گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - مجید تخت روانچی، معاون اروپا و آمریکای وزارت امورخارجه از اعضای ارشد تیم مذاکرات هسته ای ایران با گروه 1+5 است. در ارتباط با توافق ژنو، مذاکرات 18 روزه وین 6 و اوضاع کلی سیاست خارجی کشورمان، ایرنا با او به گفت و گو نشسته است که در زیر می آید:
پس از مذاکرات وین 6 و تمدید 4 ماهه مذاکرات، این تحلیل وجود دارد که مذاکرات از شکست و بن بست خارج شده اما آینده مذاکرات همچنان مبهم و غیرروشن است. با توجه به اختلافات اساسی میان ایران و آمریکا بر سر برخی موضوعات همچون میزان غنی سازی، عزم راسخی در طرف مقابل برای حل نهایی این موضوع می بینید؟ آینده این مذاکرات را چگونه ارزیابی می کنید؟
اول باید ببینم توافق ژنو که آذرماه سال گذشته انجام شد، چه بوده، تمدید مذاکرات در چه وضعی بوده و بر مبنای آن قضاوت کنیم. در توافق ژنو آمده که گام اول برای 6 ماه است و در این 6 ماه اگر طرفین به توافق رسیدند که مسایل حل شده تلقی می شود و اگر به توافق نرسیدند ظرف یک سال بعد از توافق (بعد از سوم آذرماه سال گذشته) مذاکرات می تواند ادامه یابد.
در حقیقت ما در توافق ژنو پیش بینی تمدید را داریم یعنی از قبل می دانستیم اگر در این چند دوری که در وین مذاکرات داشتیم به تفاهم نرسیم، یک انتخاب این است که مذاکرات تمدید شود و زمانش هم از قبل مشخص بود که تا چه دوره ای می توانیم مذاکرات را ادامه دهیم.
البته این بدین معنا نبود که ما بخواهیم دست روی دست بگذاریم تا مذاکرات پیش نرود ولی چون بحث تمدید در تفاهم نامه پیش بینی شده بود تمام تمرکزمان را در طول مذاکرات وین 6 گذاشتیم که آیا در این دوره 6 ماهه به نتیجه می رسیم یا نه.
وقتی در دو، سه روز آخر همه (ما و طرف های مقابلمان) احساس کردیم در این مدت 6 ماهه که تا بیستم ماه جولای بود به تفاهم نمی رسیم ، دو، سه روز آخر رفتیم برای تمدید و تفاهماتی شد تا برای مدت تقریبا چهار ماه مذاکرات ادامه یابد.
پس در حقیقت، در پاسخ به این سوال شما که آیا کشورها تلاش کردند که از شکست جلوگیری شود بنده موافق نیستم چون از اول چنین انتخابی را همه کشورها داشتند.
پس شما پیش بینی احتمال تمدید مذاکرات را در توافق ژنو داشتید. اکنون در این مقطع که دوره چهار ماهه تمدید مذاکرات آغاز شده است، آینده مذاکرات را چگونه پیش بینی می کنید؟
به نکته درستی اشاره کردید. در ابتدا پیش بینی می شد که ممکن است ما در 6 ماه به تفاهم نرسیم و آن هم دلیلش روشن است؛ برای این که مذاکرات بسیار پیچیده است و عناصری که در متن مذاکرات است. خود به خود عناصر سختی است و طبیعت مذاکره یک کشور با 6 کشور، خودش یک مقدار کار را سخت تر می کند و همه این عوامل دست به دست هم می دهد و آنها که توافق اولیه ژنو را تهیه کرده اند، پیش بینی می کردند که یک مدتی نیاز است و ما هم اکنون برای مدت چهار ماه مذاکرات را ادامه خواهیم داد.
اما این سوال شما که آینده مذاکرات را چگونه می توان پیش بینی کرد باید گفت که واقعا پیش بینی سخت است چون بنده همیشه عادت دارم خیلی صریح نظراتم را می گویم؛ واقعیت قضیه این است که قابل پیش بینی نیست به چه سمتی می رویم. ما از طرف خودمان حسن نیت داریم و این خودستایی نیست، بیان واقعیت است؛ یعنی هم ما حسن نیت داریم هم تلاشمان را می کنیم که به تفاهم برسیم؛ البته نه تفاهم با هر هزینه ای.
ما هم در جلسات عمومی بیان کردیم و هم در مصاحبه ها و هم در جلسات خصوصی به طرف مقابلمان گفتیم در عین این که مایلیم به تفاهم برسیم ولی این به هر هزینه ای نیست یعنی اگر حقوق ما رعایت نشود ما طبیعتا به تفاهم نمی رسیم. چیزی که برایمان مهم است این است که در چارچوب خطوطی که برایمان تعیین شده مذاکره کنیم و از آن خطوط، حتی یک سانتیمتر عقب نمی رویم و اینها را خیلی صریح به طرف مقابل گفته ایم. ما در چارچوبی که مشخص شده، امکان تفاهم را می بینیم یعنی خطوط قرمزمان رعایت شود.
حقیقت مطلب این است که نتیجه مذاکرات بستگی به طرف مقابلمان دارد؛ یعنی باید واقع بین باشند و متوهم نباشند، احساس نکنند که می توانند یک سری چیزهایی را دیکته کنند. اگر در این فضا و با این روحیه مذاکره نکنند، یعنی بخواهند زیاده خواهی کنند و خودشان را برتر احساس کنند، به نتیجه نخواهیم رسید اما اگر از موضع برابر باشد ما فکر می کنیم که موضوع قابل حل شدن هست.
یعنی اگر بخواهند روش هایی را در پیش بگیرند که حاکی از زیاده خواهی باشد و نظر خودشان را تحمیل کنند، به تفاهم نمی رسیم.
البته اگر به تفاهم نرسیم، آخر دنیا نیست. این را به طرف مقابل هم گفته ایم که علاقه مندیم به تفاهم برسیم و می دانیم که حالت برد - برد وجود دارد؛ هم ما برنده خواهیم شد وهم شما ولی این انتخاب خود شماست و ما آمادگی داریم که به هر حال تلاش خود را انجام دهیم و هر چقدر انرژی داریم، مصرف کنیم که به توافق برسیم و هر دو منتفع شویم ولی این که نهایتا آیا به آن نقطه خواهیم رسید یک مقداری شاید الان زود هست و اگر جلوتر برویم شاید روشن تر شود.
در اواسط مذاکرات وین 6، شرایط به گونه ای شد که به نظر می رسد سایر اعضای 1+5 که نقش ثانویه دارند، کنار رفتند و ایران و آمریکا رو در روی هم قرار گرفتند. با توجه به این که شما طرف اصلی مذاکره کننده با آقای برنز هستید، ورود وی به تیم مذاکره کننده آمریکا چه تاثیری در روند مذاکرات دارد؟ اساسا چرا آقای برنز وارد مذاکرات شد و نقش وی در نگارش متن توافق نهایی چیست؟ و آیا از این پس، نقش سایر کشورها از جمله اروپا در مذاکرات کمتر می شود یا خیر؟
ما با آمریکایی ها در موضوع هسته ای مذاکراتی داریم که یک موقع این مذاکرات در سطح خانم اشتون و آقای دکتر ظریف و هیات ها است و یک موقع در سطح معاونین است که آقای دکتر عراقچی و بنده هستیم. یک موقع در سطح کارشناسی است که با همه مجموعه شان جلسه داریم.
علاوه بر اینها به صورت تک تک هم جلسه داریم. به طور مشخص در همین سطوحی که عرض کردم جلسه داریم یعنی آقای ظریف با رییس هیات های روسیه، چین و انگلیس ملاقات داشتند و در سطوح مختلف با آمریکایی ها جلسه داشتند. ما هم به صورت جمعی و هم به صورت فردی و در سطوح مختلف مذاکره می کنیم و جزو روال کار ما است.
نکته اینجاست که در بعضی از موارد آمریکایی ها هستند که به نحوی نقش شان پررنگ تر می شود و دلیل عمده اش هم این است تحریم هایی که آمریکایی ها علیه ایران وضع کرده اند، بقیه کشورها ندارند. یعنی تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران را داریم و تحریم های فرامرزی که آمریکایی ها تصویب کردند. وقتی بحث تحریم می شود طبیعی است که اگر فقط سراغ اتحادیه اروپا برویم، کفایت نمی کند. نیاز داریم با آمریکایی ها مذاکره کنیم تا ببینیم در ارتباط با تحریم چه نکاتی و مطالبی مطرح می شود.
اما در مذاکرات وین 6 موضوع مذاکره با آمریکایی ها خیلی پررنگ تر بود چون وزرای خارجه اروپایی آمدند و اظهارنظرهای منفی کردند و رفتند اما آقای کری سه روز در وین ماند و مذاکرات فشرده و طولانی داشت و بعد هم معاون ارشد او، آقای برنز در مذاکرات باقی ماند. به نظر شما، این تحرکات و تحولات در تیم مذاکره کننده آمریکا با چه هدفی صورت گرفته است؟
به نظرم آنها خودشان باید توضیح دهند که ترکیب هیات شان تغییر می کند یا نه ما نمی توانیم اظهار نظری کنیم اما در مورد هیات خودمان می توانیم بگوییم که چرا این ترکیب را دارد یا ندارد. شاید احساس می کنند سوابق کاری آقای برنز با این پرونده مرتبط است و احساس می کنند حضور ایشان لازم است. شاید در چند ماه آینده آقای برنز باز هم در این حوزه فعال باشد.
فقط نکته ای که ما می توانیم بگوییم این است که از دید ما هیچ فرقی نمی کند که طرف مقابل ما در چه سطحی مذاکره می کند یعنی آیا مثلا در ارتباط با آمریکایی ها آقای برنز هستند یا خانم شرمن. بالاخره کار ما چارچوبی دارد و ما در آن چارچوب صحبت می کنیم.
با آمریکا به دلیل تحریم هایی که علیه ما وضع کرده است، بیشتر در ارتباط هستیم اما فرقی نمی کند که در طرف مقابل ما چه کسی از این کشور نشسته است.
یکی از مذاکره کنندگان آمریکا اعلام کرده است که تحریم ها را لغو نمی کنند بلکه آنها را تعلیق می کنند؛ این در حالی است که ما خواهان لغو تحریم ها هستیم. واکنش شما به اینگونه اظهارات چیست؟
ما مواضع مان در قبال تحریم ها روشن بوده و تحریم ها را ظالمانه می دانیم و باید لغو شود. ما بحث تعلیق تحریم یا اینکه تحریم ها بخواهد چند بخش و بعدا لغو شود را نمی توانیم قبول کنیم.
در ارتباط با تحریم ها بحث های مفصلی در دورهای مختلف داشته ایم و خیلی صریح هم همین مطالب که بنده عرض کردم به طرف مقابل چه اروپایی ها و چه آمریکایی ها گفته ایم. آمریکایی ها هم نظر و مواضع خودشان را اعلام کردند.
اتفاقا از نکاتی که روی آن اختلاف نظر داریم، بحث تحریم است. یکی از مواردی که الان بین ما و غربی ها و مجموع 1+5 اختلاف نظر وجود دارد، بحث تحریم است و فکر می کنیم که بحث های سختی هم خواهد بود.
ما روی قضیه خیلی روشن و صریح و با زبانی بسیار ساده گفته ایم که فقط لغو تحریم ها را قبول می کنیم. تحریم ها را طبقه بندی نمی پذیریم. چیزی که در خود متن توافق ژنو هست. توافق ژنو می گوید تحریم های شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا، هم تحریم های کنگره و هم تحریم هایی که با دستورات اجرایی رییس جمهوری این کشور است، باید لغو شد.
اگر از ما انتظار می رود یک سری کارهایی را انجام دهیم که غیرقابل بازگشت است طبیعتا از طرف مقابل هم این انتظار می رود که یک سری کارهایی انجام دهد که غیرقابل بازگشت باشد. بحث تحریم و تعلیق آن مصداق بارزی آن است که می تواند به راحتی به سر جای اولش برگردد یعنی اگر لغو نشود و فقط روی تعلیق بخواهیم صحبت کنیم، حالت غیرقابل بازگشت ندارد.
طبیعتا اگر از ما انتظار کار غیرقابل بازگشت می رود باید طرف مقابل کار غیرقابل بازگشت انجام دهد.
خانم شرمن گفته است متن نهایی توافق اگر به صورت پیمان باشد نیاز به مصوبه کنگره دارد. آیا امکان پیش بینی اینکه توافق به آن نحو باشد یا خیر، وجود دارد؟
هنوز ما وارد این مبحث نشده ایم که توافق به چه شکلی باشد چون ابتدای کار هستیم. این که توافق نهایتا به چه صورتی خواهد بود، باید در نهایت درباره آن تصمیم گیری کنیم.
