گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - رسول جعفریان*: آیا داعش به دنبال تثبیت اوضاع و استقرار در یک منطقه مشخص است یا در پی توسعه درگیری ها و گسترش ناامنی و درگیری به مناطق در ظاهر آرام؟ کدام یک اهداف دراز مدت داعش را تامین می کند؟
در حالی که غرب برای دخالت در اوضاع رو به وخامت عراق و سوریه از یک طرف و نیز اوضاع ظاهرا آرام اما بحرانی اردن و عربستان از سوی دیگر (و حتی افریقا در بخش های نیجریه که دولت اسلامی اعلام شده و نیز لیبی) دست به دست می کند، داعش در صدد است تا دایره درگیری ها را هرچه بیشتر توسعه دهد.
داعش برای این کار، از هر نوع اقدام خشونت آمیزی که همه را به خشم آورده و وارد این میدان کند استقبال می کند. یک نمونه مهم، کشتن خبرنگار آمریکایی آن هم به بدترین نوع کشتن بود که هفته قبل اتفاق افتاد و هدف داعش کشاندن بیشتر امریکا در این ماجرا بود. هر آدم عاقلی می فهمد که اگر کسی بخواهد امریکا کمتر در منطقه دخالت کند نباید این کار را می کرد اما اینها این کار را کردند.
آیا به یادمان هست که هدف القاعده از زدن برج های دو قلو در امریکا چه بود؟ لرزه انداختن بر بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا. سقوط بورس وال استریت و بعد هم کشاندن امریکا به خاورمیانه برای ایجاد یک جنگ روبرو در افغانستان وعراق که تنها در عراق، پنج هزار امریکایی کشته شدند و ده ها هزار نفر مجروح گشتند. در افغانستان هنوز هم غربی ها حضور دارند و به طور روزانه تلفات می دهند. القاعده چه کاری بهتر از این می توانست انجام دهد و غربی ها را، هم از نظر نظامی و هم اقتصادی متحمل خسارت های بیشمار کند؟
اکنون هم داعش که شکل افراطی تر و صد البته پیشرفته تر القاعده است، باز به دنبال کشاندن بیشتر قدرت های غربی به منطقه است. کاری که در حال رخ دادن است و غرب نمی تواند ازآن رویگردان باشد و حتما فکر خواهد کرد که هرچه بیشتر تاخیر کند هزینه هایش بیشتر خواهد شد.
از نظر داعش هرچه دامنه حضور غربی ها بیشتر شود، نیروهای مسلمان سنی بیشتری به داعش خواهند پیوست و دامنه جنگ فراخ تر خواهد شد. در این نبرد ها، حتی اگر برابر هزار تن تلفات از مسلمانان یک غربی کشته شود، از نظر داعش این غرب است که ضرر کرده است. چنان که خسارت های اقتصادی هم بی حساب و کتاب است، چرا که غرب باید هزار برابر داعش هزینه کند تا بتواند یک عملیات مشابه داعش داشته باشد. اتفاق و نگاهی که بین غزه و اسراییل در جریان است.
بدین ترتیب باید پیش بینی کرد که اوضاع روز به روز بدتر شده و داعش باز هم خشونت های بیشتری که خشم همگان را برانگیزد خواهد داشت. با این تحلیل داعش در صدد محدود کردن عملیات در نقطه خاصی نیست. در واقع هیچ خط قرمزی نمی شناسد. نه لبنان نه عربستان نه عراق و نه هیچ جای دیگر. ماهیت اقدامات او درگیر کردن همه مسلمانان از یک طرف و همه غرب در طرف دیگر در یک نبرد جهانگیر است که یک طرف مسلمانان سنی مذهب بشند و طرف دیگر غرب. در این نگاه از تمام اقداماتی که بتواند مسلمانان افراطی سنی را برانگیزد استفاده خواهد کرد. شیعه کشی، ایزدی کشی، مسیحی کشی و... همه اینها مطابق میل نگاه سلفی های پیرو ابن تیمیه، به راحتی می تواند حس طرفداران آنها را برانگیزد.
از سوی دیگر با این اوضاع و هزینه هایی که چنین جنگی بر اقتصاد دنیا تحمیل خواهد کرد، بیم یک رکود دیگر هم می رود که فقط و فقط به نفع داعش است. چرا که فقر بیشتری خواهد بود و باز هم سربازگیری آنان بهتر و بیشتر خواهد شد.
صد البته این که داعش در این سیاست موفق شود یا نه تردید جدی وجود دارد اما این که سخت به دنبال آن است ظاهرا نباشد شک کرد.
