته است. در چنین جهانی امر سیاسی بی قاعده شده و مرگ میراث فرا رسیده و اتوپیایی وجود ندارد.
به گفته عبدالکریمی روزگار ما روزگاری است که اخلاق بردگی در آن سیطره پیدا کرده و ما با خطر مرگ ذات انسان مواجه هستیم.
وی افزود: براین اساس حیات روشنفکری که مبتنی بر حیات نخبهگرایی است به دلیل فروپاشی ارزشها با بحران روبه رو میشود در این دوره کسی برای روشنفکر بودن و پیش آهنگ بودن ارزشی قایل نیست و ما در جهانی زندگی میکنیم که جهان نیچهای است و نیهیلیسم همه جا را فرا گرفته است.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی از 3 شاخصه انحطاط جریان روشنفکری در ایران نام برد و گفت: عدم درک رابطه تفکر و سنت نخستین شاخصه است؛ تفکر را از صفر نمیتوان آغاز کرد و شک دکارتی یک توهم محض است و تخریب و ویران ساختن متن به جای دیالوگ نشانه انحطاط جامعه روشنفکری است. متاسفانه یک نوع خودشیفتگی در میان روشنفکران ما دیده میشود.
وی با بیان اینکه نقد نباید سایکولوژیک و ایدئولوژیک باشد، گفت: نقد باید استعلایی باشد و متاسفانه امروز میان روشنفکران ما هیچ دیالوگی برقرار نیست.
عبدالکریمی افزود: میان ما و شریعتی فاصله تاریخی شکل گرفته و این فاصله تاریخی مانع شده که ما او را بررسی کنیم روشنفکران ما قدرت فهم متن را ندارند و اکثر انتقادات روشنفکران به شریعتی نیز برگرفته از همین موضوع است. چرا که آنها متن شریعتی را نخواندهاند.
وی به مقلدی بودن روشنفکران به عنوان یکی دیگر از نشانههای انحطاط اشاره کرد و گفت: متفکران ما به زبان مادری نمیاندیشند و چرا روشنفکران ما نباید خود را به شریعتی نزدیکتر بدانند تا هایدگر و نیچه.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مواجه ایدئولوژیک یکی از نشانههای انحطاط است افزود: ایدئولوژی وقتی جای تفکر را بگیرد تفکر اصیل سرکوب میشود. و جریان روشنفکری یکی از سرکوبگران بحث متافیزیکی و حکمی است. متاسفانه امروز هر متفکری که مخاطبان را دعوت به سنت تاریخی کند دچار خشم روشنفکران میشود.
وی افزود: من اساتید خودم را مانند دکتر سروش، شایگان و سیدجواد طباطبایی از این منظر متهم میکنم؛ چرا که آنها شریعتی را متهم به تبدیل سنت تاریخی به ایدئولوژی کردهاند در حالی که متن را نخواندهاند. این افراد باید در نظر داشته باشند که مفاهیم در داخل بستر معنا پیدا میکند. شریعتی اگر چه از اسلام ایدئولوژیک سخن میگوید اما مانند مارکسیسم آنرا معنا نمیکند.
وی تاکید کرد: این استادان در خوانش خود از متن شریعتی دچار خطای هرمنوتیکی شدهاند و با متن آن سیاستزده و ایدئولوژیک مواجه شدهاند. آنها به مساله ظهور جهان نیچهای و نیهیلیسم نیاندیشیدهاند چرا که نیهیلیسم مهمترین مساله روزگار ماست.
عبدالکریمی در پایان سخنانش تاکید کرد: روشنفکران همچون سیاسیون و سنتگرایان عقب افتاده هستند و از موضع عصر روشنگری با مسایل برخورد میکنند. آنها با عقل انتزاعی میاندیشند و مدام از آزادی سخن میگویند در حالی که با گفتن آزادی محقق نمیشود. اگر روشنفکران به این موضوع توجه داشتند ارزش بیشتری برای شریعتی که با عقل تاریخی میاندیشد قایل بودند.