ما الان در مورد اینکه در این چهار ماه چه اقداماتی انجام شود که بتوانیم به تفاهم و توافق برسیم، تمرکز داریم. اگر به توافق برسیم می توانیم در ارتباط با کشور خودمان صحبت کنیم. وارد این مقوله که آنها در سیستم خودشان چگونه بخواهند، عمل کنند، نمی شویم.
در ارتباط با کشور خودمان، عرض کنم که حتما مجلس شورای اسلامی را در جریان خواهیم گذاشت. هم در حین مذاکرات، کاری که هم اکنون انجام می دهیم و نمایندگان ایران محق هستند که بالاخره در جریان باشند و اگر کار به جایی برسد که بخواهد بحث پروتکل الحاقی مطرح شود، طبیعتا درباره پروتکل الحاقی ما از طرف مجلس نمی توانیم قولی بدهیم و مجلس شورای اسلامی باید این را نهایتا به تصویب برساند.
آنچه ما در جلسات خصوصی به طرف مقابل گفته ایم، این بوده که اگر به تفاهم معقولی برسیم یعنی به تفاهمی برسیم که احساس شود منافع ما در آن لحاظ شده، این تفاهم اگر بشود، ما آن را به مجلس می بریم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نهایتا تصمیم گیر هستند.
حالا اگر یک تفاهم معقول و خوبی باشد، مجلس یک نوع برخوردی خواهد کرد و اگر تفاهمی باشد که خیلی آن شرایط لازم را نداشته باشد، طبیعتا جور دیگری برخورد خواهند کرد ولی نهایتا تصمیم برای مجلس است که حرف آخر را می زند.
به طور خلاصه ما هم در جریان مذاکرات، مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم را در جریان قرار می دهیم و هم در جاهایی مانند پروتکل الحاقی که حق مجلس است بیاید و دخالت کند و تصمیم نهایی را در آن زمینه بگیرد.
منتقدین مذاکرات هسته ای و دیپلماسی هسته ای دولت تدبیر و امید معتقدند که شما توافق ژنو را تمدید نکرده اید بلکه توافق جدیدی را منعقد کرده اید و تعهدات جدیدی را پذیرفته اید. به گفته منتقدان، ایران سه تعهد جدید را پذیرفته است؛ یکی این که متعهد شده اید ذخایر اورانیوم دو درصد را رقیق کنید که گفته می شود حدود سه هزار کیلوگرم یا سه تن است. تعهد دوم اینکه حدود 25 کیلوگرم از اورانیوم 20 درصد خود را تبدیل به سوخت رآکتور تهران کنیم و تعهد سوم این که تمام ذخایر اورانیوم 20 درصد خود را تبدیل به اورانیوم طبیعی کنیم. پاسخ شما به منتقدین چیست؟
چیزی که در وین به توافق رسیدیم تمدید توافق ژنو بود. در توافق ژنو یک سری کارهایی را ما باید انجام می دادیم و یک سری را طرف مقابل. آن 4.2 میلیارد دلاری که در تفاهم ژنو توافق شده بود که طرف مقابل در طول 6 ماه بپردازد، اگر الان دقت کنید این رقم 2.8 میلیارد دلار در حقیقت برای چهار ماه هست یعنی اگر بطور متوسط در 6 ماه 700 میلیون دلار بگیریم الان در 4 ماه می شود 2.8 میلیارد دلار؛ البته در 6 قسط (4 قسط 500 میلیون دلاری و دو قسط 400 میلیون دلاری). در حقیقت آن نسبتی که ما در تفاهم اولیه ژنو در مورد پول هایی که باید دریافت می کردیم، داشتیم الان به تفاهم برای 4 ماه تبدیل شده است.
در ارتباط با کارهایی که هم داریم انجام می دهیم. یکی بحث سه تن بود؛ سه تن مواد دو درصد که باید ببینیم مواد دو درصد چیست. این مواد دو درصد مواد پسماندی است که در حقیقت تلاش شده به اورانیوم طبیعی تبدیل بشود. در فرآیندی که اورانیوم طبیعی می خواهد به اورانیوم با غنای بالاتر تبدیل شود، یک سری زوائدی هست که این زوائد به مرور جمع می شود. حالا دو درصد هست، یک و نیم درصد هست، یک درصد هست؛ شاید بصورت دقیق نتوان گفت که چند درصد است اما زیر دو درصد و در سطوح مختلف است. یعنی زیر دو درصدی که بصورت زائد و پسماند مطرح می شود. خب اینها را چه کار باید کرد؟
منتقدین می گویند شما مسیر معکوس غنی سازی را طی می کنید در حالی که می توانید همین پسماندها را به فرآیند غنی سازی برگردانید.
اینها را باید متخصص قضیه بگوید. متخصصین قضیه می گویند ما اینها را تبدیلش می کنیم به اورانیوم طبیعی و بعد این اورانیوم طبیعی را که داریم، تبدیل می کنیم به سه ونیم درصد و چیزی که داریم. یعنی این فرآیندی که دارد انجام می شود به این طریق است و اصلا جزو برنامه های ما بوده یعنی ما یک سری کارهایی را که جزو برنامه هایمان بوده، گفتیم در طول این چهار ماه انجام می دهیم.
در ارتباط با تعهد دوم درباره 25 کیلوگرم اورانیوم که شما هم گفتید ؛ این هم جزو برنامه هایمان بوده، برای این که بتوانیم برای رآکتور تحقیقاتی تهران، صفحه سوخت تولید کنیم. ما موادی را که به اکسید تبدیل شده، به مرور بر اساس برنامه های خودمان تبدیل به سوخت راکتور تهران می کنیم. حالا گفتیم ما در طول چهار ماه آینده 25 کیلوگرم از اینها را تبدیل به صفحه سوخت می کنیم و لذا هیچ تعهد جدیدی نیست.
منتقدان تعهد سوم را با استناد به مطالب روزنامه وال استریت ژورنال و به نقل از خانم شرمن بیان می کنند. آیا واقعا ما چنین تعهدی را پذیرفته ایم؟
برای این که این موضوع دقیق تر روشن شود، باید گزارشات آژانس بین المللی انرژی اتمی را ببینیم که چه می گوید. ما در توافق ژنو تصمیم گرفتیم که مواد 20 درصد را دو قسمت کنیم. نصف آن را به اکسید تبدیل کنیم که نهایتا صفحه سوخت می شود و نصف دیگرش را رقیق کنیم و به اورانیوم طبیعی تبدیل شود.
آژانس اعلام کرده که کار ایران تمام شده یعنی این که، دیگر 20 درصدی وجود ندارد. 20 درصدی که قبل از تفاهم ژنو داشتیم (قبل از دوره 6 ماهه توافق داشتیم )، الان دیگر وجود ندارد نصف آن اکسید شده و نصف دیگرش رقیق شده است. پس در حقیقت، ما الان موجودی 20 درصدی نداریم که بخواهیم طبق توافق اخیر ژنو (وین 6) کاری بکنیم. برای همین حرف منتقدان از پایه و اساس غلط است.
منتقدان تیم مذاکره کننده هسته ای معتقدند شما با کاهش ذخیره اورانیوم 20 درصد و تبدیل آن به اکسید و سوخت، در حقیقت، قدرت بازدارندگی و دست برتر داشتن ایران را در مذاکرات پایین آورده اید. پاسخ شما چیست؟
اگر منظور در این دوره هست که عرض کردم در این دوره ما اصلا بحث 20 درصد نداریم. ما اکنون نیازی به 20 درصد نداریم. ما 20 درصد را برای این که بتوانیم صفحه سوخت تولید کنیم و به نیروگاه تهران و یا رآکتور تهران را بچرخانیم و کارش را جلو ببریم، می خواهیم. برنامه ای دیگری که نداریم. ما قصد این که بخواهیم با 20 درصد به غنای بالاتر برسیم، نداریم برای این که اصلا جزو برنامه ما نیست که این کار را انجام دهیم و بر همین اساس در چارچوب برنامه خودمان به آن اندازه ای رسیده بودیم که بتوانیم صفحه سوخت تولید و نیازهای داخلی مان را رفع کنیم و بعد آن این کار را انجام دادیم . در همان پروسه و فرآیندی که قرار بود برویم، رفتیم و نیازی به این که بخواهیم تولید سوخت بیشتری بکنیم وجود نداشت و بر آن اساس کارمان را پیش بردیم.
رهبر معظم انقلاب در طول مذاکرات وین 6 اعلام کردند که ما برای چند سال آینده به 190 سو در زمینه غنی سازی نیاز داریم و دکتر ظریف هم پیشنهاداتی منطقی و علمی را به طرف مقابل با توجه به اختلافات بر سر میزان غنی سازی ایران، ارایه کرده است. اولا درباره این پیشنهادات و اینکه آیا از سوی آمریکا پاسخ یا سیگنال های مثبتی تاکنون در این زمینه دریافت کرده اید یا خیر، توضیح بفرمایید و ثانیا، بسیاری، بیانات فنی و تخصصی رهبری را موجب تقویت موضع مذاکره کنندگان ایرانی می دانند اما برخی از رسانه ای غربی ها معتقدند قدرت مانور تیم هسته ای کاهش یافته است. واکنش شما به این اظهارات چیست؟
بحث غنی سازی یکی از بحث های پیچیده این مذاکرات است و هنوز هم این بحث پیچیده مانده و حل نشده است. در واقع دو بحث پیچیده مذاکرات، یکی تحریم ها است و دیگری غنی سازی.
ما تقریبا هم در مذاکرات و هم در مصاحبه ها می گوییم، خیلی چیزها شبیه به هم است. یعنی چیزی که الان به شما می گویم در مذاکره هم گفته ایم. برنامه غنی سازی ما یک چارچوب دارد و در این چارچوب در ارتباط با غنی سازی مذاکره می کنیم. وقتی این موضوع چارچوب دارد، نمی توانیم به چیزی رضایت دهیم که خارج از این چارچوب باشد.
مثال خیلی روشنی هم برای طرف های مقابل زدیم و گفتیم که نمی خواهیم یک برنامه غنی سازی ای داشته باشیم که بگویند به صرف برنامه داشتن، ایران این را دارد و یا بخواهیم به کسی خودنمایی کنیم مثلا در منطقه خودمان بگوییم ایران الان برنامه غنی سازی انجام می دهد. حتی مثال زدیم نمی خواهیم بگوییم که برنامه غنی سازی مثل اسباب بازی داشته باشیم یا برنامه ای داشته باشیم که در موزه بگذاریم و بگوییم که مردم بیایند و ببیند که برنامه داریم. ما دنبال چنین چیزهایی نیستیم و برنامه غنی سازی ای داریم که چارچوب دارد. چارچوبش هم این است که می خواهیم به خودمان متکی باشیم برای این که بتوانیم نیازهای خودمان را در زمینه انرژی هسته ای تامین کنیم. می خواهیم به خودمان وابسته باشیم و تجربه هم نشان داده وقتی ما به خودمان وابسته بودیم کارمان پیش رفته است، این هم نشانه ای از خودستایی نیست نشانه ای از واقعیت است. یعنی ما در طول سال ها، آن جاهایی که تکیه و تلاش شده که مثلا تکیه به جای دیگری داشته باشیم، مشکل پیدا کردیم ولی وقتی تکیه به خودمان داریم می بینیم که کارمان تر پیش رفته و اگر هم نقصی یا مشکلی وجود داشته به مرور زمان توانسته ایم آن را حل کنیم.
در سال 2010 بحث شد که ما سوخت سه و نیم درصد بدهیم و به ما 20 درصد و صفحه سوخت بدهند. خب ندادند و به جایش رفتند و قطعنامه شورای امنیت تصویب کردند. ما تکیه کردیم به خودمان و توانستیم با دانشمندانمان به جایی که الان هستیم، برسیم و 20 درصد تولید کنیم. پس وقتی به خودمان تکیه کردیم کارمان پیش رفته است.
الان هم در این برنامه غنی سازی می خواهیم به خودمان متکی باشیم و این به این معنا نیست که حاضر نیستیم با بقیه همکاری نکنیم.
در توافق ژنو بخشی تحت عنوان همکاری های بین المللی در زمینه هسته ای داریم. این خودش نشان می دهد ما اهل تعامل هستیم و می خواهیم با بقیه گفت وگو کنیم. اعتقاد داریم به این که از طریق همکاری جلو برویم ولی آیا این همکاری به این معناست که دست خودمان را ببندیم؟ نخیر. هیچ عقل سلیمی نمی گوید شما کاری که خودت می توانی انجام دهی، نکم و تکیه به خارجی داشته باش که هر موقع اراده کرد، شیر را ببندد و شما را در مشکل بیندازد.