در اینجا غرب چه راهی را در پیش خواهد گرفت و ما چه استراتژی دراز مدت خواهیم داشت؟ چشم انداز آینده چه خواهد بود؟
*استاد تاریخ دانشگاه تهران
در حالی که غرب برای دخالت در اوضاع رو به وخامت عراق و سوریه از یک طرف و نیز اوضاع ظاهرا آرام اما بحرانی اردن و عربستان از سوی دیگر (و حتی افریقا در بخش های نیجریه که دولت اسلامی اعلام شده و نیز لیبی) دست به دست می کند، داعش در صدد است تا دایره درگیری ها را هرچه بیشتر توسعه دهد.
داعش برای این کار، از هر نوع اقدام خشونت آمیزی که همه را به خشم آورده و وارد این میدان کند استقبال می کند. یک نمونه مهم، کشتن خبرنگار آمریکایی آن هم به بدترین نوع کشتن بود که هفته قبل اتفاق افتاد و هدف داعش کشاندن بیشتر امریکا در این ماجرا بود. هر آدم عاقلی می فهمد که اگر کسی بخواهد امریکا کمتر در منطقه دخالت کند نباید این کار را می کرد اما اینها این کار را کردند.
آیا به یادمان هست که هدف القاعده از زدن برج های دو قلو در امریکا چه بود؟ لرزه انداختن بر بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا. سقوط بورس وال استریت و بعد هم کشاندن امریکا به خاورمیانه برای ایجاد یک جنگ روبرو در افغانستان وعراق که تنها در عراق، پنج هزار امریکایی کشته شدند و ده ها هزار نفر مجروح گشتند. در افغانستان هنوز هم غربی ها حضور دارند و به طور روزانه تلفات می دهند. القاعده چه کاری بهتر از این می توانست انجام دهد و غربی ها را، هم از نظر نظامی و هم اقتصادی متحمل خسارت های بیشمار کند؟
اکنون هم داعش که شکل افراطی تر و صد البته پیشرفته تر القاعده است، باز به دنبال کشاندن بیشتر قدرت های غربی به منطقه است. کاری که در حال رخ دادن است و غرب نمی تواند ازآن رویگردان باشد و حتما فکر خواهد کرد که هرچه بیشتر تاخیر کند هزینه هایش بیشتر خواهد شد.
از نظر داعش هرچه دامنه حضور غربی ها بیشتر شود، نیروهای مسلمان سنی بیشتری به داعش خواهند پیوست و دامنه جنگ فراخ تر خواهد شد. در این نبرد ها، حتی اگر برابر هزار تن تلفات از مسلمانان یک غربی کشته شود، از نظر داعش این غرب است که ضرر کرده است. چنان که خسارت های اقتصادی هم بی حساب و کتاب است، چرا که غرب باید هزار برابر داعش هزینه کند تا بتواند یک عملیات مشابه داعش داشته باشد. اتفاق و نگاهی که بین غزه و اسراییل در جریان است.
بدین ترتیب باید پیش بینی کرد که اوضاع روز به روز بدتر شده و داعش باز هم خشونت های بیشتری که خشم همگان را برانگیزد خواهد داشت. با این تحلیل داعش در صدد محدود کردن عملیات در نقطه خاصی نیست. در واقع هیچ خط قرمزی نمی شناسد. نه لبنان نه عربستان نه عراق و نه هیچ جای دیگر. ماهیت اقدامات او درگیر کردن همه مسلمانان از یک طرف و همه غرب در طرف دیگر در یک نبرد جهانگیر است که یک طرف مسلمانان سنی مذهب بشند و طرف دیگر غرب. در این نگاه از تمام اقداماتی که بتواند مسلمانان افراطی سنی را برانگیزد استفاده خواهد کرد. شیعه کشی، ایزدی کشی، مسیحی کشی و... همه اینها مطابق میل نگاه سلفی های پیرو ابن تیمیه، به راحتی می تواند حس طرفداران آنها را برانگیزد.
از سوی دیگر با این اوضاع و هزینه هایی که چنین جنگی بر اقتصاد دنیا تحمیل خواهد کرد، بیم یک رکود دیگر هم می رود که فقط و فقط به نفع داعش است. چرا که فقر بیشتری خواهد بود و باز هم سربازگیری آنان بهتر و بیشتر خواهد شد.
صد البته این که داعش در این سیاست موفق شود یا نه تردید جدی وجود دارد اما این که سخت به دنبال آن است ظاهرا نباشد شک کرد.
در اینجا غرب چه راهی را در پیش خواهد گرفت و ما چه استراتژی دراز مدت خواهیم داشت؟ چشم انداز آینده چه خواهد بود؟
*استاد تاریخ دانشگاه تهران