برگزاری کارگاه های دانش افزایی «تربیت دینی» و «اخلاق حرفه ای» در مجتمع آموزشی امام صادق علیه السلام؛
به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر)، دومین کارگاه تربیت دینی و نیز اخلاق حرفه ای، صبح امروز (شنبه) با حضور دکتر عباسعلی رهبر مدیرعامل مجتمع آموزشی امام صادق علیه السلام در محل دبستان پسرانه امام صادق علیه السلام برگزار شد.
در نشست اول، حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد سعید مهدوی کنی، رییس دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام درباره تربیت دینی سخن گفت.
حجت الاسلام و المسلمین مهدوی با اشاره به قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت، گفت: اساسا مبنای هر رشد و تربیتی قرآن است و ثمره کلام الله هم اخلاق است. کمااینکه حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم داریم که فرمودند: «من برای تکمیل مکارم اخلاق، مبعوث شدم.»
استاد دانشگاه امام صادق به آیات 63 تا 76 سوره فرقان اشاره کرد و ادامه داد: در این آیات، 12 فراز اخلاقی وجود دارد. بحث با عبارت «و عباد الرحمن ...» آغاز می شود. عباد جمع کلمه عبد است و به عموم بندگان خداوند اطلاق می شود فارغ از اینکه مومن یا کافر باشند. این که منظور بندگان مومن است یا مطلق بندگان را می توان از قرائن موجود در هر آیه درک کرد.رحمان نیز از صفات مورد علاقه خداوند است تاجایی که خداوند میفرماید او را یا با نام الله ویا رحمان بخوانند،زیرا مبنای عمل پروردگار رحمت است (یا من سبقت رحمته غضبه).
حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدوی ادامه داد: «عباد الرحمن» دارای صفاتی هستند. در وهله اول خداوند به ویژگی ای اشاره میکند که حال باطن آنها در ظاهر شان نشان می دهد .بدین معنا که آنها به هنگام راه رفتن بر روی زمین، متواضعانه و نه متکبرانه گام بر می دارند. واژه «مشی» در اینجا و نیز برخی دیگر از آیات هم در معنای ظاهری است (صرف راه رفتن) و هم به طریقه عمل وسبک زندگی اشاره دارد. خداوند تلنگر به انسان می زند که اگر راه بروی، زمین در زیر پای تو شکافته نمی شود و اثری از تو باقی نمی ماند همچنانکه قامت تو به کوهها هم نمی رسد. بنابراین وقتی انسان به نشانه های خداوند توجه کند، رفتارش تعدیل می شود و دلیلی برای تکبر نمی بیند.
وی در ادامه گفت: امام جعفر صادق علیه السلام ریشه کبر را حقارتی می داند که برخی در درون خود احساس می کنند. به تعبیری می توان گفت بعضی افراد دچار اختلال شخصیت هستند و تلاش می کنند این نقص خود را با تحقیر دیگران بپوشانند؛ او انسانی کوچک است که به دنبال خرید احترام دیگران است و چون چیزی در چنته ندارد تا موجبات احترام به خود را فراهم کند به رفتارهای غیرمتواضعانه روی می آورد حال آنکه کسی که بزرگی خداوند را درک کرده باشد، تکریمی که از بنی آدم کرده است را بداند و این که در او چه دنیای بزرگی قرارداده شده است دیگر نیازی هم به احترام دیگران ندارد هرچند مردم به او احترام می گذارند.
استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام مهمترین نتیجه عدم تواضع را کاهش عقل دانست و تاکید کرد: فرد غیرمتواضع، مشورت نمی کند و بنابراین همیشه از دیگران عقب است. اساسا تواضع بیشتر باعث افزوده شدن عقل می شود چرا که انسان بیشتر به مجهولات خود پی می برد سئوال می کند واگر اشتباه کرد درصدد تصحیح آنها بر می آید.