ما می گوییم به خودمان متکی باشیم و در عین حال کارمان شفاف است. با شما همکاری می کنیم و نظارت ها را می پذیریم و در مورد نحوه آن تفاهم کنیم. این خودش نشان دهنده شفافیت کار ماست. ما چیزی برای پنهان کردن نداریم. برنامه غنی سازی ما هم همین طور است.
برنامه غنی سازی ما با مجموعه ای از کارها شروع شد که به صورت زنجیر به هم وصل هستند. از معدنش تا یو.سی. اف اصفهان و یا نطنز. همه اینها بصورت زنجیره وار به هم وصل است و حکایت از یک برنامه منظمی می کند. وقتی ما می گوییم این برنامه منظم ما شفاف است پس باید بیایند بگویند این نقطه اش شفاف نیست و روی این نقطه صحبت کنیم. نمی توانند صورت مساله را پاک کنند.
ما می گوییم این برنامه هسته ای و این فعالیت هسته ای که الان موجود است را ما چند سال است داریم. ما برنامه خودمان را ادامه می دهیم ولی هدف داریم. هدفمان این است که به سوخت بوشهر برسیم. این هم به آن معنا نیست که بخواهیم زیر تفاهمی که با روس ها داریم، بزنیم. توافق با روس ها مدت زمانی دارد این تفاهم تا سال 2021 یعنی هفت سال دیگر اعتبار دارد.
وقتی شما به خرید می روید مادام العمر یک وسیله را نمی خرید مثلا می گویید من برای 5 سال می خواهم این صندلی را بخرم و بعد از آن، می خواهم ببینم چطور می توانیم این صندلی را بسازیم. ما می خواهیم این انتخاب را برای خودمان داشته باشیم که هدفمان هست و به آن برسیم. آنچه مقام معظم رهبری فرمودند این است.
اتفاقا ایشان صحبت خیلی دقیقی که فرمودند این بوده که ما برنامه مان 190 هزار سو نقطه هدفش است و داریم به آن سمت حرکت می کنیم و می خواهیم به صورت پلکانی به سمت آن هدف حرکت کنیم. اتفاقا اگر ما برنامه مان هدف نداشته باشد باید مورد سوال قرار بگیریم که مثلا شما 10 هزار سو را می خواهید چه کار و یا 5 هزار یا 20 هزار سو را می خواهید چه کنید؟ این تعداد سانتریفیوژ را می خواهید چه کار و این سوالاتی است که طبیعی است مطرح شود ولی وقتی می گوییم برنامه مان روشن است و ما الان در این نقطه هستیم و این را ادامه می دهیم و پلکانی پیش می رویم تا به آن مقداری که برای سوخت بوشهر نیاز هست، جای نگرانی وجود ندارد.
ما در برنامه مان شفافیت، بازرسی ها و همکاری های بین المللی و تمام عناصری که شما نیاز دارید برای این که بتوانید نشان دهید که فعالیت تان فعالیتی نیست که به سمت کار خلاف برود، را داریم. تمام اینها را که کنار هم بگذاریم حکایت است می کند از اینکه از یک برنامه کاملا شفاف برخورداریم که برنامه ای صنعتی است و برنامه ای نیست که فقط بخواهیم یک جای کوچکی داشته باشیم و بگوییم که دلمان به این خوش است که این تعداد سانتریفیوژ می چرخد و این میزان تولید می کند.
این واقعیت ها چیزی است که متاسفانه یا نمی خواهند بفهمند و یا خودشان را به حالتی می زنند که متوجه نمی شوند. واقعیت های صحنه، این واقعیت های موجود است. واقعیت های موجود ایران این است که توانسته است در این صنعت پیشرفت کند و نمی تواند آن را به عقب بازگرداند. ما به مرحله صنعتی شدن و سطحی از فناوری رسیده ایم که در جهت صلح آمیز است.
درباره پیشنهاد ایران پاسخ ندادید. آیا ابعاد پیشنهاد ما درباره غنی سازی بر همین مبنا است؟
یک مسایلی بوده که در مذاکرات مطرح کردیم که اجازه بدهید مذاکرات در پشت میز مذاکرات باشد. عرض کردم ما چیزی را نمی خواهیم از ملت پنهان کنیم ولی نفس کار مذاکره این است که در چارچوب قواعدش، پشت میز بنشینی و مذاکره کنی و این را به رسانه ها نکشانیم اما ریز مطالب را هم بصورت کتبی و هم شفاهی در اختیار مقامات عالیه نظام قرار می دهیم. هر دفعه ای که بخواهیم برویم مذاکره دستورالعمل می گیریم؛ جاهایی که لازم باشد دستورالعمل کتبی می گیریم و جاهایی که لازم نباشد دستورالعمل شفاهی. در طول مذاکرات به صورت منظم مطالب مان را به تهران گزارش می دهیم. هر جایی لازم باشد دستورالعمل در طول مذاکرات می آید وقتی هم برمی گردیم باز همینطور ما بصورت کتبی و شفاهی گزارش می دهیم و نظرات مقامات عالیه نظام را می گیریم و کارمان را ادامه می دهیم. نمایندگان محترم مجلس هم همینطور در جریان کارها هستند و بالاخره یک مجموعه ای از نظام هستند که دارند این کار را هدایت می کنند.
واقعا پشتیبانی که هم مقام معظم رهبری فرموند و هم آقای روحانی گفتند و هم مجموعه مجلس داشته اند، قوت قلبی برای ما است.
حالا اینکه بخواهیم بگوییم پیشنهاد جدیدی داده ایم، طبیعی است که در هر دوره از مذاکرات ایده های جدیدی مطرح می شود و قطعا در مساله غنی سازی ما بحث های مختلفی کردیم ولی این که بخواهم به شما بگویم دو یا سه پیشنهاد داده ایم، وارد این مقوله نمی شوم ولی در نهایت در هر دوره از مذاکرات طبیعی است که غنی سازی که یکی از مهم ترین بحث هایمان است، مطالب مختلفی مطرح شده کمااینکه در ارتباط با تحریم ها.
بنده عرض کردم که تحریم یکی از نکات بسیار حساسی است که ما روی آن تاکید داریم. البته این به این معنا نیست که ما بگوییم مثلا تحریم ها باعث فشار شده که ما داریم این حرف را می زنیم؛ خیر، تحریم ها باعث فشار نشده، تحریم ها ما را به این مذاکره نرسانده و نکشانده ولی ما بعنوان کسی که داریم مذاکره می کنیم، اعتقاد داریم هم از دید حقوقی و هم از دید عملی این تحریم ها، تحریم های ظالمانه ای است که هدایت و تحمیل شده و جزو حقوق خودمان می دانیم که تاکید کنیم و در طول چند ماه آینده قطعا یکی از برنامه های اصلی ما تمرکز رو بحث تحریم ها بود و آن نکاتی که باید گفته شود بنده خدمت شما گفتم.
در سال های گذشته دولتمردان وقت، بحث نگاه به شرق را مطرح کردند و بیشتر هم با کشورهایی چون چین و روسیه در ارتباط بودند و رفت و آمدهای زیادی در دولت قبل با آمریکای لاتین داشتیم که اگر نخواهیم بگوییم حداقل نتیجه اش خوب نبوده ولی بر مردم هنوز نتایج این تعامل ها ملموس نیست. باتوجه به حوزه ای که شما تحت پوشش دارید (معاونت اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه)، سیاست خارجی ما برای متوازن کردن روابط مان با دنیا چیست؟
ما با همه کشورها می خواهیم ارتباط داشته باشیم. البته طبیعی است که رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی شناسیم و مساله اش جداست و درباره ایالات متحده آمریکا نیز به دلیل پیچیدگی هایی که بوده، شرایط خاص خودش را دارد و در این طبقه بندی که عرض کردم قرار نمی گیرد ولی ما می خواهیم با بقیه کشورهای دنیا ارتباط نزدیک کاری داشته باشیم و در زمینه های مختلف با آنها کار کنیم و طبیعی است که کارمان باید چارچوب و نظم و اصولی داشته باشد و آن هم این است که هم خود آقای دکتر روحانی گفتند که هم جزو اصول انقلاب ما هست و هم مقام معظم رهبری فرمودند و مقامات مختلف کشور گفته اند که استقلال، عدم دخالت در امور داخلی، از موضع برابر مذاکره کردن؛ اینها اصولی است که روی آن تاکید داریم. اگر این اصول رعایت شود می تواند زمینه خوبی برای گسترش روابط با کشورهای مختلف باشد و زمینه کار هم بسیار زیاد است.
اگر بخواهیم اولویت بدهیم طبیعی است که کشورهای همسایه ما اولویت دارند. همه کشورها، همسایگانشان اولویت دارند. ما به عنوان یک کشور اسلامی، کشورهایی که عضو سازمان همکاری اسلامی هستند، طبیعتا برایمان اولویت خاصی دارند. این که ما جزو غیرمتعهدها هستیم، کشورهای غیرمتعهد به عنوان این که با ما در خیلی از جاها، سیاست های همسویی داریم اینها هم طبیعی است ولی این به آن معنا نیست که ما بخواهیم تمام سیاست خارجی مان را در این چارچوب معنی کنیم. مثال آمریکای لاتین را زدید، خب آمریکای لاتین خیلی هایشان جزو عدم تعهد هستند. وزیر خارجه ونزوئلا از آمریکای لاتین برای اجلاس فلسطین در تهران حضور یافتند و این نشان می دهد که به هرحال ما با ونزوئلا در یک سری مسایل اشتراک نظر داریم و برای ما ارتباط با منطقه آمریکای لاتین از بعد اقتصادی و سیاسی اهمیت دارد و یا کشورهای مختلف در آسیا و اروپا.
در سالهای گذشته فقط سیاستمداران خاصی به تهران رفت و آمد می کردند. آیا حالا رابطه بیشتر با کشورهای غربی به ویژه اروپایی شده است و از این به بعد در روی همان پاشنه می چرخد یا خیر؟
سیاست خارجی دولت جدید را عرض کردم، آقای دکتر روحانی مفصل صحبت کردند آقای دکتر ظریف هم همینطور. ما می خواهیم در چارچوب آن اصولی که عرض کردم با همه دنیا ارتباط داشته باشیم. حالا یک دوره ای بوده که با اروپا کمتر رفت و آمد بوده الان یک مقداری این بروز کرده که وزرای اروپایی می آیند. ما در آن چارچوبی که عرض کردم با اروپایی ها می خواهیم رابطه نزدیک داشته باشیم. اگر آن اصول رعایت شود چرا با آنها رابطه نداشته باشیم؟ کما اینکه می خواهیم با همسایه مان، روسیه و چین هم رابطه داشته باشیم. یعنی ما نمی خواهیم تقسیم کنیم .آن را که دورش خط کشیدم اول صحبتم گفتم ولی بقیه را خط نمی کشیم. با اروپا، آسیا، روسیه، چین و همسایگان اگر شرایطش باشد کار می کنیم. ما ملاکمان این است که منافع ملی مان چطور تامین می شود، هرچیزی که منافع ملی ما را بهتر تامین بکند ما در چارچوب آن چیزی که گفتم، می رویم با آن کشورها و آن مجموعه کار می کنیم. اگر ببینیم که منافع ملی مان بعضی جاها کمتر تامین می شود می رویم سراغ جایی که بیشتر تامین می شود. ملاک ما تامین منافع ملی است. این نیست که دور جایی را خط بکشیم یا بخواهیم خیلی ذوق زده باشیم که بگوییم می رویم به این سمت. رفت و آمد اروپاییان هم چند سالی نبوده الان بیشتر شده. نه این که این دولت می خواهد با ذوق زدگی تمام برود به سمت اروپا. اصلا این نیست. بنده بعنوان یک نفر که در این حوزه کار می کنم می گویم به هیچ وجه ما حالت ذوق زدگی نداریم. نه در ارتباط اروپا و نه در ارتباط با آمریکا. منافع ملی بخواهد تامین شود می رویم سراغ آن و اگر تامین نشود نمی رویم. ما تعارف با کسی نداریم.
در همین زمینه چارچوب، شما گفته بودید که سطح مناسبات با انگلیس افزایش پیدا می کند. آخرین تحولات در روابط تهران - لندن چیست؟
رفت و آمد کاردارهای ترددی برقرار است. کاردار ما چند وقت پیش لندن بود و فکر کنم چند مدت دیگر سفری هم انجام شود. داریم می رویم که بزودی سفارتخانه های دو کشور از این حالت فعلی درخواهند آمد. حالا این که من تاریخ دقیق به شما بدهم این را یک مقداری زمان لازم هست ولی داریم می رویم به سمت این که زودی سفارتخانه ما در لندن که الان صرفا در حال انجام کار کنسولی و ارایه این خدمات است، در زمینه های مختلف فعال شود.
