در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۸۲۰۴۷
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۲
مغز یکی از شگفت انگیز‌ترین ارگان‌ها در بدن است. مغز کنترل مرکزی سیستم عصبی، راه رفتن، صحبت کردن، تنفس، تفکر و سایر کارهایی که ما انجام می‌دهیم را به عهده دارد.
به گزارش گروه دانش خبرگزاری دانا(دانا خبر)، باورهای غلطی غلط درباره مغز وجود دارد که برخی از آن‌ها از سال‌ها قبل مطرح شده و هنوز به عنوان یک موضوع واقعی به آن پرداخته می‌شود اما محققان اعلام کردند که این باور‌ها هیچکدام صحت ندارند. 

به گزارش باشگاه خبرنگاران، مغز یکی از شگفت انگیز‌ترین ارگان‌ها در بدن است. مغز کنترل مرکزی سیستم عصبی، راه رفتن، صحبت کردن، تنفس، تفکر و سایر کارهایی که ما انجام می‌دهیم را به عهده دارد. سیستم مغز بسیار پیچیده است که متشکل از حدود ۱۰۰ میلیارد نورون است. 


پس از هزاران سال مطالعه و درمان جنبه‌های مختلف مغز هنوز هم بسیاری از جنبه‌های آن ناشناخته و مرموز باقی مانده است. پیچیدگی بسیار زیاد مغز و رمز و رازی که در آن وجود دارد سبب شده است تا انسان‌‌ها تصورات و شایعات زیادی را در مورد آن به راه بیندازند که بسیاری از این شایعات به مروز زمان به حقایقی تبدیل شده است که همگان آن را باور کرده‌اند. در ادامه چند افسانه رایج در مورد مغز انسان که درست نیستند و رواج پیدا کرده‌اند، را با هم مرور می‌کنیم. 

اولین باور غلط این است که ما تنها از ۱۰ درصد ظرفیت مغز استفاده می‌شود 

اگر شما جزء کسانی هستید که به این باور اعتقاد دارید، بهتر است به این هم فکر کنید که بقیه مغزتان به چه دردی می‌خورد. اینکه هر فردی تنها از ۱۰ درصد مغزش استفاده می‌‌کند یکی از رایج‌ترین خرافاتی است که در مورد مغز وجود دارد. علاوه بر دست کم ۱۰۰ بیلیون رشته عصبی که در مغز دائما مشغول به فعالیت هستند، بخش‌های مختلف مغز که هر کدام یک حرکت و رفتار را کنترل می‌‌کنند نیز، همیشه مشغول فعالیتند. اسکن‌های MRI مغزی انجام شده به وضوح نشان می‌دهد که حتی طی انجام کارهای نسبتا معمولی مثل صحبت کردن، راه رفتن، گوش دادن به موسیقی، تقریبا تمام نواحی مغز فعال هستند. مغز حدودا ۲۰ درصد انرژی بدن را مصرف می‌کند. اگر قرار بود چنین بخش بزرگی از منابع انرژی ما توسط چنین بخش کوچکی از مغز مصرف شود، طی میلیون‌ها سال فرگشت صاحب چنین مغزهای بزرگی نمی‌شدیم. 
 
دومین باور غلط آن است که مغز آسیب دیده نمی‌تواند خود را التیام بخشد

صدمه به مغز چیزی بسیار ترسناک است. مغز بسیار شکننده و مستعد ابتلا به بسیاری از صدمات است. صدمه به مغز می‌تواند در نتیجه یک تصادف یا یک عفونت ایجاد شود. آسیب شدید به این معنی است که مغز دچار آسیب گسترده شده است آسیب‌های شدید مغزی تقریبا غیر قابل برگشت و دائمی هستند. اگر سلول‌ها عصبی آسیب دیده و یا از دست رفته باشد دیگر رشد نمی‌کنند اما در مورد سیناپس‌ها و نوون‌ها مغز می‌تواند مسیر جدیدی را برای نورون‌ها ایجاد کند. بنابراین بعد از آسیب دیدن، مغز می‌تواند خود را دوباره بازسازی کند و ارتباطاتش را دوباره ایجاد کند. مغز شما در حال حاضر هم درحال بازسازی دوباره است. 