دکتر مهدوی کنی یک راه مهم دست یابی به تواضع را به نقل از روایات اهل بیت علیهم السلام، این دانست که انسان دیگران را برتر از خود بداند و حتی اگر خطایی از افراد دید با حسن ظن، گمان کند خیرهای پنهان طرف مقابل از خطاهایش بیشتر است.
رییس دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام با تاکید بر اهمیت "سلام" به عنوان یکی از راه های دستیابی به تواضع ، گفت: جای تاسف است در جامعه ما افراد به یکدیگر، کم سلام می کنند حال آنکه در روایت داریم فردی که در موقعیتی مسلط قرار دارد با گفتن سلام، این حالت را در خود بشکند.حتی اگر مخاطب او مخالفِ جاهل باشد که سلام را جایگزین جدال ومراء نماید ( واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما).
اخلاق حرفه ای در آموزش
در ادامه دکتر خسرو باقری استاد دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران سخن گفت. وی به برخی مشکلات اخلاقی در جامعه اشاره کرد و افزود: نظام تعلیم و تربیت از دو جهت در این مشکلات تاثیر دارد؛ از یک سو موجب ایجاد این مشکلات می شود و از سوی دیگر می تواند به رفع مشکل کمک کند.
وی ادامه داد: ما با ارتباط پیچیده ای میان تعلیم و تربیت و فرهنگ جامعه رو به رو هستیم. رابطه این دو مانند رابطه مغز و کل بدن است. هرچند تعلیم و تربیت جزیی از یک کل به نام فرهنگ است اما در عین حال می تواند بر کل «اثر» بگذارد. به عنوان نمونه رفتار فارغ التحصیلان نظام آموزشی می تواند در ایجاد و تداوم یا حل مشکلات اخلاقی موثر باشد.
استاد دانشگاه تهران افزود: یک مشکل دیگر جامعه این است که امور غیراخلاقی رواج دارند اما چنان مأنوس و عادی شده اند که عمق غیراخلاقی آنها احساس نمی شود.
این محقق مسایل تربیتی اخلاق را فعالیتی در فضای درون فردی برای تنظیم روابط فرد با خود و دیگران خواند که بر حسب ارزش های خوب و بد مشخص می شود درحالیکه تربیت فعالیتی بین فردی برای رشد و تحول درونی فرد است که در آن دو قطب معلم و شاگرد حضور دارند.
دکتر باقری با اشاره به مفهوم تربیت اسلامی گفت: در تعریف انضمامی، تربیت اسلامی طرحی برای تربیت فرد مسلمان است. به طور مشخص در اینجا بر مناسک دینی تاکید می شود؛ فردی که نماز بخواند، روزه بگیرد و... اما در تعریف انتزاعی، تربیت اسلامی طرحی برای تربیت آدمی است چراکه اسلام برای همه انسان ها آمده است و بر مواردی تاکید دارد که جهانشمول است.
این مدرس دانشگاه افزود: برای رسیدن به تربیت مطلوب الزام هایی وجود دارد که به طور کلی الزام های درونی و بیرونی را در بر می گیرند. الزام درونی همان اخلاق است که از وجدان آدمی نشات می گیرد و الزام بیرونی قانون را تشکیل می دهد و البته مطلوب این است که قانون در کنار اخلاق باشد چراکه هر کدام نقص های دیگری را پوشش می دهند.
به باور وی دو راهبرد کلی برای اخلاقی کردن جامعه وجود دارد. در یک راهبرد «حرکت از بیرون به درون» است. بدین معنا که ابتدا با اعمال قانون، رفتار ایجاد می شود و سپس «زیرساخت های رفتار» شکل می گیرد. نمونه برجسته این نگاه، نحوه اجرای قانون بستن کمربند ایمنی بود که ابتدا رفتار ایجاد شد و سپس با روش هایی چون ارایه آمار از تصادفات ناشی از نبستن کمربند و... سعی در درونی شدن رفتار شد.