سفارت انگلیس در تهران، کادرش را خواهد آورد و مقداری زمان می برد تا این که هم ما و هم آنها به صدور روادید برسیم که فکر می کنم بعد از این که سفارتخانه ها به حالت نسبتا عادی شان برگردند.
بر اساس آن چیزی که ما پیش بینی می کردیم و توافقی که داشتیم مسیر خودش را طی می کند.
بحث پرداخت خسارت به کجا انجامید؟
در بحث خسارت، حقیقتش هنوز به صورت جدی صحبت نشده. جسته و گریخته صحبتی شده ولی هیچ موقع به صورت جدی که بخواهیم بنشینیم در این مورد صحبت کنیم، نشده. هر موقع وقتش شود در آن زمینه هم صحبت می کنیم.
شما از توازن رابطه و ضرورت منافع ملی در رابطه با کشورها سخن گفتید. پس از تشکیل دولت تدبیر و امید، علاقه غربی ها به ویژه کشورهای و شرکت های اروپایی برای سرمایه گذاری در ایران بیشتر شده ولی بسیاری سرنوشت این رابطه را در گروه سرنوشت مذاکرات هسته ای می دانند. آیا سناریوهایی برای داشتن رابطه با این بخش از جهان در صورت نرسیدن به توافق به هر دلیلی پیش بینی شده است؟
ما الان تمرکزمان روی مذاکرات است و تلاش می کنیم در چارچوب آن اصولی که عرض کردم مذاکرات را پیش ببریم و انشاالله با توکل به خداوند بتوانیم به تفاهم برسیم و این تحریم هایی که ظالمانه است، رفع شود و یکی از شروط ما این است که در تفاهم تحریم ها لغو شود. خب با این تفاهم، مسیر جدیدی باز می شود در زمینه کارهای اقتصادی با کشورهای مختلف به ویژه کشورهای اروپایی باز خواهد شد.
البته در بحث های اقتصادی، اقتصاد یک جاده دو طرفه است یعنی این طور نیست که ما فکر کنیم که الان ما اشتیاق زیادی به کار اقتصادی با اروپا داریم و آنها نمی خواهند و ناز می کنند، واقعا اگر کار اقتصادی بخواهد انجام شود، دو طرف منتفع می شوند یعنی هم ما و هم آنها. یعنی کسی به ما لطف نمی کند که بخواهد با ما کار اقتصادی انجام دهد.
خب طبیعی است تحریم ها لغو شود خود به خود یک فضای جدیدی ایجاد می شود و از نظر کارهای اقتصادی با اروپا صحنه های جدیدی برای همکاری به وجود می آید اما اگر به تفاهم هم نرسیم انتهای دنیا نیست ما نمی خواهیم به آنجا برسیم ولی اگر این اتفاق بیفتد بالاخره ما روی پای خود هستیم و الان هم دولت در عرض یک سال گذشته در حین این که تحریم ها بوده، حرکت های اقتصادی خوبی انجام داده است. بحث اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب فرمودند و دولت هم تاکید دارند برای این که پیش ببرد، خود نشات گرفته از این است که ما تکیه مان باید به خودمان باشد یعنی این فقط شعار نیست اما این کار سختی دارد. شما نمی توانید بگویید می خواهم به خودم اتکا کنم ولی به راحتی انجام شود. معلوم است که مقداری نیاز به کار و تلاش بیشتر دارد و باید سختی ها را تحمل کنیم.
ساختار تحریم ها چه غربی ها علاقه داشته باشند آن را بیان کنند و چه علاقه نداشته باشند که بیان کنند از بین رفته است. یعنی آن چیزی که این ها در ذهن خود درست کرده بودند که ایران مادام العمر با این تحریم ها باید دست و پنجه نرم کند دیگر وجود ندارد؛ این در صحنه اقتصادی است. در صحنه سیاسی هم این چیزی که اینها در ذهنشان بود و تبلیغ می کردند بحث ایران هراسی، بحث این که ایران را یک موضوع امنیتی کرده بودند، از بین رفته یعنی کشورهای مختلف الان به این نتیجه رسیده اند که آنچه تلاش می شد علیه ایران مطرح شود، از بین رفته است.
پس اگر ما به تفاهم هم نرسیم که باز هم می گویم تلاش داریم برسیم، خود با پدیده ای روبه رو شده ایم که در صحنه سیاست بین الملل شما دیگر با پدیده امنیتی کردن ایران مواجه نیستید ودر زمینه اقتصادی دیگر ساختار تحریم ها که قبلا وجود داشت، نداریم. ما می خواهیم به خود متکی شویم و اقتصاد خود را به پیش ببریم و همان طور که گفتم دولت خود در طول یک سال گذشته نشان داد در عین این که تحریم ها وجود دارد، بر اساس شاخص ها، این اقتصاد در عین تحریم ها پیشرفت داشته است . ما انشاء الله از همان مسیری که تعیین شده و صحبت شده، مذاکرات را با توکل به خدا پیش می بریم و می خواهیم به نتیجه برسیم ولی این به معنای این که باباید هر هزینه ای باید توافق شود، نیست.
برای زمان و مکان دور بعدی مذاکرات با توجه به این که نشست مجمع عمومی سازمان ملل را در پیش داریم، پیش بینی ها حاکی از این است که دور بعدی مذاکرات با توجه به حضور وزرای خارجه و سران کشورها در نیویورک باشد. آیا در این باره تصمیم گیری شده است یا خیر؟
هنوز تصمیم گیری که دور بعدی کجا باشد نداریم. تصمیم گیری قطعی وجود ندارد. آنچه ما در انتهای کار در مذاکرات وین 6 تفاهم کردیم، این است که در اوایل ماه سپتامبر (مجمع عمومی سازمان ملل تقریبا از هفته سوم سپتامبر شروع می شود) دوباره دور هم جمع شویم . چون ماه اوت ماه تعطیلی در اروپا و آمریکا است و عمدتا تعطیلاتی است که پیدا کردن مقامات کشورها خیلی سخت است. قرار شده اوایل سپتامبر همدیگر را ببینیم و در سطوح مختلف یعنی هم این امکان وجود دارد که در سطح معاونین ما جلساتی داشته باشیم هم این امکان وجود دارد که شاید آقای دکتر ظریف و خانم اشتون همدیگر را ببینند و هم این امکان وجود دارد ما مثل جلسات وین یک دوره دیگر مذاکراتی مانند مذاکرات وین باشیم ولی تا کنون زمان دقیق آن و مکانش مشخص نشده است.
نشست مجمع عمومی سازمان ملل که وزرای خارجه و سران کشورها شرکت می کنند فرصت خوبی است که اگر مذاکرات در سطح کارشناسی و معاونین به نقطه خوبی برسد، این امکان وجود دارد که از حضور وزرا برای این که کار راحت تر جلو برود، استفاده کنیم. یعنی مجمع عمومی، امکان خوبی است. البته این امکان خوبی که بنده عرض می کنم بستگی به این دارد که ما چقدر کار را جلو ببریم و ما برای خودمان اینطور تعریف کردیم فقط به شکل نمی چسبیم و محتوا را رها کنیم. محتوا برای ما مهم است. ما در این که به محتوا تکیه کرده ایم اگر توانستیم کار را جلو ببریم طوری که وزرایی که در مجمع عمومی جمع می شوند، بتوانند کار را حمایت بیشتری کنند و به جلو هل بدهند، چه بهتر و اگر هم که نشد که نشده است ولی مجمع عمومی سازمان ملل فرصت خوبی است که می توان از آن بهره برداری کرد.
علت تعلل در تعیین زمان دقیق و مکان دور بعدی چیست؟
نه تعلل نیست چون زمان داریم. اگر الان می خواستیم هفته دیگر مذاکرات را شروع کنیم می گفتیم که چرا دیر شد، چرا اعلام نشد، زمانش چیست و مکانش کجاست؟ ولی الان چون وقت داریم در رایزنی هایی که در طول مدت آینده داریم، آن را مشخص و اعلام می کنیم یعنی چیزی نیست که بخواهیم پیش خود نگه داریم. هر موقع مشخص شود دور بعدی کجا است و مذاکرات در چه سطحی برگزار می شود، آیا بین خانم اشتون و آقای ظریف است مثل آن چیزی که در استانبول داشتیم یا در سطح معاونین یا در سطح کلی 1+5 است، اعلام خواهیم کرد.
در طول دوره 4 ماهه تمدید مذاکرات، چند دور مذاکره را پیش بینی کرده اید باتوجه به این نمی خواهیم در این دوی استقامت، فشار کار در روزهای آخر باشد و مذاکرات به دقایق نهایی دوره 4 ماهه کشیده شود؟
این که در نهایت ما چند دور مذاکره دیگر داریم حقیقتش الان قابل پیش بینی نیست. ما تلاشمان را بکار خواهیم بست که حتی زودتر از موعد مقرر یعنی 24 نوامبر به نتیجه برسیم چرا که هرچه زودتر به نتیجه برسیم می توانیم کارهای ریزی که برای تفاهم لازم است، انجام دهیم. تفاهم شامل یک سری ضمائم است که آن ضمائم ریزه کاری هایی دارد که باید روی آن بحث شود که شاید روی یک موضوع ساعت ها بحث نیاز است. لذا خوب است که زودتر به نتیجه برسیم و تمام تلاشمان را می کنیم در چارچوب آن چیزهایی که داریم به نتیجه برسیم و واقعا اگر طرف مقابل علاقه داشته باشد و نخواهد زیاده خواهی کند فکر می کنیم زودتر از آن هم به نتیجه برسیم.
فکر می کنید باتوجه به تحولاتی که در آمریکا وجود دارد، هم انتخابات میان دوره ای کنگره و هم موضوع بازنشستگی آقای ویلیام برنز و خانم شرمن، این اراده در آمریکایی ها وجود دارد که زودتر از 24 نوامبر به نتیجه برسیم؟
چیزی که می توانم به شما بگویم این است که ما در تمام اعضای 1+5 این علاقه را دیده ایم که این کار به جلو برود. یعنی ما در محتوای کار مانند بحث غنی سازی و تحریم ها اختلاف نظر داریم و اختلاف نظرهایمان نیز زیاد است ولی این به این معنا نیست که بخواهم بگویم طرف مقابل علاقه مند نیست به این کار. آنها هم علاقه دارند.
به نظر می رسد، صرفا علاقه مند بودن برای رسیدن به توافق نهایی با توجه به فشار اسراییلی ها و لابی صهیونیست ها به دولت اوباما، کافی نیست بلکه باید آنها اراده قوی داشته باشند. چنین نیست؟
اتفاقا روی نکته مهمی دست گذاشتید و آن هم این است که واقعا آیا اینها می توانند این کار را جلو ببرند یا نه. این سوال سختی است. یعنی طبیعی است که رژیم صهیونیستی تمام تلاشش این است که این کار را تخریب کند یعنی مشخص است که علاقه مند نیستند این کار جلو برود و مشخص است که لابی زیادی هم در آمریکا و کنگره دارند.
در تحولات غزه و جنایتی که انجام می شود، آمریکایی ها تقریبا سکوت کرده اند. البته آنقدر این آش شور شده که آمریکایی ها هم درباره حمله به مدارس و نسل کشی حرف زده اند گرچه در مقابل جنایات صهیونیست ها، این حرف ها شعاری بیش نیست و مانند کف روی آب است که سریع عبور می کند. آن اراده ای که باید اسراییل را درباره جنایات جنگی که انجام می دهد، پاسخگو بداند به دلیل لابی ها و فشارهایی که هست، وجود ندارد
در ارتباط با بحث هسته ای هم آمریکایی ها باید نشان دهند که این اراده را دارند و تنها این که حسن نیت داشته باشند، کفایت نمی کند. حالا اینها واقعا می توانند دربرابر این لابی ادامه بدهند، سوال سختی است. زمان باید پیش برود تا ببینیم می توانند آنچه را در صحبت می گویند که می خواهند کار جلو برود، در عمل هم توانش را دارند.
16 مرداد ماه به طور ناگهانی در ژنو حضور یافتید و با آقای برنز 5 ساعت مذاکرات رو در رو داشتید. ارزیابی تان را درباره این مذاکرات و نتیجه آن بفرمایید؟ آیا آمریکایی ها درباره پیشنهادات ایران به نظرات جدیدی رسیده بودند که این نشست تشکیل شد؟
من قبلا هم عرض کردم که ما در طول 4 ماه آینده مذاکرات را در سطوح مختلف ادامه می دهیم از جمله مذاکرات دو جانبه. مذاکرات اخیر هم در همان چارچوب بود. ما با همه اعضای 1+5 به صورت دوجانبه مذاکره داریم و به غیر از آمریکا، با بقیه اعضاء در پایتخت ها هم گفتگو می کنیم. در حقیقت تماس های دوجانبه ما با آمریکا از تماس های ما با بقیه اعضاء کم تر است. مذاکرات اخیر سازنده و مفید بود و در ادامه مذاکرات وین با این هدف انجام شد تا ببینیم امکان نزدیک شدن مواضع دو طرف در موضوعات کلیدی تا چه حد است.