سومین باور غلط این است که بعد از بریده شدن سر مغز هنوز فعال باقی می‌ماند 
در یک دوره از تاریخ جدا کردن سر از بدن یکی از راه‌های اعدام بود. بسیاری از کشور‌ها از این روش استفاده می‌کردند و استفاده از گیوتین به دلیل مرگ سریع بسیار انسانی به نظر می‌آمد. 

اگر سر از بدن جدا شود آیا قادر به دیدن یا سایر حرکات حتی برای چند ثانیه خواهد بود؟ شاید این مفهوم اولین بار در طول انقلاب فرانسه ظاهر شد. در ۱۷ جولای ۱۷۹۳، زنی به نام شارلوت کوردی (Charlotte Corday) به جرم ترور Jean-Paul Marat روزنامه نگار و سیاستمدار معروف محکوم به اعدام با گیوتین شد. بعد از اعدام شارلوت یکی از دستیاران جلاد سر او را برداشت و به آن سیلی زد. به گفته شاهدان شارلوت با اخم به صورت مرد نگاه کرد. بعد از این اتفاق مردن از تکان دادن چشم و چشمک زدن تا ۳۰ ثانیه بعد از اعدام صحبت می‌کردند. اما به گفته دکتر هارولد هیلمن (Harold Hillman) رفتارهایی که از اعضای صورت بر می‌‌خیزد، نه از روی آگاهی بلکه عکس العمل‌های ماهیچه‌های بدن است و در واقع حرکتی کنترل شده وجود ندارد. بنابراین به محض اینکه ارتباط مغز با قلب قطع شود مغز به حالت کُما فرو رفته و می‌ می‌رد. این حالت نیز تنها ۲ تا ۳ ثانیه طول می‌ کشد و آن قدر سریع است که هیچ کس متوجه آن نخواهد شد. 



چهارمین باور اشتباه این است که مغز انسان بزرگ‌ترین مغز است 

حیوانات زیادی وجود دارند که کارهایی شبیه اعمال انسان‌ انجام می‌‌دهند که رفتارهایی همچون پیدا کردن راه حلی برای مشکلات، هوشیاری و نشان دادن احساسات به یکدیگر از جمله آن هاست. در حالی که هنوز ارائه دادن مدارک برای اثبات آنکه انسان‌ باهوش ‌ترین حیوانات است، ادامه دارد، اما آنچه بدیهی است آن است که انسان باهوش ‌ترین مخلوقات است. 

از آنجایی که معمولا بسیاری از افراد تصور می‌‌کنند که باهوش بیشتر به معنای مغز بزرگ‌تر است، ممکن است تصور شود که مغز انسان‌ اندازه بزرگ تری نسبت به سایر مخلوقات دارد. اما این درست نیست. یک مغز معمولی به طور میانگین ۱ کیلو و ۳۶۱ گرم وزن دارد. دلفین که باهوش ‌ترین حیوانات است، مغزی به وزن ۵/۱ کیلو دارد، اما وال نوزاد که میزان هوش او از دلفین بسیار کمتر است، مغزی به وزن ۷ کیلو و ۸۰۰ گرم دارد. سگ‌ها و اورانگوتان‌ها که حیوانات نسبتا باهوشی هستند نیز مغزهای کوچکی دارند که نشان می‌دهد اندازه مغز با میزان هوش ارتباطی ندارد. 

پنجمین باور غلط یادگیری از طریق ضمیر ناخودآگاه است 

رسانه‌های گروهی بوسیله هیجانات مفرطی که از طرق مختلف تولید می‌کنند به نوعی مخاطب خود را هیپنوتیزم کرده و سپس حرف اصلی خویش را به او تلقین می‌کنند. این نیز یکی از تلقیناتی است که از طریق رسانه‌ها ایجاد شده است. بنابراین هیچگونه یادگیری از طریق ضمیر ناخودآگاه تایید نمی‌شود. 
 