باقری رویکرد دوم را «حرکت از درون به بیرون» ذکر کرد که در آن ابتدا زیرساخت های درونی رفتار ایجاد می شود و سپس رفتار ظهور می یابد که برای رسیدن به این هدف، صرف نظر از الگوهای تربیتی مناسب مثل والدین و معلم، نگرش فرد به خود و دیگران نیز باید تغییر یابد.
در نشست اول، حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد سعید مهدوی کنی، رییس دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام درباره تربیت دینی سخن گفت.
حجت الاسلام و المسلمین مهدوی با اشاره به قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت، گفت: اساسا مبنای هر رشد و تربیتی قرآن است و ثمره کلام الله هم اخلاق است. کمااینکه حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم داریم که فرمودند: «من برای تکمیل مکارم اخلاق، مبعوث شدم.»
استاد دانشگاه امام صادق به آیات 63 تا 76 سوره فرقان اشاره کرد و ادامه داد: در این آیات، 12 فراز اخلاقی وجود دارد. بحث با عبارت «و عباد الرحمن ...» آغاز می شود. عباد جمع کلمه عبد است و به عموم بندگان خداوند اطلاق می شود فارغ از اینکه مومن یا کافر باشند. این که منظور بندگان مومن است یا مطلق بندگان را می توان از قرائن موجود در هر آیه درک کرد.رحمان نیز از صفات مورد علاقه خداوند است تاجایی که خداوند میفرماید او را یا با نام الله ویا رحمان بخوانند،زیرا مبنای عمل پروردگار رحمت است (یا من سبقت رحمته غضبه).
حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدوی ادامه داد: «عباد الرحمن» دارای صفاتی هستند. در وهله اول خداوند به ویژگی ای اشاره میکند که حال باطن آنها در ظاهر شان نشان می دهد .بدین معنا که آنها به هنگام راه رفتن بر روی زمین، متواضعانه و نه متکبرانه گام بر می دارند. واژه «مشی» در اینجا و نیز برخی دیگر از آیات هم در معنای ظاهری است (صرف راه رفتن) و هم به طریقه عمل وسبک زندگی اشاره دارد. خداوند تلنگر به انسان می زند که اگر راه بروی، زمین در زیر پای تو شکافته نمی شود و اثری از تو باقی نمی ماند همچنانکه قامت تو به کوهها هم نمی رسد. بنابراین وقتی انسان به نشانه های خداوند توجه کند، رفتارش تعدیل می شود و دلیلی برای تکبر نمی بیند.
وی در ادامه گفت: امام جعفر صادق علیه السلام ریشه کبر را حقارتی می داند که برخی در درون خود احساس می کنند. به تعبیری می توان گفت بعضی افراد دچار اختلال شخصیت هستند و تلاش می کنند این نقص خود را با تحقیر دیگران بپوشانند؛ او انسانی کوچک است که به دنبال خرید احترام دیگران است و چون چیزی در چنته ندارد تا موجبات احترام به خود را فراهم کند به رفتارهای غیرمتواضعانه روی می آورد حال آنکه کسی که بزرگی خداوند را درک کرده باشد، تکریمی که از بنی آدم کرده است را بداند و این که در او چه دنیای بزرگی قرارداده شده است دیگر نیازی هم به احترام دیگران ندارد هرچند مردم به او احترام می گذارند.
استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام مهمترین نتیجه عدم تواضع را کاهش عقل دانست و تاکید کرد: فرد غیرمتواضع، مشورت نمی کند و بنابراین همیشه از دیگران عقب است. اساسا تواضع بیشتر باعث افزوده شدن عقل می شود چرا که انسان بیشتر به مجهولات خود پی می برد سئوال می کند واگر اشتباه کرد درصدد تصحیح آنها بر می آید.
دکتر مهدوی کنی یک راه مهم دست یابی به تواضع را به نقل از روایات اهل بیت علیهم السلام، این دانست که انسان دیگران را برتر از خود بداند و حتی اگر خطایی از افراد دید با حسن ظن، گمان کند خیرهای پنهان طرف مقابل از خطاهایش بیشتر است.