پس از مذاکرات وین 6 و تمدید 4 ماهه مذاکرات، این تحلیل وجود دارد که مذاکرات از شکست و بن بست خارج شده اما آینده مذاکرات همچنان مبهم و غیرروشن است. با توجه به اختلافات اساسی میان ایران و آمریکا بر سر برخی موضوعات همچون میزان غنی سازی، عزم راسخی در طرف مقابل برای حل نهایی این موضوع می بینید؟ آینده این مذاکرات را چگونه ارزیابی می کنید؟
اول باید ببینم توافق ژنو که آذرماه سال گذشته انجام شد، چه بوده، تمدید مذاکرات در چه وضعی بوده و بر مبنای آن قضاوت کنیم. در توافق ژنو آمده که گام اول برای 6 ماه است و در این 6 ماه اگر طرفین به توافق رسیدند که مسایل حل شده تلقی می شود و اگر به توافق نرسیدند ظرف یک سال بعد از توافق (بعد از سوم آذرماه سال گذشته) مذاکرات می تواند ادامه یابد.
در حقیقت ما در توافق ژنو پیش بینی تمدید را داریم یعنی از قبل می دانستیم اگر در این چند دوری که در وین مذاکرات داشتیم به تفاهم نرسیم، یک انتخاب این است که مذاکرات تمدید شود و زمانش هم از قبل مشخص بود که تا چه دوره ای می توانیم مذاکرات را ادامه دهیم.
البته این بدین معنا نبود که ما بخواهیم دست روی دست بگذاریم تا مذاکرات پیش نرود ولی چون بحث تمدید در تفاهم نامه پیش بینی شده بود تمام تمرکزمان را در طول مذاکرات وین 6 گذاشتیم که آیا در این دوره 6 ماهه به نتیجه می رسیم یا نه.
وقتی در دو، سه روز آخر همه (ما و طرف های مقابلمان) احساس کردیم در این مدت 6 ماهه که تا بیستم ماه جولای بود به تفاهم نمی رسیم ، دو، سه روز آخر رفتیم برای تمدید و تفاهماتی شد تا برای مدت تقریبا چهار ماه مذاکرات ادامه یابد.
پس در حقیقت، در پاسخ به این سوال شما که آیا کشورها تلاش کردند که از شکست جلوگیری شود بنده موافق نیستم چون از اول چنین انتخابی را همه کشورها داشتند.
پس شما پیش بینی احتمال تمدید مذاکرات را در توافق ژنو داشتید. اکنون در این مقطع که دوره چهار ماهه تمدید مذاکرات آغاز شده است، آینده مذاکرات را چگونه پیش بینی می کنید؟
به نکته درستی اشاره کردید. در ابتدا پیش بینی می شد که ممکن است ما در 6 ماه به تفاهم نرسیم و آن هم دلیلش روشن است؛ برای این که مذاکرات بسیار پیچیده است و عناصری که در متن مذاکرات است. خود به خود عناصر سختی است و طبیعت مذاکره یک کشور با 6 کشور، خودش یک مقدار کار را سخت تر می کند و همه این عوامل دست به دست هم می دهد و آنها که توافق اولیه ژنو را تهیه کرده اند، پیش بینی می کردند که یک مدتی نیاز است و ما هم اکنون برای مدت چهار ماه مذاکرات را ادامه خواهیم داد.
اما این سوال شما که آینده مذاکرات را چگونه می توان پیش بینی کرد باید گفت که واقعا پیش بینی سخت است چون بنده همیشه عادت دارم خیلی صریح نظراتم را می گویم؛ واقعیت قضیه این است که قابل پیش بینی نیست به چه سمتی می رویم. ما از طرف خودمان حسن نیت داریم و این خودستایی نیست، بیان واقعیت است؛ یعنی هم ما حسن نیت داریم هم تلاشمان را می کنیم که به تفاهم برسیم؛ البته نه تفاهم با هر هزینه ای.
ما هم در جلسات عمومی بیان کردیم و هم در مصاحبه ها و هم در جلسات خصوصی به طرف مقابلمان گفتیم در عین این که مایلیم به تفاهم برسیم ولی این به هر هزینه ای نیست یعنی اگر حقوق ما رعایت نشود ما طبیعتا به تفاهم نمی رسیم. چیزی که برایمان مهم است این است که در چارچوب خطوطی که برایمان تعیین شده مذاکره کنیم و از آن خطوط، حتی یک سانتیمتر عقب نمی رویم و اینها را خیلی صریح به طرف مقابل گفته ایم. ما در چارچوبی که مشخص شده، امکان تفاهم را می بینیم یعنی خطوط قرمزمان رعایت شود.
حقیقت مطلب این است که نتیجه مذاکرات بستگی به طرف مقابلمان دارد؛ یعنی باید واقع بین باشند و متوهم نباشند، احساس نکنند که می توانند یک سری چیزهایی را دیکته کنند. اگر در این فضا و با این روحیه مذاکره نکنند، یعنی بخواهند زیاده خواهی کنند و خودشان را برتر احساس کنند، به نتیجه نخواهیم رسید اما اگر از موضع برابر باشد ما فکر می کنیم که موضوع قابل حل شدن هست.
یعنی اگر بخواهند روش هایی را در پیش بگیرند که حاکی از زیاده خواهی باشد و نظر خودشان را تحمیل کنند، به تفاهم نمی رسیم.
البته اگر به تفاهم نرسیم، آخر دنیا نیست. این را به طرف مقابل هم گفته ایم که علاقه مندیم به تفاهم برسیم و می دانیم که حالت برد - برد وجود دارد؛ هم ما برنده خواهیم شد وهم شما ولی این انتخاب خود شماست و ما آمادگی داریم که به هر حال تلاش خود را انجام دهیم و هر چقدر انرژی داریم، مصرف کنیم که به توافق برسیم و هر دو منتفع شویم ولی این که نهایتا آیا به آن نقطه خواهیم رسید یک مقداری شاید الان زود هست و اگر جلوتر برویم شاید روشن تر شود.
در اواسط مذاکرات وین 6، شرایط به گونه ای شد که به نظر می رسد سایر اعضای 1+5 که نقش ثانویه دارند، کنار رفتند و ایران و آمریکا رو در روی هم قرار گرفتند. با توجه به این که شما طرف اصلی مذاکره کننده با آقای برنز هستید، ورود وی به تیم مذاکره کننده آمریکا چه تاثیری در روند مذاکرات دارد؟ اساسا چرا آقای برنز وارد مذاکرات شد و نقش وی در نگارش متن توافق نهایی چیست؟ و آیا از این پس، نقش سایر کشورها از جمله اروپا در مذاکرات کمتر می شود یا خیر؟
ما با آمریکایی ها در موضوع هسته ای مذاکراتی داریم که یک موقع این مذاکرات در سطح خانم اشتون و آقای دکتر ظریف و هیات ها است و یک موقع در سطح معاونین است که آقای دکتر عراقچی و بنده هستیم. یک موقع در سطح کارشناسی است که با همه مجموعه شان جلسه داریم.
علاوه بر اینها به صورت تک تک هم جلسه داریم. به طور مشخص در همین سطوحی که عرض کردم جلسه داریم یعنی آقای ظریف با رییس هیات های روسیه، چین و انگلیس ملاقات داشتند و در سطوح مختلف با آمریکایی ها جلسه داشتند. ما هم به صورت جمعی و هم به صورت فردی و در سطوح مختلف مذاکره می کنیم و جزو روال کار ما است.
نکته اینجاست که در بعضی از موارد آمریکایی ها هستند که به نحوی نقش شان پررنگ تر می شود و دلیل عمده اش هم این است تحریم هایی که آمریکایی ها علیه ایران وضع کرده اند، بقیه کشورها ندارند. یعنی تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران را داریم و تحریم های فرامرزی که آمریکایی ها تصویب کردند. وقتی بحث تحریم می شود طبیعی است که اگر فقط سراغ اتحادیه اروپا برویم، کفایت نمی کند. نیاز داریم با آمریکایی ها مذاکره کنیم تا ببینیم در ارتباط با تحریم چه نکاتی و مطالبی مطرح می شود.
اما در مذاکرات وین 6 موضوع مذاکره با آمریکایی ها خیلی پررنگ تر بود چون وزرای خارجه اروپایی آمدند و اظهارنظرهای منفی کردند و رفتند اما آقای کری سه روز در وین ماند و مذاکرات فشرده و طولانی داشت و بعد هم معاون ارشد او، آقای برنز در مذاکرات باقی ماند. به نظر شما، این تحرکات و تحولات در تیم مذاکره کننده آمریکا با چه هدفی صورت گرفته است؟
به نظرم آنها خودشان باید توضیح دهند که ترکیب هیات شان تغییر می کند یا نه ما نمی توانیم اظهار نظری کنیم اما در مورد هیات خودمان می توانیم بگوییم که چرا این ترکیب را دارد یا ندارد. شاید احساس می کنند سوابق کاری آقای برنز با این پرونده مرتبط است و احساس می کنند حضور ایشان لازم است. شاید در چند ماه آینده آقای برنز باز هم در این حوزه فعال باشد.
فقط نکته ای که ما می توانیم بگوییم این است که از دید ما هیچ فرقی نمی کند که طرف مقابل ما در چه سطحی مذاکره می کند یعنی آیا مثلا در ارتباط با آمریکایی ها آقای برنز هستند یا خانم شرمن. بالاخره کار ما چارچوبی دارد و ما در آن چارچوب صحبت می کنیم.
با آمریکا به دلیل تحریم هایی که علیه ما وضع کرده است، بیشتر در ارتباط هستیم اما فرقی نمی کند که در طرف مقابل ما چه کسی از این کشور نشسته است.
یکی از مذاکره کنندگان آمریکا اعلام کرده است که تحریم ها را لغو نمی کنند بلکه آنها را تعلیق می کنند؛ این در حالی است که ما خواهان لغو تحریم ها هستیم. واکنش شما به اینگونه اظهارات چیست؟
ما مواضع مان در قبال تحریم ها روشن بوده و تحریم ها را ظالمانه می دانیم و باید لغو شود. ما بحث تعلیق تحریم یا اینکه تحریم ها بخواهد چند بخش و بعدا لغو شود را نمی توانیم قبول کنیم.
در ارتباط با تحریم ها بحث های مفصلی در دورهای مختلف داشته ایم و خیلی صریح هم همین مطالب که بنده عرض کردم به طرف مقابل چه اروپایی ها و چه آمریکایی ها گفته ایم. آمریکایی ها هم نظر و مواضع خودشان را اعلام کردند.
اتفاقا از نکاتی که روی آن اختلاف نظر داریم، بحث تحریم است. یکی از مواردی که الان بین ما و غربی ها و مجموع 1+5 اختلاف نظر وجود دارد، بحث تحریم است و فکر می کنیم که بحث های سختی هم خواهد بود.
ما روی قضیه خیلی روشن و صریح و با زبانی بسیار ساده گفته ایم که فقط لغو تحریم ها را قبول می کنیم. تحریم ها را طبقه بندی نمی پذیریم. چیزی که در خود متن توافق ژنو هست. توافق ژنو می گوید تحریم های شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا، هم تحریم های کنگره و هم تحریم هایی که با دستورات اجرایی رییس جمهوری این کشور است، باید لغو شد.
اگر از ما انتظار می رود یک سری کارهایی را انجام دهیم که غیرقابل بازگشت است طبیعتا از طرف مقابل هم این انتظار می رود که یک سری کارهایی انجام دهد که غیرقابل بازگشت باشد. بحث تحریم و تعلیق آن مصداق بارزی آن است که می تواند به راحتی به سر جای اولش برگردد یعنی اگر لغو نشود و فقط روی تعلیق بخواهیم صحبت کنیم، حالت غیرقابل بازگشت ندارد.
طبیعتا اگر از ما انتظار کار غیرقابل بازگشت می رود باید طرف مقابل کار غیرقابل بازگشت انجام دهد.
خانم شرمن گفته است متن نهایی توافق اگر به صورت پیمان باشد نیاز به مصوبه کنگره دارد. آیا امکان پیش بینی اینکه توافق به آن نحو باشد یا خیر، وجود دارد؟
هنوز ما وارد این مبحث نشده ایم که توافق به چه شکلی باشد چون ابتدای کار هستیم. این که توافق نهایتا به چه صورتی خواهد بود، باید در نهایت درباره آن تصمیم گیری کنیم.
ما الان در مورد اینکه در این چهار ماه چه اقداماتی انجام شود که بتوانیم به تفاهم و توافق برسیم، تمرکز داریم. اگر به توافق برسیم می توانیم در ارتباط با کشور خودمان صحبت کنیم. وارد این مقوله که آنها در سیستم خودشان چگونه بخواهند، عمل کنند، نمی شویم.
