در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۷۹۴۴۰
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۴
یک کارشناس اقتصادی می گوید: کاهش سود شرکت‌ها به این دلیل است که تولیدکننده به دلیل تورم و هدفمندی یارانه، فقیر‌تر شده‌ است.
چرا «شاخص بورس» کاهش یافته است؟
به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) بانک مرکزی در آبان ماه سال گذشته، در نامه‌ای محرمانه به وزارت اقتصاد نسبت به خطر سقوط بورس هشدار داد؛ هشداری که چندان جدی گرفته نشد و سه ماه بعد زیان دیدگان بورس افزایش نرخ سود بانک‌ها را عامل اصلی سقوط بورس ‌دانستند.

مهدی تقوی، تحلیلگر اقتصادی در گفت‌و‌گو با «تابناک» به بررسی علل کاهش شاخص بورس و اوضاع نابسامان بازار سرمایه پرداخته است که در زیر می آید:

در دورانی دیدیم که شاخص بورس به شدت بالا رفت و قله‌های فراوانی را فتح کرد اما چندی است، شاهد هستیم که بازار سرمایه از رونق افتاده ‌و هر روز شاهد افت شاخص بورس هستیم. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

پاسخ اولیه من به پرسش این است که علت اوضاع بد بازار سرمایه، اقتصاد ویران ایران است. اگر دقت کنید، می‌بینید ‌امروزه بسیاری از شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی درگیر مشکلات اقتصادی و سومدیریت‌ها هستند؛ برای نمونه، اگر سود دهی شرکت‌ها را با قبل از هدفمندی یارانه‌ها مقایسه کنید، درمی‌یابید که سوددهی این شرکت‌ها نسبت به قبل بسیار پایین آمده است.

کاهش سود شرکت‌ها به این دلیل است که مردم به دلیل تورم و هدفمندی یارانه، فقیر‌تر شده‌اند. هدفمندی یارانه‌ها بی‌کاری ایجاد کرده ‌و باعث شده است که مردم کمتر بتوانند خرید کنند؛ بنابراین، سود‌‌دهی تولید کنندگان کم شده است. از آن طرف هزینه‌های تولید نیز با تورم بالا رفته است.

افزایش قیمت دلار نیز باعث شد که کارخانه‌های وابسته به محصولات خارجی که ماشین آلات و قطعات را از خارج می‌خرند، هزینه تولیدشان نسبت به دیگر تولیدگنندگان بیشتر افزایش پیدا کند. ‌تورم بالا هم سطح تولید را پایین می‌آورد و هم بیکاری را زیاد می‌کند؛ بنابراین، این کاهش تقاضا برای سهام در بورس، باعث شد شاخص به این شدت افت کند. البته در چند روز قبل کمی شاخص بالا رفته ‌که این هم بعید است ادامه داشته باشد.

پس در سال‌های گذشته چگونه شد شاخص سهام به این سرعت بالا برود؛ آیا این بالا رفتن نوعی حباب بود که الان این حباب شکسته شده است؟

تا پیش از اینکه هدفمندی یارانه‌ها اجرا شود، نه تورم بالا و نه این نرخ بی‌کاری را داشتید، تقاضا نیز برای کالاهایی که بنگاه‌ها تولید می‌کردند وجود داشت. هدفمندی که اجرا شد، هزینه تولید بالا رفت. هنگامی که هزینه بالا رفت منحنی تقاضا کاهش پیدا می‌نماید. از سوی دیگر، چون هزینه تولید بالا رفته است، سودشان کمتر شد؛ بنابراین شرکت‌ها نمی‌توانند به سهامداران سود زیادی بپردازد. تقاضا برای سهام ‌و قیمت سهام نیز در بازار کم می‌شود.

عده‌ای مطرح می‌کنند علت اینکه بازار سرمایه افت کرده، ‌سود بالای بانکی به سپرده‌هاست. آیا شما این را می‌پذیرید؟

آنهایی که می‌گویند در ایران سود بانکی بالاست، چرت می‌گویند. سود بانکی در ایران سال هاست منفی است. برای اینکه این چیزی که مهم است نرخ بهره واقعی است. نرخ بهره واقعی عبارت است از سود بانکی منهای نرخ تورم. وقتی فردی پول را در بانک می‌گذارد‌ تا ۲۰ در‌صد سود بگیرد، وقتی تورم ۴۰ درصد است، نرخ بهره ۲۰- درصد است. یعنی سپرده گذار ۲۰- درصد ضرر کرده است. کسانی که این حرف را می‌زنند به این مسأله توجه ندارند.