رییس دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام با تاکید بر اهمیت "سلام" به عنوان یکی از راه های دستیابی به تواضع ، گفت: جای تاسف است در جامعه ما افراد به یکدیگر، کم سلام می کنند حال آنکه در روایت داریم فردی که در موقعیتی مسلط قرار دارد با گفتن سلام، این حالت را در خود بشکند.حتی اگر مخاطب او مخالفِ جاهل باشد که سلام را جایگزین جدال ومراء نماید ( واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما).
اخلاق حرفه ای در آموزش
در ادامه دکتر خسرو باقری استاد دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران سخن گفت. وی به برخی مشکلات اخلاقی در جامعه اشاره کرد و افزود: نظام تعلیم و تربیت از دو جهت در این مشکلات تاثیر دارد؛ از یک سو موجب ایجاد این مشکلات می شود و از سوی دیگر می تواند به رفع مشکل کمک کند.
وی ادامه داد: ما با ارتباط پیچیده ای میان تعلیم و تربیت و فرهنگ جامعه رو به رو هستیم. رابطه این دو مانند رابطه مغز و کل بدن است. هرچند تعلیم و تربیت جزیی از یک کل به نام فرهنگ است اما در عین حال می تواند بر کل «اثر» بگذارد. به عنوان نمونه رفتار فارغ التحصیلان نظام آموزشی می تواند در ایجاد و تداوم یا حل مشکلات اخلاقی موثر باشد.
استاد دانشگاه تهران افزود: یک مشکل دیگر جامعه این است که امور غیراخلاقی رواج دارند اما چنان مأنوس و عادی شده اند که عمق غیراخلاقی آنها احساس نمی شود.
این محقق مسایل تربیتی اخلاق را فعالیتی در فضای درون فردی برای تنظیم روابط فرد با خود و دیگران خواند که بر حسب ارزش های خوب و بد مشخص می شود درحالیکه تربیت فعالیتی بین فردی برای رشد و تحول درونی فرد است که در آن دو قطب معلم و شاگرد حضور دارند.
دکتر باقری با اشاره به مفهوم تربیت اسلامی گفت: در تعریف انضمامی، تربیت اسلامی طرحی برای تربیت فرد مسلمان است. به طور مشخص در اینجا بر مناسک دینی تاکید می شود؛ فردی که نماز بخواند، روزه بگیرد و... اما در تعریف انتزاعی، تربیت اسلامی طرحی برای تربیت آدمی است چراکه اسلام برای همه انسان ها آمده است و بر مواردی تاکید دارد که جهانشمول است.
این مدرس دانشگاه افزود: برای رسیدن به تربیت مطلوب الزام هایی وجود دارد که به طور کلی الزام های درونی و بیرونی را در بر می گیرند. الزام درونی همان اخلاق است که از وجدان آدمی نشات می گیرد و الزام بیرونی قانون را تشکیل می دهد و البته مطلوب این است که قانون در کنار اخلاق باشد چراکه هر کدام نقص های دیگری را پوشش می دهند.
به باور وی دو راهبرد کلی برای اخلاقی کردن جامعه وجود دارد. در یک راهبرد «حرکت از بیرون به درون» است. بدین معنا که ابتدا با اعمال قانون، رفتار ایجاد می شود و سپس «زیرساخت های رفتار» شکل می گیرد. نمونه برجسته این نگاه، نحوه اجرای قانون بستن کمربند ایمنی بود که ابتدا رفتار ایجاد شد و سپس با روش هایی چون ارایه آمار از تصادفات ناشی از نبستن کمربند و... سعی در درونی شدن رفتار شد.
باقری رویکرد دوم را «حرکت از درون به بیرون» ذکر کرد که در آن ابتدا زیرساخت های درونی رفتار ایجاد می شود و سپس رفتار ظهور می یابد که برای رسیدن به این هدف، صرف نظر از الگوهای تربیتی مناسب مثل والدین و معلم، نگرش فرد به خود و دیگران نیز باید تغییر یابد.