در ارتباط با کشور خودمان، عرض کنم که حتما مجلس شورای اسلامی را در جریان خواهیم گذاشت. هم در حین مذاکرات، کاری که هم اکنون انجام می دهیم و نمایندگان ایران محق هستند که بالاخره در جریان باشند و اگر کار به جایی برسد که بخواهد بحث پروتکل الحاقی مطرح شود، طبیعتا درباره پروتکل الحاقی ما از طرف مجلس نمی توانیم قولی بدهیم و مجلس شورای اسلامی باید این را نهایتا به تصویب برساند.
آنچه ما در جلسات خصوصی به طرف مقابل گفته ایم، این بوده که اگر به تفاهم معقولی برسیم یعنی به تفاهمی برسیم که احساس شود منافع ما در آن لحاظ شده، این تفاهم اگر بشود، ما آن را به مجلس می بریم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نهایتا تصمیم گیر هستند.
حالا اگر یک تفاهم معقول و خوبی باشد، مجلس یک نوع برخوردی خواهد کرد و اگر تفاهمی باشد که خیلی آن شرایط لازم را نداشته باشد، طبیعتا جور دیگری برخورد خواهند کرد ولی نهایتا تصمیم برای مجلس است که حرف آخر را می زند.
به طور خلاصه ما هم در جریان مذاکرات، مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم را در جریان قرار می دهیم و هم در جاهایی مانند پروتکل الحاقی که حق مجلس است بیاید و دخالت کند و تصمیم نهایی را در آن زمینه بگیرد.
منتقدین مذاکرات هسته ای و دیپلماسی هسته ای دولت تدبیر و امید معتقدند که شما توافق ژنو را تمدید نکرده اید بلکه توافق جدیدی را منعقد کرده اید و تعهدات جدیدی را پذیرفته اید. به گفته منتقدان، ایران سه تعهد جدید را پذیرفته است؛ یکی این که متعهد شده اید ذخایر اورانیوم دو درصد را رقیق کنید که گفته می شود حدود سه هزار کیلوگرم یا سه تن است. تعهد دوم اینکه حدود 25 کیلوگرم از اورانیوم 20 درصد خود را تبدیل به سوخت رآکتور تهران کنیم و تعهد سوم این که تمام ذخایر اورانیوم 20 درصد خود را تبدیل به اورانیوم طبیعی کنیم. پاسخ شما به منتقدین چیست؟
چیزی که در وین به توافق رسیدیم تمدید توافق ژنو بود. در توافق ژنو یک سری کارهایی را ما باید انجام می دادیم و یک سری را طرف مقابل. آن 4.2 میلیارد دلاری که در تفاهم ژنو توافق شده بود که طرف مقابل در طول 6 ماه بپردازد، اگر الان دقت کنید این رقم 2.8 میلیارد دلار در حقیقت برای چهار ماه هست یعنی اگر بطور متوسط در 6 ماه 700 میلیون دلار بگیریم الان در 4 ماه می شود 2.8 میلیارد دلار؛ البته در 6 قسط (4 قسط 500 میلیون دلاری و دو قسط 400 میلیون دلاری). در حقیقت آن نسبتی که ما در تفاهم اولیه ژنو در مورد پول هایی که باید دریافت می کردیم، داشتیم الان به تفاهم برای 4 ماه تبدیل شده است.
در ارتباط با کارهایی که هم داریم انجام می دهیم. یکی بحث سه تن بود؛ سه تن مواد دو درصد که باید ببینیم مواد دو درصد چیست. این مواد دو درصد مواد پسماندی است که در حقیقت تلاش شده به اورانیوم طبیعی تبدیل بشود. در فرآیندی که اورانیوم طبیعی می خواهد به اورانیوم با غنای بالاتر تبدیل شود، یک سری زوائدی هست که این زوائد به مرور جمع می شود. حالا دو درصد هست، یک و نیم درصد هست، یک درصد هست؛ شاید بصورت دقیق نتوان گفت که چند درصد است اما زیر دو درصد و در سطوح مختلف است. یعنی زیر دو درصدی که بصورت زائد و پسماند مطرح می شود. خب اینها را چه کار باید کرد؟
منتقدین می گویند شما مسیر معکوس غنی سازی را طی می کنید در حالی که می توانید همین پسماندها را به فرآیند غنی سازی برگردانید.
اینها را باید متخصص قضیه بگوید. متخصصین قضیه می گویند ما اینها را تبدیلش می کنیم به اورانیوم طبیعی و بعد این اورانیوم طبیعی را که داریم، تبدیل می کنیم به سه ونیم درصد و چیزی که داریم. یعنی این فرآیندی که دارد انجام می شود به این طریق است و اصلا جزو برنامه های ما بوده یعنی ما یک سری کارهایی را که جزو برنامه هایمان بوده، گفتیم در طول این چهار ماه انجام می دهیم.
در ارتباط با تعهد دوم درباره 25 کیلوگرم اورانیوم که شما هم گفتید ؛ این هم جزو برنامه هایمان بوده، برای این که بتوانیم برای رآکتور تحقیقاتی تهران، صفحه سوخت تولید کنیم. ما موادی را که به اکسید تبدیل شده، به مرور بر اساس برنامه های خودمان تبدیل به سوخت راکتور تهران می کنیم. حالا گفتیم ما در طول چهار ماه آینده 25 کیلوگرم از اینها را تبدیل به صفحه سوخت می کنیم و لذا هیچ تعهد جدیدی نیست.
منتقدان تعهد سوم را با استناد به مطالب روزنامه وال استریت ژورنال و به نقل از خانم شرمن بیان می کنند. آیا واقعا ما چنین تعهدی را پذیرفته ایم؟
برای این که این موضوع دقیق تر روشن شود، باید گزارشات آژانس بین المللی انرژی اتمی را ببینیم که چه می گوید. ما در توافق ژنو تصمیم گرفتیم که مواد 20 درصد را دو قسمت کنیم. نصف آن را به اکسید تبدیل کنیم که نهایتا صفحه سوخت می شود و نصف دیگرش را رقیق کنیم و به اورانیوم طبیعی تبدیل شود.
آژانس اعلام کرده که کار ایران تمام شده یعنی این که، دیگر 20 درصدی وجود ندارد. 20 درصدی که قبل از تفاهم ژنو داشتیم (قبل از دوره 6 ماهه توافق داشتیم )، الان دیگر وجود ندارد نصف آن اکسید شده و نصف دیگرش رقیق شده است. پس در حقیقت، ما الان موجودی 20 درصدی نداریم که بخواهیم طبق توافق اخیر ژنو (وین 6) کاری بکنیم. برای همین حرف منتقدان از پایه و اساس غلط است.
منتقدان تیم مذاکره کننده هسته ای معتقدند شما با کاهش ذخیره اورانیوم 20 درصد و تبدیل آن به اکسید و سوخت، در حقیقت، قدرت بازدارندگی و دست برتر داشتن ایران را در مذاکرات پایین آورده اید. پاسخ شما چیست؟
اگر منظور در این دوره هست که عرض کردم در این دوره ما اصلا بحث 20 درصد نداریم. ما اکنون نیازی به 20 درصد نداریم. ما 20 درصد را برای این که بتوانیم صفحه سوخت تولید کنیم و به نیروگاه تهران و یا رآکتور تهران را بچرخانیم و کارش را جلو ببریم، می خواهیم. برنامه ای دیگری که نداریم. ما قصد این که بخواهیم با 20 درصد به غنای بالاتر برسیم، نداریم برای این که اصلا جزو برنامه ما نیست که این کار را انجام دهیم و بر همین اساس در چارچوب برنامه خودمان به آن اندازه ای رسیده بودیم که بتوانیم صفحه سوخت تولید و نیازهای داخلی مان را رفع کنیم و بعد آن این کار را انجام دادیم . در همان پروسه و فرآیندی که قرار بود برویم، رفتیم و نیازی به این که بخواهیم تولید سوخت بیشتری بکنیم وجود نداشت و بر آن اساس کارمان را پیش بردیم.
رهبر معظم انقلاب در طول مذاکرات وین 6 اعلام کردند که ما برای چند سال آینده به 190 سو در زمینه غنی سازی نیاز داریم و دکتر ظریف هم پیشنهاداتی منطقی و علمی را به طرف مقابل با توجه به اختلافات بر سر میزان غنی سازی ایران، ارایه کرده است. اولا درباره این پیشنهادات و اینکه آیا از سوی آمریکا پاسخ یا سیگنال های مثبتی تاکنون در این زمینه دریافت کرده اید یا خیر، توضیح بفرمایید و ثانیا، بسیاری، بیانات فنی و تخصصی رهبری را موجب تقویت موضع مذاکره کنندگان ایرانی می دانند اما برخی از رسانه ای غربی ها معتقدند قدرت مانور تیم هسته ای کاهش یافته است. واکنش شما به این اظهارات چیست؟
بحث غنی سازی یکی از بحث های پیچیده این مذاکرات است و هنوز هم این بحث پیچیده مانده و حل نشده است. در واقع دو بحث پیچیده مذاکرات، یکی تحریم ها است و دیگری غنی سازی.
ما تقریبا هم در مذاکرات و هم در مصاحبه ها می گوییم، خیلی چیزها شبیه به هم است. یعنی چیزی که الان به شما می گویم در مذاکره هم گفته ایم. برنامه غنی سازی ما یک چارچوب دارد و در این چارچوب در ارتباط با غنی سازی مذاکره می کنیم. وقتی این موضوع چارچوب دارد، نمی توانیم به چیزی رضایت دهیم که خارج از این چارچوب باشد.
مثال خیلی روشنی هم برای طرف های مقابل زدیم و گفتیم که نمی خواهیم یک برنامه غنی سازی ای داشته باشیم که بگویند به صرف برنامه داشتن، ایران این را دارد و یا بخواهیم به کسی خودنمایی کنیم مثلا در منطقه خودمان بگوییم ایران الان برنامه غنی سازی انجام می دهد. حتی مثال زدیم نمی خواهیم بگوییم که برنامه غنی سازی مثل اسباب بازی داشته باشیم یا برنامه ای داشته باشیم که در موزه بگذاریم و بگوییم که مردم بیایند و ببیند که برنامه داریم. ما دنبال چنین چیزهایی نیستیم و برنامه غنی سازی ای داریم که چارچوب دارد. چارچوبش هم این است که می خواهیم به خودمان متکی باشیم برای این که بتوانیم نیازهای خودمان را در زمینه انرژی هسته ای تامین کنیم. می خواهیم به خودمان وابسته باشیم و تجربه هم نشان داده وقتی ما به خودمان وابسته بودیم کارمان پیش رفته است، این هم نشانه ای از خودستایی نیست نشانه ای از واقعیت است. یعنی ما در طول سال ها، آن جاهایی که تکیه و تلاش شده که مثلا تکیه به جای دیگری داشته باشیم، مشکل پیدا کردیم ولی وقتی تکیه به خودمان داریم می بینیم که کارمان تر پیش رفته و اگر هم نقصی یا مشکلی وجود داشته به مرور زمان توانسته ایم آن را حل کنیم.
در سال 2010 بحث شد که ما سوخت سه و نیم درصد بدهیم و به ما 20 درصد و صفحه سوخت بدهند. خب ندادند و به جایش رفتند و قطعنامه شورای امنیت تصویب کردند. ما تکیه کردیم به خودمان و توانستیم با دانشمندانمان به جایی که الان هستیم، برسیم و 20 درصد تولید کنیم. پس وقتی به خودمان تکیه کردیم کارمان پیش رفته است.
الان هم در این برنامه غنی سازی می خواهیم به خودمان متکی باشیم و این به این معنا نیست که حاضر نیستیم با بقیه همکاری نکنیم.
در توافق ژنو بخشی تحت عنوان همکاری های بین المللی در زمینه هسته ای داریم. این خودش نشان می دهد ما اهل تعامل هستیم و می خواهیم با بقیه گفت وگو کنیم. اعتقاد داریم به این که از طریق همکاری جلو برویم ولی آیا این همکاری به این معناست که دست خودمان را ببندیم؟ نخیر. هیچ عقل سلیمی نمی گوید شما کاری که خودت می توانی انجام دهی، نکم و تکیه به خارجی داشته باش که هر موقع اراده کرد، شیر را ببندد و شما را در مشکل بیندازد.
ما می گوییم به خودمان متکی باشیم و در عین حال کارمان شفاف است. با شما همکاری می کنیم و نظارت ها را می پذیریم و در مورد نحوه آن تفاهم کنیم. این خودش نشان دهنده شفافیت کار ماست. ما چیزی برای پنهان کردن نداریم. برنامه غنی سازی ما هم همین طور است.
