استاد دانشگاه آلاباما عنوان کرد:
به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) این روزها با تحولات عراق و ناکامی ارتش این کشور در برابر پیشرفت داعش و البته نوع برخورد جریان های کرد، دوباره مساله استقلال کردستان عراق مطرح شده است.
خبرآنلاین با نادر انتصار که یکی از متخصصین مسایل کردستان است به گفت و گو نشسته که در زیر می آید:
مساله کردی از دیرباز به عنوان یک مقوله لاینحل باقی مانده و سایکس پیکو، فروپاشی امپراطوری عثمانی، جنگ جهانی و حتی سقوط صدام هم باعث نشد این مساله به طور کامل حل شود. حال با توجه به تحولات اخیر عراق به نظر می رسد این مقوله دوباره سر برآورده است. تحلیل کلی شما از وضعیت کنونی جریان کردی در عراق چیست؟
کردهای عراق از زمان فروپاشی امپراطوری عثمانی تا زمان حاضر بهترین شانس را پیدا کرده اند که یا منطقه مناسب تری و بزرگ تری را به دست بیاورند و یا اینکه کشور مستقلی را ایجاد کنند.
با اتفاقاتی که در کرکوک افتاد و طی آن این منطقه در کنترل تقریبا 100 درصدی کردها است شرایط به طور جدی به سود کردها تغییر کرده است.
همین مساله سبب شده تا داستان برگزاری همه پرسی در کرکوک هم دوباره مطرح شود. همه پرسی که طبق آن مردم این منطقه انتخاب می کنند که به اقلیم کردستان می پیوندند یا در عراق یکپارچه باقی می مانند.
ولی در عمل و در شرایط فعلی کرکوک با منابع نفتی خود، از کنترل دولت مرکزی عراق خارج شده است و برگرداندن آن به عراق به طور صلح آمیز اگر غیر ممکن نباشد، دست کم بسیار سخت خواهد بود.
در صد و خرده ای سال اخیر بهترین فرصت برای کردهای عراق فراهم شده است که بتوانند به آرزویی که از دیرباز داشته اند و در سایکس - پیکو، جنگ جهانی اول، سقوط عثمانی و حتی سقوط صدام محقق نشد دست یابند و یک کشور مستقل در شمال عراق ایجاد کنند.
کردهای عراق خواهان کشور مستقل هستند یا در پی ایجاد خودمختاری با حضور کرکوک هستند؟
خودمختاری مساله ای بود که حدود ده سال پیش به دنبالش بودند ولی اگر به مصاحبه های اخیری که مسعود بارزانی هم انجام داده توجه کنید، همه در مورد استقلال صحبت می کنند.
درست است که کرکوک تا به امروز در این خودمختاری نبوده ولی شاهد هستیم که امروز در عمل کرکوک هم بخشی از اقلیم شده است.
کردستان عراق حتی پیش از پیوستن کرکوک مقداری نفت به ترکیه صادر می کرد و با پیوستن کرکوک این میزان افزایش یافته است.
کردستان عراق رابطه خارجی با کشورهای دیگر دارد، ارتش مستقل دارد، مردم و دولت دارد. به عبارت کامل تر کردها از تمام مولفه هایی که یک کشور برای استقلال نیازمند است برخوردار است.
مثلا کردهای عراق را با سومالی که یک کشور مستقل است مقایسه کنید. جامعه بین المللی سومالی را به عنوان یک کشور مستقل می شناسد، ولی در عمل دولتی که در سومالی وجود دارد حتی در پایتخت این کشور (موگادیشو) هم به رسمیت شناخته نمی شود، ولی به عنوان کشور شناخته می شود.
در مقابل، کردستان عراق کنترل اقتصاد، روابط خارجی و ارتش زیر نظر دولت اقلیم است. یعنی با وجود اینکه ما می گوییم دولت خودمختار کردستان ولی در عمل شاهد یک کشور مستقل هستیم و تنها مورد باقی مانده برای اعلام استقلال مساله حقوقی است.
حال اینکه این روند چه زمانی حاصل شود بحث دیگری است اما واقعیت این است که استقلال به دست آمده است.
برخی از تحلیلگران از احتمال ایجاد همراهی و هماهنگی پشت پرده میان کردها و داعش خبر می دهند. با توجه به اینکه نیروهای پیشمرگ و نوع مواجهه آنها با حملات نظامیان داعش این گمانه را تقویت کرده است. شما به چنین فرضیه ای باور دارید یا بیشتر آن را یک توهم توطئه می دانید؟
من مدارکی در این رابطه ندیدم. مساله حائز اهمیت برای کردها، حفظ امنیت منطقه تحت کنترل خودشان است.
