گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) – نصرت الله تاجیک *: پیام اصلی فروپاشی شوروی تغییر جهت جنگ سرد از تقابل دوقطب به سمت رو در رویی دو قطب با نهضت هایی بود که حاضر به پذیرش سلطه بلا منازع ابرقدرت ها نبودند؛ نهضت هایی که در دهه های 20 و 30 قرن بیستم میلادی شکل گرفتند که در بسیاری از کشورهای جهان سوم منجر به استقلال آنها شد و در دهه60 نیز در نهضت عدم تعهد دور هم جمع شدند.
اما وقوع انقلاب اسلامی در اواخر دهه بعد و لطمه خوردن اقتدار آمریکا در منطقه و مقابله مجاهدین افغان با اشغال افغانستان توسط شوروی، سرسلسله ایستادگی نوین در مقابل سلطه ابرقدرت ها در جهان بود.
از همین ایام محافل علمی، دانشگاهی و مطالعاتی زمزمه تغییرشکل نقشه خاورمیانه و کوچک سازی این کشورها را در دست مطالعه و بررسی داشتند.
اما از شروع هزاره سوم و بعد از حملات 11سپتامبر 2001 القاعده به آمریکا، محافل نظامی و سیاسی نیز به مجامع مطالعاتی پیوستند و با آنان در تشکل «خاورمیانه جدید» بر اساس تجزیه کشورها با تکیه بر شاخص قومی و مذهبی و به وجودآمدن تعدادی دولت کوچک همنوا شدند که نتیجه آن انتشار نقشه جغرافیای جدید طرح ریزی شده در ژوئیه 2006 است و یکی از مهم ترین تغییرات آن، تقسیم عراق به سه دولت سنی، شیعه و کرد است.
این زمان مصادف با شکست صهیونیست ها در رویارویی با حزب الله در کوران تابستان 2006 بود که ضرورت اجرای این طرح را از دیدگاه غرب دو چندان می کرد زیرا مزاحم ها در برابر قلدرهای بین المللی در حال جان گرفتن بودند!
بعد از شکل گیری بهار عربی، شکست فرانسه و بریتانیا در رویارویی با سوریه در کوران سال های 2014- 2011، احتمالا این تصور را در اذهان مردم ایجاد کرده است که شاید زمان اجرای طرح خاورمیانه جدید سپری شده است اما بر عکس ایستادگی در مقابل نظام سلطه و افکار و اقدامات سلطه طلبانه غربی خیلی به مذاق آنها خوش نیامد و در این راه مصمم شدند که با تجزیه کشورها به تضعیف آنها بپردازند.
عامل اجرایی این اقدام نیز داعش انتخاب شد که در این مدت نشان داده با ساده نگری به پدیده های سیاسی - اجتماعی دارای پیچیدگی های لازم برای تجزیه وتحلیل حوادث نبوده و به راحتی گول می خورد و بعد از انجام وظیفه سریعا به عنوان عنصری تاریخ مصرف گذشته با او رفتار می شود.
داعش نه یک گروه اسلامی مبارز بلکه ارتش مزدوری که نه بعد از تشکیل و فعالیت در سال گذشته در سوریه در کنار جبهه النصره، بلکه عناصر اصلی اش در القاعده حتی قبل از حمله سال 2003 آمریکا به عراق، با نیروهای تشکیلاتی حزب بعث مرتبط شد و در صحنه عراق بارها ظهور و غیاب داشته است.
در یکی از اجلاس های بین المللی در سال 1379 (2000میلادی) عبدالحلیم خدام، معاون رییس جمهوری سوریه به نقل از طه یاسین رمضان معاون صدام حسین به یکی از مسوولان ایرانی گفته بود چون در آینده آمریکا به عراق حمله خواهد کرد، راهبرد حزب بعث ارتباط با نیروهای جهادی و القاعده است که در صورت تحقق این امر آنها بتوانند آمریکا را در عراق زمینگیر کنند.
شلیک چند موشک از سوی صدام به سوی سرزمین تحت اشغال رژیم صهیونیستی بیانگر نیت او برای جذب نظر عناصر تندرو مبارزان عرب بوده و اینگونه موارد نشان دهنده علاقه و تلاش حزب بعث عراق برای جذب و همکاری با مبارزان سنی، سلفی و تکفیری است.
بعضی از سران بعثی عراق همچون عزت ابراهیم نیز بعد از فرار از عراق و افرادی از خانواده صدام به اضافه عناصر سیاسی و نظامی حزب بعث که همچنان در سیستم حکومتی عراق دخیل و موثر بوده اند، با همکاری سعودی، قطر و امارات در این مدت ارتباطات و همکاری هایی با نیروهای جهادی سلفی و سنی داشته که نفوذ سریع داعش به عراق و سقوط پادگان های ارتشی نتیجه این همکاری درازمدت بوده است و خلق الساعه نیست.