از سوی دیگر بانک‌ها نیز تسهیلات ۲۶ درصدی به بنگاه‌ها می‌دهند. در واقع بانک‌ها نیز نرخ بهره تسهیلاتی ۱۴- به وام گیرنده پرداخت می‌کنند. ‌برای بانک‌ها بهتر است پول را به بازار ارز و طلا ببرند تا تسهیلات بدهند. سیستم بانکی در این نرخ بالای تورم مشکلات بسیاری پیدا کردند.

چرا این اتفاق در اقتصاد ایران رخ داده است؟

‌کسانی که می‌گویند‌ نرخ بهره در سیستم بانکی ایران بالاست، اشتباه است. آنچه مهم است نرخ بهره واقعی است، نه نرخ بهره اسمی. نرخ بهره واقعی در اقتصاد ایران منفی است. ایران بهشت وام گیرندگان است. افراد وام می‌گیرند و با بهره منفی به بانک تحویل می‌دهند. هیچ جای دنیا این چنین نیست. تورم ۴۰ درصد و نرخ بیکاری بالا و رکود اقتصادی همراه با تحریم‌های بین‌المللی اقتصاد را به عم زده است. این بیماری را احمدی‌نژاد به اقتصاد ایران تزریق کرده است.

دولت جدید قول داده ‌که رونق را به بازار و تولید برگرداند. ارزیابی شما از این قول دولت چیست؟

در دوران احمدی‌نژاد با افزیش قیمت هزینه تولید، تولید از میان رفت. تنها راهی که برای خروج از رکود وجود دارد، این است که دولت به بخش تولید کمک کند. اگر تولید شکوفا شود، اشتغال ایجاد می‌شود و نرخ رشد اقتصادی بالا می‌رود. آمار نرخ رشد در کشور نشان می‌دهد از سال ۸۹ تا ۹۲ رشد اقتصاد ایران منفی بوده است. یعنی اقتصاد ایران روز به روز کوچک‌تر می‌شود و تولید کاهش پیدا می‌کند؛ بنابراین، کاهش تولید به علت از گردونه خارج شدن واحدهای تولید است.

بنابراین دولت باید کمک کند که تولیدکنندگان بتوانند به تولید ادامه دهند و به سمت تولید بیشتر حرکت کنند تا اقتصاد ایران از شرایط نرخ رشد منفی خارج شود. امروز فضا به گونه‌ای است که بنگاه‌ها روز به روز کمتر از گذشته تولید می‌کنند. بیچاره کارگران که بی‌کار و اخراج می‌شوند. آقای روحانی باید سیاست اقتصادی خودش را برای کاهش تورم و بی‌کاری متمرکز کند.

با توجه به مشکلات کشور دولت چگونه می‌تواند به تولید کنندگان کمک کند؟

یک راه این است که دولت غیر مستقیم کمک کند. دولت اگر بتواند نرخ ارزش دلار را پایین بیاورد، واحدهای تولید‌ی می‌توانند هزینه تولید را کاهش دهند. دوم آنکه دولت باید وام‌های با بهره کمتر به واحدهای تولیدی بدهد. اگر پول‌های سرگردان به سمت تولید کانالایزه شود، می‌توان تا حدی از رکود خارج شد.

به نظر شما آینده بازار سرمایه چیست؟ آیا همچنان شاخص کاهش می‌یابد؟

آینده بورس به وضعیت اقتصاد ایران بستگی دارد. اگر واحدهای تولید قدری قدرت پیدا کنند، می‌توانند سودهای خوب توزیع کنند. اگر سودهای خوب توزیع کنند، آن وقت مردم برای خرید سهام هجوم می‌‌آورند و قیمت آن بالا می‌رود. وقتی واحدهای تولید ورشکسته است، کسی علاقه‌ای ندارد پول خود را در بازار سرمایه، سرمایه‌گذاری کند.

اگر سود سهام و ارزش سهام زیاد شود مردم هجوم برای خرید سهام خواهند اورد و قیمت‌ها بالا می‌رود. اینکه الان افت قیمت داشتیم در بورس برای این بود که که سود بنگاه‌‌ها بسیار پایین‌تر از حتی سود بانک‌هاست.

ارسال نظر