داعش هنوز کردها را تهدید نکرده است. سیاست کردها این بوده که تا زمانی که داعش ما را تهدید نکرده، چرا خود را وارد مساله کنیم و منطقه ای که ثبات سیاسی دارد را دچار خدشه و خلل ننماییم.
من فکر می کنم از این منظر بوده است که پیشمرگ های کردی دخالت چندانی در این مساله نکردند و وارد جنگ نشدند.
به باور من کردها پس از محاسبه سود و فایده به این نتیجه رسیدند تا زمانی که داعش چالشی برای آنها به وجود نیاورده، به نفع شان است که وارد مساله نشوند.
این به این دلیل نیست که پیش از حمله داعش و دولت کردستان تبانی با یکدیگر داشته اند و فکر می کنم این ایده بیشتر به تئوری توطئه می ماند تا یک واقعیت سیاسی.
بر این اساس به نظر شما دولت مرکزی عراق توان کنترل اوضاع و بازگرداندن کرکوک به خاک عراق را ندارد؟
من فکر نمی کنم این کار در جریان صلح آمیز و حتی غیر صلح آمیز و نظامی هم انجام گیرد. در واقع دولت مرکزی عراق در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفته است. تنها می تواند بر انجام اصل 140 قانون اساسی عراق در این منطقه تاکید کند. این قانون می گوید باید یک سرشماری در این منطقه صورت گیرد و بعد هم همه پرسی برگزار شود.
به نظر من آن همه پرسی هم یک اتفاق سمبلیک خواهد بود، چون وقتی کردها تمام امور آنجا را تحت کنترل دارند، نتیجه همه پرسی و رفراندوم هم مشخص است.
رفتارهای ترکیه در قبال بحران عراق سوالات فراوانی را در خصوص سیاست خارجی این کشور پدید آورده است. ترکیه از دیرباز مخالف جدی تشکیل کشور مستقل کردستان بوده است، حال از حرکت های کردی عراق حمایت می کند. ضمن اینکه این تضاد آشکار مشاهده می شود، در عین حال این رویکردها با سیاست های ترکیه در قبال کردهای این کشور در تناقض نیست؟
چرا هست ولی دولت کنونی ترکیه و به ویژه شخص آقای رجب طیب اردوغان به این نتیجه رسیده اند که برای اینکه رسیدن به مقام ریاست جمهوری و اعمال تغییرات در قانون اساسی و تبدیل سیستم پارلمانی به ریاستی، به پشتیبانی کردهای ترکیه احتیاج دارد و می داند که کردهای عراق نفوذ زیادی بین کردهای ناسیونالیست ترکیه دارند.
حتی برخی از اسلامگرایان ترکیه هم با آقای اردوغان مشکل دارند ولی اردوغان به رغم اینکه می داند این یک قمار بزرگی است که می تواند حتی باخت این کشور را هم رقم بزند، ولی به این نتیجه رسیده که باید پشتیبانی کردهای ترکیه را داشته باشد.
حال این حمایت چگونه حاصل می شود؟ با این سیاست که خود را به عنوان طرفدار کردها نشان دهد.
صحبت هایی در این رابطه انجام گرفته، خود اردوغان به صورت مستقیم در این رابطه اظهار نظر نکرده اما برخی از معاونین او به صراحت گفته اند که ما از استقلال کشور کرد عراق پشتیبانی می کنیم.
موضوع دیگر این است که ترکیه نفوذ بسیار بالایی روی دولت کنونی کردستان عراق دارد و بزرگترین شریک تجاری این دولت به شمار می آید. دولت اقلیم بدون کمک ترکیه نمی تواند نفتی که تولید می کند (و در آینده هم میزان تولیدش بیشتر خواهد شد) را صادر کند. بنابراین اردوغان شاید به این نتیجه رسیده که کردهای عراق می توانند زیر سلطه دولت ترکیه باشند و کنترل آنها ساده خواهد بود.
ضمن اینکه به یاد داشته باشیم نبض اقتصادی این کشور جدید دست آنکارا خواهد بود. اما در نقطه مقابل اگر چنین اتفاقی رخ ندهد ترکیه باخت بزرگی را خواهد پذیرفت.