بنابراین هم از جهت اجرایی و عملیاتی و هم از جهت اندیشه سیاسی تلاقی حزب بعث و داعش امری قابل قبول بوده و انتصابات اخیر چند نفر از عناصر بعثی به عنوان امرای مناطق تحت سلطه داعش به وسیله ابوبکر البغدادی نشان از این پیوستگی می دهد.
*دیپلمات بازنشسته
منبع: شرق
اما وقوع انقلاب اسلامی در اواخر دهه بعد و لطمه خوردن اقتدار آمریکا در منطقه و مقابله مجاهدین افغان با اشغال افغانستان توسط شوروی، سرسلسله ایستادگی نوین در مقابل سلطه ابرقدرت ها در جهان بود.
از همین ایام محافل علمی، دانشگاهی و مطالعاتی زمزمه تغییرشکل نقشه خاورمیانه و کوچک سازی این کشورها را در دست مطالعه و بررسی داشتند.
اما از شروع هزاره سوم و بعد از حملات 11سپتامبر 2001 القاعده به آمریکا، محافل نظامی و سیاسی نیز به مجامع مطالعاتی پیوستند و با آنان در تشکل «خاورمیانه جدید» بر اساس تجزیه کشورها با تکیه بر شاخص قومی و مذهبی و به وجودآمدن تعدادی دولت کوچک همنوا شدند که نتیجه آن انتشار نقشه جغرافیای جدید طرح ریزی شده در ژوئیه 2006 است و یکی از مهم ترین تغییرات آن، تقسیم عراق به سه دولت سنی، شیعه و کرد است.
این زمان مصادف با شکست صهیونیست ها در رویارویی با حزب الله در کوران تابستان 2006 بود که ضرورت اجرای این طرح را از دیدگاه غرب دو چندان می کرد زیرا مزاحم ها در برابر قلدرهای بین المللی در حال جان گرفتن بودند!
بعد از شکل گیری بهار عربی، شکست فرانسه و بریتانیا در رویارویی با سوریه در کوران سال های 2014- 2011، احتمالا این تصور را در اذهان مردم ایجاد کرده است که شاید زمان اجرای طرح خاورمیانه جدید سپری شده است اما بر عکس ایستادگی در مقابل نظام سلطه و افکار و اقدامات سلطه طلبانه غربی خیلی به مذاق آنها خوش نیامد و در این راه مصمم شدند که با تجزیه کشورها به تضعیف آنها بپردازند.
عامل اجرایی این اقدام نیز داعش انتخاب شد که در این مدت نشان داده با ساده نگری به پدیده های سیاسی - اجتماعی دارای پیچیدگی های لازم برای تجزیه وتحلیل حوادث نبوده و به راحتی گول می خورد و بعد از انجام وظیفه سریعا به عنوان عنصری تاریخ مصرف گذشته با او رفتار می شود.
داعش نه یک گروه اسلامی مبارز بلکه ارتش مزدوری که نه بعد از تشکیل و فعالیت در سال گذشته در سوریه در کنار جبهه النصره، بلکه عناصر اصلی اش در القاعده حتی قبل از حمله سال 2003 آمریکا به عراق، با نیروهای تشکیلاتی حزب بعث مرتبط شد و در صحنه عراق بارها ظهور و غیاب داشته است.
در یکی از اجلاس های بین المللی در سال 1379 (2000میلادی) عبدالحلیم خدام، معاون رییس جمهوری سوریه به نقل از طه یاسین رمضان معاون صدام حسین به یکی از مسوولان ایرانی گفته بود چون در آینده آمریکا به عراق حمله خواهد کرد، راهبرد حزب بعث ارتباط با نیروهای جهادی و القاعده است که در صورت تحقق این امر آنها بتوانند آمریکا را در عراق زمینگیر کنند.
شلیک چند موشک از سوی صدام به سوی سرزمین تحت اشغال رژیم صهیونیستی بیانگر نیت او برای جذب نظر عناصر تندرو مبارزان عرب بوده و اینگونه موارد نشان دهنده علاقه و تلاش حزب بعث عراق برای جذب و همکاری با مبارزان سنی، سلفی و تکفیری است.
بعضی از سران بعثی عراق همچون عزت ابراهیم نیز بعد از فرار از عراق و افرادی از خانواده صدام به اضافه عناصر سیاسی و نظامی حزب بعث که همچنان در سیستم حکومتی عراق دخیل و موثر بوده اند، با همکاری سعودی، قطر و امارات در این مدت ارتباطات و همکاری هایی با نیروهای جهادی سلفی و سنی داشته که نفوذ سریع داعش به عراق و سقوط پادگان های ارتشی نتیجه این همکاری درازمدت بوده است و خلق الساعه نیست.
بنابراین هم از جهت اجرایی و عملیاتی و هم از جهت اندیشه سیاسی تلاقی حزب بعث و داعش امری قابل قبول بوده و انتصابات اخیر چند نفر از عناصر بعثی به عنوان امرای مناطق تحت سلطه داعش به وسیله ابوبکر البغدادی نشان از این پیوستگی می دهد.
*دیپلمات بازنشسته
منبع: شرق