ششمین باور نادرست وقتی چیزی یاد می‌‌گیرید مغزتان چین می‌‌خورد 

وقتی به اینکه مغزتان چه شکلی دارد می‌‌اندیشید احتمالا به جسمی نسبتا کوچک فکر می‌‌کنید که خاکستری رنگ است و سطح آن را چین و چروک‌‌های بسیاری پوشانده است. آنچه حقیقت دارد آن است که هر چه سن بالا‌تر می‌‌رود تا به بلوغ نزدیک شود، مغز اندازه بزرگ تری پیدا می‌ کند. برای اینکه مغز در جمجمه جا بگیرد، به مرور زمان به طور خودکار در خود جمع می‌شود تا در کاسهٔ سر جا بگیرد. اگر تمامی چین و چروک‌‌های مغز را باز کنیم مغز به اندازه یک روبالشی بزرگ خواهد شد و تنها این نکته قطعی است که شکل مغز هر فردی با فرد دیگر تفاوت ‌هایی خواهد داشت. با وجود این اطلاعات مطمئن باشید که با هوش بالا‌تر، چین و چروک‌های مغز شما بیشتر نمی‌ شود و از‌‌ همان زمان ابتدای تولد این چروک‌‌ها وجود داشته و باقی خواهد ماند. 

هفتمین باور غلط گوش کردن به موسیقی سبب افزایش هوش می‌شود 

حتما شما هم شنیده ‌اید که اگر به موسیقی کلاسیک گوش کنید مغزتان فعالیت بیشتری کرده و حتی ممکن است باهوش ‌تر شوید و تمرکز بیشتری پیدا کنید. زنان باردار زیادی هستند که برای باهوش به دنیا آمدن فرزندانشان ساعت ‌ها به موسیقی کلاسیک گوش می‌ کنند و انتظار فواید زیادی از آن دارند. اما این تصور از کجا آغاز شد؟ سال ۱۹۵۰ یک پزشک گوش و حلق و بینی به نام آلبرت توماتیس ادعا کرد که گوش کردن به موسیقی موتزارت می‌ تواند به افرادی که دچار مشکلات شنوایی هستند کمک کند. سال‌ها بعد و در دهه ۱۹۹۰ چندین دانشجو در دانشگاه کالیفرنیا حدود ۱۰ دقیقه به موتزارت گوش کردند و سپس تست هوش دادند. آمار بالا رفتن جواب‌‌های آن‌ها تا ۸ درصد بود که سبب شد این فرضیه قوت بیشتری گرفته و به مدرکی تائید شده تبدیل شود. اما خیلی زود یکی از استادان دانشگاه کالیفرنیا ادعا کرد گوش دادن به موسیقی موجب شده است که عکس العمل دانش آموزان بهتر و پاسخ‌های آن‌ها دقیق ‌تر شود و این کار هرگز نتوانسته است قابلیت هوشی آن‌ها را بالا ببرد. موضوعی که وجود دارد آن است که قطعا گوش دادن به موسیقی کلاسیک مانند موتزارت هیچ آزار و صدمه‌‌ای به شما نخواهد رساند، ولی هرگز باعث باهوش شدن شما هم نخواهد شد. 
 
آخرین باور غلط رنگ مغز است 

آیا تا کنون به رنگ مغز فکر کرده‌اید؟ شاید نه، مگر اینکه در زمینه پزشکی فعالیت می‌کنید. ما رنگ‌های رنگین کمان را در بدن خود در خون، بافت، استخوان و سایر مایعات جاری در بدن داریم. اما شما ممکن است مغز درون شیشه را در کلاس یا تلویزیون دیده باشید که معمولا به رنگ یکدست خاکستری، سفید و یا حتی زرد است. در واقعیت مغز زنده‌ای که درون جمجه قرار دارد دارای فقط رنگ خالص خاکستری، سفید، قرمز و یا سیاه نیست و ترکیبی از این رنگ هاست. مانند بسیاری از افسانه‌ها در مورد مغز، این مورد نیز صحیح نیست. درست است که مغز شما از سلول‌های خاکستری ساخته شده اما به رنگ خاکستری نیست. اگرچه سلول‌های خاکستری تنها سلول‌های تشکیل دهنده مغز نیستند و مغز علاوه بر سلول‌های خاکستری از سلول‌های سید و نورون‌ها نیز ساخته شده است. بنابراین مغز خاکستری نیست!
ارسال نظر