جنبه دیگر قضیه هم، همان گونه که شما اشاره کردید این است که ما نمی دانیم عکس العمل کردهای ترکیه چه خواهد بود. ممکن است آنها بگویند اگر شما اینقدر طرفدار کردها هستید، ما هم کرد هستیم و چرا این حقوقی که برای کردهای عراق قایل هستید، برای ما قایل نمی شوید؟
اسراییل طبیعی است که از تجزیه عراق و نبود یک دولت مرکزی قدرتمند در منطقه استقبال کند. بر این اساس شاهدیم که تل آویو به شدت بر حق کردها برای داشتن یک کشور مستقل تاکید می کند. در مجموع سیاست های اسراییل را در این رابطه چگونه تحلیل می کنید؟
این سیاست اسراییل از اواسط دهه 50 میلادی پایدار بوده و اتفاق جدیدی در این رابطه رخ نداده است.
تل آویو همیشه بر اختلاف میان کشورهای خاورمیانه تاکید داشته، پیشتر به صورت غیر مستقیم این اقدامات را انجام می داد، ولی در سالهای اخیر این روند را به صورت مستقیم پی گرفته است و در میان کردهای عراق و به ویژه در دولت اقلیم کردستان فعالیت زیادی داشته است.
بنابراین شکی در این نیست که اسراییل از این تجزیه به طور کامل پشتیبانی و حمایت می کند.
همان طور که شما اشاره کردید یکی از سیاست های اسراییل در خاورمیانه تضعیف کشورهای این منطقه به ویژه کشورهایی است که به طور تاریخی مقابل اسراییل ایستادگی کردند، مانند عراق و سوریه. به همین دلیل ما شاهدیم که تحولات اخیر در عراق به شدت اسراییلی ها را خوشحال کرده است.
به عنوان آخرین سوال آیا ما در کوتاه و یا میان مدت شاهد سه کشور شیعه، کردی و سنی به جای عراق در این منطقه خواهیم بود؟
واقعیت این است که در شرایط فعلی احتمال تجزیه عراق بیشتر از باقی ماندن این کشور در چارچوب کنونی است.
جنگ های داخلی معمولا دینامیک ها و واکنش های مخصوص به خود را به همراه خواهد داشت ولی اگر این روندی که در چند هفته اخیر مشاهده شده تا چند ماه دیگر ادامه پیدا کند، تغییر وضعیت عراق بسیار دشوار است و تجزیه عراق یک احتمال نزدیک به واقعیت خواهد بود.
خبرآنلاین با نادر انتصار که یکی از متخصصین مسایل کردستان است به گفت و گو نشسته که در زیر می آید:
مساله کردی از دیرباز به عنوان یک مقوله لاینحل باقی مانده و سایکس پیکو، فروپاشی امپراطوری عثمانی، جنگ جهانی و حتی سقوط صدام هم باعث نشد این مساله به طور کامل حل شود. حال با توجه به تحولات اخیر عراق به نظر می رسد این مقوله دوباره سر برآورده است. تحلیل کلی شما از وضعیت کنونی جریان کردی در عراق چیست؟
کردهای عراق از زمان فروپاشی امپراطوری عثمانی تا زمان حاضر بهترین شانس را پیدا کرده اند که یا منطقه مناسب تری و بزرگ تری را به دست بیاورند و یا اینکه کشور مستقلی را ایجاد کنند.
با اتفاقاتی که در کرکوک افتاد و طی آن این منطقه در کنترل تقریبا 100 درصدی کردها است شرایط به طور جدی به سود کردها تغییر کرده است.
همین مساله سبب شده تا داستان برگزاری همه پرسی در کرکوک هم دوباره مطرح شود. همه پرسی که طبق آن مردم این منطقه انتخاب می کنند که به اقلیم کردستان می پیوندند یا در عراق یکپارچه باقی می مانند.
ولی در عمل و در شرایط فعلی کرکوک با منابع نفتی خود، از کنترل دولت مرکزی عراق خارج شده است و برگرداندن آن به عراق به طور صلح آمیز اگر غیر ممکن نباشد، دست کم بسیار سخت خواهد بود.
در صد و خرده ای سال اخیر بهترین فرصت برای کردهای عراق فراهم شده است که بتوانند به آرزویی که از دیرباز داشته اند و در سایکس - پیکو، جنگ جهانی اول، سقوط عثمانی و حتی سقوط صدام محقق نشد دست یابند و یک کشور مستقل در شمال عراق ایجاد کنند.