برنامه غنی سازی ما با مجموعه ای از کارها شروع شد که به صورت زنجیر به هم وصل هستند. از معدنش تا یو.سی. اف اصفهان و یا نطنز. همه اینها بصورت زنجیره وار به هم وصل است و حکایت از یک برنامه منظمی می کند. وقتی ما می گوییم این برنامه منظم ما شفاف است پس باید بیایند بگویند این نقطه اش شفاف نیست و روی این نقطه صحبت کنیم. نمی توانند صورت مساله را پاک کنند.
ما می گوییم این برنامه هسته ای و این فعالیت هسته ای که الان موجود است را ما چند سال است داریم. ما برنامه خودمان را ادامه می دهیم ولی هدف داریم. هدفمان این است که به سوخت بوشهر برسیم. این هم به آن معنا نیست که بخواهیم زیر تفاهمی که با روس ها داریم، بزنیم. توافق با روس ها مدت زمانی دارد این تفاهم تا سال 2021 یعنی هفت سال دیگر اعتبار دارد.
وقتی شما به خرید می روید مادام العمر یک وسیله را نمی خرید مثلا می گویید من برای 5 سال می خواهم این صندلی را بخرم و بعد از آن، می خواهم ببینم چطور می توانیم این صندلی را بسازیم. ما می خواهیم این انتخاب را برای خودمان داشته باشیم که هدفمان هست و به آن برسیم. آنچه مقام معظم رهبری فرمودند این است.
اتفاقا ایشان صحبت خیلی دقیقی که فرمودند این بوده که ما برنامه مان 190 هزار سو نقطه هدفش است و داریم به آن سمت حرکت می کنیم و می خواهیم به صورت پلکانی به سمت آن هدف حرکت کنیم. اتفاقا اگر ما برنامه مان هدف نداشته باشد باید مورد سوال قرار بگیریم که مثلا شما 10 هزار سو را می خواهید چه کار و یا 5 هزار یا 20 هزار سو را می خواهید چه کنید؟ این تعداد سانتریفیوژ را می خواهید چه کار و این سوالاتی است که طبیعی است مطرح شود ولی وقتی می گوییم برنامه مان روشن است و ما الان در این نقطه هستیم و این را ادامه می دهیم و پلکانی پیش می رویم تا به آن مقداری که برای سوخت بوشهر نیاز هست، جای نگرانی وجود ندارد.
ما در برنامه مان شفافیت، بازرسی ها و همکاری های بین المللی و تمام عناصری که شما نیاز دارید برای این که بتوانید نشان دهید که فعالیت تان فعالیتی نیست که به سمت کار خلاف برود، را داریم. تمام اینها را که کنار هم بگذاریم حکایت است می کند از اینکه از یک برنامه کاملا شفاف برخورداریم که برنامه ای صنعتی است و برنامه ای نیست که فقط بخواهیم یک جای کوچکی داشته باشیم و بگوییم که دلمان به این خوش است که این تعداد سانتریفیوژ می چرخد و این میزان تولید می کند.
این واقعیت ها چیزی است که متاسفانه یا نمی خواهند بفهمند و یا خودشان را به حالتی می زنند که متوجه نمی شوند. واقعیت های صحنه، این واقعیت های موجود است. واقعیت های موجود ایران این است که توانسته است در این صنعت پیشرفت کند و نمی تواند آن را به عقب بازگرداند. ما به مرحله صنعتی شدن و سطحی از فناوری رسیده ایم که در جهت صلح آمیز است.
درباره پیشنهاد ایران پاسخ ندادید. آیا ابعاد پیشنهاد ما درباره غنی سازی بر همین مبنا است؟
یک مسایلی بوده که در مذاکرات مطرح کردیم که اجازه بدهید مذاکرات در پشت میز مذاکرات باشد. عرض کردم ما چیزی را نمی خواهیم از ملت پنهان کنیم ولی نفس کار مذاکره این است که در چارچوب قواعدش، پشت میز بنشینی و مذاکره کنی و این را به رسانه ها نکشانیم اما ریز مطالب را هم بصورت کتبی و هم شفاهی در اختیار مقامات عالیه نظام قرار می دهیم. هر دفعه ای که بخواهیم برویم مذاکره دستورالعمل می گیریم؛ جاهایی که لازم باشد دستورالعمل کتبی می گیریم و جاهایی که لازم نباشد دستورالعمل شفاهی. در طول مذاکرات به صورت منظم مطالب مان را به تهران گزارش می دهیم. هر جایی لازم باشد دستورالعمل در طول مذاکرات می آید وقتی هم برمی گردیم باز همینطور ما بصورت کتبی و شفاهی گزارش می دهیم و نظرات مقامات عالیه نظام را می گیریم و کارمان را ادامه می دهیم. نمایندگان محترم مجلس هم همینطور در جریان کارها هستند و بالاخره یک مجموعه ای از نظام هستند که دارند این کار را هدایت می کنند.
واقعا پشتیبانی که هم مقام معظم رهبری فرموند و هم آقای روحانی گفتند و هم مجموعه مجلس داشته اند، قوت قلبی برای ما است.
حالا اینکه بخواهیم بگوییم پیشنهاد جدیدی داده ایم، طبیعی است که در هر دوره از مذاکرات ایده های جدیدی مطرح می شود و قطعا در مساله غنی سازی ما بحث های مختلفی کردیم ولی این که بخواهم به شما بگویم دو یا سه پیشنهاد داده ایم، وارد این مقوله نمی شوم ولی در نهایت در هر دوره از مذاکرات طبیعی است که غنی سازی که یکی از مهم ترین بحث هایمان است، مطالب مختلفی مطرح شده کمااینکه در ارتباط با تحریم ها.
بنده عرض کردم که تحریم یکی از نکات بسیار حساسی است که ما روی آن تاکید داریم. البته این به این معنا نیست که ما بگوییم مثلا تحریم ها باعث فشار شده که ما داریم این حرف را می زنیم؛ خیر، تحریم ها باعث فشار نشده، تحریم ها ما را به این مذاکره نرسانده و نکشانده ولی ما بعنوان کسی که داریم مذاکره می کنیم، اعتقاد داریم هم از دید حقوقی و هم از دید عملی این تحریم ها، تحریم های ظالمانه ای است که هدایت و تحمیل شده و جزو حقوق خودمان می دانیم که تاکید کنیم و در طول چند ماه آینده قطعا یکی از برنامه های اصلی ما تمرکز رو بحث تحریم ها بود و آن نکاتی که باید گفته شود بنده خدمت شما گفتم.
در سال های گذشته دولتمردان وقت، بحث نگاه به شرق را مطرح کردند و بیشتر هم با کشورهایی چون چین و روسیه در ارتباط بودند و رفت و آمدهای زیادی در دولت قبل با آمریکای لاتین داشتیم که اگر نخواهیم بگوییم حداقل نتیجه اش خوب نبوده ولی بر مردم هنوز نتایج این تعامل ها ملموس نیست. باتوجه به حوزه ای که شما تحت پوشش دارید (معاونت اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه)، سیاست خارجی ما برای متوازن کردن روابط مان با دنیا چیست؟
ما با همه کشورها می خواهیم ارتباط داشته باشیم. البته طبیعی است که رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی شناسیم و مساله اش جداست و درباره ایالات متحده آمریکا نیز به دلیل پیچیدگی هایی که بوده، شرایط خاص خودش را دارد و در این طبقه بندی که عرض کردم قرار نمی گیرد ولی ما می خواهیم با بقیه کشورهای دنیا ارتباط نزدیک کاری داشته باشیم و در زمینه های مختلف با آنها کار کنیم و طبیعی است که کارمان باید چارچوب و نظم و اصولی داشته باشد و آن هم این است که هم خود آقای دکتر روحانی گفتند که هم جزو اصول انقلاب ما هست و هم مقام معظم رهبری فرمودند و مقامات مختلف کشور گفته اند که استقلال، عدم دخالت در امور داخلی، از موضع برابر مذاکره کردن؛ اینها اصولی است که روی آن تاکید داریم. اگر این اصول رعایت شود می تواند زمینه خوبی برای گسترش روابط با کشورهای مختلف باشد و زمینه کار هم بسیار زیاد است.
اگر بخواهیم اولویت بدهیم طبیعی است که کشورهای همسایه ما اولویت دارند. همه کشورها، همسایگانشان اولویت دارند. ما به عنوان یک کشور اسلامی، کشورهایی که عضو سازمان همکاری اسلامی هستند، طبیعتا برایمان اولویت خاصی دارند. این که ما جزو غیرمتعهدها هستیم، کشورهای غیرمتعهد به عنوان این که با ما در خیلی از جاها، سیاست های همسویی داریم اینها هم طبیعی است ولی این به آن معنا نیست که ما بخواهیم تمام سیاست خارجی مان را در این چارچوب معنی کنیم. مثال آمریکای لاتین را زدید، خب آمریکای لاتین خیلی هایشان جزو عدم تعهد هستند. وزیر خارجه ونزوئلا از آمریکای لاتین برای اجلاس فلسطین در تهران حضور یافتند و این نشان می دهد که به هرحال ما با ونزوئلا در یک سری مسایل اشتراک نظر داریم و برای ما ارتباط با منطقه آمریکای لاتین از بعد اقتصادی و سیاسی اهمیت دارد و یا کشورهای مختلف در آسیا و اروپا.
در سالهای گذشته فقط سیاستمداران خاصی به تهران رفت و آمد می کردند. آیا حالا رابطه بیشتر با کشورهای غربی به ویژه اروپایی شده است و از این به بعد در روی همان پاشنه می چرخد یا خیر؟
سیاست خارجی دولت جدید را عرض کردم، آقای دکتر روحانی مفصل صحبت کردند آقای دکتر ظریف هم همینطور. ما می خواهیم در چارچوب آن اصولی که عرض کردم با همه دنیا ارتباط داشته باشیم. حالا یک دوره ای بوده که با اروپا کمتر رفت و آمد بوده الان یک مقداری این بروز کرده که وزرای اروپایی می آیند. ما در آن چارچوبی که عرض کردم با اروپایی ها می خواهیم رابطه نزدیک داشته باشیم. اگر آن اصول رعایت شود چرا با آنها رابطه نداشته باشیم؟ کما اینکه می خواهیم با همسایه مان، روسیه و چین هم رابطه داشته باشیم. یعنی ما نمی خواهیم تقسیم کنیم .آن را که دورش خط کشیدم اول صحبتم گفتم ولی بقیه را خط نمی کشیم. با اروپا، آسیا، روسیه، چین و همسایگان اگر شرایطش باشد کار می کنیم. ما ملاکمان این است که منافع ملی مان چطور تامین می شود، هرچیزی که منافع ملی ما را بهتر تامین بکند ما در چارچوب آن چیزی که گفتم، می رویم با آن کشورها و آن مجموعه کار می کنیم. اگر ببینیم که منافع ملی مان بعضی جاها کمتر تامین می شود می رویم سراغ جایی که بیشتر تامین می شود. ملاک ما تامین منافع ملی است. این نیست که دور جایی را خط بکشیم یا بخواهیم خیلی ذوق زده باشیم که بگوییم می رویم به این سمت. رفت و آمد اروپاییان هم چند سالی نبوده الان بیشتر شده. نه این که این دولت می خواهد با ذوق زدگی تمام برود به سمت اروپا. اصلا این نیست. بنده بعنوان یک نفر که در این حوزه کار می کنم می گویم به هیچ وجه ما حالت ذوق زدگی نداریم. نه در ارتباط اروپا و نه در ارتباط با آمریکا. منافع ملی بخواهد تامین شود می رویم سراغ آن و اگر تامین نشود نمی رویم. ما تعارف با کسی نداریم.
در همین زمینه چارچوب، شما گفته بودید که سطح مناسبات با انگلیس افزایش پیدا می کند. آخرین تحولات در روابط تهران - لندن چیست؟
رفت و آمد کاردارهای ترددی برقرار است. کاردار ما چند وقت پیش لندن بود و فکر کنم چند مدت دیگر سفری هم انجام شود. داریم می رویم که بزودی سفارتخانه های دو کشور از این حالت فعلی درخواهند آمد. حالا این که من تاریخ دقیق به شما بدهم این را یک مقداری زمان لازم هست ولی داریم می رویم به سمت این که زودی سفارتخانه ما در لندن که الان صرفا در حال انجام کار کنسولی و ارایه این خدمات است، در زمینه های مختلف فعال شود.
سفارت انگلیس در تهران، کادرش را خواهد آورد و مقداری زمان می برد تا این که هم ما و هم آنها به صدور روادید برسیم که فکر می کنم بعد از این که سفارتخانه ها به حالت نسبتا عادی شان برگردند.