کردهای عراق خواهان کشور مستقل هستند یا در پی ایجاد خودمختاری با حضور کرکوک هستند؟
خودمختاری مساله ای بود که حدود ده سال پیش به دنبالش بودند ولی اگر به مصاحبه های اخیری که مسعود بارزانی هم انجام داده توجه کنید، همه در مورد استقلال صحبت می کنند.
درست است که کرکوک تا به امروز در این خودمختاری نبوده ولی شاهد هستیم که امروز در عمل کرکوک هم بخشی از اقلیم شده است.
کردستان عراق حتی پیش از پیوستن کرکوک مقداری نفت به ترکیه صادر می کرد و با پیوستن کرکوک این میزان افزایش یافته است.
کردستان عراق رابطه خارجی با کشورهای دیگر دارد، ارتش مستقل دارد، مردم و دولت دارد. به عبارت کامل تر کردها از تمام مولفه هایی که یک کشور برای استقلال نیازمند است برخوردار است.
مثلا کردهای عراق را با سومالی که یک کشور مستقل است مقایسه کنید. جامعه بین المللی سومالی را به عنوان یک کشور مستقل می شناسد، ولی در عمل دولتی که در سومالی وجود دارد حتی در پایتخت این کشور (موگادیشو) هم به رسمیت شناخته نمی شود، ولی به عنوان کشور شناخته می شود.
در مقابل، کردستان عراق کنترل اقتصاد، روابط خارجی و ارتش زیر نظر دولت اقلیم است. یعنی با وجود اینکه ما می گوییم دولت خودمختار کردستان ولی در عمل شاهد یک کشور مستقل هستیم و تنها مورد باقی مانده برای اعلام استقلال مساله حقوقی است.
حال اینکه این روند چه زمانی حاصل شود بحث دیگری است اما واقعیت این است که استقلال به دست آمده است.
برخی از تحلیلگران از احتمال ایجاد همراهی و هماهنگی پشت پرده میان کردها و داعش خبر می دهند. با توجه به اینکه نیروهای پیشمرگ و نوع مواجهه آنها با حملات نظامیان داعش این گمانه را تقویت کرده است. شما به چنین فرضیه ای باور دارید یا بیشتر آن را یک توهم توطئه می دانید؟
من مدارکی در این رابطه ندیدم. مساله حائز اهمیت برای کردها، حفظ امنیت منطقه تحت کنترل خودشان است.
داعش هنوز کردها را تهدید نکرده است. سیاست کردها این بوده که تا زمانی که داعش ما را تهدید نکرده، چرا خود را وارد مساله کنیم و منطقه ای که ثبات سیاسی دارد را دچار خدشه و خلل ننماییم.
من فکر می کنم از این منظر بوده است که پیشمرگ های کردی دخالت چندانی در این مساله نکردند و وارد جنگ نشدند.
به باور من کردها پس از محاسبه سود و فایده به این نتیجه رسیدند تا زمانی که داعش چالشی برای آنها به وجود نیاورده، به نفع شان است که وارد مساله نشوند.
این به این دلیل نیست که پیش از حمله داعش و دولت کردستان تبانی با یکدیگر داشته اند و فکر می کنم این ایده بیشتر به تئوری توطئه می ماند تا یک واقعیت سیاسی.
بر این اساس به نظر شما دولت مرکزی عراق توان کنترل اوضاع و بازگرداندن کرکوک به خاک عراق را ندارد؟
من فکر نمی کنم این کار در جریان صلح آمیز و حتی غیر صلح آمیز و نظامی هم انجام گیرد. در واقع دولت مرکزی عراق در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفته است. تنها می تواند بر انجام اصل 140 قانون اساسی عراق در این منطقه تاکید کند. این قانون می گوید باید یک سرشماری در این منطقه صورت گیرد و بعد هم همه پرسی برگزار شود.
به نظر من آن همه پرسی هم یک اتفاق سمبلیک خواهد بود، چون وقتی کردها تمام امور آنجا را تحت کنترل دارند، نتیجه همه پرسی و رفراندوم هم مشخص است.
رفتارهای ترکیه در قبال بحران عراق سوالات فراوانی را در خصوص سیاست خارجی این کشور پدید آورده است. ترکیه از دیرباز مخالف جدی تشکیل کشور مستقل کردستان بوده است، حال از حرکت های کردی عراق حمایت می کند. ضمن اینکه این تضاد آشکار مشاهده می شود، در عین حال این رویکردها با سیاست های ترکیه در قبال کردهای این کشور در تناقض نیست؟
چرا هست ولی دولت کنونی ترکیه و به ویژه شخص آقای رجب طیب اردوغان به این نتیجه رسیده اند که برای اینکه رسیدن به مقام ریاست جمهوری و اعمال تغییرات در قانون اساسی و تبدیل سیستم پارلمانی به ریاستی، به پشتیبانی کردهای ترکیه احتیاج دارد و می داند که کردهای عراق نفوذ زیادی بین کردهای ناسیونالیست ترکیه دارند.
حتی برخی از اسلامگرایان ترکیه هم با آقای اردوغان مشکل دارند ولی اردوغان به رغم اینکه می داند این یک قمار بزرگی است که می تواند حتی باخت این کشور را هم رقم بزند، ولی به این نتیجه رسیده که باید پشتیبانی کردهای ترکیه را داشته باشد.
حال این حمایت چگونه حاصل می شود؟ با این سیاست که خود را به عنوان طرفدار کردها نشان دهد.
صحبت هایی در این رابطه انجام گرفته، خود اردوغان به صورت مستقیم در این رابطه اظهار نظر نکرده اما برخی از معاونین او به صراحت گفته اند که ما از استقلال کشور کرد عراق پشتیبانی می کنیم.
موضوع دیگر این است که ترکیه نفوذ بسیار بالایی روی دولت کنونی کردستان عراق دارد و بزرگترین شریک تجاری این دولت به شمار می آید. دولت اقلیم بدون کمک ترکیه نمی تواند نفتی که تولید می کند (و در آینده هم میزان تولیدش بیشتر خواهد شد) را صادر کند. بنابراین اردوغان شاید به این نتیجه رسیده که کردهای عراق می توانند زیر سلطه دولت ترکیه باشند و کنترل آنها ساده خواهد بود.
ضمن اینکه به یاد داشته باشیم نبض اقتصادی این کشور جدید دست آنکارا خواهد بود. اما در نقطه مقابل اگر چنین اتفاقی رخ ندهد ترکیه باخت بزرگی را خواهد پذیرفت.
جنبه دیگر قضیه هم، همان گونه که شما اشاره کردید این است که ما نمی دانیم عکس العمل کردهای ترکیه چه خواهد بود. ممکن است آنها بگویند اگر شما اینقدر طرفدار کردها هستید، ما هم کرد هستیم و چرا این حقوقی که برای کردهای عراق قایل هستید، برای ما قایل نمی شوید؟
اسراییل طبیعی است که از تجزیه عراق و نبود یک دولت مرکزی قدرتمند در منطقه استقبال کند. بر این اساس شاهدیم که تل آویو به شدت بر حق کردها برای داشتن یک کشور مستقل تاکید می کند. در مجموع سیاست های اسراییل را در این رابطه چگونه تحلیل می کنید؟
این سیاست اسراییل از اواسط دهه 50 میلادی پایدار بوده و اتفاق جدیدی در این رابطه رخ نداده است.
تل آویو همیشه بر اختلاف میان کشورهای خاورمیانه تاکید داشته، پیشتر به صورت غیر مستقیم این اقدامات را انجام می داد، ولی در سالهای اخیر این روند را به صورت مستقیم پی گرفته است و در میان کردهای عراق و به ویژه در دولت اقلیم کردستان فعالیت زیادی داشته است.
بنابراین شکی در این نیست که اسراییل از این تجزیه به طور کامل پشتیبانی و حمایت می کند.
همان طور که شما اشاره کردید یکی از سیاست های اسراییل در خاورمیانه تضعیف کشورهای این منطقه به ویژه کشورهایی است که به طور تاریخی مقابل اسراییل ایستادگی کردند، مانند عراق و سوریه. به همین دلیل ما شاهدیم که تحولات اخیر در عراق به شدت اسراییلی ها را خوشحال کرده است.
به عنوان آخرین سوال آیا ما در کوتاه و یا میان مدت شاهد سه کشور شیعه، کردی و سنی به جای عراق در این منطقه خواهیم بود؟
واقعیت این است که در شرایط فعلی احتمال تجزیه عراق بیشتر از باقی ماندن این کشور در چارچوب کنونی است.
جنگ های داخلی معمولا دینامیک ها و واکنش های مخصوص به خود را به همراه خواهد داشت ولی اگر این روندی که در چند هفته اخیر مشاهده شده تا چند ماه دیگر ادامه پیدا کند، تغییر وضعیت عراق بسیار دشوار است و تجزیه عراق یک احتمال نزدیک به واقعیت خواهد بود.