بر اساس آن چیزی که ما پیش بینی می کردیم و توافقی که داشتیم مسیر خودش را طی می کند.
بحث پرداخت خسارت به کجا انجامید؟
در بحث خسارت، حقیقتش هنوز به صورت جدی صحبت نشده. جسته و گریخته صحبتی شده ولی هیچ موقع به صورت جدی که بخواهیم بنشینیم در این مورد صحبت کنیم، نشده. هر موقع وقتش شود در آن زمینه هم صحبت می کنیم.
شما از توازن رابطه و ضرورت منافع ملی در رابطه با کشورها سخن گفتید. پس از تشکیل دولت تدبیر و امید، علاقه غربی ها به ویژه کشورهای و شرکت های اروپایی برای سرمایه گذاری در ایران بیشتر شده ولی بسیاری سرنوشت این رابطه را در گروه سرنوشت مذاکرات هسته ای می دانند. آیا سناریوهایی برای داشتن رابطه با این بخش از جهان در صورت نرسیدن به توافق به هر دلیلی پیش بینی شده است؟
ما الان تمرکزمان روی مذاکرات است و تلاش می کنیم در چارچوب آن اصولی که عرض کردم مذاکرات را پیش ببریم و انشاالله با توکل به خداوند بتوانیم به تفاهم برسیم و این تحریم هایی که ظالمانه است، رفع شود و یکی از شروط ما این است که در تفاهم تحریم ها لغو شود. خب با این تفاهم، مسیر جدیدی باز می شود در زمینه کارهای اقتصادی با کشورهای مختلف به ویژه کشورهای اروپایی باز خواهد شد.
البته در بحث های اقتصادی، اقتصاد یک جاده دو طرفه است یعنی این طور نیست که ما فکر کنیم که الان ما اشتیاق زیادی به کار اقتصادی با اروپا داریم و آنها نمی خواهند و ناز می کنند، واقعا اگر کار اقتصادی بخواهد انجام شود، دو طرف منتفع می شوند یعنی هم ما و هم آنها. یعنی کسی به ما لطف نمی کند که بخواهد با ما کار اقتصادی انجام دهد.
خب طبیعی است تحریم ها لغو شود خود به خود یک فضای جدیدی ایجاد می شود و از نظر کارهای اقتصادی با اروپا صحنه های جدیدی برای همکاری به وجود می آید اما اگر به تفاهم هم نرسیم انتهای دنیا نیست ما نمی خواهیم به آنجا برسیم ولی اگر این اتفاق بیفتد بالاخره ما روی پای خود هستیم و الان هم دولت در عرض یک سال گذشته در حین این که تحریم ها بوده، حرکت های اقتصادی خوبی انجام داده است. بحث اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب فرمودند و دولت هم تاکید دارند برای این که پیش ببرد، خود نشات گرفته از این است که ما تکیه مان باید به خودمان باشد یعنی این فقط شعار نیست اما این کار سختی دارد. شما نمی توانید بگویید می خواهم به خودم اتکا کنم ولی به راحتی انجام شود. معلوم است که مقداری نیاز به کار و تلاش بیشتر دارد و باید سختی ها را تحمل کنیم.
ساختار تحریم ها چه غربی ها علاقه داشته باشند آن را بیان کنند و چه علاقه نداشته باشند که بیان کنند از بین رفته است. یعنی آن چیزی که این ها در ذهن خود درست کرده بودند که ایران مادام العمر با این تحریم ها باید دست و پنجه نرم کند دیگر وجود ندارد؛ این در صحنه اقتصادی است. در صحنه سیاسی هم این چیزی که اینها در ذهنشان بود و تبلیغ می کردند بحث ایران هراسی، بحث این که ایران را یک موضوع امنیتی کرده بودند، از بین رفته یعنی کشورهای مختلف الان به این نتیجه رسیده اند که آنچه تلاش می شد علیه ایران مطرح شود، از بین رفته است.
پس اگر ما به تفاهم هم نرسیم که باز هم می گویم تلاش داریم برسیم، خود با پدیده ای روبه رو شده ایم که در صحنه سیاست بین الملل شما دیگر با پدیده امنیتی کردن ایران مواجه نیستید ودر زمینه اقتصادی دیگر ساختار تحریم ها که قبلا وجود داشت، نداریم. ما می خواهیم به خود متکی شویم و اقتصاد خود را به پیش ببریم و همان طور که گفتم دولت خود در طول یک سال گذشته نشان داد در عین این که تحریم ها وجود دارد، بر اساس شاخص ها، این اقتصاد در عین تحریم ها پیشرفت داشته است . ما انشاء الله از همان مسیری که تعیین شده و صحبت شده، مذاکرات را با توکل به خدا پیش می بریم و می خواهیم به نتیجه برسیم ولی این به معنای این که باباید هر هزینه ای باید توافق شود، نیست.
برای زمان و مکان دور بعدی مذاکرات با توجه به این که نشست مجمع عمومی سازمان ملل را در پیش داریم، پیش بینی ها حاکی از این است که دور بعدی مذاکرات با توجه به حضور وزرای خارجه و سران کشورها در نیویورک باشد. آیا در این باره تصمیم گیری شده است یا خیر؟
هنوز تصمیم گیری که دور بعدی کجا باشد نداریم. تصمیم گیری قطعی وجود ندارد. آنچه ما در انتهای کار در مذاکرات وین 6 تفاهم کردیم، این است که در اوایل ماه سپتامبر (مجمع عمومی سازمان ملل تقریبا از هفته سوم سپتامبر شروع می شود) دوباره دور هم جمع شویم . چون ماه اوت ماه تعطیلی در اروپا و آمریکا است و عمدتا تعطیلاتی است که پیدا کردن مقامات کشورها خیلی سخت است. قرار شده اوایل سپتامبر همدیگر را ببینیم و در سطوح مختلف یعنی هم این امکان وجود دارد که در سطح معاونین ما جلساتی داشته باشیم هم این امکان وجود دارد که شاید آقای دکتر ظریف و خانم اشتون همدیگر را ببینند و هم این امکان وجود دارد ما مثل جلسات وین یک دوره دیگر مذاکراتی مانند مذاکرات وین باشیم ولی تا کنون زمان دقیق آن و مکانش مشخص نشده است.
نشست مجمع عمومی سازمان ملل که وزرای خارجه و سران کشورها شرکت می کنند فرصت خوبی است که اگر مذاکرات در سطح کارشناسی و معاونین به نقطه خوبی برسد، این امکان وجود دارد که از حضور وزرا برای این که کار راحت تر جلو برود، استفاده کنیم. یعنی مجمع عمومی، امکان خوبی است. البته این امکان خوبی که بنده عرض می کنم بستگی به این دارد که ما چقدر کار را جلو ببریم و ما برای خودمان اینطور تعریف کردیم فقط به شکل نمی چسبیم و محتوا را رها کنیم. محتوا برای ما مهم است. ما در این که به محتوا تکیه کرده ایم اگر توانستیم کار را جلو ببریم طوری که وزرایی که در مجمع عمومی جمع می شوند، بتوانند کار را حمایت بیشتری کنند و به جلو هل بدهند، چه بهتر و اگر هم که نشد که نشده است ولی مجمع عمومی سازمان ملل فرصت خوبی است که می توان از آن بهره برداری کرد.
علت تعلل در تعیین زمان دقیق و مکان دور بعدی چیست؟
نه تعلل نیست چون زمان داریم. اگر الان می خواستیم هفته دیگر مذاکرات را شروع کنیم می گفتیم که چرا دیر شد، چرا اعلام نشد، زمانش چیست و مکانش کجاست؟ ولی الان چون وقت داریم در رایزنی هایی که در طول مدت آینده داریم، آن را مشخص و اعلام می کنیم یعنی چیزی نیست که بخواهیم پیش خود نگه داریم. هر موقع مشخص شود دور بعدی کجا است و مذاکرات در چه سطحی برگزار می شود، آیا بین خانم اشتون و آقای ظریف است مثل آن چیزی که در استانبول داشتیم یا در سطح معاونین یا در سطح کلی 1+5 است، اعلام خواهیم کرد.
در طول دوره 4 ماهه تمدید مذاکرات، چند دور مذاکره را پیش بینی کرده اید باتوجه به این نمی خواهیم در این دوی استقامت، فشار کار در روزهای آخر باشد و مذاکرات به دقایق نهایی دوره 4 ماهه کشیده شود؟
این که در نهایت ما چند دور مذاکره دیگر داریم حقیقتش الان قابل پیش بینی نیست. ما تلاشمان را بکار خواهیم بست که حتی زودتر از موعد مقرر یعنی 24 نوامبر به نتیجه برسیم چرا که هرچه زودتر به نتیجه برسیم می توانیم کارهای ریزی که برای تفاهم لازم است، انجام دهیم. تفاهم شامل یک سری ضمائم است که آن ضمائم ریزه کاری هایی دارد که باید روی آن بحث شود که شاید روی یک موضوع ساعت ها بحث نیاز است. لذا خوب است که زودتر به نتیجه برسیم و تمام تلاشمان را می کنیم در چارچوب آن چیزهایی که داریم به نتیجه برسیم و واقعا اگر طرف مقابل علاقه داشته باشد و نخواهد زیاده خواهی کند فکر می کنیم زودتر از آن هم به نتیجه برسیم.
فکر می کنید باتوجه به تحولاتی که در آمریکا وجود دارد، هم انتخابات میان دوره ای کنگره و هم موضوع بازنشستگی آقای ویلیام برنز و خانم شرمن، این اراده در آمریکایی ها وجود دارد که زودتر از 24 نوامبر به نتیجه برسیم؟
چیزی که می توانم به شما بگویم این است که ما در تمام اعضای 1+5 این علاقه را دیده ایم که این کار به جلو برود. یعنی ما در محتوای کار مانند بحث غنی سازی و تحریم ها اختلاف نظر داریم و اختلاف نظرهایمان نیز زیاد است ولی این به این معنا نیست که بخواهم بگویم طرف مقابل علاقه مند نیست به این کار. آنها هم علاقه دارند.
به نظر می رسد، صرفا علاقه مند بودن برای رسیدن به توافق نهایی با توجه به فشار اسراییلی ها و لابی صهیونیست ها به دولت اوباما، کافی نیست بلکه باید آنها اراده قوی داشته باشند. چنین نیست؟
اتفاقا روی نکته مهمی دست گذاشتید و آن هم این است که واقعا آیا اینها می توانند این کار را جلو ببرند یا نه. این سوال سختی است. یعنی طبیعی است که رژیم صهیونیستی تمام تلاشش این است که این کار را تخریب کند یعنی مشخص است که علاقه مند نیستند این کار جلو برود و مشخص است که لابی زیادی هم در آمریکا و کنگره دارند.
در تحولات غزه و جنایتی که انجام می شود، آمریکایی ها تقریبا سکوت کرده اند. البته آنقدر این آش شور شده که آمریکایی ها هم درباره حمله به مدارس و نسل کشی حرف زده اند گرچه در مقابل جنایات صهیونیست ها، این حرف ها شعاری بیش نیست و مانند کف روی آب است که سریع عبور می کند. آن اراده ای که باید اسراییل را درباره جنایات جنگی که انجام می دهد، پاسخگو بداند به دلیل لابی ها و فشارهایی که هست، وجود ندارد
در ارتباط با بحث هسته ای هم آمریکایی ها باید نشان دهند که این اراده را دارند و تنها این که حسن نیت داشته باشند، کفایت نمی کند. حالا اینها واقعا می توانند دربرابر این لابی ادامه بدهند، سوال سختی است. زمان باید پیش برود تا ببینیم می توانند آنچه را در صحبت می گویند که می خواهند کار جلو برود، در عمل هم توانش را دارند.
16 مرداد ماه به طور ناگهانی در ژنو حضور یافتید و با آقای برنز 5 ساعت مذاکرات رو در رو داشتید. ارزیابی تان را درباره این مذاکرات و نتیجه آن بفرمایید؟ آیا آمریکایی ها درباره پیشنهادات ایران به نظرات جدیدی رسیده بودند که این نشست تشکیل شد؟
من قبلا هم عرض کردم که ما در طول 4 ماه آینده مذاکرات را در سطوح مختلف ادامه می دهیم از جمله مذاکرات دو جانبه. مذاکرات اخیر هم در همان چارچوب بود. ما با همه اعضای 1+5 به صورت دوجانبه مذاکره داریم و به غیر از آمریکا، با بقیه اعضاء در پایتخت ها هم گفتگو می کنیم. در حقیقت تماس های دوجانبه ما با آمریکا از تماس های ما با بقیه اعضاء کم تر است. مذاکرات اخیر سازنده و مفید بود و در ادامه مذاکرات وین با این هدف انجام شد تا ببینیم امکان نزدیک شدن مواضع دو طرف در موضوعات کلیدی تا چه حد است.